آیا انسان امروزی با انسان ۱۴۰۰ سال قبل فرق دارد؟ بلی ماشین جای شتر را گرفته ؛ قلم نی شده است خودکار ؛ نان دستی شده ماشینی ؛ به جای کره روغن نباتی می خورند ؛ به جای چراغ پی سوز لامپ برق استفاده می کنند ؛ و ... ؛ ولی انسان ، همان انسان است و تغییری نکرده است. هزار سال قبل مرد با دیدن زن شهوتش بیدار می شد ، اکنون نیز چنین است. هزار سال قبل انسانها پول و مال را دوست داشتند ، اکنون نیز همین گونه است . هزار سال قبل ، انسانها با شنیدن فلان موسیقی و آواز تحریک می شدند ، اکنون نیز چنین است. هزار سال قبل ، انسانها شهرت و مقام را دوست داشتند ، اکنون نیز همین است.

آیا انسان امروزی با انسان 1400 سال قبل فرق دارد؟ بلی ماشین جای شتر را گرفته ؛ قلم نی شده است خودکار ؛ نان دستی شده ماشینی ؛ به جای کره روغن نباتی می خورند ؛ به جای چراغ پی سوز لامپ برق استفاده می کنند ؛ و ... ؛ ولی انسان ، همان انسان است و تغییری نکرده است. هزار سال قبل مرد با دیدن زن شهوتش بیدار می شد ، اکنون نیز چنین است. هزار سال قبل انسانها پول و مال را دوست داشتند ، اکنون نیز همین گونه است . هزار سال قبل ، انسانها با شنیدن فلان موسیقی و آواز تحریک می شدند ، اکنون نیز چنین است. هزار سال قبل ، انسانها شهرت و مقام را دوست داشتند ، اکنون نیز همین است. هزار سال قبل انسانها رذایلی چون حسادت و کینه و غیبت و سوء ظنّ و... داشتند ، اکنون نیز آش همان آش است و کاسه همان کاسه. مگر دین برای ماشین و شتر و روغن نباتی و کره و کامپیوتر و چرتکه و چراغ پی سوز و چراغ برق و ... آمده که با تغییر اینها تغییر کند؟!! دین آمده تا انسان بسازد ؛ و او را از حیوانیّت رها نماید. حال می خواهد انسان هزار سال قبل باشد یا انسان هزار سال بعد.بلی آن قسمت از دین که می خواهد امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی انسانها را تنظیم نماید دو حیث دارد ؛ یک حیث حقیقت و یک حیث شکل و قالب و نحوه ی اجرا ؛ که اوّلی در تمام زمانها یکسان است و دومی تابع زمان می باشد. لذا دین اسلام در این گونه از امور ، حقیقت امر را بیان می کند و شکل و قالب و نحوه ی اجرا را به خود بشر می سپارد ؛ لکن در این باره نیز قواعدی کلّی ارائه می دهد تا علمای هر زمانی جزئیّات این امور بر آن کلّیّات تطبیق نمایند. لذا در صدر نظام اسلامی همواره باید امام معصوم یا فقیهی جامع شرائط قرار گیرد تا بتواند جزئیّات تابع زمان را بر کلّیّات ثابت اسلام تطبیق کند. برای مثال در زمان صدر اسلام چیزی به نام شرکتهای هرمی وجود نداشت ؛ امّا فقیه با عرضه نمودن این شرکتها به احکام اقتصادی اسلام متوجّه می شود که این گونه فعّالیّت اقتصادی مطابق با حکم خدا نیست. یا در زمان صدر اسلام دموکراسی به شکل غربی آن وجود نداشت ؛ امّا فقیه وقتی این شکل از حکومت را بر نظریّه حکومت اسلامی عرضه می کند متوجّه می شود که دین اسلام چنین حکومتی را نمی پذیرد. چون دموکراسی به سبک غربی یعنی استبداد اکثریّت ؛ یعنی حکومت بخشی از مردم بر بخشی دیگر. حال چه فرقی می کند که یک نفر بر دیگران حکومت کند یا چند میلیون نفر؟! در هر حال این سوال باقی است که چرا اینها باید بر دیگری حاکم شوند؟ امّا در حکومت اسلامی فقط خداست که حقّ حکومت دارد ؛ و پیامبر و امام معصوم و ولیّ فقیه صرفاً مجری احکام خدا هستند و حقّ ندارند از پیش خودشان حکمی بدهند. لذا خداوند متعال فرمود: « إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّه ــ هیچ حاکمیّتی نیست مگر برای خدا» ؛ یعنی تنها باید حکم خدا اجرا گردد و هیچ کس و هیچ کسانی حقّ ندارند دیگری را وادار به اطاعت از حکم شخصی یا جمعی خودشان بکنند ؛ اگر چه تمام جامعه یک طرف باشد و یک نفردر طرف دیگر. لذا در جمهوری اسلامی ایران ، دموکراسی غربی مردود است و حکومت مورد قبول علمای شیعه آن است که مردم ، من باب « وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ـــ و در کارها، با آنان مشورت کن! » ، عدّه ای را به عنوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب نمایند تا آنها قوانین لازم را مطابق با نیازهای زمان تصویب کنند ؛ آنگاه گروهی از علمای دین ، قوانین مصوّب آنها را بر دین عرضه می کنند تا مخالف دین نباشد. پس اگر معلوم شد که این قوانین خلاف دین و حکم خدا نیستند ، آنگاه به مورد اجرا گذاشته می شوند. یعنی در حکومت اسلامی فقط قوانینی قابلیّت اجرا دارند که خلاف حکم خدا نباشند. لذا در حقیقت حکم خداست که اجرا می شود نه حکم نمایندگان مجلس. در مقام اجرا نیز ولیّ فقیه با ناظرینی که دارد بر کار مجری نظارت دارد تا تخلّفی جدّی در اجرا رخ ندهد. لذا امروز نظریّه حکومت اسلامی منطقی ترین و پیشرفته ترین نظریّه ی حکومتی است و از بالاترین استاندارد ممکن برخوردار می باشد. چون در این سیستم حکومتی کسی بر کسی حکومت نمی کند بلکه حکم از آنِ خداست و تمام بدنه ی دستگاه مقنّنه و مجریّه و قضائیّه صرفاً مجری حکم خدا هستند. کما اینکه سیستم اقتصاد اسلامی نیز پیشرفته ترین سیستم اقتصادی موجود در دنیاست ؛ که متاسفانه هنوز به طور کامل اجرا نمی شود ؛ ولی همین مقدار هم که اجرا شده کشورمان را از آسیب زلزله ی اقتصادی اخیر دنیا محافظت نموده است. ملاحظه می فرمایید که در جهان کنونی تمام سیستمهای سیاسی و اقتصادی دنیا در حال اضمحلال می باشند و با بحرانهای جدّی مواجه شده اند و قادر نیستند دفاع منطقی از خود بکنند. حال آنکه سیستم حکومت اسلامی با ندای بلند تمام داعیه داران اداره ی جهان را به مناظره در برابر مردم دنیا فرامی خواند. برای مطالعه بیشتر رجوع بفرمایید به کتاب:اسلام و مقتضیّات زمان ، شهید مطهری .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه