حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

در سند زيارت جامعه کبيره مشايخ شيخ صدوق هستند و مشايخ شيخ صدوق توثيق به خصوصي راجع به آنها نشده و در نتيجه يک اختلاف رجالي پيش آمده که آيا مشايخ صدوق قابل اعتنا هستند يا نه در نتیجه می توان سند زیارت جامعه را تمام دانست؟


روايت زيارت جامعه از امام هادي ـ عليه السلام ـ در دو کتاب از تأليفات شيخ صدوق (ره) يعني کتاب من لا يحضره الفقيه و کتاب عيون اخبار الرضا ـ عليه السلام ـ ، نقل شده است، شيخ طوسي نيز اين روايت را به نقل از شيخ صدوق در کتاب تهذيب نقل کرده است. نکته اول که بايد به آن توجه کرد اين است که اصطلاح صحيح، در مورد روايات، در نزد متقدمان از علماي شيعه با اصطلاح متأخران متفاوت است. معيار صحت روايت در نزد متقدمان، وثوق و صحت صدور آن از معصوم ـ عليه السلام ـ است. بنابراين متقدمان از علماء با توجه به نزديکي به زمان ائمه ـ عليهم السلام ـ و اصحاب آنان، اطمينان دقيق تري به صحت صدور روايت از معصوم داشتند. از اين رو اصل بحث بررسي سندي در اصطلاح علمي، موضوعيت ذاتي ندارد بلکه جنبه طريقيت دارد و ارزش آن به اين است که راهي براي اطمينان به صدور حديث از معصوم ـ عليه السلام ـ است. به همين دليل علماء برآنند که از هر راهي که اطمينان حاصل شود که حديث از معصوم صادر شده است مي توان حکم به صحت آن حديث کرد خواه به عدالت راوي يا به وثاقت وي يا به علوّ متن روايت و يا به عمل کردن فقها به متن و اسناد به آن در مقام استدلال و يا هر راه ديگر. نکته دوم: قابل توجه اين است که شيخ صدوق در ميان علماي شيعه و بزرگان، اين امتياز را دارد که به شهرهاي مختلف براي مسأله حديث مسافرت کرده و با فقها و بزرگان ديگر مذاهب مذاکرات علمي داشته است. به همين دليل علماي ديگر مذاهب نيز از مشايخ ايشان بوده اند از اين رو چنان چه پس از ذکر نام يکي از مشايخ خود لفظ رضي الله عنه يا رحمة الله عليه آورده باشد گويند که آن شخص امامي اثنا عشري و مورد اعتماد او بوده است. بزرگان و محدثان، داراي مشايخي بودند که براي تعظيم شأن آنها و به دليل کثرت روايت از آنان و جلالت قدرشان، ملتزم بودند پس از ذکر نام آنها لفظ رضي الله عنه يا رحمة الله عليه را به کار برند بنابراين آنان از اجلاّء بودند چه نام آنان در کتاب هاي رجالي ذکر شده باشد و چه ذکر نشده باشد و حديثي که از آنان روايت شود صحيح و مورد اعتماد است. از جمله ابن مشايخ، مشايخ شيخ صدوق و مشايخ شيخ کليني و... اند. صاحب معالم الاصول که از فرزندان شهيد ثاني است در کتاب منتقي الجمان مي نويسد: «متقدمان از علماي ما رضي الله عنهم از جماعتي از مشايخ خود روايت نقل مي کردند که ملاحظه احوال آنان جلالت شأن آنان را مشخص مي کند امّا نام ايشان در کتاب هاي رجالي موجود نيست و اگر کسي بنا را بر ظاهر امر گذارد بايد نام آنان را در شمار مجهولان قرار دهد در حالي که قرائن و شواهد گواه آن است که ايشان در شمار افراد ضعيف يا مجهول نيستند چرا که کثرت روايت نقل شده از آنان و اعتنا به جلالت شأن و بزرگواري آنان خلاف اين را ثابت مي کند پدرم که درود و رحمت خدا بر او باد نيز سخني مانند اين در مورد برخي از مشايخ شيخ صدوق(ره) بيان کرده است. ممکن است چنين گمان شود که عدم ذکر نام آنان در کتاب هاي رجالي به دليل عدم اعتماد بر آنان بوده است در حالي که پنداري غلط است زيرا عدم ذکر نام آنان دلايل مختلفي دارد که از جمله آنان اين است که اين مشايخ بزرگوار داراي تأليف و صاحب تصنيف نبوده اند و بيشتر کتاب هاي رجالي متقدمان در مورد کساني بود که صاحب تصنيف و کتاب بودند و در آن طرق روايت به آن کتاب ها را بيان مي کردند...». علامه مجلسي محمد باقر، در کتاب بحارالأنوار در بررسي و حکم به صحت يکي از روايات، در مورد برخي از مشايخ صدوق (ره) مي نويسد: «مشايخ اربعه اي که صدوق