دین و علم -اسلام و پیشرفت -جهانی شدن /

تخمین زمان مطالعه: 30 دقیقه

ایابا پیشرفت و صنعتی شدن جامعه مردم از معنویات دور نخواهند شد؟ با اینکه دین ما اسلام است و با معنویات سازگار است ایا مغایرتی با صنعتی و جهانی شدن ندارد؟چون جهانی شدن ارتباطات به گونه ای ضرر کشور ماست.


پیشرفت و صنعتی شدن به خودی خود موجب دوری انسان ها از معنویت نمی شود و آنچه موجب دوری آنها از معنویت خواهد شد , گرایش افراطی به مسائل مادی و صنعتی و موضوعیت پیدا نمودن آنها در نزد آنان است چه اینکه اگر هر گونه پیشرفت و صنعتی شدن موجب دوری از معنویت می شد در آموزه های دینی نباید به تلاش برای آبادانی و پیشرفت کشور اسلامی سفارش شود در حالی که این گونه نیست و این نشانگر آن است که اسلام با پیشرفت در همه ابعاد زندگی انسان ها نه تنها مخالف نبوده بلکه آموزه های دین مبین اسلام , مسلمانان را به کسب علم ودانش و به کار گیری تفکر و تعقل ترغیب نموده است و هیچ آیینی را نمی توان یافت که به این میزان به کسب علم و آگاهی سفارش نموده باشد . در مورد دیدگاه اسلام در مورد جهانی شدن ابتدا لازم است به ویژگیها و ظرفیت های جهانی شدن اسلام اشاره کنیم و سپس با توجه به ماهیت روند جهانی شدن نسبت این دو را با یکدیگر مورد بررسی قرار می دهیم . ویژگی های جهانی شدن اسلاماسلام دارای ویژگی ها و مختصاتی است که با هیچ یک از نظام های موجود قابل مقایسه نیست. جهانی شدن اسلام نیز در واقع، به معنای جهانی شدن این اصول و ویژگی هاست.برخی از مهم ترین ویژگی های جهانی شدن اسلام را می توان این گونه برشمرد:1. جامعیت و کامل بودن: اسلام به مثابه یک دین جامع و کامل، ناظر به همه ابعاد حیات بشری است و دارای عمیق ترین و عالی ترین معارف عقلی و تعالیم معنوی، عرفانی و اخلاقی و دارای قوانین متقن و دستورات عملی برای حیات فردی و اجتماعی است.2. ذاتی بودن جهان شمولی اسلام: یکی از ویژگی های دین اسلام، جهانی بودن آن است. جهانی بودن دین اسلام ویژگی ذاتی آن و هدف و نوع رسالت و ماهیت آموزه های این دین است. جهانی شدن اسلام اولاً، جنبه اعتقادی دارد و ثانیا، مبتنی بر عقل و فطرت انسانی است. اسلام خود را به مثابه دین حق، متعلّق به کل بشریت و همه انسان ها می داند و طبق وعده الهی، سرانجام بر همه فرهنگ ها و ادیان پیروز و جهانی خواهد شد.3. الهی و فطری بودن اسلام: دین اسلام چون موافق با عقل و فطرت انسان است، هر انسان طالب حق و کمال در هر جا و هر زمان که باشد، چاره ای جز پذیرش حقایق فطری و عقلانی اسلام ندارد؛ چون اسلام همان طریق حق و صراط مستقیم است.4. ارادی و درونی بودن تحوّل فردی و اجتماعی در اسلام: فرایند جهانی شدن اسلام بر اساس اراده و انتخاب آگاهانه و گرایش قلبی افراد شکل می گیرد و از درون به بیرون است، ولی «جهانی شدن» کنونی به نوعی، تغییر از بیرون به درون و به صورت جبری و تحمیلی است؛ یعنی انسان ها باید از روی آگاهی و باور درونی، تصمیم به تغییر و اصلاح بگیرند، نه با اجبار شرایط بیرونی، یا به وسیله تلقین و القای رسانه ها، وادار به تغییر سبک زندگی و نوع ارتباطات شوند. بر این اساس، از این نظر نیز «جهانی بودن اسلام» با پدیده «جهانی شدن» کنونی، هم در اهداف و هم در روش ها، کاملاً از یکدیگر متمایزند.5. دعوت به علم و عقلانیت: یکی از مهم ترین زمینه های جهانی شدن و مقبولیت عام یک فرهنگ، عقلانی بودن آن و توانایی پاسخ گفتن به نیازهای اساسی بشر است. از جمله دیگر ویژگی ها و قابلیت های ذاتی اسلام برای جهانی شدن و بسط در بین سایر ملت ها و فرهنگ ها، اصل «عقلانی بودن آموزه های آن» است و جهانی شدن اسلام به معنای جهانی شدن علم و عقلانیت و معنویت و عدالت و امنیت و رشد و تعالی انسان ها در سراسر جهان است.وجوه تفاوت و تمایز جهانی بودن اسلام و جهانی شدن کنونیجهانی شدن اسلام با پدیده جهانی شدن کنونی، هم در تعریف و هم در اهداف و روش ها، تفاوت های بنیادی دارد. جهانی شدن اسلامی با الگوی جهانی سازی غربی، که بر پایه امپریالیسم و نئولیبرالیسم است، از چند جهت تفاوت دارد:1) جهانی سازی غرب بر مبانی و زیرساخت ها و اصول فکری و فلسفی تمدن غرب شکل گرفته است. این مبانی عبارتند از:الف. تکیه بر عقلانیت بشری و علم اثبات گرایانه؛ب. اومانیسم (انسان محوری)؛ج. لیبرالیسم (تأکید بر آزادی مطلق انسان)؛د. سکولاریسم (تأکید بر استغنای بشر از دین).