اقسام هدایت و گمراهی در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَ مَنْ یُضْلِلْ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ ( اعراف - ۱۷۸) آن کس را که خدا هدایت کند هدایت یافته (واقعى) او است و آنها را که (به خاطر اعمالشان) گمراه سازد زیانکاران (واقعى) آنهایند.


مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَ مَنْ یُضْلِلْ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ ( اعراف - 178) آن کس را که خدا هدایت کند هدایت یافته (واقعى) او است و آنها را که (به خاطر اعمالشان) گمراه سازد زیانکاران (واقعى) آنهایند.نکته در این است که هدایت و گمراهی جنبه اجباری ندارد که خداوند بدون مقدمه کسی را هدایت کند یا کسی را گمراه کند بلکه سرچشمه هدایت و ضلالت را اعمال خود انسان تشکیل می دهد. اعمال و کردار انسان نتایج و ثمرات و بازتاب خاصی دارد، از جمله این که اگر عمل نیک باشد، نتیجه آن، روشن بینی و توفیق و هدایت بیشتر به سوی خدا و انجام اعمال بهتر است.و هدایت و ضلالت در قرآن به معنی اجبار بر انتخاب راه درست یا غلط نیست بلکه به شهادت آیات متعددی از خود قرآن «هدایت» به معنی فراهم آوردن وسائل سعادت و «اضلال» به معنی از بین بردن زمینه های مساعد است بدون این که جنبه اجباری به خود بگیرد و این فراهم ساختن اسباب (که نام آن را توفیق می گذاریم) یا بر هم زدن اسباب (که نام آن را سلب توفیق می گذاریم) نتیجه اعمال خود انسان هاست که این امور را در پی دارد، پس اگر خدا به کسانی توفیق هدایت می دهد و یا از کسانی توفیق را سلب می کند نتیجه مستقیم اعمال خود آنهاست.اعمال خلاف و انواع گناهان آثار سوئی روی حس تشخیص و درک و دید انسان می گذارد و سلامت فکر را تدریجا از او می گیرد هر قدر در این راه فراتر رود پرده های غفلت و بی خبری بر دل و چشم و گوش او محکم تر می شود، سرانجام کارش به جائی می رسد که چشم دارد و گوئی نمی بیند، گوش دارد و گوئی نمی شنود و دریچه روح تمام حقائق بسته می شود و این خود فرد بوده که زمینه ضلالت را فراهم کرده است. (تفسیر نمونه، ج 1، ص 46 -47 و 151-152 و ج 11، ص 420)- هدایت و ضلالت بر دو قسم است: الف) هدایت ابتدایی؛ خداوند همه انسان ها را از طریق عقل و فطرت و پیامبران و اولیاء الهی هدایت کرده است «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» «ما راه را به او نمایاندیم، یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاس» (انسان، آیه 3). «ربنا الله الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی» « [موسی] گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را آفرینشی که در خور اوست داده و سپس آن را هدایت فرموده است» (طه، آیه 50). مردم در برابر هدایت عام الهی دو گروه می شوند «فریقا هدی و فریقا حق علیهم الضلاله» «گروهی را هدایت کرده و گروهی گمراهی بر آنان ثابت شده است» (اعراف، آیه 30).ب ) آنان که راه هدایت را پذیرفتند و بر آن پابرجا ماندند. این گروه دارای هدایت پاداشی شدند. یعنی خداوند راه های هدایت را بیشتر بر آنها باز کرد و در راه مستقیم ثابت قدم گردانید: «قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین» «بگو: آری، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است، دینی پایدار؛ آیین ابراهیم حق گرا و او از مشرکان نبود» (انعام، آیه 161).«و یزید الله الذین اهتدوا هدی» «و کسانی که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان می افزاید» (مریم، آیه 76).ج ) و گروهی در برابر راه های هدایت که در برابرشان باز بود گمراهی در پیش گرفتند. این گروه با سوء اختیار خود، هدایت را کنار زدند و به جاده ضلالت افتادند که این ضلالت ابتدایی است. در آیه پیش گفته سوره مبارکه اعراف که فرمود: «بر گروهی گمراهی ثابت شده است» دلیل آن را چنین بیان می فرماید: «انهم اتخذوا الشیاطین اولیاء من دون الله و یحسبون انهم مهتدون» «زیرا آنان [گمراهان] شیاطین را به جای خدا دوستان و سرپرستان خود گرفته اند و می پندارند که راه یافتگانند» .