تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
اهداف غرب از تحریم های نفتی، بانکی، علمی، بیمه و هواپیمایی ایجاد نارضایتی داخلی، در دستور قرار دادن همزمان فشار بین المللی و اجماع جهانی در نتیجه انزوای ایران، فلج کردن ایران، ایجاد زمینه برای تهدید یا فروپاشی و تجزیه داخلی میباشد. آیا همه این اهداف با تحریم قابل دستیابی است؟
گروه سیاسی برهان/ علی کرمانی؛ رهبرانقلاب در اجلاس سران عدم تعهد با اشاره به پیشرفتهای همهجانبهى ایران در دو دههى اخیر، آن را واقعیتی دانستند که در شرایط تحریمها و فشارهاى اقتصادى و تهاجم تبلیغاتى شبکههاى وابسته به آمریکا و صهیونیسم حاصل آمدهاند. تحریمهایى که قرار بود فلجکننده باشند، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی فراگیری را متوجه غرب کرده است که اوضاع بحرانزدهی آنها را نابسامانتر از قبل کرده است. این نتایج معکوس نیز، بخشی از واقعیاتی است که در برابر دیدگان همگان قرار دارد.
مشکل از آنجا آغاز میشود که بسیاری از کشورهای تحریمکنندهی ایران، نگاهی درست به تحلیل کارکردی ندارند و ایران را تنها در سطوح کارکردهایی که از منظر خود مثبت قلمداد میشود بررسی میکنند.
اگر تحلیلهای آنها درست باشد باید سیستم سیاسی و اقتصادی ایران در نتیجهی تحریم بینالمللی با فشار داخلی و نارضایتیهای رو به رشد از یکسو و انزوا و فشار بینالمللی از سوی دیگر دچار تعارض ساختاری شود و با کوچکترین ضربهای از درون متلاشی شود. اشتباه غرب در تحلیل کارکردی از سیاستگذاری تحریمها برضد ایران ناشی از نادیدن دو سطح تحلیل میباشد. سطح تحلیل اول رویههای فرهنگی و سطوح سازهای است که همیشه باعث شده است ناکارآمدیهای مادی چندان به نظر نیاید و مفهوم همبستگی دینی و مذهبی که بسیاری از تعارضها، تناقضها و تضادها را پوشش میدهد.
از سوی دیگر سطح تحلیل دوم مربوط به رویههای کژکارکردی میباشد که آنچه غرب برای ایران کارکرد مثبت قلمداد میکند تبدیل به کژکارکرد برضد خود میشود. آمریکا و کشورهای اروپایی قصد دارند که با تحریم نفتی، بیمه، هواپیمایی، تکنولوژی و ... ایران را تبدیل به کشوری عقب افتاده و نیازمند کنند که حتی توانایی دخل و خرج روزمرهی خود را نداشته باشد اما این تحریمها، فرصتها و کارکردهای مثبت و تاریخی برای ایران رقم میزند که بسیاری از آرزوها و اهداف تاریخی و سرکوب شدهی ایران از مشروطه تا نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی را احیا میسازد.
آنچه غرب نمیبیند توانایی سیستم اقتصادی و سیاسی ایران است که آن را از کشورهایی چون عراق، لیبی و کره شمالی جدا میکند و توانایی بازی کردن با وجوه نادیدهی ملی و بینالمللی، ایران را شکل میدهد که تنها در میان فرصتهای خلق شده از تحریم میتوانند خود را نشان دهند. در این مقاله سعی میشود از روش کارکردگرایی استفاده شود و به این پرسش پرداخته شود که چرا بسیاری از کشورها به نتایج از پیش تعیین شدهی خود در استفاده از تحریمها برضد ایران نرسیدهاند و نخواهند رسید.
1. شرایط داخلی؛
ایران به لحاظ شرایط داخلی از جغرافیا، جمعیت، فرهنگ، تاریخ و منابع ملی شرایط بسیار متفاوتی از کشورهای عقب افتاده، سوسیالیستی و دیکتاتوریهایی مثل عراق، لیبی و کره شمالی دارد. این 3 کشور در زمان دیکتاتوریهای خود در برابر تحریم اقتصادی و سیاسی کشورهای غربی دچار کژکارکردی شدند و در جای خود ایستادند و با کوچکترین رخدادی دچار فروپاشی گردیدند (و میشوند) ایران کشوری با تمدن است که هرچند نیمی از جغرافیای آن در دورهی معاصر در یک جنگ قدرت بزرگ از دست رفت؛ اما باقی ماندهای بسیار با انرژی و آیندهدار دارد.
