تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

اگر كسي منكر امامت در اصل دين باشد كافر هست؟ و به معناي ديگر آيا 97% مسلمانان روي زمين در صورت مثبت بودن نظريه كافرند؟


عدم پذيرش امامت اميرالمومنين(ع) توسط اهل سنت - اعم از علما و عوام آنان - با وجود نصوص متواتر و معتبردينى علل متعددى دارد: كه به اختصار برخى از آنها را بيان مى‏نماييم:1- ضعف آگاهى: بسيارى از اهل تسنن از نصوص صريح پيامبر اكرم(ص) پيرامون اميرالمومنين(ع) نا آگاهند و يابهتعبير ديگر با مكانيسمهايى آنان را ناآگاه گذارده‏اند. شايد تصور شود كه اين عامل تنها در ميان غير اهل علم جارىاست در حالى كه چنين نيست. زيرا هرچند بيشتر مبتلايان به آن توده‏ها هستند ليكن اهل علم نيز مراتبى دارند وبسيارى از آنان از متون دست دوم و سوم استفاده مى‏كنند و چندان اهل تحقيق و كاوش نيستند. حقايق بسيارى برآنانپوشيده مى‏ماند. اين روند با دو شيوه اعمال گرديده:الف) به عنوان نمونه پس از رحلت پيامبر براى ناآگاه نگهداشتن توده‏ها پيرامون اميرالمومنين(ع) بدستور خليفهسخنان پيامبر ممنوع اعلام گرديد و در توجيه آن گفتند: قرآن ما را بس است! (حسبنا كتاب الله) اين جريان چنان باشدت دنبال شد كه بسيارى از منابع روايى را سوزاندند و راويان آن را تحت تعقيب و شكنجه قرار دادند تا از انتشار آنسخنان جلوگيرى به عمل آورند. (ر.ك: اجتهاد در مقابل نص «ترجمه الاجتهاد والنص» سيد شرف الدين)ب) محمد بن جرير طبرى در تاريخ خود سخنان پيامبر را در جريان دعوت خويشاوندان (ليله الانذار) چنين نقلكرده «فانكم يوازرنى على هذا الامر على ان يكون اخى و وصيى و خليفتى فيكم» و چون سخن به اين صراحتپيرامون ولايت و وصايت امير مومنان او را ناخوشايند بود در تفسير خود آن را حذف كرده و بجايش آورده «كذا وكذا»سپس (ابن كثير) در تاريخ خود همين راه را پيموده و اين جريان در ديگر ادبيات تاريخى اهل تسنن تا زمان ما استمراريافته و حسنين هيكل (وزير اسبق فرهنگ مصر) در چاپهاى دوم و سوم كتاب «حياه محمد» سخنان پيامبر صل اللهعليه و آله در حمايت از حضرت على(ع) را از اين واقعه به كلى حذف كرده است.2- جعل روايات گمراه كننده؛ اين روايات كه بر هزاران عدد بالغ مى شوند در تمام زمينه‏هاى اعتقادى و ديگرمسائل اهل سنت راه يافته اند؛ از جمله: روايات خداشناسى كيهان شناختى تاريخى پيامبر شناختى (مانند اتهاماتناروا نسبت به پيامبر) اتهامات نسبت به امير المومنين (از جمله آن حضرت را نعوذ بالله شرابخوار معرفى كردن) بالابردن شان عمر و او را از پيامبر بهتر و متدين تر و «فاروق اعظم» خواندن ابوبكر را «صديق اعظم» معرفى كردن و ...غالب اين روايات توسط «ابوهريره» و «سيف بن عمر تميمى» وضع گرديده است. همينقدر كافى است بدانيد كه نفراول حدود 5 هزار روايت جعلى در كتب اهل سنت دارد و نفردومى گوى سبقت را از همه ربوده و چنان در جعل وتعريف به پيش تاخته كه از «يكصدو پنجاه» نفر به عنوان صحابى پيامبر رواياتى نقل نموده كه اصلا وجود خارجىنداشته‏اند و همه مخلوقات ذهن تحريفگر اويند و اسامى هيچ يك از آنان در كتب رجال و تراجم موجودنيست.براى آشنايى دقيق با اين جريان ر.ك.به: - يكصد و پنجاه صحابى ساختگى 3-1 علامه سيد مرتضى عسكرى سيرى در صحيحين محمد صادقنجمى3- عامل سياسى: جريانات حاكم در جهان اسلام همواره تشيع و مكتب اهل بيت را تحت فشار قرار داده‏اند ازهمين رو فرصت مناسب و گسترده‏اى در اختيارآنان نبوده است تا بتوانند به صورت گسترده و همانند اهل سنت بهبيان دلايل و ديدگاه‏هاى خود بپردازند از همين جهت مبانى مكتب شيعه به نحو شايسته توسعه نيافته است.