در مقابل، مبانی جهانی سازی اسلامی (مهدوی) عبارتند از:الف ـ فطرت گرایی؛ب ـ ارج نهادن به عقل و علم؛ج ـ اعتقاد به وجود رابطه جهان هستی با مبدأ؛د ـ غایتمندی نظام آفرینش و به ویژه انسان؛ه. ـ اصل قانونمندی نظام تکوین و تشریع (اصالت تشریع و اصالت دین)؛و ـ استمرار و تداوم نظام هدایت و رهبری الهی؛ز ـ اصل کرامت الهی انسان؛ح ـ اصل حاکمیت ارزش های الهی؛ط ـ اصل آزادی و حق حیات و بهره مندی همه انسان ها از مواهب طبیعی؛ی ـ اصل عزّتمندی و شرافت و نفی سلطه دیگران؛ک ـ اصل حق انتخاب راه و حق رشد و تعالی که از لوازم اصل کمال طلبی فطری است.2) الگوی جهانی شدن اسلام مبتنی بر ارزش های الهی و اخلاقی و معیارهای عقلانی است. اسلام به عنوان یک دین کامل و یک نظام جامع، تعالیم خود را مبتنی بر فطرت، اعتقاد به حاکمیت خداوند، خداباوری، حاکمیت ارزش های معنوی، امامت و رهبری صالحان، عقلانیت و علم، کرامت انسانی، عدالت گستری، تحقق صلح و امنیت و حقوق فطری بشری بنا نهاده است. هدف بنیادین جهانی شدن اسلام و جهانی سازی مهدوی تکامل همه جانبه انسان ها و بسط معارف توحیدی و از بین بردن تمامی موانع رشد و کمال بشری و تحقق ارزش های والای انسانی و تأمین امنیت و عدالت و صلح و برابری و محبت و نفی تمامی مظاهر فساد و کفر و شرک و ظلم است. این آموزه ها جزو عناصر جوهری جهانی شدن اسلام است که زمینه مقبولیت جهانی اسلام و پویایی و تداوم این مذهب را تضمین می کند. علاوه بر این، طبق وعده الهی، سرانجام این تعالیم و ارزش ها در سراسر جهان بسط و گسترش خواهند یافت و بر ارزش های باطل و منحط فرهنگ های شیطانی پیروز خواهند شد.فرهنگ غرب که بر مبنای ارزش های غیردینی و سکولاریستی و مادی گرایانه شکل گرفته است، به دلیل مبانی خاص فکری و فلسفی خود، هرگز نمی تواند تأمین کننده نیازهای واقعی انسان ها به حقیقت، عدالت و معنویت و امنیت و صلح باشد و از این نظر، جهانی شدن غرب لزوما به بهتر شدن وضعیت زیست جهان و تأمین امنیت و تحقق عدالت و صلح نمی انجامد.به تعبیر یکی از اسلام شناسان غربی، «تنها بر اساس الگوهای دینی و اخلاقی و معنوی است که آرامش و ثبات برای انسان ها به وجود خواهد آمد و جهان امروز ما برای بسیاری از معضلات خود، تنها و تنها باید به سراغ دین برودوبه سوی برابری وبرادری همه انسان هاحرکت کند.»(مارسل بوازر، اسلام در جهان امروز، 1361، ص 252.)3) جهانی شدن بر اساس الگوی اسلامی، هرگونه سلطه گرایی و استعمارگری و استثمارشدگی و بی عدالتی و نابرابری و تبعیض را نفی می کند، در حالی که جهانی شدن غربی با تحمیل و اجبار الگوهای خود بر سایر فرهنگ ها و جوامع، درصدد سلطه بر همه جهان است. جهانی شدن اسلامی مبتنی بر گرایش های فطری، و منطبق با عقلانیت و ارزش های انسانی بوده و با آزادی و انتخاب آگاهانه صورت می گیرد.(محمدعلى، تسخیرى و همکاران، «جهانشمولى اسلام و جهانى سازى»، مجموعه مقالات شانزدهمین کنفرانس وحدت اسلامى، 1382، ص 316)4) نماد بارز جهانی شدن غرب تحمیل الگوی معیّنی از حیات است که بر مبنای تفکر سکولاریستی غرب شکل می گیرد. چنین الگویی از جهانی شدن، به معنای تحمیل سلطه همه جانبه غرب است که نتیجه و دستاورد نهایی آن استضعاف بیشتر مردم و الحاد و رواج فساد اخلاقی و اجتماعی و بی عدالتی و فقر و تبعیض و استثمار است.5) موج کنونی جهانی شدن، بی هدف و کنترل نشده و غیرنظام مند و سریع و کلی و غیرمذهبی است و از این رو، مخاطرات و پیامدهای آن تا حدّ زیادی غیرقابل پیش بینی است و همه فرهنگ ها و ملت ها، از جمله مسلمانان را در معرض چالشی بزرگ و تهدیدکننده قرار می دهد، در حالی که جهانی شدن اسلامی منجر به نابودی زبان ها و نقاط مثبت و عقلانی فرهنگ های بومی نمی شود.6) رویکرد «جهانی شدن کنونی» در جهت تخریب محیط زیست، ترویج فرهنگ مصرف و نابودی فرهنگ های محلّی و بومی است و در جهت منافع بیشتر و گسترش شرکت های چندملّیتی و در دست گرفتن کل سرمایه های جهان است. اما در مقابل، تمدن اسلامی علم و فناوری و صنعت و اقتصاد را در خدمت بشریت قرار می دهد و زمینه استثمار و استعمار و ظلم و تبعیض و بی عدالتی را از بین می برد. اسلام در این جهت نیز با جهانی شدن همسویی ندارد.اسلام و جهانی شدن؛ چالش یا تعامل؟