از منطق درونی و کاملاً محافظهکار کشورهای غربی که تحریم اقتصادی را برضد ایران نشانه رفتند میتوان استدلال کرد که این استراتژی در بلندمدت به ضرر اهداف آنها خواهد بود. آمریکا و کشورهای غربی چنین استدلال کردهاند که سیستم سیاسی ایران نتوانسته است بحرانها و نزاعهای قومی، مذهبی و مدرن را در درون خود حل کند.
از سوی دیگر سیستم اقتصادی با فساد، بیکاری، فقر و نابرابری دست به گریبان است و مردم با تورم، فقر و بیکاری گسترده روبهرو هستند. در شهرهای بزرگ میزان درآمد خانوارها با هزینههای آنها نمیخواند و اغلب مردم از هزینههای اجاره و خانه در تنگنا هستند. در چنین شرایط حساسی که سیکل جوانی در حال ورود به بازار کار میباشد و خواستههای فراوان دست نیافتهای دارد اگر تحریم نفتی و اقتصادی به شکلی اجرا شود که دولت ایران حتی از درآمدهای سقف بودجه نیز بماند دچار ورشکستگی داخلی میشود.
بر این اساس پول و سرمایه مردم به سمت خانه، طلا و ارز حرکت خواهد کرد و با ورشکستی کارخانهها و گران شدن کالاهی اساسی اعتراضی وسیع در افکار عمومی به وجود میآید. کشورهای غربی منتظر فلج کردن اقتصاد ایران و دامن زدن به نارضایتی عمومی شهروندان میباشند تا در این فرصت شورش، اعتراض و انقلابی بر ضد سیستم سیاسی شکل بگیرد. بر اساس دلایل بسیاری این تحلیل کارکردی به اهداف خود دست پیدا نمیکند.
تئوری همبستگی
ایرانیان مشروعیت و فلسفهی سیاسی حکومتشان دارای زمینههای متنی و برآمده از سازههای مذهبی میباشد که افزون بر عوامل مادی به وجوه معنوی و اخلاقی حکمرانی نیز توجه دارند. توجه به وجه ذهنی به خصوص وقتی که با عوامل زبانی جمعی و تاریخی از ایران باستان تاکنون به یکدیگر گره میخورد نوعی فلسفهی سیاسی وحدت وجودی مبتنی بر همبستگی را شکل میدهد. هنوز روابط ذرهای و فردگرایانه در میان ایرانیان حالت هژمون پیدا نکرده است.
در صورتی که فسلفهی سیاسی ایرانیان مبتنی بر روایت هابز، لاک یا کانت بود و به نوعی خردِ خودکفایِ انسانمحورِ اسطورهستیز رسیده بود، میتوانستند با محاسبات کاملاً عقلانی و سود و زیانی بر فایدهگرایی مبتنی به سود بازار برضد حکومت خود قیام کنند. اما فلسفهی سیاسی ایران مبتنی بر روایت سهروردی و ملاصدرا است که دارای اسطورههای تداومی از خودمزدایی تا خودشیعی میباشند. ایرانیان دارای همبستگی در روایت مشروعیت سیاسی میباشند و به راحتی در زمان تحریمها دچار ذرهای شدن و روابط فردگرایانه نمیگردند.
یرانیان دارای همبستگی در روایت مشروعیت سیاسی میباشند و به راحتی در زمان تحریمها دچار ذرهای شدن و روابط فردگرایانه نمیگردند
تئوری انگشت نما شدن
از سوی دیگر غرب با این اقدام ضدانسانی تصویر بسیار منفی از خود در ذهن ایرانیان ترسیم کرده و میکند. در عصر اطلاعات که بسیاری از کشورهای غربی از جمله آمریکا در زمان اوباما با تئوری دیپلماسی عمومی قصد نزدیکی به ملتها و افکار عمومی را دارند در عمل خلاف جهت گفتهی خود حرکت میکنند. در ابتدا بر قدرت نرم و وجوه ناخودآگاهانهی قدرت تأکید میکنند اما زمانی که کار از سطوح اندیشهای به سطوح سیاستگذاری و اجرا میرسد آنها بر ساختارهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی تأکید میکنند.
چنین واقعگرایانه حرکت کردند که باعث میشود ایرانیان علت اغلب بدبختیها و عقبافتادگیهای خود را به غرب و کشورهای تحریمکننده نسبت دهند. تاریخ، از اکنون در حال ساخته شدن میباشد و به راحتی از اذهان پاک نمیشود کشور آلمان و آمریکا در تاریخ معاصر ایران به عنوان کشورهایی بیطرف به حساب میآمدند که نیروی سومی بودند برای فرار از استعمار روسیه و انگلستان. اما در زمان ملی شدن نفت، آمریکا و در زمان جنگ عراق کشور آلمان آن قدر با قدرت سخت و بدون ملاحظههای انسانی و عقلانی بد عمل کردند که جنایت آنها هیچگاه از ذهن ایرانیان پاک نخواهد شد. اکنون نیز تحریمها غرب را انگشتنما کرده و ملت ایران مسبب اغلب گرفتاریهای خود را اقدامهای آنان میدانند.
