مقبوليت مردمی در نظام اسلامی براي حاکم اسلامی چگونه مشخص مي شود؟.آیا مسئولین به اندازه لازم درمیان مردم حضور دارند؟

شيوه هاي تشخيص مقبوليت مردمي در هر دوره اي بستگي به شرايط خاص و رايج کسب مقبوليت در همان دوره دارد و هر عملي که نشان دهنده وجود مقبوليتي در حدي که تحقق حکومت اسلامي را ممکن و عملي سازد مي تواند به عنوان عنصر مقبوليت آفرين مطرح شود. درباره ولي فقيه نيز با توجه به اينکه از زمان معصومين تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي در ايران عملا هيچ فقيهي نتوانست متصدّي حکومت به طور مستقيم بر مردم باشد. لذا نحوه تشخيص مقبوليت ولي فقيه هاي دوره جمهوري اسلامي مورد بررسي قرار خواهد گرفت. با توجه به اينکه امام خميني(ره) در راس مبارزه بوده و به فرمان ايشان ميليونها ايراني در خيابانها مي آمدند لذا خود به خود به رهبري انقلاب اسلامي انتخاب شدند. مردم ايران با بهره گيري از فرامين ايشان به خيابانها آمده و انقلاب اسلامي را به پيروزي رسانده و با اشاره او در پاي صندوقهاي راي حاضر شده و به نظامي که وي به آن راي مي داد با بالاترين درصد راي مثبت دادند لذا خود اين حضور و تاييد مواضع معظم له در پاي صندوق هاي راي نشان از مقبوليت عمومي و گسترده ايشان داشت لذا نيازي به هيچ راهکار ديگري براي نشان دادن مقبوليت ايشان وجود نداشت. پس از ارتحال امام خميني (ره) در جمهوري اسلامي ايران مجلس خبرگان رهبري وظيفه دارد از ميان افرادي که واجد شرايط رهبري هستند فردي را به عنوان رهبر که عهده دار مقام ولايت فقيه مي باشد انتخاب کنند لذا با توجه به اينکه اعضاي مجلس خبرگان نمايندگان ملت هستند و ملت در انتخاباتي آزاد آنان را انتخاب و به آنان وکالت داده اند تا از طرف آنان به عنوان کارشناساني که توان تشخيص ولي فقيه جامع الشرايط را دارند رهبر را انتخاب نمايند به طور طبيعي انتخاب آنان انتخاب مردم بوده و نشان دهنده وجود مقبوليت رهبر در جامعه اسلامي مي باشد. اما در باره حضور مسئولین در بین مردم به منظور شناخت ميزان مقبوليت خود در ميان آنان و نيز بررسي مشکلات آنان نيز بايد گفت: جمهوري اسلامي ايران نظامي است که مسئولين آن از ميان مردم برخاسته اند و در راس همه مسئولين ولي فقيه آن، ارتباط تنگاتنگي با مردم دارد. امام خميني(ره) به عنوان اولين ولي فقيهي که توانست متصدي امر حکومت شود خود از ميان مردم برخاسته و در ميان آنان و براي آنان بر عليه طاغوت و نظام دو هزار و پانصد ساله قيام کرد و به همين دليل خطاب تمامي اعلاميه هاي ايشان در زمان مبارزه به ملت ايران بود و با ياري همين ملت در برابر طاغوت به پيروزي رسيد. ايشان در راستاي به دست آوردن حق ملت ايران بيش از پانزده سال از عمر خويش را در تبعيد و خارج از کشور گذراند و آنگاه که زمينه براي ورود ايشان به خاک ميهن مهيا شد بدون اينکه از اصول اساسي خويش عدول نموده باشد در جمع ميليون ها استقبال کننده از فرودگاه به بهشت زهرا جايگاهي که هزاران شهيد به خون غلطيده در آن آرميده بودند رفت و باز هم در اوج خطري که از ناحيه شاه ايشان را تهديد مي کرد به دفاع از مردم و حقوق آنان پرداختند و اعلام کردند به پشتيباني مردم دولت تعيين مي کنند. امام خميني(ره) به دليل ماهيت مردمي که داشتند حاضر به سکونت در کاخ هاي طاغوت نشدند (اين در حالي بود که بسياري از رهبران انقلابي جهان حتي آنان که دم از حقوق مردم مي زدند. پس از پيروزي انقلاب شان در کاخ رهبران سابق مستقر مي شدند) و در اسفند همان سال و در حالي که هنوز چند روزي بيشتر از پيروزي انقلاب اسلامي نگذشته بود به شهر قم مراجعت و در منزلي ساده و محقر مستقر شدند و اگر نبود که به علت بيماري قلبي که