سر انجام روح پس از مرگ / خلقت و آفرینش / روح /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

با سلام و تشکر فراوان سوال اینجانب به این ترتیب است که برخی دیدگاه ها به آن اشاره دارد که همه انفاس بعد از مرگ جسدشان، مجددا در جسد دیگری متولد می شوند و این چرخه آن قدر تکرار می شود و نفس به دنیا برمی گردد تا در (جهنم) دنیا عذاب ببیند و پاک شود مثلا ممکن است یک نفس مانند ائمه با یکبار آمدن پاک شوند و یک نفس مانند هیتلر مثلا 1000 بار بیاید و برود و... (چیزی شبیه به رجعت البته رجعت فقط مربوط به افراد خاص و برخی حیوانات در قرآن آمده (پرنده ای که حضرت ابراهیم کشت) ضمنا از برخی آیات این مفهوم به ذهن من حقیر متبادر می شود مانند سوره الزمر آیه 42 و...


دیدگاهی که در سؤال به آن اشاره نموده اید، ناظر به قسمی از اقسام تناسخ است که از آن با عنوان "تناسخ نزولی" یاد می شود. قائلان به چنین تناسخی معتقدند، انسان هایی که از نظر علم و عمل، و حکمت نظری و عملی، در سطح بالاتری قرار گرفته‏اند، به هنگام مرگ بار دیگر به این جهان باز نمی‏گردند بلکه به جهان مجردات و مفارقات (از ماده و آثار آن) می‏پیوندند و برای بازگشت آنان پس از کمال، به این جهان وجهی نیست؛ ولی آن گروه که از نظر حکمت عملی و علمی در درجه پائین قرار دارند و نفس آنان آئینه معقولات نبوده و در مرتبه «تخلیه نفس» از رذائل، توفیق کاملی به دست نیاورده‏اند، برای تکمیل در هر دو قلمرو (نظری و عملی) بار دیگر به این جهان باز می‏گردند، تا آنجا که از هر دو جنبه به کمال برسند و پس از کمال به عالم نور می‏پیوندند. در این نوع از تناسخ دو نوع محدودیت وجود دارد یکی محدودیت از نظر افراد زیرا تمام افراد به چنین سرنوشتی دچار نمی‏گردند و افراد کامل بعد از مرگ به جای بازگشت به دنیا به عالم نور و ابدیت ملحق می‏شوند، دیگری از نظر زمان، یعنی حتی آن افرادی که برای تکمیل به این جهان باز گردانده می‏شوند، هرگز در این مسیر پیوسته نمی‏مانند، بلکه روزی که نقصان‏های علمی و عملی خود را بر طرف کردند بسان انسان های کامل قفس را شکسته و به عالم نور می پیوندند.[1] اما هیچ یک از اقسام تناسخ واقع شدنی نیست و در تناسخ نزولی کافی است که به واقعیت نفس آن گاه که از بدن جدا می‏شود، توجه کنیم، نفس به هنگام جدائی از بدن انسانِ ـ مثلا ـ چهل ساله به کمالی مخصوصی می‏رسد، و بخشی از قوه‏ها در آن به فعلیت در می‏آید، و هیچ کس نمی‏تواند انکار کند که نفس یک انسان چهل ساله، قابل قیاس با نفس کودک یک ساله و دو ساله نیست. در تناسخ نزولی که روح انسان چهل ساله، پس از مرگ به «جنین انسان» دیگر تعلق می‏گیرد از دو حالت بیرون نیست: 1 ـ نفس انسانی با داشتن آن کمالات و آن فعلیت‏ها به جنین انسان یا جنین حیوان یا به بدن حیوان کاملی تعلق گیرد. 2 ـ نفس انسان با حذف فعلیات و کمالات به جنین انسان یا حیوانی منتقل گردد. صورت نخست امتناع ذاتی دارد زیرا نفس با بدن یک نوع تکامل هم آهنگ دارند و هرچه بدن پیش رود نفس نیز به موازات آن گام به پیش می‏گذارد. اکنون چگونه می‏توان تصور کرد که نفس به تدبیر بدنی، که نسبت به آن کاملا ناهماهنگ است، بپردازد. و به عبارت دیگر: تعلق نفس به چنین بدن مایه جمع میان دو ضد است زیرا از آن نظر که مدت ها با بدن پیش بوده دارای کمالات و فعلیت‏های شکفته می‏باشد، و از آن نظر که به «جنین» تعلق می‏گیرد باید فاقد این کمالات باشد، از این جهت یک چنین تصویر از تعلق نفس، مستلزم جمع میان ضدین و یا نقیضین است. و اگر فرض شود که نفس با سلب کمالات و فعلیات، به جنین تعلق گیرد (حالت دوم) یک چنین سلب، یا خصیصه ذاتی خود نفس است یا عامل خارجی آن را بر عهده دارد. صورت نخست امکان پذیر نیست زیرا حرکت از کمال به نقص نمی‏تواند، خصیصه ذاتی یک شی‏ء باشد. و صورت دوم با عنایت الهی سازگار نمی‏باشد زیرا مقتضای حکمت این است که هر موجودی را به کمال ممکن خود برساند. آنچه بیان گردید تصویر روشنی از سخن صدر المتألهین در اسفار می‏باشد.