جهاد اکبر /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

جهاد اکبر چیست؟ آیا جهاد اکبر همان جهاد با نفس لوامه است یا جهاد با نفس اماره یا هر دو؟


لازم است که درمقدمه راجع به نفس اماره ونفس لوامه توضیحی هرچند مختصر، ارائه شود، سپس گفتگورا با «جهاد اکبر» ادامه دهیم .- نفس امّاره :این مرتبه از نفس انسانى مربوط به حالتِ نقص و عدم رشد و تعالى او است؛ و به طور معمول با امور محسوس و مادى انس دارد و لذت مى برد. امام على(علیه السلام) رفتارهاى برخاسته از نفس امّاره را به اسبانى چموش تشبیه نموده که افسارگسیخته سوار خود را هرجا که بخواهد مى برد، تا آنکه او را به آتش دوزخ افکند و انسان هایى که نفس امّاره خویش را کنترل و تعدیل و مهار نموده اند مانند کسانى هستند که سوار بر مرکب راهوار و رام شده و سوارش مهار را به دست گرفته و سرانجام او را وارد بهشت مى نماید. نهج البلاغه، خطبه 16. برخى از مفسران برآنند که نفس امّاره همان نفس حیوانى است که داراى سه قوه شهوت و غضب و واهمه مى باشد.نکته شایان توجه این که اصل وجود نیروى شهوت و غضب و واهمه در نفس آدمى، حکیمانه و بجاست، این سه نیرو مى توانند موجب بقاء زندگى انسان و ابزارهاى مفید و سودمندى براى سامان دهى امور زندگى باشند به شرط آن که این سه نیرو تحت نظارت و مدیریّت عقل، وحى و فطرت وظایف خود را انجام دهند و در زندگى انسان نقش آفرینى کنند.تنها عاملى که مى تواند در برابر سرکش ها و تجاوزهاى نفس امّاره ایستادگى کرده و آن را مهار نماید قدرت ایمان به خداوند و تقویت اراده و عقل است. چنان که از زبان حضرت یوسف(علیه السلام) مى خوانیم:«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»؛ یوسف / 53 «و من نفس خود را تبرئه نمى کنم، چرا که نفس قطعا به بدى امر مى کند».نفس مسوّلة نیز در واقع نفسى است که زشتى ها و گناهان و بدى ها را در نفس انسان زینت داده و آن را براى انسان جذّاب و دوست داشتنى جلوه مى دهد.هنگامى که هوس هاى سرکش بر روح و فکر انسان چیره مى شود، زشت ترین جنایات همچون کشتن و آزار رساندن به دیگران را در نظر انسان زینت مى دهد چنان که در مورد برادران یوسف اتفاق افتاد.همیشه تمایل افراطى به ویژه هنگامى که توأم با رذایل اخلاقى شود، پرده اى بر حس تشخیص انسان مى افکند و حقایق را در نظر او دگرگون جلوه مى دهد. این نفس وسوسه گر در واقع همان «نفس امّاره» است.نکته شایان توجه این است که نفس امّاره راه نفوذ شیطان در درون آدمى است. به بیان دیگر نفس امّاره پذیراى وسوسه گرى شیطان و اجراکننده دستورات او در نفس آدمى است، بنابراین شیطان به عنوان عامل بیرونى و نفس اماره به عنوان عاملِ درونى موجب گمراهى و شقاوت انسان مى شوند- نفس لوّامه :در آیات نخست سوره مبارکه قیامت خداوند متعال مى فرماید:«لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ. وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»؛ قیامت / آیات 1 و 2 «نه! سوگند به روز رستاخیز. و ((باز)) نه! سوگند به وجدان سرزنشگر!».نفس لوّامه یعنى نفسى که بسیار انسان را سرزنش و ملامت مى نماید. نفس انسان در این مرتبه بیشتر گرایش به خیر و نیکى و اعتدال دارد و اگر انسان دچار انحراف و افراط و تفریط گردد، این «نفس» آدمى از درون او را سرزنش مى کند تا دوباره به سوى اعتدال و خیر بازگردد.