تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی؛ از اینکه با ما سخن میگوئید خرسندیم و امیدوارم که ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد. از اینکه با مادری صحبت می کنم که تا حدی زیادی با تکنیکهای روان شناختی مواجهه با مشکلات رفتاری کودکان آشناست خرسندم و امیدوارم که هر روز با مطالعه کتاب ها و مطالب جدید اطلاعات خود را در زمینه تربیت کودک افزایش دهید. پرسشگر گرامی پاسخ شما پس از مقدمه ای کوتاه، در دو بخش «تکنیکهای مسئولیت پذیری» و «تکنیکهای آموزش نظم» تقدیم می گردد.
*** مقدمه : پرسشگر گرامی؛ حتماً خود شما هم میدانید که مهم ترین ویژگی مادر خوب، صبور بودن است. زمانی میتوانید در تربیت کودک خود موفق باشید که صبور باشید. باید بگویم تکنیکهایی که شما مورد استفاده قرار دادهاید در اکثر موارد جواب می دهد، بنابراین باید علت کارآمدی این تکنیکها را با دقت بررسی کنید. از شما میخواهم ضمن اینکه مطالب این پاسخ را به کار میگیرید، تکنیکهای قبلی خود را نیز ادامه دهید و چنانچه در کاربرد آن با مشکل روبرو شدید آن را به ما منتقل کنید تا شما را راهنمایی کنیم.
قبل از هر نکته باید بگویم زمانی ما، در به کار بردن تکنیکهای روان شناختی و تربیت فرزند خود موفق خواهیم بود که تکنیک را تا آخر به کار ببریم و یا زمانی که خواستهای را از کودک داریم تا زمانی که او خواسته ما را انجام نداده از خواسته خود عقب نشینی نکنیم. برای روشن شدن مطلب لازم است مثالی را ذکر کنم :
مادر : هر چه سریعتر اتاق خود را مرتب کن تا شام بخوریم. کودک که از کم حوصله بودن مادر خود اطلاع دارد، با تامل و وقت تلف کردن شروع به مرتب کردن اتاق میکند، کودک رفتارهای مادر را زیر نظر دارد و می بیند که مادر تحمل این را ندارد تا صبر کند کودک خودش به تنهایی اتاقش را مرتب کند، لذا بیشتر وقت تلف میکند. مادر با پرخاشهای کلامی سعی در تندتر کردن فعالیت فرزندش دارد اما کودک که از قبل دست مادر را خوانده خیلی بی خیال رفتارش را ادامه میدهد تا اینکه مادر مجبور میشود تا خودش اتاق کودک را مرتب کند. کافی است یک بار مادر این اشتباه را انجام دهد تا کودک به این رفتار عادت کند. مادر در این رفتار خود این پیام را به کودک خود منتقل میکند که به هر حال من (مادر) مجبور میشوم تا اتاق تو را منظم کنم. فراموش نکنیم که کودکان روان شناسان ماهری هستند. اگر این مادر از همان ابتدا (بدون اینکه به کودکش دستور دهد) خودش مشغول منظم کردن اتاقش می شد به مراتب بهتر از این بود ابتدا از فرزندش کاری را بخواهد و سپس خودش کار ناتمام کودک را انجام دهد. میبینید ما چگونه با رفتارهای خود زمینه رفتار نادرست را در کودک بوجود میآوریم.
*** بخش اول؛ تکنیکهای مسئولیت پذیری برای اینکه بتوانیم فرزندانی منظم داشته باشیم در ابتدا باید مسئولیت پذیری را در فرزند خود ایجاد کنیم تا او در برابر وسائل خود احساس مسئولیت کند و برای حفظ آن، وسائل خود را به صورت منظم در اتاق بچیند. مسئولیت پذیری یعنی اینکه فرد پیامدهای رفتار خودش را بپذیرد و احساس کند که در زمینه رفتار خود مسئول است. زمانی که کودک در برابر کارهایی که انجام میدهد احساس مسئولیت کند، خود به خود و بدون فشار از جانب والدین تکالیف مدرسه را انجام میدهد و ...، پس یکی از آیتمهایی که شما باید در فرزند خود به وجود آورید مسئولیت پذیری است. برای ایجاد مسئولیت پذیری در کودکان باید به نکات زیر توجه کنید :
1. باید تمام وظائفی که در قبال کودک خود داریم را به نحو احسن انجام دهیم. تا زمانی که ما به طور کامل حقوق فرزند را ادا نکردهایم نباید انتظار داشته باشیم که او مسئولیت پذیر باشد.