با توجه به دلایل و شواهد پیش گفته، می توان چنین نتیجه گرفت که جهانی شدن کنونی، چه به معنای «جهانی سازی غربی» و چه به معنای علمی و تاریخی آن، با فرهنگ اسلامی و اندیشه دینی تعارض دارد. علاوه بر وجوه تمایزی که پیش تر مورد اشاره قرار گرفت، شواهد ذیل نیز مؤیّد این واقعیت است:1. از جمله دلایل تعارض اسلام با جهانی شدن کنونی این است که اولاً، همه فرهنگ ها و جوامع، دست رسی برابر به فناوری های جدید ندارند. و همچنین در فرایند شکل دهی و تحقّق آن، سهم و نقش مؤثری ندارند و از این رو، از جنبه سخت افزاری، نظام های سکولار بر مسلمانان برتری فنی دارند.ثانیا، جهانی شدن به دلیل مشخص نبودن مبانی و عوامل پیش برنده آن و همچنین به دلیل نامشخص بودن اهداف و ماهیت ساختارشکنانه آن، نمی تواند مورد تأیید فرهنگ اسلام باشد، بلکه فقط از جنبه ابزاری آن، سایر فرهنگ ها و از جمله اسلام، می توانند از این فرصت و زمینه برای انتقال پیام های فرهنگی و و ارزش های خود بهره ببرند و از این نظر، می توان گفت: اسلام با بعد فنی و سخت افزاری جهانی شدن تضاد و مخالفتی ندارد، مگر اینکه ما معتقد به تفکیک ناپذیری فناوری از فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر غرب باشیم، که اثبات چنین ادعایی آسان به نظر نمی رسد. اما در هر صورت، در این نکته تردیدی نیست که اسلام با جنبه های نرم افزاری و محتویات فرهنگی و پیامدهای سیاسی و اقتصادی غرب (جهانی شدن بر مبنای مبانی و الگوهای غرب) به صورت اجتناب ناپذیر، دچار چالش و رویارویی خواهد شد.ثالثا، واکنش های منفی فرهنگ ها و ادیان گوناگون، بخصوص جوامع اسلامی، در برابر جهانی شدن و رشد و شکل گیری هویّت های دینی و اسلامی، حکایت از ناسازگاری و تعارض با فرایند جهانی شدن دارد؛ به این معنا که بیشتر فرهنگ های بومی و دینی در برابر گسترش فرهنگ مادی گرایانه و سکولاریستی و ارزش های منحط غربی واکنش منفی نشان می دهند. یکی از علل تقویت و انسجام بنیادگرایی اسلامی در عصر کنونی، همین مسئله است که مسلمانان در پی احساس خطر حذف، بر حفظ هویّت اسلامی خود پافشاری می کنند و به باز تولید خود می پردازند.2. یکی دیگر از وجوهی که منجر به چالش اسلام با جهانی شدن می شود این است که آموزه های اعتقادی و ارزش های دینی و معیارهای اخلاقی اسلام مطلق و ثابت و تعطیل ناپذیرند، در حالی فرایند جهانی شدن کنونی مبتنی بر هیچ یک از این ارزش های قدسی و الهی نیست و اگر نفی کننده این ارزش ها نباشد، دست کم پذیرای آنها هم نیست. از این رو، ارزش های اصیل دینی با نسبیت گرایی و تکثّرگرایی و تأثیرپذیری فرهنگ های بیگانه و الحادی تعارض قطعی دارد. ارنست گلنر می گوید:میان این ادعا که آموزه های غرب در فرایند جهانی شدن، عالمگیر و جهانی می شود، با آموزه های اسلامی و ناسازگاری وجود دارد و این ناسازگاری موجب می شود که هر دو به نفی یکدیگر بپردازند و بنیادگرایی اسلامی در پی احساس خطر حذف هویّت اسلامی، به بازتولید خود می پردازد.(سید عبدالقیّوم سجادى، «اسلام و جهانى شدن»، کتاب نقد 24ـ 25، ص 314 )همچنان که اشاره شد، تعارض فرهنگ اسلام در مقابل جهانی شدن فرهنگ های موجود، به ویژه فرهنگ غرب، قطعی و اجتناب ناپذیر است. مسئله مهم و قابل توجه در این زمینه، آن است که در چنین رقابتی، اگر محور این رقابت و چالش را بنیان های فرهنگی ـ نه فناورانه و ابزاری ـ بدانیم، قطعا فرهنگ اسلام فرهنگ غالب خواهد بود؛ زیرا اسلام یک دین جامع و کامل و عقلانی و منطبق فطرت انسانی است و تعالیم آن صبغه جهانی دارد و مخاطب آن همه انسان هاست. هدف این دین توحیدی، هدایت انسان ها به سوی بندگی خدا؛ نجات از بندگی طاغوت ها و رهایی از استبداد و جهل؛ و بسط عدالت و تأمین کرامت انسانی؛ دعوت به عقلانیت، عدالت، صلح و تفاهم، برابری و برادری؛ عقل گرایی و علم گرایی؛ و ارزش های متعالی اخلاقی است و علم و فناوری و صنعت و اقتصاد را در خدمت همه بشریت قرار می دهد و همین آموزه ها زمینه های مقبولیت جهانی برای اسلام ایجاد کرده، پویایی و تداوم این مذهب را تضمین خواهند کرد. از سوی دیگر نیز باید به این واقعیت توجه داشت که تمدن غرب از جنبه های معرفتی و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی و معنوی و اجتماعی در درون خود، با بحران ها و مشکلات گوناگونی روبه روست، تا برسد به غلبه بر همه فرهنگ ها و اداره همه جهان. از این نظر نیز قدرت مقابله و رویارویی با مبانی قوی و قویم دین اسلام را نخواهد داشت.بنابراین، با توجه به ویژگی های ذاتی اسلام و آموزه ها و فلسفه و رسالت این دین، می توان گفت: جهانی شدن اسلام ماهیتا متفاوت با جهانی شدن کنونی است. اما این تغایر و تمایز دلیل بر تضاد لاینحل ونفی متقابل این دو فرایند نیست؛ زیرا به نظر می رسد جهانی شدن یک امکان و فرصت و زمینه است و خود ذاتا حامل ایدئولوژی و پیام ضدعقلانی و ضددینی نیست و نمی توان آن را مانند «جهانی سازی» حامل فرهنگ غرب و معطوف به اراده قدرت سیاسی، که هدف آن نفی سایر فرهنگ هاست، دانست. همچنان که اشاره شد، جهانی شدن حاصل پیشرفت های علمی و فنی تاریخی و طبیعی همه بشریت است و اساسا در ذات خود، به گونه ای است که در صید و کنترل هیچ فرهنگ و قدرتی درنمی آید و صرفا امکان و ابزاری است که می تواند حامل همه پیام ها و فرهنگ ها باشد و ـ به اصطلاح ـ «ظرف بی مظروف» است. بدین روی، عاملی مهم برای تبادل و رقابت و انتقال همه فرهنگ هاست و هر فرهنگی بنا بر قابلیت و ظرفیت ذاتی و نرم افزاری و سخت افزاری خود، می تواند از آن بهره بگیرد.برخی از اندیشمندان اسلامی، همچون محمّد قطب معتقدند: «جهانی شدن نه تنها موجب تضعیف و طرد دین نخواهد بود، بلکه موجب تقویت و انتشار دین و بیداری اسلامی در تمام نقاط زمین خواهد بود.»(سیدمحمّد قطب،مسلمانان ومسأله جهانى شدن،1382،ص12)چالش های فراروی جهان اسلامدر عصر حاضر، اسلام در مواجهه با امواج گوناگون فرهنگ ها و تحوّلات جهانی، با مسائل و چالش های گوناگونی مواجه شده است. اندیشمندان جهان اسلام باید برای این مسائل چاره ای بیندیشند و آمادگی رویارویی با تحوّلات آینده، به ویژه پیامدهای جهانی شدن را کسب کنند. بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران مسلمان بر این باورند که مدرنیته با ورود اجتناب ناپذیر خود به دنیای اسلام، بسیاری از اندیشمندان مسلمان و دین ورزان را دچار دغدغه و موضع گیری های متفاوت کرد و اکنون با رخ نمودن پدیده جهانی شدن، به نظر می رسد گستره این گونه چالش ها افزایش یافته است. مسلمانان در چند دهه گذشته، احساس به چالش کشیده شدن توسط نوگرایی جدید را داشته و نسبت به علوم و فناوری های جدید نگرانند. از سوی دیگر، دلایل فراوانی نیز وجود دارند که نشان دهنده تأیید و پذیرش علوم و فناوری های جدید به طور فزاینده توسط نخبگان مسلمان هستند. امروز مسلمانان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند که از پیشرفت های علمی دنیا و فرهنگ و تمدن جهانی آگاه باشند و نکته های مثبت آن را کسب کنند. ولی در این زمینه، نباید مرعوب غرب شوند و از توانایی ها و قابلیت های دین اسلام غفلت ورزند.(مهدى نکوئى سامانى،دین وفرایندجهان ى شدن،1376،ص255)یکی از مسائل مهم در زمینه چگونگی مواجهه مسلمانان با غرب، مسئله اخذ فناوری از غرب است. در این خصوص، کشمکش ها و دیدگاه های گوناگونی بین اندیشمندان اسلامی وجود دارد. برخی با طرح این مسئله، که بین فناوری و ایدئولوژی غرب پیوندی ماهوی و ناگسستنی برقرار است، نگاهی افراطی به موضوع دارند که نتیجه اش عقب ماندگی بیشتر جهان اسلام خواهد بود. چنین ادعایی نه معقول است و نه به نفع امّت اسلامی و نه راهی اساسی برای برون رفت جهان اسلام از عقب ماندگی علمی و فنی. علاوه بر این، این انسان است که فرهنگ ساز است نه ابزار و فناوری. ثانیا، علم و فناوری نمی تواند در انحصار هیچ فرد و قدرتی باشد، و اگر امروزه غرب به دلایل خاص خود، در دست یابی به علوم جدید و فناوری نوین، از جمله سخت افزارهای جهانی سازی، از دیگر ملت ها پیش قدم تر است، این مسئله دلیل نمی شود که ابزار جهانی شدن توسط سایر افراد بشری در فرایند تحوّل و پیشرفت علمی قابل دست یابی نبوده، بلکه بشریت از دیرزمان و در ادوار گوناگون، در پی تحقق این آرمان دیرینه خود بوده است و این امکان در عصر جدید، محقّق شده است.چند معضل و چالش فرهنگی دیگر نیز در عصرکنونی فراروی جهان اسلام وجود دارند که نیازمند چاره اندیشی اساسی و راهبردی از سوی اندیشمندان مسلمان هستند. این چالش ها عبارتند از:1. ابهام و اختلاف در مواجهه با فرایند جهانی شدنماهیت و تبعات و پیامدهای مثبت و منفی پدیده جهانی شدن هنوز به درستی آشکار نگشته است و از این رو، با وجود تحقیقات و نظریه پردازی های گوناگونی که درباره آن وجود دارد، این پدیده همچنان ماهیت خود را در هاله ای از ابهام ها و ایده پردازی ها پنهان کرده است. اما به هر حال، به باور بسیاری از اندیشمندان، جهانی شدن یک امکان و فرصت عام برای همه فرهنگ هاست، و جهان اسلام نیز می تواند از این فرصت به نفع خود، برای جهانی کردن آموزه ها و ارزش های انسانی خود استفاده کند.2. مسئله جامعه مصنوعی (جهان مجازی)یکی از واقعیت های جهان نوین، گسترش پدیده مجازی سازی است. یکی