انكار امامت در صورتي كه از روي علم و آگاهي باشد موجب كفر است و در غير اين صورت كفر آور نيست و اهل سنت اغلبت نسبت به اين مسئله علم ندارند و دچار گمراهي هستند.اگر انكار ضروريات اسلام توأم با علم به ضرورى بودن باشد موجب خارج شدن از دين مى‏شود و اگر توأم با علم نباشد باعث خروج از اسلام نمى‏گردد ، (استفتاآت جديد آيت‏الله مكارم، ج 2، ص 509).اهل سنت امامت را از فروع دين دانسته و يک مقام ظاهري در حد رياست حکومت که تبعا مي تواند از سوي مردم برگزيده شود و نياز به تعيين از جانب خداوند و عصمت و مصونيت از خطا و گناه در آن لازم نيست مي دانند، لذا يکي از علماء اهل تسنن امامت را اينگونه معنا مي کند: «الامامه رئاسه عامه في امور الدين والدنيا خلافه عن النبي؛ امامت رياست و سرپرستي عمومي در امور دين و دنيا به عنوان جانشيني از پيامبر است» (شرح تجريد فاضل قوشجي، ص 472).و ابن خلدون در مقدمه معروفش همين معنا را دنبال کرده (مقدمه ابن خلدون، ص 191).اما به عقيده شيعه امامت چيزي فراتر از رياست و حکومت بر مردم است و تمام وظائف و خصايص انبياء (به جز دريافت وحي) براي امامان ثابت است و به همين دليل شرط عصمت در امام نيز لازم است و چون بجز خداوند متعال کسي از عصمت مطلق خبر ندارد انتصاب و تعينش بايد از جانب خداوندباشد و جزء اصول دين محسوب مي شود.علامه طباطبايي در اين زمينه مي فرمايد: شيعه از راه بحث و کنجکاوي ... به اين نتيجه مي رسد که از ناحيه پيامبر اکرم نص کافي در خصوص تعيين امام و جانشين پيغمبر رسيده است آيات و اخبار متواتر قطعي مانند آيه ولايت و حديث غدير و حديث سفينه و حديث ثقلين و حديث حق و حديث منزلت و حديث دعوت عشيره اقربين و غير اينها به اين معني دلالت دارند ولي نظر به پاره اي دواعي تأويل شده و سرپوش روي آنها گذاشته شده (شيعه در اسلام، ص 112).جناب دکتر سيد عبدالرضا حجازي در کتاب اصول عقايد اسلامي پنجاه و پنج دليل بر حقانيت ادعاء شيعه در اين زمينه بيان مي کند (اصول عقايد اسلامي، ص 502 تا 527). و مهمتر از آن عالم بزرگ علامه اميني در کتاب گرانسنگ 11 جلدي الغدير با استناد به منابع خود اهل سنت دعاوي شيعه را در اين زمينه به نحو کامل اثبات نموده که اين مسأله دامنه اي وسيع دارد که فقط بذکر اين نکته بسنده مي کنم که به گفته خود فخر رازي که از پيامبر اکرم(ص) نقل کرده امامتي که عدم شناخت آن موجب مي شود انسان به مرگ جاهليت يا نصرانيت يا يهوديت از دنيا برود يقينا مقامي والاتر از يک خلافت ظاهري و حکومت است که حتي معاويه ها و حجاج ابن يوسف ثقفي ها به آن رسيدند. ولي با اين حال اين سخن بدين معنا نيست که اماميه غالبشان خود را در مسأله امامت کافر بدانند بلکه آنها تمام فرق مسلمين را مسلمان مي شمارند و همچون يک برادر اسلامي به آنها نگاه مي کنند هر چند عقيده آنها را در مسأله امامت نمي پذيرندبه عبارت ديگر، دين اسلام مجموعه‏اى از آموزه‏ها در سه بخش 1. عقايد 2. اخلاق 3. احكام (دستورات عملى) است شيعه و سنّى، در اصول عقايد، كه شرط مسلمانى است، يعنى توحيد و نبوت و معاد و همچنين در حقانيت قرآن كريم و كعبه به عنوان قبله واحد مسلمين و نيز در بسيارى از اصول اخلاقى و احكام، با هم اتفاق نظر دارند. اما در بسيارى از جزئيات و شاخه‏هاى مسائل مربوط به هر سه بخش عقايد و اخلاق و به ويژه احكام فرعى شرعى مانند كيفيت اعمال عبادى و احكام عبادى و معاملات، اختلاف نظر و فتوا دارند. منشأ و ريشه‏ى اين اختلاف نظرها و