در سال 58 عارض ايشان شد پزشکان تشخيص دادند که ايشان بايد در تهران سکونت کنند که در دسترس پزشکان باشند حاضر نبودند که از قم به تهران بيايند. پس از ترخيص امام خميني از بيمارستان نيز پزشکان توصيه کرده بودند با توجه به حال امام خميني و اوضاع قلب ايشان که باعث مي شد هرگونه رخدادي در مسير انقلاب مشکلي ايجاد نمايد ايشان در منطقه اي خوش آب و هوا در تهران اقامت گزينند که ايشان عليرغم پيشنهادهاي مختلفي که در باره سکونت در مناطق خوش آب و هواتر مرفه نشين تهران شد تنها حاضر شدند در جماران که در آن زمان مانند امروز آباد نبود و تنها امتيازش خوش آب و هوايي بود اقامت گزينند که سادگي خانه ايشان و عدم اجازه براي توسعه و تجهيز آن نشان از اوج اهتمام امام خميني به مردمي ماندن خويش بود. ايشان همچنين در تمام مقاطع مختلف رهبري بعد از انقلاب با مردم در ارتباط مستقيم بوده و تلاش مي کرد تا تمامي مشکلات، فتنه ها و غائله هاي مختلفي که هر روز بر کشور تحميل مي شد را با مردم در ميان گذاشته و توسط آنها بخوابانند که همين امر باعث شد تا مردمي که به رهبر مردمي خود اعتقاد کامل داشتند در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل حاضر شده و جانانه ترين دفاع را از ميهن خويش بنمايند که ثمره آن نخستين پيروزي بدون از دست دادن حتي يک وجب از خاک ميهن بود. اساسا با توجه به اينکه ولي فقيه به عنوان مرجع تقليد و داراي هويت صنفي روحاني از ميان مردم برخاسته و با مردم زندگي کرده و متکفل امور اجتماعي که نوعي خدمت رساني به مردم هست مي باشد لذا داراي ماهيت مردمي مي باشد. مقام معظم رهبري نيز به عنوان دومين ولي فقيهي که متصدي امر حکومت اسلامي شده است باتوجه به همين مشخصه ها به عنوان کسي که از متن مردم برخاسته و در ميان آنان رشد يافته است و نيز به عنوان يک روحاني که از ابتدا با اقشار مختلف مردم ارتباط داشته است داراي ماهيت مردمي بوده و ارتباط مردمي خويش را حتي پس از رسيدن به مسئوليتهاي مختلف در نظام اسلامي همچنان محفوظ داشته است. سفرهاي استاني مقام معظم رهبري که از ابتداي رهبري ايشان تا کنون ادامه داشته و استقبال پرشکوهي که مردم در هنگام سفر معظم له به بخشهاي مختلف کشور از ايشان به عمل مي آورند و با اينکار خويش چشم جهانيان را خيره و مبهوت مي کنند (همچون برخي خبرگزاري هاي غربي که در سفر معظم له به اصفهان چنين مخابره کرده بودند که گويا مسيح در ميان مردم ظهور کرده است)نشان از حضور ايشان در ميان مردم و نهايت مقبوليت مردمي ولي فقيه در ميان جامعه ايراني دارد و تا زماني که شاهدي قطعي بر عدم مقبوليت وجود نداشته باشد اصل بر وجود مقبوليت خواهد بود. همچنين شواهد فراوان ديگري دال بر حضور ولي فقيه زمانه در ميان مردم و مقبوليت بالاي ايشان وجود دارد که از جمله آنها حضور مردم در عرصه هاي پشتيباني از نظام اسلامي و فراخوان هايي که از سوي ولايت فقيه در شرايط مختلف براي حضور در صحنه اعلام مي شود مي باشد که مهمترين آنها راهپيمايي هاي حمايت از نظام از جمله 23 تير 78 و 9 دي 88 و انتخابات هاي مختلف مي باشد که باشکوه ترين آنان انتخابات رياست جمهوري سال گذشته بود که در آن 85 درصد مردم پاي صندوق هاي راي حاضر شدند که اين حضور فارغ از نوع انتخابي که کردند مهر تاييدي بود بر فراخوان نظام اسلامي و ولي فقيه براي شرکت گسترده مردم در پاي صندوق هاي راي که اگر مقبوليت با درصد بالا براي ولي فقيه نبود هرگز شاهد چنين حضوري نبوديم. اما درباره حضور برخي مسئولين نيز بايد بگوييم غير از برخي مسئوليتي که به دليل نوع کاري که دارند نيازي به حضور مستمر در ميان مردم ندارند در باره ساير مسئوليني که مسئوليت شان در ارتباط