2. شرایط خارجی؛
کشورهای غربی هدفشان از تحریم ایران، ایجاد اجماع بینالمللی برضد این کشور میدانند. آنها قصد دارند همه کشورها را در مقابل ایران قرار دهند و با یک بازنمایی بسیار دقیق نشان دهند عامل اصلی تروریسم، ناامنی و به خطر افتادن صلح در دنیا ایران میباشد. ایران کشوری است که بمب اتم میسازد، خاورمیانه را ناامن کرده است، تنش در روابط صلح اعراب و اسراییل ایجاد کرده است، ضدحقوق بشر و حقوق زنان میباشد، از تروریستها حمایت میکند و خلاصه اینکه محور شرارت است و تمامی کشورها باید آن را منزوی کنند و در راستای فروپاشی آن از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
تحریمها قصد دارند تکنولوژی، نیروی انسانی و به خصوص سرمایهی خارجی را از ایران دور کنند و با مشغول کردن ایران به خود بر ناکارآمدیهایش بیفزایند. اما عواملی وجود دارد که این اقدام را تبدیل به شاخصی ناکارآمد برای غرب خواهد کرد و هژمونی آمریکا با این اقدام به چالش کشیده خواهد شد.
3. شرقگرایی؛
غرب ناخواسته زمینهی حرکت ایران به سمت شرق را فراهم میکند. از قدیم در فلسفه و ادبیات اعتقاد بر این بود که غرب کشورهایی هستند که منطق آنها عقلانی، علمی و ضداسطوره میباشد اما شرقیها انسانهایی مذهبی، اسطورهای و متافیزیک هستند. ایران همیشه به هیچ یک از این دو گرایش رادیکال تعلق نداشت، در طول تاریخ از باستان تاکنون وجوه مادی و معنوی درخشانی را به صورت متعادل پیاده کرده است.
ایران چهارراه شرق و غرب، شمال و جنوب میباشد و چندان دور از واقعیت نیست که ایران را قلب زمین بدانیم. ایران همیشه عوامل عینی و ذهنی تمدنسازی را با هم داشته است. آنچه اکنون از تحریمها برمیآید این است که به لحاظ کارکردی ایران را به سمت شرق میکشاند. ایران که میتواند واسطه و پلی میان شرق و غرب باشد با اقدامهای نسنجیده و کاملاً بیخردانه غرب به سمت شرق کشیده میشود.
4. برخورد تمدنها؛
نتیجهی شرقگرایی ایران و حرکت به سمت قطع رابطهی شرق و غرب به نوعی برخورد تمدنها را به واقعیت بدل میسازد. کلید صلح جهان و آرامش و امنیت کره زمین به ایران وابسته است چرا که قرن ارتباطات و عصر اطلاعات میباشد و ایران مرکز تبادلات بینالمللی است که برای ارتباط شرق و غرب باید از این کشور به هر شکل عبور کنند.
کلید صلح جهان و آرامش و امنیت کره زمین به ایران وابسته است چرا که قرن ارتباطات و عصر اطلاعات میباشد و ایران مرکز تبادلات بینالمللی است که برای ارتباط شرق و غرب باید از این کشور به هر شکل عبور کنند.
اقدامهایی که غرب انجام میدهد باعث میگردد که سلطهی اقتصادی آمریکا به دست چین و سلطهی سیاسی آمریکا به دست روسیه به چالش کشیده شود. قدرتمندی چین و روسیه از کژکارکردیهای است که تحریم ایران به دنبال دارد. بنابراین غرب از تحریم ایران در فضای بینالمللی نه تنها به انزوا و فروپاشی ایران نمیرسد بلکه باعث میشود که هژمونی نئولیبرال آمریکا به امتیازی که شرقیها به دست میآورند به چالش کشیده شود و فرآیند جهانی شدن که نوعی یکدستسازی آشکار به نفع غرب بود به تأخیر انداخته شود. ایران پل و چهارراه ارتباطی غرب و شرق میباشد که با تحریم ایران به جای گفتوگو و تعامل تمدنها شاهد دور شدن و برخورد تمدنها خواهیم بود.
5. اقتصاد سیاسی؛
یکی از اصلیترین متغیرهایی که باعث میشود اقتصاد از فرمولهای علمی خود خارج شود، سیاست میباشد. اقتصاد سیاسی به این موضوع میپردازد. کشورهای تحریم کننده انتظار داشتند براساس پیشبینی خود، ایرانیان با تقویت فقر، تورم، بیکاری و شکافهای طبقاتی به سمت اعتراض و اعلام نارضایتی حرکت کنند. اما آنچه در اثر تحریمها برای ایرانیان صورت میگیرد پایهگذاری اقتصاد سیاسی بومی، ملی و متکی به خود میباشد.