2. در قبال وظائفی که در برابر کودک خود انجام میدهیم باید از او توقع و انتظار داشته باشیم. تازمانی که ما از فرزند خود انتظار نداشته باشیم، مسئولیتپذیری در او شکلنمیگیرد. به عنوان مثال زمانی که مادر خانواده، غذایی برای فرزند خود آماده کرده است باید از او توقع داشته باشد که حداقل کودک در جمع کردن سفره به او کمک کند و یا زمانی که شما در زمینه تحصیل به او کمک میکنید از او انتظار داشته باشید او هم در حد توان خود برای به دست موفقیت تلاش کند؛ بنابراین برای ایجاد مسئولیت پذیری باید در حد توانایی فرزندتان از او انتظار داشته باشید.
3. یکی از روش های موثر در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، واگذار کردن کارهای روزمره به آنهاست. این کارها باید مناسب سن کودکان باشد. هرچه بچه ها بزرگتر می شوند، این مسئولیتها می تواند پیچیده تر و سخت تر گردد. سپردن این کارها و فعالیتها باید متنوع باشد تا مهارتهای مختلف به آنها آموزش داده شود. از طریق انجام کارهای روزمره، کار آمدی و مسئولیت پذیری بچه ها افزایش می یابد.
4. از این به بعد سعی کنید به تدریج در انجام تکالیف کمتر به او کمک کنید. زمانی هم که احساس میکنید او نیاز به کمک شما دارد، فقط او را راهنمایی کنید و به هیچ عنوان به جای او تکالیف مدرسه را انجام ندهید.
5. از این به بعد به او بگوئید خود او باید وسائل مدرسهاش را آماده کند. البته از آنجا که ممکن است عادت کرده باشد شما همیشه وسائل مدرسهاش را آماده کنید، بهتر است این کار را به صورت تدریجی انجام دهید.
6. اجازه دهید کودکتان تاوان و پیامد بی مسئولیتی اش را بپردازد. برای مثال اگر کودک شما دفتر تکالیف خود را گم کرد و یا اسباب بازی اش را شکست، بلافاصله نوع جدید و بهتر آن را در اختیار او قرار ندهید بلکه هزینه معادل آن کالا را به طور یکباره یا تدریجی از پول توجیبی کودکتان کسر کنید.
7. در مورد ارزش و اهمیت مسئولیت پذیری برای کودکتان صحبت کنید و سعی کنید از طریق رفتارتان، الگوی خوبی برای او باشید.
8. روان شناسان بر این باورند، والدینی میتوانند مسئولیت پذیری را در کودکان خود ایجاد کنند که دارای سبک تربیتی مقتدر باشند. در این خانوادهها محبت و دلگرمی نسبت به تکتک فرزندان وجود دارد و در عین حال نظارت و مراقبت سازنده نیز اعمال میشود. والدین از کودکان خود انتظارات و توقعاتی دارند و این خواستها را بهطور روشن و واضح برایشان مطرح میکنند. یعنی در این قبیل خانوادهها هم مثل خانوادههای مستبد، کنترل و نظارت و به عبارتی قواعد و مقررات وجود دارد، اما مهمترین وجه تمایز والدین قاطع از والدین مستبد آن است که والدین قاطع دلیل و استدلال مربوط به وجود قواعد و مقررات را برای بچهها بیان میکنند و آنها نیز این قواعد و مقررات را میپذیرند. در خانوادههای قاطع، محبت و عاطفه موجود بین پدر و مادر و فرزندان سبب میشود که کودکان در ارتباط با این قواعد و مقررات توجیه شوند.(درباره سبکهای تربیتی، در مکاتبات بعدی بیشتر میتوانیم با هم صحبت کنیم)
9. کودکان و نوجوانان را در تصمیمگیریها مشارکت دهید.هر از گاهی جلسات مشورت خانوادگی تشکیل دهید و در آن جلسات درباره برنامهها و شیوه اجرای آنها تصمیمی بگیرید که با مشارکت همه اعضای خانواده باشد. (مجله پیوند شماره 289)
10. از طریق بیان حکایت و قصه عمل کنید .همه کودکان قصه را دوست دارند و از آن پند میآموزند. آنها با شخصیتهای مورد علاقه خود در داستانی که میشنوند، همانند سازی میکنند. بنابراین اگر میخواهید مسئولیتپذیری را آموزش دهید یکی از راههای خوب، آن است که در قالب داستان بر روی شخصیتهایی تأکید کنید که مسئولیتپذیرند و به دلیل این ویژگی پاداش میگیرند. (همان)
11. از مقایسه بپرهیزید، زیرا سبب کاهش اعتماد به نفس و احساس ناتوانی در افرادی میشود که در مقایسه با دیگران ضعیف قلمداد شدهاند. اینگونه احساس ناتوانی سبب میشود که فرد دست به کاری نزند تا احتمال شکست در آن کار را کاهش دهد. (همان)
*** بخش دوم؛ تکنیکهای آموزش نظم اکنون که تا حدی با راهکارهای ایجاد مسئولیت پذیری در کودک آشنا شدید به بررسی راهکارهای ایجاد نظم در کودک اشاره می کنیم :
1. رفتاری را که می خواهید تغییر دهید مشخص کنید.