مستقيم با مردم بوده و حضورشان در ميان مردم باعث آشنايي هر چه بيشتر با مشکلات مردم مي گردد، بايد بگوييم اگر چه ممکن است برخي از اين مسئولان با اهمال کاري و عدم توجه به مردم کمتر در ميانشان حضور داشته باشند اما واقعيت اينست که نظام اسلامي به دليل ماهيت مردمي آن بيش از هر نظام ديگري با مردم در ارتباط بوده مسئولان آن از متن مردم برخاسته اند وبر خلاف ادعايي که مطرح نموده ايد بسياري از مسئولان آن در ميان مردم حاضر و از نزديک با مشکلات آنان آشنا مي شوند که يکي از مهمترين نمونه هاي آن سفرهاي استاني رياست محترم جمهوري مي باشد که باعث شده است تا اکثر مسئولان به بخش هاي مختلف کشور سفر کرده و از نزديک با مردم و مشکلات مناطق مختلف به ويژه مناطق محروم آشنا شوند که اين روند علاوه بر اينکه درگره گشايي از مشکلات مردم و روند محروميت زدايي نقش مهمي ايفا کرده است تبديل به الگويي براي مسئولين کشوري چه در ايران و چه در برخي کشورهاي ديگر شده است. علاوه بر رئيس جمهور امروزه شاهد حضور مستقيم مسئولين ديگر نيز درميان مردم هستيم که گاه و بيگاه خبرهايي از آنها را در رسانه ها شاهد هستيم. از قبيل ديدارهاي مردمي رئيس قوه قضائيه، بازديد هاي سرزده وزير راه از مراکز زير مجموعه خويش، بازديد سرزده وزير بهداشت از بيمارستان ها و مراکز درماني و... ضمن اينکه محدوديت هاي جامعه امروز به نسبت زمان امام علي را هم بايد به اين مساله افزود چرا که برخي مسائل از جمله گستردگي حکومت اسلامي و اداره آن، مسائل امنيتي و... باعث شده است تا مسئولين نتوانند همچون زمان هاي بسيار قديم که محدوده دارالخلافه در حد و اندازه برخي روستاهاي بزرگ و يا شهرهاي کوچک امروزي بود به سرکشي از مناطق مختلف و مردم محلات بپردازند. به عنوان مثال در ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي ايران و بر طبق انتظاري که از مسئولان مردمي مي رفت آنان در ميان مردم عادي حاضر شده و درد دل آنان را گوش داده و حضور پر رنگتر و بي دردسر تري داشتند اما متاسفانه در اثر اقدامات ضد امنيتي که در همان زمان توسط گروه هاي معاند نظام انجام گرفت علاوه بر محروميت از فيض حضور بهترين مسئولان و زحمتکشان نظام اسلامي شرايط امنيتي مانع از ارتباط هاي گسترده و ساده سابق مردم با مسئولين شد. چه اينکه در همان زمان گروه هاي مخالف به راحتي از حضور مسئولين در ميان مردم سوء استفاده نموده و دست به ارتکاب جنايت بر عليه آنان زدند که مهمترين آنان شهادت استاد شهيد مرتضي مطهري عضو فعال شوراي انقلاب، شهيد مفتح، شهيد بهشتي، شهيدان رجايي و باهنر و... و نيز سوء قصد به جان مقام معظم رهبري و... بود. لذا محدوديت هاي امنيتي را نيز بايد به محدوديت هاي ديگر اضافه نمود اما با اين وجود، عمده مسئولان تلاش مي کنند تا حداکثر ارتباط را با مردم داشته باشند اگرچه باز هم تاکيد مي کنيم در اين راستا ممکن است برخي اهمال ها و غفلت هايي هم از سوي برخي مسئولان صورت گيرد که نبايد آنها را به پاي تماميت نظام نوشت. معيار ما امثال رهبر معظم انقلاب اسلامي هستند که متواضعانه در ميان مردم حاضر مي شوند و به درد دل آنها گوش مي دهند و سخنان خويش را با مردم در ميان مي گذارند به عنوان مثال ايشان در واقعه زلزله بم با لباس مبدل در ميان مردم حاضر شده و با مسائل و مشکلات آنها آشنا شده و دستورات مقتضي را صادر نمودند همچنين معيار ما مسئولان مردمي هستند که رجائي وار در ميان مردم زيسته و به دنبال حل مسائل و مشکلات آنها هستند و نادر افرادي که از صدقه سر نظام و مردم به مسئوليت رسيده و اکنون از مردم غافل شده اند معيار ما نمي توانند باشند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه