نام امامان در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

نام امامان در قرآن


در جواب این سؤال که چرا نام امام در قرآن نیامده است باید دو مقدمه را مطرح کنیم:   مقدّمه اول: قرآن کتابى است که براى هدایت مردم نازل شده است و به همراه سنّت نبوى تبین و تفسیر می‌شود. یعنى کتاب و سنت مکمل یکدیگر هستند. در این رابطه باید توجه داشته باشیم که تمام معارف اسلام اعم از عقاید، احکام و ... اصولشان در قرآن مجید است و شرح و تفسیر آنها در سنّت نبوى است. بدین سبب خداوند متعال اطاعت خود را با اطاعت از رسول اکرم(ص) مقرون ساخت و فرمود: « أَطِیعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ »(1) و « أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ » (2) و « وَ أَطِیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ » (3) وهم چنین خداوند متعال معصیت وتخلّف از رسول(ص) را مقارن با معصیت ومخالفت خودنمود و فرمود: « وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ » (4) وهم چنین خداوند متعال اختیار خدا و رسولش را بر اختیار آدمیان برتر و مقدم داشته است: « وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِن وَلاَ مُؤْمِنَة إِذَا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُّبِیناً » (5) هم چنین خداوند متعال بیان نمود که رسول اکرم(ص) حجّت خداست بر خلق در قول و فعلش واینکه خداوند متعال او را رهبرى قرار داد که مردم باید از او پیروى نمایند. براى نمونه چند آیه از آیاتى که این مضمون را در بردارند ذکر می‌نماییم: 1. « فَآمِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ ». (6) 2. « وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا » . (7) 3. « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ » . (8) 4. « وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَى » . (9)   مقدمه دوم: پیامبر اکرم(ص) اینچنین پیش بینى فرمودند: پس از من مردمى می‌آیند که می‌گویند: براى ما قرآن بخوانید که قرآن ما را کفایت می‌کند و این افراد به احادیث رسول(ص) توجه نمی‌کنند. (10) این پیشگویى نبى اکرم(ص) دقیقاً به وقوع پیوست. از اولین کسانى که این چنین نظریه را مطرح کرد خلیفه دوم عمر بن خطاب بود که گفت: حسبنا کتاب الله . هم چنین امام شافعى (در قرن دوم) در کتاب الام باب حکایة قول الطائفة التى ردّت الاخبار کلّها از کسانى نام می‌برد که قائل به تمسّک قرآن بدون توجّه به سنّت بودند. هم چنین جریان معروفى در جهان اسلام رخ داد به نام القرآنیون که افراد این جریان بیشتر در مصر و هند هستند و معتقدند که قرآن ما را کفایت می‌کند و نیازى به سنّت نبوى نداریم! پیامبر اکرم(ص) از روزهاى نخستین تبلیغ دین، به امر تعیین جانشین پس از خود توجه داشت و براى آن تدبیر می‌نمود اما باز هم پیشگویی پیامبر صلی الله علیه و آله درباره افراد دیگر نیز به وقوع پیوست آن گاه نمایندگان مدینه از آن جمله عباده بن صامت قبل از هجرت در عقبه با پیامبر صلی الله علیه و آله هم پیمان شدند؛ کسانى که قصد بیعت با رسول اکرم(ص) را داشتند، پیامبر اکرم(ص) براى بیعت با آنها مفادى را تعیین می‌نمود تاپس از بیعت به عمل نمودن آنها، متعهد شوند. عبادة بن صامت می‌گوید: بیعت کردیم با رسول الله(ص) برگوش دادن و اطاعت کردن در هرحال (در سختى و آسانى) و در امر دلخواه و امر ناخوشایند (یعنى اطاعت کامل از نبى اکرم(ص) چه امر حضرت دلخواه باشد و چه ناخوشایند) واینکه نزاع نکنیم