نفس ملامتگر نیرویى است در درون انسان که او را نسبت به انجام گناهان و کوتاهى در انجام وظایف و بندگى خداوند مورد سرزنش قرار مى دهد. المیزان، ج 20، ص 103. یعنى با طرح پرسش هایى خطاب به نفس امّاره مى گوید: چرا گوهر پاک وجودى خود را به گناه و زشتى آلوده ساختى؟ چرا به خود ظلم و ستم نموده و خود را در معرض آتش خشم خدا قرار دادى؟ آیا پاداش این همه نعمت ها و مهربانى هاى خداوند به تو این بود؟ چرا عظمت و بزرگى پروردگارت را فراموش کردى؟ آیا یک لذت زودگذر ارزش آن را داشت که سعادت ابدى تو را تهدید نماید و پروردگارت را به خشم آورد؟ چرا با انجام این کار زشت ارزشمندى و محبوبیت خود را نزد دوستان خدا و پیامبر و خاندان پاکش از دست دادى؟ این سرزنش هایى که پس از انجام گناه و نافرمانى خداوند بر انسان هجوم مى آورد زمینه ساز توبه حقیقى است.نفس لوامه نفسى است که برخوردار از سلامت و استوارى در فطرت و صفاى باطن است به گونه اى که اگر احساس کند این سلامت و اعتدال فطرى از بین رفته، مضطرب و نگران و ناآرام مى شود و تلاش مى کند با آب توبه و تضرّع و زارى به پیشگاه خداوند متعال و توسل جستن به اولیا و دوستان خداوند خود را از ورطه گناه و گمراهى آزاد و رها سازد؛ درست مانند چشم سالمى که گرد و غبار وارد او شده و آرامش انسان را سلب مى نماید؛ این چشم با ریختن اشک سعى مى کند خود را از این گرد و غبار رهایى بخشد.کسى که بهره مند از نفس سرزنش گر باشد روحى بیدار و آگاه دارد، هر چند در برابر گناه مصونیت نیافته و گاه دچار لغزش و اشتباه مى شود اما چیزى نمى گذرد که بیدار و پشیمان شده و خود را سرزنش مى نماید و دو مرتبه به مسیر هدایت و سعادت بازمى گردد. این همان «وجدان اخلاقى» است.این وجدان اخلاقى همانند یک قاضى عادل و دادگرى، بعد از انجام یک کار نیک یا بد بلافاصله محکمه اى در درون انسان تشکیل مى دهد و به حسابرسى و بازجویى مى پردازد، لذا گاهى انسان در برابر یک کار نیک چنان احساس آرامش درونى مى کند و روح او لبریز از شادى و نشاط مى شود که لذت و شکوه و زیبایى آن با هیچ زبان و قلمى قابل توصیف نمى باشد.نکته شایان توجه آنکه در آیات نخست سوره مبارکه قیامت سوگند به نفس لوّامه در کنار سوگند به قیامت بیان شده است و این خود بیانگر ارزشمندى و شرافت و جایگاه والاى نفس لوّامه است که خداوند به آن سوگند یاد کرده است:«لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ. وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»؛ قیامت / آیات 1 و 2. مقارن بودن این دو سوگند در واقع نشانگر دو دادگاه درونى و دادگاه رستاخیز است. مفسران شباهت هایى میان او دو مطرح کرده اند:1. دادگاه وجدان، سفارش و رشوه و پارتى و پرونده سازى رایج بشرى را نمى پذیرد؛ در دادگاه قیامت نیز این گونه امور پذیرفته نیست:«وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ»؛ بقره ()، آیه 48.؛«از آن روز بترسید که هیچ کس به جاى دیگرى مجازات نیم شود و نه شفاعتى پذیرفته مى شود و نه فدیه و رشوه اى و نه یارى مى شوند».2. وجدان مهمترین و قطورترین پرونده ها را در کوتاه ترین مدت رسیدگى کرده، حکم نهایى خود را به سرعت صادر مى کند، همانطور که در دادگاه رستاخیز این گونه است.3. مجازات و کیفر دادگاه درونى برخلاف مجازات هاى دادگاه هاى رسمى، نخستین جرقه هایش در اعماق دل و جان افروخته مى شود و روح انسان را مى آزارد، سپس آثارش در جسم و چهره و دگرگون شدن خواب و خوراک او آشکار مى شود؛ همانطور که در دادگاه قیامت مى باشد:«نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ. الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»؛ همزه ()، آیات 6 و 7.