اعجاز تمدن سازی پیامبر(ص) با توجه به مکتب نرفتن و درس نخواندن / عقاید / نبوت / نبوت خاصه / امی بودن پیامبر(ص) /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

پیامبری که خود سواد خواندن و نوشتن را ندارد، چگونه می تواند فرهنگ ساز و بالاتر از آن ادعای تمدن سازی داشته باشد؟


در ابتدا لازم است مقداری درباره امی بودن پیامبر(ص) سخن بگوییم: در میان مورخان بحثی نیست که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به مکتب نرفت و خط ننوشت، و قرآن نیز صریحا درباره وضع پیامبر صلی الله علیه وآله، قبل از بعثت می گوید: «و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون: پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی می نوشتی، تا موجب تردید دشمنانی که می خواهند سخنان ترا ابطال کنند گردد.[1]» اصولا در محیط حجاز به اندازه ای باسواد کم بود که افراد باسواد کاملا معروف و شناخته شده بودند، در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد، تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند و بنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد. و از زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن و نوشتن داشت.[2] مسلما در چنین محیطی اگر پیامبر صلی الله علیه وآله نزد معلمی خواندن و نوشتن را آموخته بود معروف و مشهور بود. و بر فرض اینکه نبوتش را نپذیریم، او چگونه می توانست با صراحت در کتاب خویش این موضوع را نفی کند؟ آیا مردم به او اعتراض نمی کردند که درس خواندن تو مسلم است، این قرینه روشنی بر امی بودن او است. در هر حال وجود این صفت در پیامبر صلی الله علیه وآله، تاکیدی در زمینه نبوت او بود تا هر گونه احتمالی جز ارتباط با خداوند و جهان ماوراء طبیعت در زمینه دعوت او منتفی گردد. این در مورد دوران قبل از نبوت و اما پس از بعثت نیز در هیچ یک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن و نوشتن را از کسی فرا گرفته باشد، بنابراین به همان حال امی بودن تا پایان عمر باقی ماند. ولی باید به این نکته توجه داشت که درس نخواندن غیر از بی سواد بودن است و کسانی که کلمه امی را به معنی «بی سواد» تفسیر می کنند، گویا توجه به این تفاوت ندارند. و لذا عده ای معتقدند: هیچ مانعی ندارد که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم به تعلیم الهی، خواندن - یا - خواندن و نوشتن را بداند، بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد، زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است و مکمل مقام نبوت است. شاهد این سخن آن است که در روایاتی که از امامان اهلبیت علیهم السلام نقل شده می خوانیم: پیامبر صلی الله علیه و آله می توانست بخواند و یا هم توانایی خواندن داشت و هم توانایی نوشتن[3]. اما برای اینکه جایی برای کوچک ترین تردید برای دعوت او نماند، از این توانایی استفاده نمی کرد. و اینکه بعضی گفته اند توانایی بر خواندن و نوشتن، کمالی محسوب نمی شود، بلکه این دو علم، کلیدی برای رسیدن به کمالات علمی هستند نه علم واقعی و کمال حقیقی، پاسخش در خودش نهفته است، زیرا آگاهی از وسیله کمالات، خود نیز کمالی است روشن[4].البته گروهی دیگراز محققین، کمال را در این نکته می دانند که پیامبر بی سواد باشد و در عین حال معارف بلند اسلام را از طریق وحی به بشریت عرضه کند[5]. شاهد تاریخی این نکته، حادثه ای است که در جریان صلح حدیبیة اتفاق افتاد. در جریان صلح حدیبیه پس از مذاکراتی چند، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم، علی علیه السلام را طلبید و به او فرمود: بنویس: «بسم الله الرحمن الرحیم» سهیل بن عمرو گفت: من این عنوان را به رسمیت نمی شناسم، باید همان عنوان رسمی ما را بنویسی «بسمک اللهم » و علی علیه السلام نیز به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله همان گونه نوشت. آن گاه فرمود: بنویس «این است آنچه محمد رسول الله با سهیل بن عمرو نسبت به آن