[2] اما  درباره آیات مربوط به رجعت باید بگوییم که پیش از برپائی رستاخیز گروهی از تبهکاران به این دنیا باز گردانده می‏شوند و بنابر بعض از روایات گروهی از نیکوکاران نیز در همین شرائط به این جهان بازگردانده می‏شوند، و در نتیجه روح آنان بار دیگر به بدن دنیوی آنها تعلق می‏گیرد، اکنون سؤال می‏شود تفاوت این نوع بازگشت با تناسخ چیست؟ پاسخ: باز گشت این گروه به این جهان با احیاء مردگان به وسیله حضرت مسیح، تفاوتی ندارد، تمام پیروان قرآن و پیروان آئین مسیح بر معجزه‏های او در این مورد صحه نهاده‏اند، و هیچ کس فکر نکرده‏است که احیاء مردگان از مقوله تناسخ می‏باشد بلکه آن را معجزه و کرامت نامیده‏اند، بنابر این بازگشت گروهی از تبهکاران و نیکوکاران به دنیا، حالت احیاء مردگان توسط مسیح را دارد و هیچ ارتباطی به مسأله تناسخ ندارد زیرا همان طور که  گفتیم محور تناسخ تعدد بدن و تنزل نفس از مقام انسانی است و در احیاء مردگان نه تعدد بدن وجود دارد و نه نفس از مقام شامخ خود به مقام پائین‏تر تنزل می‏یابد، بلکه نفس به همان بدنی که ترک کرده و با او هماهنگی کامل داشته و دارد تعلق می‏گیرد. بنابر این در مسأله رجعت، هم بدن یکی است و هم نفس، بدن همان است که قبل از مرگ، مورد تعلق تدبیر روح بود، و نفس هم همان نفس و روح انسانی است که در گذشته مدبر بدن بوده است و در رجعت و بازگشت به بدن در این دنیا هرگز نفس، فعلیت های خود را از دست نمی‏دهد، و به صورت تنزل یافته، تعلق به بدن پیدا نمی‏کند تا گفته شود حرکت ارتجاعی از فعلیت به قوه یا به مراتب نازلتر، محال است بلکه با همان فعلیت هائی که در زمینه سعادت یا شقاوت کسب نموده است بار دیگر به بدن دنیوی تعلق تدبیر پیدا می‏کند.[3] درباره بعضی از آیات هم که ممکن است در ظاهراز آن معنای تناسخ فهمیده شود، باید به تفاسیر مراجعه کنیم تا مدلول واقعی آیه برای ما روشن شود. آیه 42 سوره زمر هیچ دلالتی بر تناسخ ندارد. اللَّهُ یَتَوَفی الأَنفُس حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتی لَمْ تَمُت فی مَنَامِهَا  فَیُمْسِک الَّتی قَضی عَلَیهَا الْمَوْت وَ یُرْسِلُ الأُخْرَی إِلی أَجَلٍ مُّسمًّی  إِنَّ فی ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‏کند، و ارواحی را که نمرده‏اند نیز به هنگام خواب می‏گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‏دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‏گرداند تا سرآمدی معیّن؛در این امر نشانه‏های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‏کنند! از این آیه امور زیر به خوبی استفاده می‏شود:  1-  انسان ترکیبی است از روح و جسم، روح گوهری است غیر مادی که ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است. 2 - به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می‏کند ، و روح را به عالم ارواح می‏برد و به هنگام خواب نیز این روح را می‏گیرد ، اما نه آنچنان که رابطه به کلی قطع شود ، بنابر این روح نسبت به بدن دارای سه حالت است: ارتباط تام (حالت حیات و بیداری) ارتباط ناقص (حالت خواب)  قطع ارتباط به طور کامل (حالت مرگ). 3 - خواب چهره ضعیفی از مرگ است، و مرگ نمونه کاملی از خواب! 4 - خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است ، مخصوصا هنگامی که با رؤیا آن هم رؤیاهای صادقه توأم باشد این معنی روشنتر می‏شود. 5 - بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعیف می‏شود گاه به قطع کامل این ارتباط می‏انجامد به طوری که صاحبان آنها هرگز بیدار نمی‏شوند، و اما ارواح دیگر در حال خواب و بیداری در نوسانند تا فرمان الهی فرا رسد.[4]  .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image