شبهات منکران معاد در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

از دیدگاه قرآن، شبهه های منکران معاد چیست و خداوند چه پاسخی به آنها می دهد؟


منکران معاد تصور ژرفی از معنای معاد و بازگشت به سوی خدا نداشتند و منطق آنان بر محور استبعاد بود. آنان هیچ گاه و حتی یک بار دلیلی بر مدعای خود (نفی معاد) اقامه نکردند.خداوند در مواردی از قرآن حکیم گفتار آنان را باز گو کرده است؛ که به چند نمونه از آن می پردازیم:1ـ «وقالوا ما هِی إلاّ حیاتنا الدّنیا نَموت و نَحیا و ما یُهلِکُنا إلاّ الدّهر ومالهم بذلک من علم إنْ هم إلاّ یَظنّون» جاثیه/24 ؛ [و گفتند: زندگی ما جز همین زندگی دنیا و مرگ و حیات طبیعی نیست. کسی ما را جز روزگار نمی میراند. پس حشر و نشر و قیامتی در کار نخواهد بود. این سخن نه از روی علم ودلیل، بلکه از روی جهل و وهم و خیال است.]آنان گام های اندیشه را هرگز از میدان ظنّ و گمان فراتر نمی نهند و به وادی یقین وارد نمی شوند و با بی تفاوتی کامل از مسأله مهم معاد می گذرند. از این رو قرآن می فرماید: 2ـ «و إذا قیل إنّ وعدالله حَقٌّ والسّاعة لا ریب فیها قلتم ما ندری ما السّاعة إنْ نظنّ إلاّ ظنّاً وما نحن بمستیقنین» جاثیه/32 ؛ [هنگامی که گفته شد وعده خدا حق است و در تحقّق قیامت هیچ شک نیست، گفتید: قیامت چیست؟ آن را نمی فهمیم، گمان می کنیم قیامت نباشد و به آن هیچ یقین نداریم.]نشانه عدم ادراک صحیح از معاد این است که در مقام استدلال تنها چیزی که می گفتند این بود که اگر معاد حق است پدران ما را که مردەاند بیاورید: «و إذا تُتلی علیهم آیاتنا بیّنات ما کان حجّتهم إلاّ أن قالوا ائتوا بابائنا إنْ کنتم صادقین» جاثیه/25 اینان پنداشتند قیامت در همین دنیاست یا نظام آن عین نظام دنیاست و اصل زندگی منحصر در حیات دنیاست: «وقالوا إنّ هی إلاّ حیاتنا الدّنیا و ما نحن بمبعوثین» انعام/29 . و اگر کسی بعد از مرگ زنده می شود باید به همین دنیا باز گردد.امیر المؤمنین(ع) با اشاره به بی پایگی استدلال و حجّت حسّ گرایانه آنان راجع به اصل مبدأ جهان، درکلامی ژرف و در خور شأن می فرماید: «فانظر إلی الشّمس والقمر، و النّبات والشّجر، و الماء والحجر، واختلاف هذا اللّیل والنّهار، و تفجرّ هذه البحار، وکثرة هذه الجبال، وطول هذه القلال وتفرّق هذه اللّْغات والألسن المختلفات، فالویل لمن جحد المقدِّر، وانکر المدبِّر، زعموا أنّهم کالنّبات ما لهم من زارع، و لا لاختلاف صورهم صانع، و لم یلجؤوا إلی حجّة فیما ادّعوا، ولا تحقیق لما أوْعوا، وهل یکون بناء من غیر بانٍ أو جنایة من غیر جانٍ» ؛(نهج البلاغه، خطبه 185؛ نور الثقلین 5/4) ؛ [پس به خورشید و ماه، درخت، آب و سنگ، گردش شب و روز، روان بودن این دریاها، فراوانی این کوەها، درازی این قلّه ها و گوناگونی لغت ها و زبانها نگاه کن. پس وای بر کسی که ایجاد کننده را انکار کرده، نظم آورنده را باور ندارد. گمان دارند ایشان مانند گیاهند که برایشان برزگری نیست و صورت های گوناگونشان را آفرینندەای نیست. در آنچه ادّعا کردند به حجّت و دلیلی وابسته نیستند و در آنچه حفظ کرده و باور دارند تحقیق و یقینی ندارند. پس آیا ساختمانی هست که آن را بنا کنندەای نباشد؟ یا جنایت و گناهی هست که آن را جنایت کنندەای نباشد؟!]تذکّر: این بیان بلند عَلَوی گرچه در نقد انکار مبدأ فاعلی است نه معاد، ولی چون برای ابطال استدلال حسّ گرایانه مادیون دلیل خوبی است و از طرف دیگر این گروه گذشته از انکار معاد، مبدأ را نیز منکرند لذا کلام مزبور نقل شد.3ـ «وقالوا أءذا کنّا عظاماً و رُفاتاً أءنّا لمبعوثون خلقاً جدیداً» اسراء/49 و 98 ؛ [گفتند: آیا ما چون استخوان پوسیده شویم باز روزی از نو زنده و برانگیخته خواهیم شد؟! ]قرآن استبعاد آنان را در هم می پیچد و با لحن قاطع و کوبندەای می فرماید: اگر سنگ باشید یا آهن، یا آفریدەای سخت تر از سنگ و آهن، خداوند تواناست آنها را زنده کند: «قل کونوا حجارة أو حدیداً أو خلقاً ممّا یکبر فی صدورکم فسیقولون مَن یعیدنا قل الّذی فطرکم أوّل مرّة فسینغضون إلیک رؤسهم و یقولون متی هو قل عسی أن یکون قریباً» اسراء/50ـ51؛ [می پرسند: چه کسی ما را باز گرداند؟ بگو همان کس که نخستین بار شما را آفرید آن گاه آنان نزد تو سر به زیر افکنده باز گویند: پس این وعده کی خواهد بود؟ بگو (ای محمد(ص« باشد که این رخداد بزرگ از حوادث نزدیک باشد.]آیه فوق از سرگذشت «أبیّ بن خلف» خبر می دهد. امام صادق(ع) فرمود: أبیّ بن خلف خدمت پیامبر(ص) آمد و استخوان پوسیدەای را در دست خود نرم کرد و گفت: «إءذا کنّا عظاماً ورفاتاً أءنّا لمبعوثون» ؛(نور الثقلین 3/174.)قرآن درآیه ای دیگر به استدلال ناصواب منکران پاسخ داده، می فرماید: زنده کردن مردگان برای او از آفرینش آغازین آنان سهل و آسانتر است: «وهو الّذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده و هو أهون علیه و له المثل الأعلی» روم/27 چون تعبیر به آسان تر مناسب قدرت نامتناهی نیست، زیرا در برابر قدرت نامحدود خدا همة اشیا یکسان است، چه دشوار و چه آسان؛ آن سان که علم او به همة اشیاء یک نواخت است، چه نظری و چه بدیهی لذا آن را با جمله «و له المَثَل الأعلی» جبران فرمود. این که در برخی آیات زنده کردن و باز آوردن اشیا آسان تر معرفی شده برای رفع شگفتی تودة مردم است و گرنه فرقی میان آغاز و اعادة آفریدەها نیست. از این رو قرآن می فرماید: خداوند بالاتر از آن است که اشیا در برابر او فرق داشته باشد: «وله المثل الأعلی» و چیزی برای او آسانتر ازچیز دیگر باشد، بلکه این گونه پاسخ ها از سنخ جدال احسن است.4ـ «وقال الّذین کفروا هل ندلّکم علی رجلٍ ینبّئکم إذا مُزّقتم کلّ مّمزّق إنّکم لفی خلقٍ جدید أفتری علی الله کذباً أم به جِنّة بِل الّذین لا یؤمنون بالاخرة فی العذاب والضّلال البعید» سبأ/7ـ8 [کافران که شبهه آکل و مأکول را به گونه دیگری تداعی می کردند از روی استهزا به مردم می گفتند: آیا می خواهید شما را به مردی راهنمایی کنیم که می گوید: شما پس از آن که مردید و ذرّات جسمتان متفرّق گشت از نو زنده خواهید شد؟ و این مرد (پیامبر(ص« یا آگاهانه به خدا دروغ می بندد و اهداف دنیوی در سر دارد یا بر پایة جنون این سخنان را می راند. خداوند در پاسخ می فرماید: به اینان بگو هیچ یک از این دو اتهام روا نیست، بلکه قیامت به زودی بیاید و آنان که به جهان واپسین ایمان نمی آورند در آن سرای در عذاب و در این دنیا در گمراهی ژرفی گرفتارند.]این گروه گرچه به ظاهر از خدای سبحان نام می برند و می گویند: پیامبر(ص) به خدا دروغ می بندد: «أفتری علی الله کذباً»، ولی در حقیقت خدا را نشناخته و صفات و اسمای او را نمی دانند و بر اثر نشناختن مبدأ، وحی و نبوّت را انکار و معاد را پندار می دانند: «وما قدروا الله حقّ قدره إذ قالوا ما أنزل الله علی بشر من شیء» انعام/91 [کسی که خدا را بشناسد یکتایی او و نیز سفیر او را خواهد شناخت و سخن او را باور خواهد کرد و به معاد ایمان خواهد آورد.]شگفت آن است که با سرسختی کامل بر یاوه بافی های خود اصرار می ورزند و به «خدا» سوگند یاد می کنند که قیامتی نیست؛ چنان که در آیه زیر آمده است:5ـ «وأقسموا بالله جهد أیمانهم لا یبعث الله من یموت بلی وعداً علیه حقّاً ولکنّ أکثر النّاس لا یعلمون» نحل/38 ؛ [با سوگند سنگین می گفتند: کسی که مرد خدا او را زنده نخواهد کرد. خدای سبحان در پاسخ ایشان فرمود: وقوع قیامت وعده حتمی خداست، ولی بیشتر مردم از آن آگاه نیستند.] حق تعالی با یک فرمان و به محض اراده همه را مبعوث خواهد ساخت: «إنّما قولنا لشیءٍ إذا أردناه أن نقول له کُن فیکون» نحل/40 .آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 4 (معاد در قرآن)به نقل از سایت تبیان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image