از ویژگی ها و وجوه دنیایجدید، شکل گیری فضاهای مجازی و واقعیت های مجازی است. در این فضا، تصورات خیالی جایگزین واقعیت های طبیعی می گردند و در فضای ذهن و روان آدمیان، بین واقعیت اصیل و مجازی نوعی ابهام و سردرگمی ایجاد می شود. رسانه های گروهی جدید با قدرت و سیطره فناوری های پیشرفته ارتباطی، افکار عمومی را به خود مشغول ساخته، با تولید مصنوعات فکری و ارزش های مبتذل و ایجاد انعطاف و انحطاط در افکار و آرمان ها، به صورت لجام گسیخته، فضای فرهنگی را در مسیر دلخواه سوق می دهند. در دنیای جدید، انسان هر قدر بیشتر در هجوم انواع اطلاعات قرار گرفته و دلهره و اضطراب، دنیای مجازی او را از واقعیت ها دور کرده است. پیدایش رسانه های الکترونیکی ما را با رویدادها و کنش ها و قیافه های مصنوعی و ارتباطات مصنوعی درگیر ساخته است. قرار گرفتن انسان ها در محیط های فرهنگی و اطلاعاتی جهانی شده، که مرزهای پنهان و آشکار آنها دگرگون شده، وابستگی های مکانی و اجتماعی و تاریخی و فرهنگی را از انسان ها سلب نموده است. در فضای مجازی سازی، بسیاری از کنترل ها و حصارها از بین می روند و قدرت کنترل و نظارت مراجع فرهنگی و دینی تضعیف می شود. این گونه تحوّلات به صورت اجتناب ناپذیر، فرهنگ دینی را با چالش های گوناگونی مواجه خواهند ساخت.3. ارتباطات و اطلاعاتمسلمانان می توانند از فناوری های ارتباطی موجود برای ارتقای ارتباطات و افزایش اطلاعات استفاده کنند. این نوع فناوری ها می توانند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی بین مسلمانان را از بین ببرند؛ اما باید توجه داشت که این مسئله همانند شمشیری دولبه است که هم می تواند چالش هایی برای فرهنگ اسلامی ایجاد کند و آن را به رویارویی ورقابت با فرهنگ های دیگر بکشاند و هم فرصتی بی نظیر برای نشر تعالیم و آموزه های غنی اسلام در سطح جهان فراهم می آورد.4. چالش بر سر هویّت دینی امّت اسلامیمسلمانان در عصر جهانی شدن، با مسئله حفظ هویت اصیل فرهنگی و تمدنی خود مواجهند؛ از یک سو، وظیفه دارند به حفظ و احیای سنّت های اصیل اسلامی و تأسیس نهادها و نظام های حقوقی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود بپردازند و از سوی دیگر، با ضرورت انطباق با شرایطِ به سرعت متحوّل و متجدّد عصر مدرنیزاسیون و استفاده از ابزارها و نهادهای نوین فناورانه جهانی روبه رو خواهند بود و از این رو، در چنین شرایطی همواره باید آمادگی مقابله با امواج فرهنگ های مختلف را داشته باشند.5. برخورد یا گفت وگوی تمدن ها و فرهنگ هایکی از مهم ترین زمینه های جهانی شدن یک فرهنگ، «عقلانی بودن» آن و توانایی پاسخ گفتن به نیازهای اساسی بشر است. از جمله پیش شرط ها و قابلیت های ذاتی یک فرهنگ برای جهانی شدن و بسط در بین سایر ملت ها و فرهنگ ها بهره مندبودن از آموزه ها و ایده های جهانی و فرازمانی و فرامکانی و فرانژادی است. آموزه هایی نظیر عقلانیت و عدالت گرایی و اصل برابری، اعتقاد به کرامت انسان، الغای تبعیض نژادی و اجتماعی، توجه به ارزش های اخلاقی، داشتن الگوی های کامل تربیتی و جامع نگری به ابعاد و شئون انسان از قابلیت ها و آموزه جهانی اسلام به شمار می روند که در سایر ادیان و فرهنگ ها نظیر و بدیلی ندارند. از سوی دیگر، اسلام تنها فرهنگی است که برای همه شئون حیات بشر، راهبردها و راه حل های اساسی برای حلّ معضلات جهانی دارد.(سیدهادى خسروشاهى، اسلام دین آینده جهان، 1351، ص 42ـ67)استراتژی جهانی شدن اسلامدر پاسخ به این پرسش که موضع مسلمانان در قبال «جهانی شدن» چگونه باید باشد، چند راهبرد وجود دارد:1. راهبردهای فرهنگیالف. بازگشت به اسلام اصیل: شکی نیست که چالش های پیش روی مسلمانان، هم داخلی است و هم خارجی. به لحاظ داخلی، کشورهای اسلامی از نظر سیاسی، دچار بی ثباتی و عدم الگوی سیاسی مناسب با فرهنگ اسلامی بوده و تحت سلطه حاکمان وابسته و غیرمسئول قرار دارند. از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز دچار بی عدالتی، فقدان آزادی، فقر و نابرابری و ظلم و محدویت در انتخاب سرنوشت خود و تحقق بخشیدن به قوانین شریعت اسلام اند.خیزش ها و تلاش هایی جدّی برای احیای میراث اسلامی در بیشتر جوامع اسلامی در حال شکل گیری است. جنبش مسلمانان و خیزش های اسلامی در سال های اخیر، با انگیزه احیای مجدّد اسلام و دل بستگی و عشق به قرآن و خاطره عظمت گذشته اسلام موجب شده است تا امّت اسلامی در پی بازیابی هویّت اصیل خود، در جهان پرآشوب امروز، در برابر هجوم انواع مکاتب به مبارزه برخیزد.