تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

منظور از اتحاد اسلامی چیست؟ و چه ضرورتی دارد؟


سه معنا می توان برای اتحاد تصور نمود: (1) اول: اتحاد به این معنا که از بین مذاهب یک مذهب باقی مانده و بقیه حذف شوند. دوم: مشترکات بین مذاهب گرفته شده، و مفترقات، یعنی آنچه که مورد اتفاق همه مذاهب نبوده و اختلافی است، کنار گذاشته شوند. سوم: وحدت سیاسی و اجتماعی با تأکید بر اشتراکات، یعنی مذاهب اسلامی با توجه به اشتراکاتی که با هم دارند خود را یک ملت واحد بدانند تا تبدیل به قدرت عظیم و واحدی بشوند در برابر دشمنان اسلام. روشن است که اتحاد به معنای اول و دوم نه تنها غیر منطقی است، بلکه نشدنی است و هیچ کسی زیر بار آن نمیرود، نه شیعه، و نه هیچ مذهبی زیر بار اتحاد به این دو معنا نخواهد رفت، پس هنگامی که از «اتحاد» سخن گفته میشود هرگز نباید ذهن انسان سراغ معنی اول و دوم برود. اتحاد امت اسلامی به این معناست که به جای پررنگ کردن اختلافات و کوبیدن بر طبل تفرقه و ایجاد ناامنی و فراهم ساختن زمینه برای نفوذ استعمارگران و ظلم به مسلمین، خود را در برابر بیگانگان یک امت واحده بدانند، این اتحاد مایه اقتدار و عزت امت اسلامی است همانطور که قرآن کریم می فرماید: «لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُم‏»؛ با يكديگر نزاع و اختلاف مكنيد، كه سست مى‏ شويد، و قدرت و شوكتتان از ميان مى‏ رود (2) اتحاد به این معناست که ملل اسلامی با یکدیگر هم­دل باشند، و دولت های اسلامی برای پی­گیر حقوق مسلمانان کاملا با یکدیگر همکاری و همفکری داشته باشند، و همگی امت اسلام را یک امت واحده دانسته و منافع اسلام را دنبال کنند، همان طور که مقام معظم رهبری در معنای وحدت می فرمایند: «اتحاد اسلامى به معناى همدلى ملتها و همكارى دولتهاست.(3) چنین اتحادی هم در گفتار اهل بیت(علیهم السلام) تأیید شده است و هم در سیره آن بزرگواران مشاهده می­شود، همکاری امیرالمومنین(علیه السلام) با خلفا برای حفظ اصل اسلام گامی در همین مسیر به شمار می رود، همچنین در روایت صحیح السندی از معلی بن خنیس نقل شده که امام صادق(علیه السلام) نیمه شب به صورت ناشناس برای مردمی نان می برد، معلی بن خنیس می گوید از امام پرسیدم آیا اینها شیعه هستند؟ امام(علیه السلام) فرمودند: اگر شیعه بودند نمک هم اضافه می کردم(4) بنابراین اتحاد هرگز حتی به این معنا نیست که از حقانیت مذهبمان دست بکشیم، یا حتی بحث های میان مذهبی را تعطیل کنیم، بلکه به این معناست که این احساسات منفی در این میان را از بین ببریم تا اگر بحثی هم شکل می گیرد از سر منطق باشد، و اجازه سوء استفاده به دشمنان ندهیم. این اتحاد ضرورتی بی بدیل برای جوامع اسلامی به حساب می آید، چرا که ترک یا پایبندی به آن اثرات مثبت و منفی عمیقی را متوجه جامعه اسلامی می سازد. اول: پیشرفت دینی روشن است که اختلاف بین مذاهب اسلامی به اصل اسلام آسیب میزند و مخالفان اسلام را کام روا می سازد؛ امروز ایجاد موج اسلام هراسی یکی از اهداف استعمار به شمار می رود، و اینکه خود مذاهب هم هر کدام به ایجاد هراس از مذهب دیگر بپردازند پازل دشمن را کامل خواهد کرد. هیچ تبلیغ ضد اسلامی در خارج از اسلام نمی تواند نقش یک گروهک تکفیری در درون اسلام را برای ایجاد اسلام هراسی ایفا کند. همچنین برخی گمان میکنند اتحاد مانع گسترش مذهب حق در میان مذاهب خواهد شد، در حالی که مسئله بالعکس است، حتی در بین خود مذاهب هم حق در سایه اتحاد روشن می کردد، یعنی زمانی میشود با بحث بین مذهبی، مذهب حق را یافت که عناصر احساسی و تعصبات در میان نباشد، وگرنه تا زمانی که کسی با نفرت به سایر مذاهب نگاه کند حتی اگر حق برای او روشن شود پیروی نخواهد کرد، بنابراین مجال یافتن حق در سایه اتحاد اتفاق می افتد، نه اختلاف و کینه! همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند: «هیچ‌کس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت و احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست»(5) همچنین رشد معنوی و ایمانی هم در سایه امنیت حاصل می شود که در پرتو اتحاد قابل تحقق است، همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند: «وقتى آشفتگى به میان آمد، وقتى درگیرى میان مسلمانها به وجود آمد، معنویّت هم کم میشود. معنویّت و ایمان، طبق منطق قرآن تا حدود زیادى به آرامش احتیا ج دارد: «هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّکینَةَ فى قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهم؛ وقتى سکینه بود، وقتى آرامش بود، وقتى امنیّت بود، نوبت میرسد به اینکه انسانها بر ایمان خود بیفزایند؛ ... وقتى در یک کشور اسلامى و در یک مجموعه‌ى اسلامى، مردم بر جان خود، بر مال خود، بر امنیّت خود بیم دارند و مأمون نیستند، امنیّت ندارند، آنجا سکینه هم وجود ندارد؛ سکینه که نبود، این ازدیاد ایمان هم وجود ندارد؛ امروز مسلمانها دچار این وضعیّتند».(6) دوم: پیشرفت علمی و اجتماعی ثمره دومِ اتحاد، پیشرفت ها علمی، فرهنگی، و بالارفتن سطح رفاهیات عمومی است، روشن است که پیشرفت در هر جامعه ای فقط در سایه امنیت حاصل میشود، جامعه ای که ناامن باشد از رشد علمی، و فرهنگی باز خواهد ماند، و به لحاظ رفاه اجتماعی نزولی چشم گیر خواهد داشت، این که دشمنان همواره سعی می کنند خاورمیانه را در آتش نگه دارند به همین خاطر است، چرا که خشت اول برای آغاز رشد و پیشرفت همین امنیت است. مقام معظم رهبری در این خصوص چنین می فرمایند: «استکبار جهانی و استعمار، از یکی دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملّتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حقّ آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فنّاوری‌ای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسّفانه تا حدود زیادی هم موفّق شدند»(7) .

كانون گفتگوی قرآنی

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/27



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image