کلام /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

ارتباط بين دو خاتم: خاتم الأنبياء محمد مصطفي ـ صلي الله عليه و آله ـ و خاتم الأوصياء مهدي موعود ـ عليه‎ السلام ـ را در كتاب و سنت بيان، و بُعد عرفاني آن را توضيح دهيد.


بيان پرسش فوق را مي توان در امور زير خلاصه نمود: 1. واژه خاتم النّبييّن درباره پيامبر مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ در قرآن يكبار و در روايات شيعي به غير از روايات اهل تسنّن قريب به هفتصد مورد مي باشد. و نيز واژه خاتم الأوصياء درباره حضرت مهدي ـ عليه‎ السلام ـ در روايات شيعي قريب به 30 مورد استعمال شده است. در بعضي از زيارات چنين آمده است: «السلام عليك يا خاتم الأوصيآء و أين خاتم الاوصياء.» 2. پر واضح است است كه از ديدگاه كلام اسلامي، حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ آخرين نبيّ و رسول الهي و حضرت مهدي ـ عليه‎ السلام ـ آخرين جانشين پيامبر مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و دوازدهمين پيشوا مي باشد. كه اين مهم بر پايه نصوص قطعي استوار است. 3. در خاتميّتِ نبيّ و رسول صحبت از ختم ابلاغ برنامه تشریعی بشر است. زيرا ابلاغ و اتمام دين توسط پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به نص قرآن مجيد صورت پذيرفته است. و در خاتميتِ وصيّ و جانشين صحبت از ختم مجريان همان برنامه تشریعی و ابلاغنامه ديني است. زيرا اولاً؛ بشر هيچگاه خالي از هادي و حجّت نمي باشد. و ثانياً؛ بر طبق نصوص قطعي حضرت مهدي ـ عليه‎ السلام ـ دوازدهمين و آخرين حجّت الهي براي هدايت بشر است. 4. در خاتميّت همواره اكمليّت وجود دارد. از اين روي اگر پيامبر اكرم، خاتم انبياء و رسولان الهي است، اشرف آنان بوده و دين او برترين اديان است. اليوم اكملتُ لكم دينكم و نيز اگر حضرت مهدي ـ عليه‎ السلام ـ خاتم اوصياء و آخرين وصيّ پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ است، توسط آن حضرت اجراي احكام الهي به سرحدّ خود رسيده و دين اسلام تامّ و تمام، جهاني شده و قسط و عدل، عالم و آدم را فرا گرفته و ظلم و ستم رخت بر مي بندد. اين اكمليّت در دين و دينداري كه سعادت و كمال را به بشر ارزاني مي دارد، توسط آخرين مجري و آخرين وصي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به اجرا گذاشته مي شود. زيرا هدف از خلقت انس و جن عبادت پيراسته از هرگونه ناخالصي و شرك است و اين غايت تنها با حكومت عدل و قسط مهدي موعود ـ عليه‎ السلام ـ به انجام مي رسد. 5. عرصه عرفان، جايگاه دقائق و لطايف و اسرار ارتباط خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء بوده كه به نازل ترين آن اشاره اي گذرا مي شود. و آن اينكه اولين تجلّي به عنوان صادر اوّل همانا حقيقت محمديّه بوده كه عالم و عالميان و آدم و آدميان وابسته به اين تجلّي اند. در اين ديدگاه عرفاني، بدو و ختم عالم، انبياء و اولياء و حتي ائمّة طاهرين ـ عليهم السلام ـ همه و همه، يك حقيقت بيش نبوده و آن همان حقيقت محمديّه است. در زيارت جامعه كبيره مي خوانيم. «بكم فتح الله و بكم يختم.» و نيز، امير بيان، امام علي ـ عليه‎ السلام ـ در انتهاء حديث نوراني مي فرمايد: «اوّلنا محمّد و آخرنا محمّد و اوسطنا محمّد و كلّنا محمّد... فلا تفرّقوا بيننا» اول و ابتدا و ميان و آخر ما و همه ما همان حقيقت محمّديه هستيم و شايسته آن است كه بين ما فرقي قائل نشويد. با اين تصوير فرقي بين خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء در عالم معنا نمي باشد. زيرا آنها يك نور واحدند. در برخي از روايات خاتم الاوصياء در سيره و رفتار و كردار و گفتار و افكار، بسان خاتم الانبياء معرفي شده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image