پاسخ به شبهات کتاب سرخاب و سفیداب ج ۲- شماره بیست /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

شما معتقدید اجتهاد یعنی تلاش برای درک قول و فعل پیامبرص یا امام یا نص شریعت (قرآن و سنت) در هر موضوع خاص با استفاده از منابع حدیث، اجماع، عقل و قرآن و....، که برای رسیدن به این مرحله سالهای سال تلاش و کوشش لازم است، سوال ما اینجاست: چرا در مسائل تفرقه برانگیز اعتقادی و تاریخی دلیل شما فقط وجود یک یا چند حدیث در کتب نامعتبر اهل سنت است؟ پس اجتهاد چه می‌شود؟ کافی است یک نفر که فقط سواد خواندن و نوشتن دارد کتب اهل سنت را باز کند و احادیث مورد دلخواه خودش را از میان آنها استخراج کند و بر مبنای آنها مکتبی فکری یا عقیدتی برای خودش پایه ریزی نماید، کجای این روش عقلی و منطقی است؟!! همان کاری که آقای قزوینی و همفکرانشان مانند علامه امینی انجام می‌دهند.


این شبهه هم مانند اکثر شبهات دیگر این شبهه گر حاوی یک قیاس باطل و بی ربط است بدین معنی که اجتهاد را با استخراج احادیث از بعضی از کتب با هم قیاس کرده و بعد از یک صغری و کبری چیدن نتیجه می گیرد که این روش عقلائی و منطقی نیست.در جواب از این شبهه باید گفت اولا دلائل شیعه تماما از کتب معتبر و دست اول اهل سنت است و اگر شما کتب خود را نامعتبر می دانید این خود اعترافی است بزرگ.ثانیا ذکر یک مطلب در یک کتاب و رد نکردن آن دلیل بر تایید نویسنده است حال اگر این مطلب در دیگر کتب هم ذکر شده باشد نشان می دهد که این مطلب به حد تواتر بوده و قابل قبول جمهور علماست. روایاتی که عموما بر علیه اهل سنت در کتبشان بدانها استناد می شود از همین گونه مطالب و روایات است که چون کتب مختلفی از آنها این مطالب را نقل کرده اند پس قطعا مورد قبول آنها بوده و معتبر است. ثالثا روایاتی که شیعه از آنها استفاده می کند عموما از روایاتی است که سند آن روایات از دیدگاه علمای اهل سنت کاملا توثیق شده است و با این وجود استناد به آن روایات حتی اگر هم از کتب دست چندم اهل سنت باشد کاملا درست و معتبر خواهد بود چرا که سند روایات صحیح بوده است.رابعا روش مناظره و بحث تاکنون در بین علمای اهل سنت و شیعه امامیه از صدر اسلام تاکنون بدین شکل بوده که از منابع طرف مقابل به یکسری روایات بر علیه یکدیگر استفاده می کرده اند و بدین وسیله در صدد تایید مطالب خود بر می آمدند و این مطلب جدیدی نیست تا با آن مکتبی تشکیل داده شود حال اگر این شبهه گر روشی خلاف تمام علمای سابق را بلد است و توصیه می کند این مطلبی است که تنها وی به آن علاقه دارد.تایید گفتار ما کلامی است از ابن حزم اندلسی که خود از دانشمندان بنام اهل سنت و از مخالفین سر سخت شیعیان است که در این باره می‌نویسد :لا معنى لاحتجاجنا علیهم بروایاتنا ، فهم لا یصدّقونها ، ولا معنى لاحتجاجهم علینا بروایاتهم فنحن لا نصدّقها ، وإنّما یجب أن یحتجّ الخصوم بعضهم على بعض بما یصدقّه الذی تقام علیه الحجّة به .(الفصل فی الأهواء والملل والنحل ، ج4 ، ص159.)معنا ندارد که ما علیه شیعیان به روایات خودمان استدلال کنیم ؛ در حالی که آنها قبول ندارند و نیز معنا ندارد که آن‌ها به روایات خودشان علیه ما استناد کنند ؛ در حالی که ما آن روایات را قبول نداریم . از این رو لازم است که در برابر خصم به چیزی استناد شود که او قبول دارد و برای او حجت است .لذاست که علمای شیعه مانند آیه الله قزوینی و علامه امینی و دیگران همیشه به روایاتی موثق و صحیح از کتب معتبر اهل سنت استناد می کنند و این امری است کاملا صحیح و طبیعی برای اقناع خصم. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image