شوق و عشق بندگی /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چکار کنیم شوق بندگی در ما زیاد و ایجاد شود؟ گاهی خیلی هم دلمان می خواهد عبادت کنیم اما جورش جور نمی شود حتی قصد عبادت می کنیم مثلا اینکه شب عید فطر احیا بگیریم اما انگار کسی جلو ما را می گیرد و با همه شوقی که داریم، آن عمل را انجام نداده و مثلا می گیریم می خوابیم!


ازاین که این مجموعه را پاسخگوی سوالات خود قرار می دهید صمیمانه سپاسگذاریم.«عبادت عاشقانه»آتش عشق است کاندر نى فتاد-جوشش عشق است کاندر مى فتادبنده ی خدا باید به حدى برسد که فقط محبت و عشق او را به بندگى وادارد، و از شوق بهشت و ترس جهنم آزاد باشد. امام صادق (ع) مى فرمایند: « بندگان سه گونه اند: 1- گروهى از روى ترس (از جهنم و عذاب الهى) خداى عز وجل را عبادت مى کنند که این عبادت از آن بردگان مى باشد. 2- گروهى با دل خواهان ثواب (و دریافت پاداش و بهشت) خداى تبارک و تعالى را عبادت مى کنند که این عبادت ازآن مزدبگیران مى باشد. 3- گروهى به خاطر حب وعشق (حق تعالى) خداى عزوجل را عبادت مى کنند که این عبادت، بهره آزادگان (و وارستگان از بند غیرعشق) مى باشد و همین عبادت هم برترین عبادت ها مى باشد».[1]چرا افراد در طاعت با یکدیگر این همه فاصله دارند؟!به نظر می رسد اصلی ترین عامل شناخت پروردگار باشد. پیامبر خدا -صلی الله علیه وآله- می فرماید:«شناخت، سرمایه من است و خرد، ریشه دین من وعشق، بنیاد من وشوق، مرکب من ویاد خداوند، همدم من».[2]در این روایت پیامبر اعظم شوق را مرکب خود معرفی می کنند؛ بدین معنا که باید بر آن سوار شد و حرکت کرد، چرا که انسان را به مقصد راحتر و بهتر می رساند. اما سرمایه ی که به آن وسیله می توان شوق را تهیه کرد، شناخت است، که در ابتدای روایت به آن اشاره شده است.«راه شناخت» بهترین راه شناخت برای انسان تأمل در خود، که شامل از کجا آمدن به کجا رفتن و برای چه آمدن می شود. دیگر این که به پیرامون خوب دقت کنیم، میوه جات، آب، کوه، درخت، انسانها، حتی می توان یک گل را در دست گرفت و آثار و نشانهای خدا را در آنها دید. برای شناخت خدا قرآن حرف اول و آخر را می زند، سوره ی انعام همراه با توجه به معنی می تواند مفید باشد.«شناخت در دعا» معرفت و شناخت آن قدر اهمیت دارد، که در دعاها به خوبی می توان رابطه ی بین آن و شوق را دریافت. در مناجات مریدین-که دعای امام سجاد می باشد- سخن از افرادی است، که اهل ارادت و اشتیاق به خدا هستند. بعد از ذکر حالات و اوصاف آنان می فرماید:«و افضلهم فی معرفتک نصیباً؛ و برتری بدهی از آن بندگانت، در معرفت خودت نصیبم را»به درستی کسی که عظمت خدا را دریافت و به نیاز خود پی برد، با عشق در خانه خدا را آیا نخواهد کوبید؟! در ادامه دعا آمده:«و الیک شوقی و فی محبتک ولهی؛ شوقم منحصر به تو و سرگردان و حیران محبت توام»و شوق و محبت را بعد از معرفت معرفی کرده است.شوق عبادت، نسبت به چه کسی باید باشد؟ خواهیم گفت: نسبت به خدا. این نشان می دهد باید شناخت باشد، تا عبادت صورت گیرد و شوق تحقق یابد. در مناجات محبین به خوبی حضرت این حقیقت را ترسیم می کنند:«سبحات وجهه لقلوب عارفیه شائقه؛ تمام ذات خدا بر قلوب عارفان او شوق و نشاط بر انگیز است»منظور از عارفان کسانی هستند که خدا را شناخته اند.«قلب»نى حریف هر که از یارى برید---پرده هایش پرده هاى ما دریدقلب-منظور قلبی که در سمت چپ بدن قرار دارد نیست-حقیقت انسان است، و دریافت ایمان و ارتباط با خدا به وسیله ی آن می باشد. عامل اصلی که باعث می شود، نتوان به طاعت الهی رو آورد، زنگار گرفتن قلب است. در این صورت قلب کارکرد صحیح خود را از دست می دهد. چه چیزی این مشکل را ایجاد و راه درمان آن چیست؟ اگر به قرآن و سخنان معصومین رجوع کنیم، به خوبی بیان می فرمایند که درد از چیست و داروی آن کدام است؛«آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده اى افکنده است؟!»