امروزه مسلمانان برای حفظ هویّت فرهنگی خود، راهی جز پای بندی به ایمان و آموزه های عقلانی اسلام و بازسازی ساختارهای درونی خود و بهره گیری از دستاوردهای علمی و فنی برای تقویت فرهنگ و انسجام درونی خود ندارند.مسلمانان باید به این واقعیت باور داشته باشند که اسلام درس ها و راه حل های بسیاری برای بحران های فکری جهان دارد.ایدئولوژی اسلام این شایستگی و توانایی را دارد که بر روی ویرانه های جوامع از هم پاشیده، جامعه ای نو، بنیاد نهد. اسلام قادر است در قلوب پیروان خود آنچنان هیجانی برپا کند که قاطعانه با موانع و مشکلات، به نیروی ایمان و اتحاد، پیکار جویند. نقش ایمان تنها به خودسازی فرد مسلمان خاتمه نمی یابد و از نظرگاه اجتماعی، در جهان امروز، می توان دیانت اسلام را در هیأت ایدئولوژی فراگیر با دو ویژگی تساهل و بلندپروازی به جهانیان معرفی کرد. ایدئولوژی اسلام قادر است نظام تازه ای در روابط بین ملت ها بر اساس انسان گرایی و معنویت ایجاد کند.(مارسل بوازار، اسلام در جهان امروز، 1361، ص 125)برنارد شاو، نویسنده و محقق ایرلندی، می گوید:من همیشه نسبت به دین محمّد، به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش، نهایت احترام را داشته ام، نظر من، اسلام تنها مذهبی است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیّر زندگی و مواجهه با قرون مختلف را دارد. من چنین پیش بینی می کنم و از هم اکنون آثار آن پدیدار شده است که ایمان محمّد مورد قبول اروپای فردا خواهد بود.(برنارد شاو، رساله خداپرستى و افکار روز، بى تا، ص 47 و 48)روژه گارودی، فیلسوف تازه مسلمان فرانسوی، معتقد است: «قدرت برهان و روشنی حقایق اسلام و همسویی آن با فطرت، این آیین را به عنوان آیین جهانی بشر مطرح خواهد ساخت، به ویژه پس از شکست و ناکامی ایدئولوژی های سوسیالیستی و کاپیتالیستی و امثال آنها که مدعی ضمانت و سعادت بشر بودند.»(مصاحبه خبرنگار سوئدى با روژه گارودى، به نقل از: میراحمدرضا حاجتى، عصر امام خمینى قدس سره، 1382، ص 288)ب. شناخت مسلمانان نسبت به وظیفه خود: وظیفه مسلمانان در قبال روند جهانی شدن، اولاً، کسب شناخت و آگاهی لازم از قابلیت های اسلام و محتوای تعالیم اصیل و ارزش های اصیل فرهنگ غنی اسلام و ظرفیت های جهانی این دین است.ثانیا، گرایش به سمت وحدت و تشکیل امّت واحده اسلامی است. قرآن کریم به صراحت، مسلمانان را به وحدت فراخوانده و از تفرقه افکنی منع می نماید. امروز یکی از مهم ترین ضعف های مسلمانان نداشتن وحدت در زمینه های فکری فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و نظامی است. وحدت اسلامی و خوداتّکایی مسلمانان و کاهش وابستگی به قدرت های بیگانه در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و حمایت از حقوق ملت های مسلمان در صحنه های بین المللی یکی از وظایف مهم ملت ها و دولت های اسلامی است. جهان اسلام ضمن مرزبندی هویّت خود با فرهنگ و تمدن بیگانه، باید درصدد ساختن هویّتی یکدست و منسجم برای پیروان این مکتب در قالب «امّت» واحد باشد؛ زیرا یکی از عوامل مهم عزّت و اقتدار مسلمانان توجه به همین اصل استراتژیک است. استعمارگران با تقسیم کشورهای اسلامی به دولت های کوچک، پاره پاره کردن مرزهای جغرافیایی جوامع اسلامی و ایجاد انواع مرزبندی های سیاسی و فرهنگی، امّت اسلامی را دچار تشتّت و تفرقه های داخلی نموده اند.ج. شناخت تمدن غرب: خطیرترین وظیفه مسلمانان در قبال روند جهانی شدن، مقابله با مفروضات و مبانی فرهنگ غرب است، نه نفی دستاوردهای علمی غرب. هر روز که می گذرد، مظاهر فرهنگ غرب در برابر فرهنگ اسلامی، که مبتنی بر تکامل معنوی و تعالی روحی است، نفوذ خود را از دست می دهد. اگرچه غرب با پیشرفت های صنعتی و پژوهش های علمی خود، همچنان جاذبه خود را در بین همه ملت ها دارد، ولی با این همه، این جاذبه از دل بستگی مسلمانان به معنویت اسلام و ایمان به خدا، نکاسته و امّت اسلامی را به تقویت بنیان های تمدن اسلامی و الهام از تجربه های تاریخی صدر اسلام دل گرم ساخته است. مسلمانان این واقعیت را پذیرفته اند که در شرایط جهان امروز، اسلام در صورتی می تواند نقش راستین خود را ایفا کند که ملت های مسلمان به موازات ایمان مذهبی و ارزش های اخلاقی، به ابزارهای صنعتی وعلمی مجهّزباشند.