؛«آتش برافروخته الهى که از قلب ها و جان ها زبانه مى کشد».4. دادگاه وجدان چندان نیاز به ناظر و شهود ندارد، بلکه معلومات و آگاهى هاى خود انسان، شاهد و متّهم است. همان طور که در دادگاه رستاخیز نیز اعضاى انسان مانند دست و پا و پوست او گواهان بر اعمال او هستند. تفسیرى نمونه، ج 25، ص 282.«حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ»؛ فصلت ()، آیه 20.؛«چون به کنار آتش دوزخ برسند گوش و چشم و پوست تن آنها بر ضدّ آنان گواهى مى دهند».(نکته آموزتده :این شباهت شگفت انگیز میان این دو دادگاه نشانه دیگرى بر فطرى بودن مسئله معاد است؛ زیرا چگونه مى توان باور کرد در وجود یک انسان چنان حساب و کتاب و دادگاه حقیقى و اسرارآمیزى وجود داشته باشد، اما در درون این جهان بزرگ هیچ حساب و کتاب و دادگاهى وجود نداشته باشد، این باور کردنى نیست.)نکته شایان توجه آن که نفس لوّامه در کسانى که از مراتب شدیدتر و کامل ترى از ایمان به خدا برخوردارند، قوى تر و کامل تر است، به گونه اى که اگر وسوسه اى شیطانى در نفس آنها پدید آید، سریع متوجه شده و رو به سوى خداوند مى آورند. قرآن کریم در مورد این انسان هاى مؤمن و با تقوا مى فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ »؛ اعراف ()، آیه 201.؛«در حقیقت، کسانى که از خدا پروا دارند، چون وسوسه اى از جانب شیطان بدیشان برسد، خدا را به یاد آورند و بناگاه بینا شوند».- جهاد اکبر:از نظر عرفان اسلامی، نهاد آدمی طرفه معجونی از «فرشته » و«شیطان » یا آمیزه ای از صفتهای متضاد است، این تضاد از نظر قرآن و عرفان ناچار تضادی بنیادی، درونی و ناچار همیشگی است و تفاوت انسانها نیز نسبت به یکدیگر در پیروزی و عدم پیروزی در برقراری تعادل میان این «ابعادمتضاد» در درون خویشتن است.در روایات اسلامی «جنگ با نفس » و پیکار با تضاد درون «جهاد اکبر» و«جهاد افضل » «برترین نبرد» نامیده شده است زیرا از یک طرف این جنگ سخت و دشوار از تمام پیکارهای خونین در میدان جنگ سخت تر و مشقت بارتر است و ازطرف دیگر پیروزی بر دشمن درونی و غلبه بر نفس خود کامه ، به مراتب ارزنده تر وثمربخش تر از غلبه بر خصم برونی و پیروزی بر دشمن در صحنه های نبرد است!خداوند متعال می فرماید: (و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی) (1) .«اما آن کس که از مقام پروردگار خویش، پروا کند ونفس خود را از هوی و هوسها باز دارد بی شک در بهشت مسکن خواهد داشت » امام باقر(ع) فرمود: «لا فضل کالجهاد و لا جهاد کمجاهده الهوی » (2) «هیچ برتری و فضیلتی همانند جهاد نیست و هیچ جهادی در قدر و منزلت با جهاد نفس برابری ندارد». و برترین وظیفه هر عارف در هرحال شرکت در این «برترین پیکار»است تا نفس را رام و مهار کند و از قدرتش بکاهد.آری زیربنای ترقی و رکن اساسی تکامل انسان، جهاد با نفس و رام ساختن هوی وتمنیات حیوانی است، سعادت مادی و معنوی ایجاب می کند که آدمی غرائز کور وبی شعور را تعدیل نماید و تمایلات بی قید و بند خود را محدود سازد.