درست است که اقتصاد ایران به خاطر تحریمها از رود جهانی شدن و ارتباط برقرار کردن تنگاتنگ با دنیا و بازارهای جهانی عقب میماند اما این شرایط ناخواستهای که بر ما تحمیل شده باعث میشود کمی به نقصها کمبودهای داخلی خود پی ببریم و در صدد اصلاح و ترمیم آنها برآییم.
6. فضای سایبری بومی و ملی؛
شاید اگر تحریمها نبود ایرانیان هیچگاه به سمت ایجاد درگاه ملی و اینترنت ملی حرکت نمیکردند. الزام توسعه در عصر اطلاعات داشتن فضای سایبری امن و ملی میباشد که از کشورهای دیگر گرفته نشده باشد. بدون داشتن دولت الکترونیک و سامانههای سایبری ملی نمیتوان به توسعه دست پیدا کرد. تحریمها باعث شد که ضرورت داشتن اینترنت ملی و فضای سایبری بومی مسلم شود و در جهت رسیدن به آن تلاشها افزایش یابد.
7. بومیگرایی و بازگشت به خویشتن؛
در ابتدای انقلاب تئوریهای چپ و راست از قبیل سوسیالیسم و سرمایهداری کنار زده شد تا الگوی ملی و اسلامی پیشرفت ایجاد شود. براساس نظریههای امام خمینی قرار بود که اقتصاد سیاسی اسلامی، معایب سرمایهداری و کمونیسم را رفع کند. جنگ و ضرورتهای اصلاحات الگوهای اسلامی را به لحاظ عملی و نظری کنار زد و باعث شد که ضرورتها و الزامات بر عقاید آرمان تسلط پیدا کند. اکنون تحریمها باعث شده است که ایرانیان علاوه بر نئولیبرالیسم و شکست مارکسیسم به فکر مکاتب بومی باشند که به لحاظ مبانی، تئوری و سطوح اجرا با متن ایران سازگاری داشته باشد. بومیگرایی اکنون کاربرد بیشتری دارد و زمینهی اجرایی شدن توسعه بر اساس الگوی اسلامی ایران ممکن شده است.
8. حمایت از تولید داخلی
تحریمها باعث شده است که تولیدات داخلی مورد حمایت باشند. اکنون دولت مصوبه میگذارد که خریدهای خود را با کالاهای خارجی انجام ندهد و رهبرانقلاب نیز سال را به نام حمایت از تولید ملی نامگذاری میکنند. اگر تحریمها نبود بسیاری از منابع خام ما مثل نفت، گاز، اورانیوم و ... به خارج صادر میشد و ما از رانت آنها تا چند قرن راحت بودیم. اکنون تحریمها ایرانیان را آیندهنگر کرده است و به فکر افتادهاند تا از آفتاب، باد، اورانیوم و بسیاری از امکانات محیطی انرژی، بهره گیرند و در ضمن از تولید ملی خود نیز حمایت کنند. هرچند هنوز فاصله زیاد است و کالاهای تولید داخلی از استانداردهای لازم برخوردار نیستند اما هیچ فکر و هزینهای نیست که بینتیجه بماند.
غرب اولین راهحل را امتحان کرد که بدترین نتیجه را برای آنها به بار خواهد آورد. بومیگرایی، حمایت از تولید داخلی، همبستگی ملی و ذخیره کردن نفت و گاز از کارکردهای مثبت تحریمهاست. ایران تمدنی باشکوه و بزرگ است. یک تمدن را نمیتوان تحریم کرد به خصوص اگر به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به آن تمدن نیاز داشته باشند.نتیجه
غرب اولین راهحل را امتحان کرد که بدترین نتیجه را برای آنها به بار خواهد آورد. تصور آنها این بود که تحریمها به ایران ضربه میزند و ما را از بسیاری از فواید دنیا دور میکند اما کارکرد تحریمها برای ایران در بلند مدت اثرات بسیار مثبتی را به بار خواهد آورد. بومیگرایی، حمایت از تولید داخلی، همبستگی ملی و ذخیره کردن نفت و گاز از کارکردهای مثبت تحریمهاست. ایران تمدنی باشکوه و بزرگ است که همانند لیبی، عراق و کره شمالی نیست که به راحتی با تحریمها از درون دچار فروپاشی شود. یک تمدن را نمیتوان تحریم کرد به خصوص اگر به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به آن تمدن نیاز داشته باشند. دنیا به جغرافیا، منابع، جایگاه و تمامی امکانهای ایران به قصد صلح، امنیت، آبادانی و اخلاق نیاز دارد و تحریم ایران، تحریم جهان است.(*)
*علی کرمانی؛ دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی/ .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.