مسلمانان و اندیشمندان و متفکران جهان اسلام باید از جنبه نظری، به بازتعریف و تحلیل خاستگاه و زمینه های تاریخی پیدایش تمدن غرب و جهانی شدن و عواقب و پیامدهای آن بپردازند و از جنبه عملی و کاربردی نیز با استفاده از ابزارهای فناورانه رسانه ای، مانند ماهواره و اینترنت و انواع وسایل جدید ارتباطی، این امکانات را به عنوان یک فرصت و فضایی مناسب برای نشر عقاید و ارزش های اسلامی خود تلقّی کنند و در فرایند تحوّلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در هر نقطه ای از جهان نقش خود را ایفا نمایند.رسالت دیگر اندیشمندان مسلمان در شرایط کنونی، یافتن راه حلّی برای بحران های فکری و معنوی جهان حاضر و کوشش در جهت تسخیر روح معنویت و فکر تمدن غرب است و از این نظر، توجه به بنیادها و مبانی فلسفی و سیاسی و اقتصادی تمدن غرب و بحران های اجتماعی و فرهنگی و دینی عمیق عصر حاضر، که منجر به بروز و ظهور مکاتب الحادی و لاادری گری و صدها مکتب پوچ و سرگرم کننده و خلأهای فکری و اعتقادی در غرب شده، حایز اهمیت است. بدین روی، اندیشمندان اسلامی بایدبکوشند برای نیازهای عقلانی، فطری، معنوی بشر امروز پاسخ اقناع کننده ارائه نمایند و این خود، امتیازی بزرگ برای اسلام واندیشمندان اسلامی درجهان امروزاست.2. راهبردهای علمی و فنیالف. توجه به اهمیت علم و عقل گرایی: اسلام بر اهمیت عنصر آگاهی و عقلانیت، توصیه و تأکید بسیار نموده است، به گونه ای که مفهوم «علم» و مشتقات آن قریب 880 بار در قرآن آمده است. علاوه بر این، به صراحت، در متون روایی، واجب بودن کسب علم برای هر مسلمانی مورد تأکید قرار گرفته است. پیامبر صلی الله علیه و آله با این فرمایش خود که «کسب دانش وظیفه هر زن و مرد مسلمان است»(محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 1، ص 180) و «دانش بیاموزید، حتی اگر در چین باشد»(همان، ج 105، ص 15) ارزش کسب دانش را از نظر اسلام، بازشناسانده و به فراگیری آن سفارش نموده اند.یکی از علل رشد علمی و فرهنگی مسلمانان همین بوده که در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصّب نمی ورزیده اند و علم را در هر نقطه و در دست هر که یافته اند از آن بهره گرفته اند. استاد شهید مطهّری در این باره می نویسد: «اسلام با تعلیمات [خود]، مبنی بر جست وجوی علم و ترک تعصّبات قومی و مذهبی و اعلام همزیستی با اهل کتاب، غل ها و زنجیرهایی که به تعبیر خود قرآن، به دست و پا و گردن مردم جهان آن روز بسته شده بود را پاره کرد و زمینه رشد یک تمدن عظیم و وسیع را فراهم آورد.»(مرتضى مطهّرى، خدمات متقابل اسلام و ایران، 1362، ص 145ـ152.)یکی از این راهبردهای مهم و تأثیرگذار در عصر حاضر، توجه مجدّد جهان اسلام به ارزش علم و پرورش اندیشمندان بزرگی همچون ابن سینا، خواجه نصیرالدین، رازی و خوارزمی و ... است تا بتوانند رهبری علمی بشریت را به دست بگیرند. بنابراین، جهان اسلام تنها زمانی می تواند اقتدار جهانی خود رابه نمایش بگذارد که بار دیگر دانشمندان و متفکران بزرگی با چنان قابلیت و اعتبار جهانی در خود بپروراند.بر اساس همین تعلیم اسلامی، مسلمانان باید تلاش کنند تا زمینه های انتقال دانش جهانی را به جوامع خویش تسهیل کنند. تحت این شرایط است که امّت اسلامی می تواند به کمک علم و فناوری به توسعه پایدار و مطلوب و متناسب با فرهنگ خود دست یابد.ب. شکستن تمرکز و انحصار قدرت های بزرگ بر فناوری های ارتباطی: این مسئله این امکان را به مسلمانان می دهد که وارد عمل شوند و توسط این فناوری های ارتباطی، برنامه هایی را که با الگوهای اجتماعی و فرهنگی جوامع مسلمان سازگار است، پخش کنند. در شرایط کنونی، شرکت های چند ملّیتی با به کارگیری رسانه های جمعی گوناگون و شبکه های متمرکز انباشت اطلاعات و تسلط بر شاه راه های ارتباطی همچون اینترنت و ماهواره و دیگر رسانه های پیشرفته، برنامه های فرهنگی و اهداف تبلیغی خود را به پیش می برند و تهاجمی گسترده به فرهنگ اسلامی آغاز کرده اند. افزایش استیلای فرهنگی و آموزشی غرب بر کشورهای در حال توسعه و به ویژه بر کشورهای اسلامی، خطری جدّی فراروی مسلمانان است. از این رو، مسلمانان باید به نحو مطلوب از فناوری اطلاعاتی، حداکثر استفاده را ببرند. استفاده از فناوری های ارتباطی به صورت سازمان یافته و منسجم، در جهت حفظ ارزش ها و اعتقادات مذهبی و تبلیغ دین و حفظ هویّت دینی و تقویت ارتباطات درونی گروه های فرهنگی اسلامی در سرتاسر جهان و تأثیرگذاری بر فرهنگ جهانی از جمله اقدامات بایسته و مهم است.