موافقت کردند... سهیل گفت: اگر ما تو را به عنوان «رسول الله »می شناختیم که این همه با تو جنگ و کارزار نمی کردیم، باید این عنوان نیز پاک شود و به جای آن «محمد بن عبد الله »نوشته شود، پیغمبر قبول کرد و چون متوجه شد که برای علی بن ابیطالب دشوار است عنوان «رسول الله»را پاک کند خود آن حضرت انگشتش را پیش برده و فرمود: یا علی جای آن را به من نشان ده و بگذار من خود این عنوان را پاک کنم و به دنبال آن فرمود: «اکتب فان لک مثلها تعطیها و انت مضطهد» بنویس که برای تو نیز چنین ماجرای دردناکی پیش خواهد آمد و به ناچار به چنین کاری راضی خواهی شد! (اشاره است به داستان جنگ صفین و صلحنامه ای که میان آن حضرت و معاویه تنظیم شد که چون خواستند بنویسند: «هذا ما صالح علیه امیر المؤمنین علی بن ابیطالب...» عمروبن عاص گفت: باید این عنوان پاک شود زیرا اگر ما تو را امیر المؤمنین می دانستیم باتو جنگ نمی کردیم)[6] استاد سبحانی پیرامون این نکته می فرماید: امی بودن پیامبر(ص) قبل از بعثت مثل روز روشن است که آگاهان به تاریخ در آن شک نمی کنند و اما بعد از بعثت، گرچه مفاد حدیث بدء الرساله و دو روایت صحیح از امام صادق(ع) این است که آن حضرت می خوانده و نمی نوشته است، اما حکم به مفاد اینها متوقف بر آن است که در این گونه مسائل اخبار آحاد را کافی بدانیم و الا حکم به بقا امی بودن پیامبر(ص) برای بعد از بعثت، اوثق و اسد می باشد، و مؤید این مطلب، قصه ی حدیبیه و تعلیلی است که در آیه وارد شده است، چون در آیه آمده که: «إذاً لارتاب المبطلون» و توانایی بر خواندن در این زمان، منجر به شک در قبل از رسالت می شود که عده ای بگویند شاید این توانایی در زمان سابق بر رسالت هم وجود داشته است، خصوصا اگر کسی قائل باشد که آن حضرت به صناعت قرائت و کتابت تظاهر می کرده است و در مرئی و منظر مردم این کار را انجام می داده است. ممکن است گفته شود در دو روایت که از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده، صریحا تفسیر امی به درس نخوانده، نفی گردیده است، و تنها به معنی کسی که به ام القری(مکه) منسوب است، تفسیر شده. در پاسخ می گوئیم یکی از این دو روایت به اصطلاح مرفوعه است و سند آن فاقد ارزش، و روایت دوم از جعفر بن محمد صوفی نقل شده که از نظر علم رجال شخص مجهولی است. و اما این که بعضی تصور کرده اند که آیه دوم سوره جمعه «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» و آیات دیگری که به این مضمون است، دلیل بر آن است که پیامبر صلی الله علیه وآله قرآن را از روی نوشته بر مردم می خواند کاملا اشتباه است، زیرا تلاوت هم به خواندن از روی نوشته گفته می شود و هم به خواندن از حفظ، کسانی که قرآن یا اشعار یا ادعیه را از حفظ می خوانند، تعبیر به تلاوت در مورد آنها بسیار فراوان است. از مجموع آنچه گفتیم چنین نتیجه می گیریم که:  1 - پیامبر صلی الله علیه وآله به طور قطع، نزد کسی خواندن و نوشتن را فرا نگرفته بود، به این ترتیب یکی از صفات او این است که نزد استادی درس نخوانده است.  2 – هیچ گونه دلیل معتبری در دست نداریم که پیامبر صلی الله علیه وآله قبل از نبوت یا بعد از آن عملا چیزی را خوانده یا نوشته باشد.  3 - این موضوع منافاتی با آن ندارد که پیامبر صلی الله علیه وآله به تعلیم پروردگار قادر بر خواندن یا نوشتن بوده باشد[7]. البته همان طوری که بیان گردید، این نکته ی اخیر از طرف عده ای از محققین مورد پذیرش قرار نگرفته است، اما به هر حال این اختلاف در محل بحث ما که نکته ی اول می باشد، خدشه ای وارد نمی سازد.برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب اندیشه جاوید آیت الله سبحانی رجوع کنید. بنابراین اگر پیامبر که بدون داشتن سواد ظاهری از سوی خداوند به کمالات حقیقی و معارف حقه رسیده باشد دیگر می توان ادعا داشت که ایشان فرهنگ ساز و تمدن سازی بی نظیر باشند آن هم تنها به خاطر عنایات ویژه پروردگار.   .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image