در هیچ امرى با اهل آن امر. (11) مقصود از اهل آن امر، همان کسانى هستند که خداوند متعال در قرآن مجیدش فرمود: « أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » (12) اما متأسفانه عباده بن صامت از جمله کسانی بود که در سقیفه بین ساعده در واگذاری این امر به اهلش نزاع کرد. در حالی که پیامبر اکرم(ص) مصداق واقعى جانشین واولى الامر پس از خود را مشخص نمودند ونام او را ذکر و وجود مقدسش (على ابن ابیطالب(ع)) را به همگان نشان دادند و دستان اورا بالا بردند و فرموند: « من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه ». بنابراین در یک جمع بندى مختصر باید بگوییم همانطور که در قرآن کریم نماز واجب شده و سپس پیامبر اکرم(ص) تعداد رکعت‌هاى نمازها و کیفیّت آنها را براى ما مشخّص نمودند در امر جانشین خود نیز اینگونه عمل کردند یعنى ابتدا خداوند متعال فرمود: از اولى الامر تبعیت کنید پس نبى مکرم اسلام مصداق اولى الامر را مشخص نمود. در واقع قرآن کریم نه تنها در مسئله امامت بلکه در بسیاری از امور، فقط کلیّات را بیان می‌کند. به این نکته نیز توجه شود که در کتب اهل تسنن روایاتى نقل شده که پیامبر اکرم(ص) تعداد ائمه پس ازخود را دوازده نفر دانسته و فرموده‌اند که تمام این دوازده نفر از قریش هستند که البته این روایات دلیل بر صحّت عقیده شیعیان در ارتباط با امامت است. (13) معمولاً علماء براى عدم ذکر نام امام در قرآن کریم دلیل دیگرى نیز ذکر می‌کنند که بدین شرح است: قرآن کریم می‌فرماید: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ». (14) طبق این آیه تعداد کمى از متکلّمان خصوصاً از متقدمین قائل به صرفه بودند. متکلمان قائل به صرفه عقیده داشتند که بر طبق آیه فوق الذکر کسی که میخواهد آیه‌اى را تحریف کند خداوند متعال از طریق غیب جلوى اورا می‌گیرد و موفق به تحریف نمی‌شود مثلاً فرشته‌ای دست اورا می‌گیرد ولى مااین عقیده را قبول نداریم بلکه معتقدیم که خداوند متعال از طُرُق ظاهرى و معقول جلوى کسانى که قصد تحریف قرآن را دارند می‌گیرد بر طبق این عقیده خداوند با عدم تصریح به نام امام جلوى تحریف قرآن را گرفت چرا که اگر مثلاً نام على بن ابیطالب(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) عنوان می‌شد قطعاً مخالفین براى حذف آن تمام سعى خود را می‌کردند درحالى که ما معتقدیم خداوند متعال با عدم ذکر نام کسى که مخالفین زیادى داشت مانع تحریف قرآن شد و قرآنى که اکنون در دست ماست نه چیزى به آن اضافه و نه چیزى از آن کم شده است.   پی نوشت ها: 1.  آل عمران: 132. 2. نساء: 59. 3. انفال: 1. 4. جن: 23. 5. احزاب: 36. 6. اعراف: 158. 7. حشر: 7. 8. احزاب: 21. 9. نجم: 3 و4. 10. نجم: 3 و4. 11. متن بیعت عبادة بن صامت از زبان خود او: « بایعنا رسول الله على السمع والطاعة وفی العسر والیسر والمنشط والمکره، وان لا ننازع الامر اهله... » صحیح بخارى، کتاب الاحکام باب کاف یبایع الامام الناس الامام ج1، 4 / 163. 12. نساء: 59. 13. مراجعه شود به صحیح مسلم 6 / 3 و4، باب الناس تبع لقریش ازکتاب الامارة، وط. تحقیق محمّد فؤاد عبدالباقی ح1821، ص1453، هم چنین صحیح بخارى 4 / 165، کتاب الاحکام. وسنن ترمذى، باب ماجاء فى الخلفاء من ابواب الفتن 6 / 66 ـ 67 و سنن ابى داود 4 / 106 و مسندالطیالسى ح767، 1278، ومسند احمد 5 / 86 ـ 90 و93 ـ 101و106 ـ 108، و کنزالعمّال 13 / 26 ـ 27، وحلیة ابى نعیم 4 / 333. 14. حجر: 9. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image