فهم قرآن  /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

شما می فرمایید که قرآن تحریف نشده ولی سایر کتاب ها مثل انجیل و تورات تحریف شده و چون بشر محدود و دارای خطا هست دیگر اکتفا و اعتماد به این کتاب ها جایز نیست. باید بگم در این مورد من هم حرف شما را قبول دارم. فقط یک مسأله باقی می ماند آن هم اینکه قرآن تحریف نشده ولی افراد بشری (یعنی مجتهدان) دارند از آن احکام را استخراج می کنند، خوب در اینجا هم می شود گفت مجتهدان که معصوم نیستند و محدود و اشتباه پذیر هستند. خوب در این صورت قضیه ما هم که مثل یهودیان و مسیحیان می شود!؟


دوست عزیز به نظر می رسد در استدلال شما دو مطلب خلط شده که تفکیک و توضیح جداگانه هر کدام در ضمن دو مقدمه در جهت رفع شبهه فوق راهگشا خواهد بود.1)مقدمه اول: تحریف لفظی تورات و انجیل و عدم تحریف لفظی قرآن کریم .تحریف لفظی عبارت است از کم یا زیاد شدن کلمه یا عبارتی از کتاب خداتورات و انجیل موجود بی شک از کتاب های تحریف شده است و آنچه الان در دست یهودیان و مسیحیان به عنوان عهد قدیم و عهد جدید وجود دارد اصلا کلام الهی یا انشاء حضرت موسی و عیسی علیهما الاسلام نیست به عنوان مثال آنچه در حال حاضر به عنوان کتاب مقدس مسیحیان به نام انجیل معروف است مجموعه گردآوری شده توسط یاران و حواریون حضرت عیسی است که بعد از عروج حضرت عیسی علیه السلام نوشته شده است مثلا کتاب یوحنا که مشهورترین کتاب انجیل است 12 سال بعد از عروج حضرت عیسی علیه السلام جمع آوری شد که همین کتابها هم به مرور زمان دسشخوش تحریف و مطالب انحرافی شد. کتاب تورات هم سرگذشتی شبیه همین دارد.ولی کتاب شریف قرآن به وسیله خداوند بر قلب مقدس پیامبر اسلام نازل گردید و از همان زمان نزول پیامبر و عده ای از صحابه به عنوان کاتبان وحی مامور حفظ و نوشتن آیات قرآن شدند علاوه بر اینکه خداوند حفظ قرآن را از تحریف لفظی تضمین نموده است:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ ؛ما قرآن را نازل کردیم و ما بطور قطع نگهدار آنیم» (الحجر : 9)2) مقدمه دوم امکان تحریف معنوی تورات و انجیل و قرآن کریم :تحریف معنوی عبارت است از برداشت یا تحمیل معنایی به عبارات کتاب خدا به گونه ای که خلاف مقصود واقعی خداوند متعال باشد.برخلاف تحریف لفظی که به هیچ عنوان در قرآن راه ندارد تحریف معنوی در آن راه داشته و به همین سبب خداوند متعال و ائمه معصومین علیهم السلام در ایات و روایات متعددی از تحریف معنوی قرآن نهی کرده اند: «مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً ؛بعضى از یهود، سخنان را از جاى خود، تحریف مى کنند و به جاى اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»، مى گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و...)» ( 46نساء)«...جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ؛دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف مى کنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتى (تازه) از آنها آگاه مى شوى و...» (مائده 13)در امکان تحریف معنوی فرقی بین کتاب قرآن و دیگر کتب ادیان نیست.لکن آنچه برداشت مجتهدان از قران را با برداشت علما روحانی از تورات و انجیل متمایز می کند این است که اولا دو کتاب موجود که به تورات و انجیل مشهور است، اصالتا کتاب وحی نیست بلکه بعد از موسی و عیسی علیهما السلام جمع آوری شده است. ثانیا، در تورات و انجیل تمایز بین تحریفات معنوی و لفظی لازم نیست چون الفاظ این دو کتاب نیز تحریف شده است لذا بسیاری از الفاظ آن صراحتا مخالف بدیهیات عقل و اخلاق است به عنوان مثال ادعای ثنویت در تورات و تثلیث در انجیل و یا کشتی گرفتن حضرت یعقوب با خداو مغلوب کردن آن یا نعوذ بالله شرابخواری حضرت عیسی و...در حالی که در قرآن کریم تا آنجا که استدلال به آیات محکم و به اصطلاح نصوص و ظواهر قرآنی باشد( که بخش اعظم قرآن را این دسته از آیات تشکیل می دهد) جای هیچ تحریف لفظی و حتی معنوی وجود ندارد به عنوان مثال آیه شریفه «قل هو الله احد» جای هیچ تحریفی معنوی را برای شریک قائل شدن برای خدا باقی نمی گذارد. ثالثا ؛ برای برداشت مجتهدان اسلامی از قرآن کریم به عنوان ثقل اکبر رجوع به ثقل اصغر که همان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند قرار داده شده است . خداوند متعال ایشان را خزانه داران علم خویش (خزان العلم) و مفسرین راستین قرآن کریم و معارف الهی قرارداده است و خود در کتابش توصیه نموده به ایشان مراجعه نماییم و از ایشان اطاعت کنیم (واسئلوا اهل الذکر ؛ نحل 43) و ( اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و.(.نسا 59)رابعا ؛علاوه به رجوع به ائمه معصومین علیهم السلام که در حقیقت رسولان ظاهری هستند عقل را به عنوان رسول باطنی بر مردم حجت قرار داده است تا با تمسک به یافته های یقینی عقلانی پرده از اسرار معارف الهی و قرآنی بردارند . بر خلاف مسیحیان که وقتی در توجیه عقلانی تثلیث و شریک قائل شدن برای خدا باز می مانند می گویند فهم دین و آموزه تثلیث به وسیله عقل ممکن نیست و انسان باید با دل ایمان آورد و...نتیجه آنکه تحریف شدن لفظی و معنوی تورات و انجیل و عدم دسترسی علما یهود و مسیحیت به منبع معارف الهی و تعطیل کردن عقل یقینی در بعضی آموزه ها فرق اساسی بین استنباط از تورات و انجیل و ااستنباط از قران کریم را تشکیل می دهد.در هر صورت مجتهدان به منبعی رجوع می کنند که محکم ومعتبر است.ولی دیگران چنین منبع معتبر را ندارند. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به :ج 1 تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image