تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
مفهوم شادي: شادي هيجاني دروني است كه از رسيدن به مطلوب و چيز مورد علاقه به وجود ميآيد و نفس در اين حالت احساس سرخوشي و نشاط دارد و با خنده و تبسم نمود پيدا ميكند. مفهوم شادي مفهومي بديهي است كه قابل تعريف نميباشد؛ زيرا معرِّف (تعريف) بايد اجلي و اظهر (روشنتر) از معرَّف (امري كه ميخواهيم آن را تعريف كنيم) باشد و چون مفهوم شادي با علم حضوري (بدون واسطه صور ذهني) قابل درك است، تعريف آن با علم حصولي (با واسطه صور ذهني) تعريفي حقيقي نخواهد بود. پس هر انساني مفهوم شادي را در وجود خود احساس ميكند؛ بنا بر اين تعاريفي كه از مفهوم شادي ارائه شده است در حقيقت شرح الاسم است، نه تعريف حقيقي. مثلاً گفتهاند: شادي احساس مثبتي است كه از حس ارضاء و پيروزي به دست ميآيد و يا شادي عبارت است از مجموع لذتها منهاي دردها و يا شادي تركيبي از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفي بالاست. براي تقريب به ذهن الفاظ مترادف شادي را ذكر ميكنيم: سرور، نشاط، وجد، سرخوشي، مسرت، خوشي و خوشحالي. مفهوم لذت: حكماي قديم همچون ابو علي سينا، خواجه نصير الدين طوسي، تفتازاني، قوشجي، زكرياي رازي، ملاصدرا و ... هر يك تعريفي براي لذت ارائه كردهاند كه در حقيقت همة تعاريف به يك مفهوم بازگشت ميكند: «لذت درك و احساس رسيدن به مطلوب و چيز مورد علاقه و طبق ميل انسان است.» يعني لذت نيز همچون شادي مفهومي بديهي ميباشد و در واقع حالت دروني حاصل شده از درك شادي است. انواع لذت: فلاسفه لذت را بر سه نوع ميدانند: 1. لذت حسي: لذتي كه با حواس جسماني قابل درك است. مثل لذت خوردن غذاي لذيذ كه با حس چشايي و لذت ديدن منظرة زيبا كه با حس بينايي و ... قابل درك است. 2. لذت خيالي: لذتي كه با قوة خيال انسان قابل درك است. مثل لذت تصور لذتهاي حسي. مثلاً: شخصي ديدن منظرهاي زيبا را تصور ميكند و لذت ميبرد و شايد به همان اندازة لذت حسي باشد. به قول معروف: وصف العيش نصف العيش. 3. لذت عقلي: لذتي كه از درك كمالات حقه عقلي به دست ميآيد. مثل لذت كمك به هم نوع و .... نكته: لذت حسي و خيالي به خاطر درك با قواي جسماني و خيالي قابل فهمتر است؛ ولي شديدترين و قويترين لذتها لذت عقلي است؛ چرا كه عالم عقول از عالم جسماني و خيالي به مراتب بالاتر است. شادي غير ديني: در اين بحث مقصود ما از شادي غير ديني تنها شاديهايي است كه از نظر اسلام جرام باشد و شاديهايي كه مباح هستند ـ مثل شادي از برنده شدن در قرعه كشي و ... ـ را در اين بحث مورد تعرض قرار نميدهيم؛ بنابراين شادي غير ديني در اينجا يعني شادي حرام. خصوصيات شادي غير ديني: 1. شاديهاي غير ديني لذتهاي حسي و خيالي دارند؛ يعني هيچ گاه با شادي غير ديني شخص لذت عقلي نميبرد. مثل لذت جنسي كه لذتي حسي يا خيالي است؛ ولي تمامي لذتهاي عقلي براي شاديهاي ديني است؛ البته همة شاديهاي ديني در لذتهاي عقلي خلاصه نميشود و ممكن است لذت حسي يا خيالي نيز باشد. مثل ازدواج كه شادي ديني است ولي لذت حسي. 2. شاديهاي غير ديني هميشه همراه با حزن و اندوه است، هر چند شخص در ظاهر به آن حزن و اندوه توجه نداشته باشد. پس مفهوم وجودي شادي غير ديني مشوب به مفهوم عدمي حزن و اندوه است. ممكن است اين حزن و اندوه به خاطر مقطعي و پايان پذير بودن لذت باشد. مثلاً شخص در اوج شادي و لذت باز در فكر اين است كه چند ساعت بعد اين شادي پايان خواهد يافت و همين فكر باعث رنجش خاطر و حزن و اندوه باطني او ميشود. 