2. به کودک بگویید انتظار شما از او چیست و چگونگی انجام آن را به او نشان دهید .
3. دستورات را به صورت بازی در آورید مثلاً : چقدر طول می کشه رختخوابت را مرتب کنی؟ فکر می کنی تو زودتر می تونی لباسهایت را توی کمد بگذاری یا مامان غذا درست کنه ؟
4. رفتار کودک ( نه خود کودک ) را مورد تشویق یا انتقاد قرار دهید. به جای این که بگویید : حالا بچه خوبی شدی . به او بگویید : چقدر خوب است که آرام نشسته ای . یا بگویید چقدر مرتب لباسهایت را تمیز نگه داشته ای .
5. پاداش و تشویق های شما برنامه ریزی شده نباشد. نباید بگویید : اگر رختخوابت را جمع کردی تو رو پارک می برم . بلکه بدون اعلام قبلی باشد و بعد از پاداش دادن بگویید به خاطر فلان کارت ما شما را به پارک بردیم .
6. تا زمانی که رفتار جدید نیازمند پشتیبانی است به تشویق ادامه دهید، اما آن ر ا کم کم که به تثبیت رفتار مورد نظر می رسید نسبت به آن رفتار کم کنید .
7. از جنگ قدرت با کودک خود بپرهیزید .
8. رفتار های نادرست او را یاد آوری نکنید.
9. از داد و فریاد استفاده نکنید .
پس به کودک خود احترام بگذارید و از امر و نهی صرف پرهیز کنید. به آنها حق سخن گفتن بدهید، دلیل مقررات را توضیح دهید و منظورتان را به روشنی بیان کنید . ضمناً برخی از اوقات فراغت کودکتان را با ارتباط و رفت و آمد با دیگران و همسایه ها باید پر کنید. با اطرافیانی که با شما هم سطح هستند و خانوادهای سالمی می باشند که تاثیرات منفی برای کودک شما ندارند رفت و آمد داشته باشید. با همکاران و دوستان خود در ارتباط باشید خصوصا آن دسته از خانوادهایی که کودک هم سن کودک شما دارند .
چگونگی نظم آموزی به کودکان دبستانی 6 تا 12 ساله
خواندن، نوشتن و محاسبه کردن بخشی از مهارتهایی است که بچه ها باید پس از ورود به مدرسه بیاموزند. مهارتهای جسمانی، مهارتهای آکادمیک مانند کار با کامپیوتر و مهارتهای میان فردی همچون همکاری و سازگاری با مردم از جمله کارهایی است که بچههای دبستانی باید با آنها آشنا شوند. ایجاد این باور که آنان اشخاص توانمندیاند، از نشانههای موفقیت در این دوران به شمار میآید. والدین باید بکوشند علایق فرزندان خود را یافته با هدایت ایشان در آن زمینه، طعم موفقیت را به کودکانشان بچشنانند تا به این ترتیب آنها به احساس صلاحیت و شایستگی برسند.