اختلاف فتاوا به يك اختلاف اساسى و بنيادين بر مى‏گردد، و آن مسأله «امامت و جانشينى پيامبر اكرم(ص) است. هم از نظر مفهوم امامت «شأن و جايگاه امام» و هم از نظر تعيين مصداق آن. از ديدگاه شيعه، نقش امام كه جانشينى پيامبر است، در دو ناحيه متجلى مى‏شود: 1. حكومت و اداره‏ى جامعه 2. مرجعيت دينى، يعنى تبيين و تفسير معصومانه‏ى آموزه‏هاى دين در سه بخش عقايد و اخلاق و احكام. بر همين اساس، امامت از ديدگاه شيعه منصبى الهى است و امام كسى است كه از سوى خداوند و بر زبان نبى اكرم، منصوب شده باشد. شيعيان با استناد به ادله متعدد از قرآن و عقل و سنت معتقدند كه على(ع) و يازده فرزند ايشان از سوى نبى اكرم به اين مقام منصوب شده‏اند. بنابراين، پذيرش امامت ائمه معصومين(ع) از سوى شيعه تنها به معناى جانشينى آنان از نبى اكرم در مسأله حكومت و اداره‏ى جامعه نيست بلكه جلوه‏ى مهم ديگرى نيز دارد و آن اينكه آنان، پس از نبى اكرم(ص) مهمترين منبع و مأخذ برخوردار از عصمت، براى كسب حقايق دينى و تعاليم اسلامى‏اند. اما اهل سنت كه خلافت و جانشينى پيامبر اكرم را در مسأله حكومت و اداره‏ى جامعه خلاصه مى‏كنند، به ترتيب به خلافت ابوبكر و عمر و عثمان و على(ع) معتقدند و در ناحيه‏ى مرجعيت دينى و فراگيرى آموزه‏هاى دينى به منابع ديگرى از جمله قول صحابه پيامبر و احكام ظنى عقل همچون قياس و استحسان پناه برده‏اند. بنابراين، اگر در ناحيه‏ى جزئيات مسائل اعتقادى، همچون صفات و افعال خداوند (عدل، تعدد و زائد بودن صفات بر ذات، جبر و تفويض)، صفات انبيا و ويژگى‏هاى معاد و به ويژه در ناحيه احكام شرعى همچون وضو و نماز و روزه و حج و... اختلاف نظر و فتوا ميان شيعه و اهل سنت وجود دارد، بدين جهت است كه شيعه به سخن و عمل امامان منصوب از ناحيه پيامبر اكرم استناد مى‏كنند، اما اهل سنت به قول صحابه و اجتهادات مبتنى بر قياس و استحسان و... عمل مى‏كنند. قابل ذكر است كه شيعه براى اثبات امامت على(ع) و يازده فرزندش، به ادله يقينى متعددى از جمله احاديث متواتر تمسك مى‏كند. مقصود از حديث متواتر اين است، كه يك سخن يا عمل نبى اكرم، توسط افراد بسيارى زيادى نقل شود، به گونه‏اى كه براى انسان يقين به صدور آن حاصل شود.احاديث يوم الانذار، ثقلين، غدير خم، منزلت، مدينة العلم، از جمله احاديثى است كه به شكل متواتر توسط شيعه و سنّى نقل شده است و بر هر دو نقش و شأن على(ع) در جانشينى نبى اكرم(ص) دلالت مى‏كند. بر اين اساس، بسيارى از آموزه‏ها و احكام شرعى كه ا هل سنت به آن معتقدند و بر پايه آن عمل مى‏كنند مستند نمى‏باشد و قهرا ممكن است به سبب ناسازگارى با حق و واقع، در جامعه قابل اجرا نباشد و با مشكل مواجه شود. براى آشنايى بيشتر و مستدل‏تر با مذهب شيعه و سنى ر.ك: شيعه در اسلام، علامه طباطبايى.شما برادر عزيز را براي مطالعه بيشتر پيرامون اختلاف شيعه و سني و حقانيت مکتب تشيع به مطالعه کتاب هاي زير توصيه مي کنيم:- ويژگي ها و ديدگاه هاي دو مکتب در اسلام، علامه سيد مرتضي عسکري، ترجمه ع.م.سردار نيا (ترجمه کتاب ارزشمند معالم المدرستين از علامه عسکري)- نقش ائمه(ع) در احياي دين، علامه سيد مرتضي عسکري- شيعه در اسلام، علامه طباطبايي- راه يافته (ترجمه کتاب ثم اهتديت از محمد تيجاني سماوي)، ترجمه عباس جلالي يا سيد محمد جواد مهري- شيعه پاسخ مي دهد، رضا حسيني نسب- اجتهاد در مقابل نص، علامه سيد عبدالحسين شرف الدين، ترجمه علي دواني، کتابخانه بزرگ اسلاميporseman.org .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image