3. شاديهاي غير ديني آسيبزاست. به عنوان مثال نوشيدن مسكرات ـ كه شايد به نظر برخي شديدترين لذت غير ديني است ـ همراه با تحليل قواي بدن است و تخدير هشياري است. 4. شاديهاي غير ديني زوال پذير است. يعني بقا ندارد و مقطعي است و شخص در همان لحظه لذت ميبرد و بعد پايان مييابد و در برخي از موارد پس از تمام شدن زمان لذت حزن و اندوه جايگزين لذت و شادي ميشود. شادي ديني: در اين بحث مقصود ما از شادي ديني شاديهايي است كه اولاً: در آن معصيتي صورت نگيرد ثانياً: مورد تأييد شارع مقدس باشد. پس هم شامل امثال شادي و لذت از ازدواج ميشود؛ ازدواج هر چند از ابتداي آفرينش وجود داشته، ولي مورد امضاي شارع است و استحباب دارد (النكاح سنتي) و هم شامل شاديهاي دنيوي مباح كه با قصد قربت انجام گيرد ميشود. مثل لذت از طبيعت زيبا كه براي شناخت بيشتر قدرت خداوند باشد. اين شاديها هر چند ابتداءً مباح هستند، ولي به تبع نيت، انجام آن رحجان شرعي پيدا كرده است. پس شاديهاي ديني شاديهاي مستحب (چه مستحب ذاتي و چه مستحب عرضي). خصوصيات شادي ديني: شاديهاي ديني درست برعكس شاديهاي غير ديني بدون هيچ حزن و اندوهي است. آسيب زا نيست و لذت آن تا ابد احساس ميشود و علاوه بر همة اينها باعث كمال است. يعني شخص هم لذت ميبرد و هم بالا ميرود و كاملتر ميشود. افزون بر اين شادي ديني ممكن است از انجام ندادن كاري (پرهيز) نشأت بگيرد. مثلاً وقتي موقعيت گناه براي شخص مهيا ميشود و او گناه نميكند، لذتي را احساس ميكند كه بسيار بالاتر از لذت انجام آن گناه است. اين لذت لذتي عقلي است، بدون هيچ احساس پشيماني يا حزن و اندوه ديگر است و تا ابد در وجود شخص باقي ميماند. اگر لذت ترك لذت بداني دگر لذت نفس لذت نخواني (سعدي) و همانطور كه در روايت آمده: اگر كسي به خاطر خدا از نگاه حرام دست بكشد، خداوند لذتي در وجود او قرار ميدهد كه بسيار بالاتر از لذت آن نگاه حرام است. نكته: دين اسلام در برابر تمامي شاديها و لذتهاي غير ديني شاديهاي ديني براي انسانها قرار داده است تا انسان معتقد احساس كمبود يا عقده نكند. مثلاً: ازدواج كه يك شادي ديني است در برابر زنا، انواع شربتهاي حلال در برابر شراب و ... خلاصه: بنا بر اين ما در واقع اصل سؤال را ـ كه شما آن را مفروغ عنه دانستهايد – قبول نداريم. يعني نميپذيريم كه شاديهاي غير ديني از شاديهاي ديني شديدتر و لذت بخشتر باشد، بلكه برعكس شاديهاي ديني به خاطر خصوصياتي كه دارند و اكثراً از انواع لذتهاي عقلي هستند از شاديهاي غير ديني شديدتر و لذت بخشتراند از طرفی خداوند نظام روانی و جسمانی ما روا طوری طراحی کرده که دقیقا مطابق با آموزه های الهی می باشد به طور کلی اصول و سبک زندگی الهی که در قالب دین اسلام به ما رسیده است با مهندسی روانی و جسمانی ما هماهنگ است در حالی که نگاه غرب به سبک زندگی که شادی هم بخشی از زندگی است با توجه به مهندسی روانی و جسمی نیست چون خالق با توجه به ویژگی های مخلوق قوانین وضع می کند ولی علم مخلوق همانطور که مشاهده می کنیم نسبت به مخلوق محدود و خطا پذیر است. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.