د ) در این صورت جاده هدایت بر اینها بسته می شود و این ضلالت کیفری الهی است:«یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین؛ [خداوند] با آن [مثل ها] بسیاری را گمراه و بسیاری را راهنمایی می کند و جز نافرمانان و فاسقان را با آن گمراه نمی کند» (بقره، آیه 26).یعنی تنها کسانی که به سوء اختیار خود راه نافرمانی را در پیش بگیرند، دچار ضلالت کیفری می شوند.سه - نتیجه این که هدایت و ضلالت هم منتسب به اراده الهی است و هم منتسب به اختیار انسان. خداوند با رحمت عام خود - همه موجودات را هدایت فرموده راه درست را نیز به همه انسان ها نشان داد و این هدایت ابتدایی و عام است. در برابر این هدایت عام، مردم دو گروه می شوند: گروهی با حسن اختیار خود به این هدایت عام پاسخ مثبت می دهند و هدایت ثانوی نصیب آنها می شود و در هدایت ثابت قدم تر می شوند «فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا» ؛ «پس اگر آنان به آ نچه شما بدان ایمان آوردید ایمان بیاورند، یقینا هدایت شده اند» (بقره، آیه 137).یعنی کسانی که به هدایت اولیه لبیک بگویند، یقینا هدایت ثانویه نیز نصیب آنها می شود.اما در مقابل گروهی در مقابل هدایت، گردن کشی کرده و با سوء اختیار خود، خود را به گمراهی و نافرمانی می اندازند که این گروه دچار ضلالت کیفری الهی می شوند؛ یعنی هدایت الهی از آنها گرفته می شود و دچار ضلالت کیفری الهی می گردند: «و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه انا جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی آذانهم و قرا و ان تدعوهم الی الهدی فلن یهتدوا اذا ابدا» «و کیست ستمکارتر از کسی که به آیات پروردگارش پند داده شد [یعنی هدایت اولیه برای او آمد] و از آن روی برتافته [گمراهی پیشه کرد] و دستاورد پیشینه خود را فراموش کرده است و ما بر دل های آنان [این افراد که با سوء اختیار خود راه گمراهی را پیشه کردند] پوشش هایی قرار دادیم تا آن را در نیابند و در گوشهایشان سنگینی نهادیم [ضلالت کیفری الهی که مبتنی بر سوء اختیار آنهاست] و اگر آنها را به سوی هدایت فراخوانی، هرگز به راه هدایت نخواهند آمد» (کهف، آیه 57). بنابراین معنای اینکه خداوند برخی را هدایت می کند یا برخی را گمراه می کند، این نیست که خداوند بدون هیچ مقدمه و قابلیتی کسی را گمراه یا هدایت کند، بلکه به این معناست که: اگر خداوند دید، انسان هایی به هدایت عقل، فطرت و هدایت انبیا(ع) لبیک گفته و به آن عمل می کنند، راه های هدایت برتر را برای آنها باز می کند، یعنی هدایت های بعدی مرهون طی کردن اختیاری راه های هدایت قبلی است. «والذین اهتدوا زادهم هدی»؛ «کسانی که هدایت یافتند و به راه راست حرکت نمودند، خداوند بر هدایت آنها بیافزاید». (محمد، آیه 17 ؛ مریم آیه 76)و برعکس نیز چنین است: «فلما زاغوا أزاغ الله قلوبهم» (صف، آیه 5). چون منحرف شدند و به ندای عقل و فطرت و انبیاء پاسخ مثبت ندادند، خداوند به تدریج به تناسب میزان تخلف آگاهانه و عامدانه آنان از حقیقت، درهای هدایت را به روی آنها بست.خداوند متعال از راه لطف و احسان، راهنماهایی برای بشریت قرار داده اند. انسان هایی که ملاک و مدار حق و راه مستقیم هستند و آنها ما را در لحظه لحظه زندگی به سرمنزل مقصود رهنمون می شوند و ما نیز می توانیم با اختیار خود در همه شؤون زندگی شخصی و اجتماعی خود از آنها فرمانبرداری کنیم و با راهنمایی و سرپرستی آنها راه مستقیم را به سلامت - تا انتها - بپیماییم که اگر چنین کنیم یقینا رستگار و سعادتمند می شویم و به کمال مطلوب خود می رسیم و این سر این مطلب است که ما حداقل روزی 10 بار از خداوند متعال درخواست می کنیم «اهدنا الصراط المستقیم» زیرا ما در همه لحاظ زندگی خود نیازمندیم که به راه راست رهنمون و هدایت شویم و این هدایت در همه شؤون اجتماعی و فردی ما جریان دارد و این مهم تنها در سایه ولایت ائمه اطهار(س) امکان پذیر است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image