امام صادق(ع) می فرماید: «لا تدع النفس و هواها فان هواها فی رداها وترک النفس و ماتهوی دائها و کف النفس عما تهوی دوائها» (3) .«نفس خود رابا هوا و هوسها رها مکن چرا که هوای نفس سبب مرگ نفس است و آزادگذاردن نفس در برابر هواها درد آن است و باز داشتن آن از هوا و هوسهایش دوای آن است ». نه تنها جهنم آخرت زائده هواپرستی است که جهنمهای سوزان دنیا همچون ناامنیها، جنگها، خونریزیها، کینه توزیها همه ناشی از آن است.علی(ع) فرمود: «جهادالنفس ثمن الجنه، فمن جاهدها ملکها و هی اکرم ثواب الله لمن عرفها» (4) .«جهاد بانفس بهای بهشت است، پس کسی که با نفس خودجهاد کند، بهشت را مالک شود».این گرامی ترین پاداش خداست از برای کسی که آن را بشناسد پس کسی که سعادت دنیا و آخرت را می خواهد، باید مشقت تزکیه نفس را تحمل کند و به سختیهای مجاهده تن دردهد و با تکلف بر هوای نفس خویش پیروز گردد و غرائز سرکش رامهار نماید. علی(ع) فرموده است: «اکره نفسک علی الفضائل فان الرذائل انت مطبوع علیها» (5) .«فضائل اخلاق را به خود تحمیل کن و خویشتن را با تکلف به ملکات حمیده ملزم و متعهد نما، چه آن که نفس سرکش آدمی به طبع غرائزحیوانی و صفات ناپسند گرایش دارد باید با مجاهده و کوشش به راه فضیلت سوق داد و بامشقت و زحمت به سجایای انسانی متخلق ساخت ».زمانه گوهر آزادی آن زمان بنهد به دامنت که ز دام هوی شوی آزاد عنان خنگ شرف را کجا به دست آرد کسی که پا ز رکاب هوس برون ننهاد.آری پیکار با «نفس اماره » به خاطر «مهار» آن نه تباهی مطلق آن، کارسخت و دشوار است و مسلما بدون تحمل رنج و مشقت امکان پذیر نیست و لذا درعرفان اسلامی ریاضت در حد مشروع و تحمل رنج و مشقت یکی از ارکان مهم آن شمرده شده است. و کاملا واضح است این نوع ریاضت با ریاضت های جانفرسای برخی از فرق صوفیه از جمله «ملامتیه » فرق اساسی دارد آنها به بهانه «غلبه برنفس » و «غرور شکنی » و «نفس کشی » کار «خودستیزی » و شکنجه پرستی را،تا بدانجا می کشند که به هر پستی تن در می دهند تا مورد «ملامت » و تحقیرمردمان قرار گیرند و از همین رو نیز آنان را «ملامتیه » یا «ملامتیان »نامیده اند.این قبیل مجاهدتها و ریاضتها ممکن است به نظر خیلی سخت هم باشند و تحمل آنها و مداومت بر آنها مشکل هم باشد ولی مساله تنها این نیست که انسان مجاهدت بکند و ریاضت بکشد و به سختی بیفتد، بلکه نحوه مجاهدت و ریاضت وکیفیت آن و نوع آن دارای اهمیت است. مجاهدت به نحو خاص شرعی و ریاضت با کیفیت خاص است که می تواند انسان رانجات بدهد و به نتیجه مطلوب برساند.ناگفته نماند هر مجاهدت و ریاضتی، اثر یا آثار خاصی را به دنبال خود دارد،چه بسا افرادی که در طریق سلوک نیستند و مقاصد دیگری را دنبال می کنند وبرای رسیدن به مقاصد خویش دست به ریاضتهای سخت و دشوار می زنند و بعد ازمدتها ریاضت به یک سلسله آثار و احوال بخصوصی می رسند ولی پیداست که این قبیل افراد در طریق سلوک الی الله نبوده و اصلا منظور آنها تقرب به خداوندمتعال نمی باشد. پس یک فرد سالک به سلوک شرعی با یک مرتاض غیر سالک فرق می کند. به این معنی کسی که قصد حق دارد و در طلب حق گام برمی دارد و به مجاهدت و ریاضت از نوع شرعی آن می پردازد و طریقه انتخابی او از جانب حضرت احدیت و از راه وحی به انسانها ابلاغ شده است، با کسی که قصد حق ندارد وبرای مقاصد