[3] در این آیه علت مهر زدن بر قلب را هوا پرستی معرفی می کند. از این رو اگر ما می خواهیم خدا را پرستش کنیم، باید دست از خود خواهی و خود محوری بر داریم و خدا را محور کارها قرار دهیم. در مناجات توابین که امام سجاد-علیه السلام- بیان داشته اند، چنین می خوانیم«امات قلبی عظیم جنایتی، فاحیه بتوبه منک؛ جنایت بزرگ(هوای پرستی)مرا دل مرده ساخته، پس آن را زنده کن به توجه و لطف خودت» در این فراض از دعا به خوبی علت درمان آن را که توجه خدا است بیان می کند. «شوق همیشگی نیست»گفتنی است انسان حالات گوناگونى دارد. در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده: «ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا» به این معنا است که قلب انسان گاه میل به خدا و معنویات دارد و گاه پشت مى کند. در این رابطه فرموده اند: در هنگام اقبال دل به مستحبات بپردازید و در صورت ادبار به واجبات اکتفا کنید. «نکته تربیتی»1. اگر قلب شما رو به خدا داشت و شوق عبادت را در آن احساس کردید، حتماً به این رحمت جواب مثبت بدهید، تا به مرور بر این حالت شما افزوده شود.2. همین حالاتی که دارید و می خواهید شوق طاعت در شما شعله ور شود را در خود حفظ کنید، تا خداوند بیشتر به شما عنایت کند و از خدا بیشتر از آن را طلب کنید و با خود زمزمه کنید«وهمیت قلبه لإرادتک؛ و قرار بده ما را از کسانی که قلبشان را دلباخته ی محبت خود کرده ای». 3. خداوند فیضی که به شما از جهت معنوی می دهد، را نگاه می کند که با آن چه می کنید، اگر درست بهره بردید زیاد می کند. «زیاد روی هرگز» امام باقر به نقل از پیامبر اکرم- صل الله علیهما-می فرماید: «از این نکته آگاه باشید که هر عبادتى شورى در دل مؤمن ایجاد مى کند که بعد از مدتى به سردى و سستى مى گراید. هر کس شور و شوقش به عبادت در سر حد سنت و روال من پایدار بماند رهیاب است و هر کس در اثر شور و شوق عبادت از سنت و روال من درگذرد گمراه است. این را دانسته باشید که من شبها هم نماز مى خوانم و هم استراحت مى کنم و مى خوابم. روزها گاهى روزه مى گیرم و گاهى افطار مى کنم. من به موقع مى گریم و به موقع مى خندم. هر مؤمنى که از مسیر و سنت من اعراض کند با من که رسول خدا هستم پیوند ندارد...».[4]از این رو باید مراقب خود باشیم، تا در مسیر الهی قرار بگیریم، و الگوی ما پیامبر اکرم باید باشد تا دچار زیاده روی نشویم. بر این اساس قرآن اشاره می دارد:«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ؛ بگو اگر راستى خدا را دوست دارید باید از دستورات و خواسته هاى او که بوسیله من بشما ابلاغ مى شود متابعت و پیروى کنید تا در نتیجه خدا هم شما را دوست داشته و گناهان شما را ببخشد».[5] اگر آن چه که دین فرموده شما انجام دهید خدا شما را دوست خواهد داشت و خدا اگر کسی را دوست بدارد، محبت و شوق بندگی را به او عطاء خواهد کرد. «برنامه» داشتن یک برنامه که شامل خواب، بیداری، کار و درس و غیره باشد، لازم است، تا با برنامه های عبادات -فردی و اجتماعی- تضاد ایجاد نکند و بتوان به هر کدام در ساعت خودش رسیدگی نمود. از طرفی چه بسا کار و فعالیت بیش از حد باعث خستگی شما می گردد، لذا با وجود شوق عبادت، بدن را یارای همکاری نیست. از این رو داشتن برنامه امری اجتناب ناپذیر است.«او مشتاق ما است ما هم...» خداوند آن قدر مشتاق ما است که به حضرت داود فرمود: « ای داود! اگر کسانی که به من پشت کردند می دانستند من( خدا) چگونه انتظار آنان را می کشم و چگونه با آنان مدارا می کنم و چقدر به ترک گناهانشان مشتاقم، هرآینه از شدت شوق به من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من پاره پاره می شد».[6] در پایان از خدا شوق امام زمان-روحی له الفداء- را می خواهیم، هر وقت شوق دعا داشتید برای آقایمان دعا کنید. خدا ان شاء الله بر شوق شما بی افزاید.سالها در حسرت ایشان بماند-عمرها در شوق ایشان اشک راند---------------------------[1] . میزان الحکمه، ج 6، ص 17[2] . میزان الحکمه،ج 10، ص 282 [3] . جاثیه/23[4] . گزیده کافى، ج 1، ص: 170.[5] . آل عمران/ 31[6] . المحجه البیضاء، ج 8، ص 62، به نقل از میزان الحکمه. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image