تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
یکی از مهمترین مباحث معرفتشناسی «رابطه انسان با جهان هستی» است. در اینباره، مکاتبى هستند که به جهان با دیده بدبینى مینگرند و آمدن انسان را به این جهان نتیجه یک اشتباه! و از نوع راه گمکردن! میدانند؛ انسان را موجودى صد در صد بیگانه با جهان میشمارند که هیچگونه پیوند و خویشاوندى با آن ندارد، و زندانى این جهان است، اما از نظر اسلام نه «وجود فى نفسه» جهان مذموم است و نه «تمایلات و علایق فطرى و طبیعى» انسان. در این مکتب، نه جهان بیهوده آفریده شده است و نه انسان راه خود را گم کرده و به اشتباه در این جهان آمده و نه زندانی است، بلکه از نوع رابطه کشاورز است با مزرعه و میدان مسابقه است.قانون و منطق درست در رابطه انسان با جهان هستى را میتوان در سه اصل بیان کرد: شناخت این جهان تا عالیترین حد ممکن، جدّى گرفتن قوانین تکوینی جهان و احساس ملکوتی نسبت به این جهان که یکى از نتایج مهم جدّى گرفتن آن است. با این احساس است که احساس تکلیف در درون آدمى میجوشد و از بیهودهگرایى و بیهدفى در این زندگانى نجات پیدا میکند.رابطه انسان با جهان، رابطهای حسّی و تجربی نیست، بلکه رابطهای عقلانی میباشد. کسانی که با تکیه بر حسّ و تجربه میخواهند حقیقت انسان و جهان را بفهمند، ثمرهای جز انکار و نادیده گرفتن خود و جهان و آفریننده آنها نخواهد داشت. رابطه انسان با جهان دربردارنده وابستگی خالص ارادی انسان به خدا و تمام حقایق هستی است. و ایجاد چنین رابطهای وابسته به کیفیت ایمان، اعتقاد و نحوه روابطی است که با مراتب وجودی خود با اجتماع، طبیعت و از همه مهمتر با خداوند دارد. اگر این روابط روی موازین عقل و دین باشد، رابطه صحیح بوده و ثمره خواهد داشت، در غیر این صورت، رابطه خارج از جایگاه مناسب بوده و ثمره و نتیجه منفی و بدبختی را به همراه دارد. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.