دیگری به مجاهدت و ریاضت می پردازد و یا این که قصد حق دارد ولی طریقه و مجاهدتها و ریاضتهای انتخاب شده توسط او، طریقه درستی نیست و طبعاخصوصیات و آثار و احوال غیر مادی که برای این دو، پیش می آید، با سالک الی الله متفاوت خواهد بود. و لذا پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را از اعمال مرتاضانه و زهدها و ریاضتهای طاقت فرسا باز می داشت «عثمان بن مظعون » راکه پشت و پا به لذائذ دنیا زده و به اعتکاف نشسته بود و زنش از او شکایت به پیامبر برد، از این کار منع کرد و یکی دیگر از صحابه که تصمیم گرفته بود خود را خصی کند به شدت مورد انتقاد و نکوهش پیامبر واقع شد و روایات متعدد از این قبیل (6) . پس چه نیکوست این سخن بعضی از اهل کمال که گفته است: «رهاکردن ریاضات شرعی و گرایش به ریاضتهای شاق و دشوار در حقیقت گریختن از دشوارتر به سوی آسانتر است زیرا پیروی از شرع برای قتل نفس وکشتن مستمر و دائمی آن است که مادام که نفس موجود است این ریاضتها بر قراراست، اما ریاضتهای شاق و دشوار قتل دفعی و آنی برای نفس هستند و از همین رو آسانترند و نیاز به ایثار کمتری دارند».خلاصه شریعت اسلام، در بیان کیفیت سیر و سلوک از طریق معرفت نفس چیزی رافروگذار نکرده است.- تفاوت جهاد اکبر و جهاد اصغر چیست؟ امام صادق (ع) می فرمایند: پیامبر(ص) گروهی از اصحاب را برای عملیات نظامی به جایی فرستاد و زمانی که از مأموریت برگشتند به آنان فرمود، آفرین بر گروهی که جهاد اصغر را به نحو احسن بجای آوردند اما جهاد اکبر را باقی گذاشتند (و حقّش را اداء نکردند) در این حین عدّه ای از ایشان پرسیدند که ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمودند جهاد با نفس جهاد اکبر است.(7)از این روایت به خوبی معنا و مفهوم دو واژه جهاد اکبر و جهاد اصغر معلوم می شود و اینکه چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند. در تعالیم دینی صیانت و دفاع از کیان سرزمینهای اسلامی و جان و نوامیس مسلمانان با اینکه از اوجب واجبات است اما به جهاد اصغر تعبیر شده است و حفظ و صیانت نفس از کژیها و انحرافات به جهاد اکبر.چرا که شرط پیروزی در صحنه نبرد، دلدادگی و مطیع محض مولا بودن، پیروزی در صحنه جهاد اکبر و تزکیه نفس است. خداوند در سوره بقره آیه 249 می فرماید: (کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ - چه بسیار گروه هاى کوچکى که به فرمان خدا، بر گروه هاى عظیمى پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت کنندگان) است. طالوت با گروه اندک اما مخلصی که داشت توانست جالوت و سپاهیان بی شمارش را مغلوب کند. و با مراجعه به آیه فوق می بینید که این پیروزی را مدیون مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه نفس می باشند.- ودر جواب به سؤال شما ؛ جهاد با نفس اماره به نوعی همان جهاد اکبراست .پی نوشت ها:1- سوره النازعات : 40 - 41.2- مستدرک، ج 2، ص 271.3- نورالثقلین، ج 5، ص 7 ،5 ، حدیث 45.4- غرر و درر، ج 3، ص 366.5- فهرست غرر، ص 309.6- برای بقیه روایات در این مورد رجوع شود به تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، ص 128 به بعد.فصلنامه مکتب اسلام، شماره 4، الهامی، داود؛7- الکافی ج 5 باب وجوه الجهاد .... ص : 9عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image