ماهاتیر محمّد، نخست وزیر سابق مالزی، در این زمینه هشدار می دهد:طرف داران جهانی شدن به شدت سرگرم آماده سازی خود برای سوء استفاده از بازار جهان بدون مرز هستند، ولی مسلمانان باید با کوششی هماهنگ، بر فرایند جهانی شدن تأثیر بگذارند و آن را قانونمند سازند. مسلمانان باید هوشیارانه برخی از ابزارهای کلیدی جهانی شدن را در دست داشته باشند و باید جهانی شدن را درک کنند. وی همچنین معتقد است: «نقش دین اسلام در عصر جهانی شدن، به این امر بستگی دارد که در مقابل مسائل مهم جهانی، از قبیل صلح جهانی وعدالت و فرایند توسعه ورفاه عمومی انسان ها،اسلام چگونه نقش ایفامی نماید.»(ر.ک: سخنرانى ماهاتیر محمّد، نخست وزیر سابق مالزى در بیست و هفتمین اجلاس وزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى، سایت اندیشکده صنعت و فناورى: www.iranasef.org. برنامه ریزی علمی برای توسعه پایدار و ایجاد شرایط سریع اصلاح و توسعه همه جانبه و تشکیل نهادهای مستقل بین المللی و به کارگیری منابع همه کشورهای اسلامی برای رشد و توسعه همه جانبه امّت اسلامی از جمله پیش شرط ها و لوازم نقش آفرینی امّت اسلام در عصر حاضر است.3. راهبردهای اقتصادیمسلمانان باید تدابیری بیندیشند که از نظر اقتصادی، به الگویی از توسعه بومی و اسلامی دست یابند و از تابعیت و تأثیرپذیری سلطه اقتصادی غرب رها شوند. توسعه ای که هم از نظر مبانی نظری و هم از نظر اهداف و روش ها مبتنی بر آموزه های اسلامی باشد و بر محور خداباوری و عدالت و کرامت انسانی به پیش برود. مسلمانان نمی توانند داعیه جهان شمولی فرهنگ خود را داشته باشند، ولی از نظر اقتصادی و سیاسی، تابع الگوی سرمایه داری باشند. مسلمانان باید با ایجاد شرکت های چندملّیتی و سرمایه گذاری مشترک در زمینه های اقتصادی، علمی تحقیقاتی، زمینه های تحکیم و انسجام روابط مسلمانان و کاهش وابستگی آنها به غرب را فراهم کرده، زمینه های رشد و عزّت آنها را تقویت کنند. از نظر اقتصادی، مسلمانان باید راهبردهای سیاسی و اقتصادی جهانی را در پیش گیرند و با امضای توافق نامه های مشترک، یک نهاد یکپارچه اقتصادی و مالی بین المللی راه اندازی کنند. بسیاری از کشورهای اسلامی به اشتباه بر این باورند که منافعشان از طریق ارتقای روابط با غرب، به دلیل تولیدات، فناوری، آموزش، بازار و امنیت غربی بهتر تأمین می شود، در حالی که همواره حکومت های غربی فرهنگ اصیل اسلامی را چالشی بزرگ بر سر راه خود می بینند و از این رو، نقشه های شومی برای بی ثباتی سیاسی کشورهای اسلامی و ایجاد جنگ های داخلی و منطقه ای طرّاحی می کنند و به اجرا می گذارند تا چنین نهادهای انسجام بخشی شکل نگیرند. کشورهای غربی با فشار و تهدید و تحریم های اقتصادی و مالی، کشورهای اسلامی راازامضای توافق های منطقه ای وهمکاری بایکدیگر منصرف می کنند تا مسلمانان از نظر سیاسی و اقتصادی و منابع و سلاح و غذا به کشورهای غربی وابسته باشند.مسلمانان باید به این آگاهی برسند که جهانی سازی مانع توسعه بزرگی در راه استقلال آن است. بازار تجارت جهانی و سایر سازمان های وابسته به نظام های لیبرالیستی به نفع ما نیست و نتیجه ای جز وابستگی بیشتر به دنبال ندارد. بنابراین، جهان اسلام راهی جز تشکیل اتحادیه همه جانبه اسلامی در زمینه های سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی و علمی ندارد.4. راهبردهای سیاسیدر بعد سیاسی، کشورهای اسلامی باید با استفاده از ظرفیت سازمان کنفرانس اسلامی، استقلال و همگرایی خود را به تناسب شرایط جدید تقویت و تحکیم کنند و جبهه واحدی در برابر تهاجم های غرب ایجاد نمایند. مسلمانان جهان باید هویّت واحد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی خود را در سطح جهان عینیت بخشند و امّت واحد اسلامی را به معنای واقعی آن تشکیل دهند.بنابراین، از لحاظ جهانی، مسلمانان به یک نظام منسجم و قوی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ارتباطی برای مقابله با فشارهای بین المللی و جهانی کننده نیاز دارند. وجود چنین نهادی به امّت اسلامی این امکان را می دهد که بتواند به صورت مستقل و فعّال در عرصه های سیاسی بین المللی و بازارهای جهانی تأثیرگذار باشد. بنابراین، مسلمانان چاره ای ندارند جز اینکه با تلاش دسته جمعی و تشکیل یک نهاد بین المللی همه جانبه، از فرهنگ و هویّت و منافع خود دفاع کنند.(www.bashgah.net/fa/content/show/92221) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image