بچههای دبستانی به احساس موفقیت نیاز دارند، اما ممکن است راه موفق شدن را ندانند. به کمک فرزندتان و با همکاری آموزگار او در مدرسه میتوانید بفهمید کودک شما در چه زمینههایی امکان موفقیت بیشتری دارد آن گاه زمینههای زیر را فراهم کنید :
- انجام برخی کارهای را به آنها واگذار کنید
با این کار در آنها احساس مسئولیت ایجاد شده، توانایی هایشان در پذیرش و انجام دادن مسئولیتها افزایش مییابد. امام رضا (ع) میفرمایند : «از کودک بخواه با دست خودش صدقه بدهد، گرچه به اندازه تکهای نان یا یک مشت خوراکی باشد».
- جلسات خانوادگی تشکیل دهید
در زمانهایی معین برای مثال هفتهای یک بار همه افراد خانواده جلسه ای تشکیل دهند؛ در این جلسات به هر یک از افراد خانواده فرصت داده شود تا مسائل و مشکلات خود را مطرح کنند؛ سپس همه افراد خانواده بکوشند تا راه حلی برای آن مسئله پیدا کنند. در این جلسات بچهها میآموزند تا به مسائل دیگران حساس باشند و نیازهای آنان را نیز در نظر بگیرند. همچنین این گونه جلسات جسارت ابراز عقیده را در کودک ما به وجود آورده و مهارت اجتماعی او را افزایش میدهد.
- بازیهای دسته جمعی انجام دهید
بازی نیاز طبیعی کودک است که بدون آن رشد کاملی نخواهد داشت. بچهها میتوانند با همدیگر یا با بزرگترها بازی کنند. بی توجهی به این نیاز کودک میتواند آثار زیان باری برای وی در پی داشته باشد. در سیره رسول خدا و امامان معصوم نیز توجه ویژهای به بازی کودکان شده است. جابر میگوید: «بر پیامبر(ص) وارد شدم در حالی که حسن و حسین را بر پشت خود سوار کرده بود و چهار دست و پا راه میرفت و میفرمود: شتر شما چه شتر خوبی است و شما چه سواران خوبی هستید».
- میتوانیم دلیل بیاوریم
برخلاف کودکان کم سن و سالتر هنگام تربیت و نظم آموزی به کودکان دبستانی میتوانیم دلیل کارمان را برای آنها توضیح دهیم. کودک اگر بداند چرا باید آنچه را از او خواسـتهایم انجام دهد راحتتر خواسته ما را اجابت خواهد کرد و این کار باعث میشود که انگیزه درونی در او تقویت شده و آن کار را با میل و رغبت بیشتری انجام دهد.
- همه اشتباهات را حل و فصل نکنید
وقتی همه مسائل و اشتباههای فرزندانمان را حل و فصل نمیکنیم به آنان فرصتی میدهیم تا مسئولیت بیشتری در قبال کارهایشان عهده دار شوند و توانایی آنها در حل مسائل شان بالا رود. این مسئله تأثیر بسزایی در ارتقاء سطح اعتماد به نفس کودکمان دارد و افزایش اعتماد به نفس به معنای تضمین موفقیت کودکمان در آینده میباشد. کودکانی که همواره از ناحیه والدینشان حمایت شده و اشتباهاتشان برطرف میشود، افرادی وابسته و بدون اعتماد به نفس کافی بار میآیند، افراد ضعیفی که هیچگاه نمیتوانند مشکلاتشان را به تنهایی حل کنند. اگر فرزندتان میگوید: «مامان نمیتونم دکمه شلوارم را ببندم» به او بگویید: «سعی کن، میتونی، فقط باید کمی دقت کنی» و یا این که کمکش کنید تا این کار را انجام دهد.
- به آنان بیاموزید که چگونه مسائل خود را حل کنند
بچهها در این سن میتواند مراحل مختلف حل مسئله را به شکلی منظم بیاموزند. وقتی بچهها بیاموزند که مسئله خود را مشخص کنند، راهحلهای مختلف را ارائه دهند، یکی از راهحلهای را انتخاب کنند، آن را به کار گیرند و درباره موثرتر واقع شدن آن نظر دهند، درباره خود احساس بهتری خواهند داشت. نظم آموزی به بچهها در این مقطع به مفهوم آموزش کنترل خود است که آن را برای همکاری و کنار آمدن با دیگران نیاز دارند.
منابع : 1. مجله پیوند شماره 289ص22، محبوبه فولاد چنگ.
2. نظم آموزی به کودکان، مجید همتی، انتشارات موسسه امام خمینی(ره).
نویسنده : محمدصادق آقاجانی
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.