انقلاب ایران / احادیث انقلاب ایران /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آیا احادیثی درمورد انقلاب ایران وجود دارد؟


بي شک انقلاب اسلامي ايران را بايد يکي از مهم ترين تحولات سياسي و اجتماعي قرن دانست که ويژگي مهم آن ارتباط کامل با دين و مذهب مي باشد و به همين جهت عنوان «انقلاب اسلامي» به شايستگي برازنده اين انقلاب عظيم مي باشد . مهم ترين ارتباطي که ميان اين انقلاب و مذهب وجود دارد به چند مساله باز مي گردد از جمله نقش بارز و غير قابل انکار رهبري مذهبي در رهبري و هدايت آن ، تاثير آموزه هاي ديني در تغيير و تحولات مربوط به انقلاب که نقش مهمي در پيروزي انقلاب و پس از آن داشت ، هدف گذاري آينده انقلاب که تحقق حکومت اسلامي از مهمترين اهداف آن بود و دهها موضوع ديگر که به نوعي نقش دين و مذهب را در انقلاب اسلامي برجسته مي سازد .از طرفي با نگاهي به آموزه هاي دين مبين اسلام در مي يابيم که اين انقلاب در مسير اهداف متعالي دين مبين اسلام و تحقق بخش آرمان هاي آن مي باشد و به همين دليل قطعاً مورد تاييد امامان معصوم مي باشد . از جمله اين آموزه ها که انقلاب اسلامي در مسير تحقق آن در حرکت مي باشد عبارت است از احياي امر به معروف و نهي از منکر که در قرآن کريم بر آن تاکيد فراوان شده و خداوند متعال چنين فرموده است : «َ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر» يعني بايستي در ميان شما امتي باشند که دعوت به خير مي کنند و امر به معروف و نهي از منکر را به پاي مي دارند که بالاترين جلوه امر به معروف ونهي از منکر ، قيام بر عليه حکومت طاغوت مي باشد همانگونه که امام حسين ع چنين اقدامي را انجام دادند و در وصيت خويش به برادرشان محمد حنفيه نيز بر آن تاکيد کرده و فرمودند : « إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر» يعني من براي ايجاد شرارت و فساد و ظلم خروج نکرده ام بلکه براي طلب اصلاح در ميان امت جدم قيام کرده و قصدم از اين قيام امر به معروف و نهي از منکر مي باشد . از اين فراز ها مشخص مي شودکه قيام بر عليه حاکم طاغوت مصداقي از امر به معروف و نهي از منکر مي باشد و از آنجايي که در انقلاب اسلامي ايران نيز ، هدف مهم انقلاب ، قيام بر عليه حکومت طاغوت و احياي امر به معروف و نهي از منکر بود لذا اين انقلاب نيز قطعا بايد مورد تاييد قرآن و روايات باشد .همچنين آموزه ديگري که انقلاب اسلامي همراستا با آن مي باشد عبارت است از برپايي حکومت اسلامي در عصر غيبت و اعمال حاکميت ولي فقيه بر اساس روايات متعدد . چرا که بر اساس روايات فراواني از فقها به عنوان جانشينان پيامبران نام برده شده است کما اينکه در روايتي از پيامبر اکرم (ص) نقل شده است : « اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ قَالَ الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي يَرْوُونَ حَدِيثِي وَ سُنَّتِي‏»(من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 420) از طرف ديگر بر اساس روايات متعدد ديگري از جمله مقبوله عمر بن حنظله ، امامان معصوم ، فقها را به عنوان حاکم در شرايط غيبت امام معصوم نصب کرده و اطاعت از آنها را واجب دانسته و فرموده اند : « فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِما»(مقبوله عمر بن حنظله ،الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 67) يعني من فقها را بر شما حاکم قرار داده ام . اما از آنجايي که در طول تاريخ هرگز زمينه براي اجراي حکومت ولايت فقيه فراهم نشده بود انقلاب اسلامي را بايد نخستين گام در راستاي عملي شدن اين اصل مهم و عملي شدن حاکميت فقهايي که منصوب از طرف امام معصوم هستند دانست . بر اين اساس اين انقلاب از اين منظر نيز قطعاً مورد تاييد امامان معصوم مي باشد .از جهت اينکه در روايات ، به صورت صريح به انقلاب اسلامي اشاره شده باشد ابتدا بايد نکته اي را به عنوان مقدمه بيان نماييم و آن اينکه در تطبيق روايات بر مصاديق خارجي به ويژه مواردي که مربوط به تحولات دوران غيبت مي باشد ، همواره بهتر است از عنوان «احتمال» استفاده کرد ، به گونه اي که احتمال اينکه اين روايات بر مصاديق ديگري نيز منطبق باشد وجود داشته باشد . با توجه به اين موضوع بايد بگوييم که در خلال روايات متعدد که از حضرات معصومين (ع) به دست ما رسيده است رواياتي وجود دارد که حاکي از اين است که در مقاطعي از دوران غيبت ، قيام هايي در ايران يا مشرق زمين رخ خواهد داد که اين قيام ها مورد تاييد آن حضرات بوده و به پاره اي از ويژگي هاي اين قيام ها و نيز قيام کنندگان، در اين روايات پرداخته شده است که هر چند بنا به اصل مقدماتي مذکور ، نبايد با قاطعيت اعلام کرد که منظور امامان معصوم از اين قيام ها ، انقلاب اسلامي مردم ايران مي باشد امّا با توجه به شواهد و قرائني که در اين روايات وجود دارد احتمال قوي وجود دارد که اين روايات مربوط به انقلاب اسلامي ايران باشد که برخي از اين روايات از اين قرار ميباشند :1 - وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ يَحْيَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ يعني امام کاظم ع فرمودند : مردي از اهل قم مردم را به حق دعوت مي کند و گرد او قومي جمع مي شوند که همچون پاره هاي آهن هستند که بادهاي سهمگين متزلزلشان نمي کند و از جنگ خسته نمي شوند و بر خداوند توکل مي کنند.(بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏57، ص: 216)2 - حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ يَحْيَى بْنِ سَامٍ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ. يعني امام باقر ع فرمودند گويي قومي را مي بينم که از مشرق قيام کرده و مطالبه حق مي کنند اما به آنان داده نمي شود پس ديگر بار آن را طلب مي کنند اما باز هم حقشان را نمي دهند . پس آنگاه که اوضاع را چنين مي بينند شمشيرهايشان را بر گردن هايشان مي گذارند که در اين حالت آنچه را خواسته بودند به آنها داده مي شود اما آنها آن را قبول نمي کنند تا اينکه قيام مي کنند و اين حکومت را جز به صاحبشان امام زمان تحويل نمي دهند . کشته شدگان اين جمع شهيد هستند (الغيبة( للنعماني)، النص، ص: 273)3 - الْبَابُ الْخَامِسُ فِي ذِكْرِ نُصْرَةِ أَهْلِ الْمَشْرِقِ لِلْمَهْدِيِّ ع عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جَزْءٍ الزُّبَيْدِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ أَخْرَجَهُ الْحَافِظُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ مَاجَةَ الْقَزْوِينِيُّ فِي سُنَنِهِ. يعني زبيدي از پيامبر اکرم نقل کرده است که مردي از مشرق قيام مي کند که زمينه را براي حکومت حضرت مهدي فراهم مي سازد . زبيدي مي گويد اين حديث حسن و صحيح السند است و راويان ثقه اي آن را نقل کرده اند که اسناد آن را حافظ ابوعبدالله ابن ماجه قزويني در سنن خويش ذکر کرده است . (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏51، ص: 87)منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image