آنها را در کتاب کمال الدين ذکر کرده است، گرچه در کتب رجال توثيقي در مورد آنان نرسيده است؛ امّا آنان از مشايخي هستند که صدوق، بسيار از آنان روايت کرده است و پس از ذکر نام آنها لفظ رضي الله عنه را به کار برده است. با توجه به مطالب بيان شده، عدم ذکر نام يک راوي در کتاب هاي رجالي ثمانيه، به تنهايي دليل بر ضعيف يا مجهول بودن آن راوي نيست. در مورد مشايخ شيخ صدوق در زيارت جامعه بايد توجه کرد که اولا: در هيچ کتاب رجالي در مورد آنان ذم يا سخني که دليل بر بي اعتمادي بر روايات آنها باشد، وجود ندارد و ثانيا: در بررسي تک تک رجال سند زيارت خواهيم ديد که در مورد علي بن احمد بن موسي الدقاق آيت الله خويي در معجم رجال الحديث مي نويسد از او ذمّي نقل نشده است. در مورد حسين بن ابراهيم بن أحمد الکاتب المکتب آمده است که او از مشايخ صدوق است که بسيار از او روايت نقل کرده است و از او با لفظ رضي الله عنه و رحمة الله به جلالت ياد کرده است. در مورد موسي النخعي بايد توجه کرد که شيخ صدوق(ره) در کتاب من لا يحضره الفقيه اين شخص را با عنوان موسي بن عبدالله النخعي و در کتاب عيون اخبار الرضا ـ عليه السلام ـ او را با عنوان موسي بن عمران النخعي ياد کرده و از او زيارت جامعه را نقل مي کند. در کتاب مستدرکات علم رجال الحديث آمده است که موسي بن عمران نخعي و موسي بن عبدالله نخعي نام يک نفر است و يکي از نام هاي عمران يا عبدالله نام جد او است و نه پدرش. در کتاب مستدرکات علم رجال الحديث از قول عده اي از علما که ازجمله آنان وحيد بهبهاني وعلامه مامقاني است در موارد متعدد نقل شده است که موسي بن عبدالله النخعي راوي زيارت جامعه، شخصي امامي و صحيح الاعتقاد است و تلقين چنين زيارت با چنين مضاميني در مورد ائمه ـ عليهم السلام ـ دليل واضحي است بر آن که او اهل علم و فضل و مقبول الرواية است و عدم ذکر نام او در کتاب هاي رجالي موجب قدح او نيست. با توجه به مطالب بيان شده، مشخص مي شود که راويان سند زيارت جامعه کبيره از راوياني هستند که هيچ ذم و نادرستي از آنان در کتاب ها گزارش نشده است و علاوه بر آن افرادي مورد اعتماد و جليل القدرند. مرحوم علي اکبر غفاري در ذيل روايت زيارت جامعه در کتاب من لايحضره الفقيه شيخ صدوق (ره) مي نويسد: شيخ صدوق اين روايت را توسط سه تن از مشايخ خود روايت کرده است: علي بن احمد بن موسي الدقاق، محمد بن احمد السناني که همان محمد بن احمد بن محمد بن سنان است و حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام المکتب. اين سه نفر از مشايخ اجازه اند و شيخ در تمام تأليفات و کتاب هاي خود روايتي را از اين سه مشايخ ذکر نکرده است مگر آن که در مورد آنان از تعبير رضي الله عنه استفاده کرده است و بر آنان اعتماد کرده است. اين اعتماد شيخ و مدح او در مورد آنان کافي است و به همين دليل طريق نقل شده توسط شيخ «در مورد زيارت جامعه»، صحيح و يا حسن کالصحيح است و خودِ اعتماد شيخ، مؤيد اين مطلب است. از اين روست که علامه مجلسي در کتاب بحارالأنوار در مورد اين روايت و در ذيل آن مي نويسد: به اين دليل من به مقدار ناچيزي به شرح اين زيارت پرداختم و اگر چه حق آن را ادا نکردم، که اين روايت اصح الزيارات سنداً است و از همه زيارت ها از جهت لفظ فصيح تر و از جهت معنا بليغ تر و از نظر رتبه والاتر است. مرحوم محدث قمي نيز در کتاب الانوار به همين مطلب علامه مجلسي اشاره مي کند. بنابراين به هيچ وجه جايي براي ترديد در مورد صحت صدور زيارت جامعه کبيره از معصوم ـ عليهم السلام ـ وجود ندارد و خود اهتمام زياد علماي بزرگ شيعه به اين زيارت و شروح مفصّلي که در مورد آن نوشته اند و استشهاد آنان به اين زيارت که خود بحثي است مفصل که بايد در مجالي جداگانه بدان پرداخته شود دليل روشني بر صحت آن است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image