تفاوت روزی ها /

تخمین زمان مطالعه: 22 دقیقه

برای اینکه به این سوال شما پاسخ دقیق ارائه دهیم، لازم است که از جنبه های مختلف این مساله را بررسی کرده و روشن کنیم که اصلا رزق چیست ؟ آیا رزق همان چیزی است که در ظاهر دیده می شود یا خیر؟ چرا رزق‌ (مطلوب) افراد متفاوت است؟ کار و تلاش چه نقشی دارد؟ دعا چه نقشی دارد؟ و... ما در قالب چند نکته پاسخ را ارائه می کنیم. امیدواریم با مطالعه دقیق تمام نکات ذکر شده ، بتوانید به پاسخ دست یابید.۱- رزق چیست؟راغب در مفرات گفته است : رزق بخشش مدام و پیوسته است که گاهى دنیوى و زمانى اخروى است. گاهى نصیب و بهره را هم رزق گویند و همچنین به چیزى که به معده مى رسد و با آن تغذیه مى شود.


برای اینکه به این سوال شما پاسخ دقیق ارائه دهیم، لازم است که از جنبه های مختلف این مساله را بررسی کرده و روشن کنیم که اصلا رزق چیست ؟ آیا رزق همان چیزی است که در ظاهر دیده می شود یا خیر؟ چرا رزق‌ (مطلوب) افراد متفاوت است؟ کار و تلاش چه نقشی دارد؟ دعا چه نقشی دارد؟ و... ما در قالب چند نکته پاسخ را ارائه می کنیم. امیدواریم با مطالعه دقیق تمام نکات ذکر شده ، بتوانید به پاسخ دست یابید.1- رزق چیست؟راغب در مفرات گفته است : رزق بخشش مدام و پیوسته است که گاهى دنیوى و زمانى اخروى است. گاهى نصیب و بهره را هم رزق گویند و همچنین به چیزى که به معده مى رسد و با آن تغذیه مى شود. در صحاح ، رزق را عطا و آنچه از آن نفع برده می شود معنى کرده است. و در قاموس قرآن گفته شده است : رزق عطایى است که از آن منتفع می شوند ، خواه طعام باشد یا علم یا غیر آن. در قرآن مجید گذشته از معناى مشهور ، به نبوّت نیز رزق گفته شده «یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً ...» (هود:88). وهمچنین به امنیت رزق گفته شده « آنها گفتند: ما اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمینمان مى ربایند. آیا ما حرم امنى در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزى(از هر شهر و دیارى) بسوى آن آورده مى شود؟! رزقى است از جانب ما؛ ولى بیشتر آنان نمى دانند»(القصص:57). گاهى رزق ، فقط به خوراک اطلاق شده مثل « ... وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ ــ بر آن کس که فرزند براى او متولّد شده(پدر)، لازم است رزق (خوراک) و پوشاک مادر را به طور شایسته بپردازد.»(بقره: 233). در این آیه ی شریفه کسوت (پوشاک ) را از رزق جدا کرده است. در آیه ی 5 سوره نساء نیز رزق فقط به خوراک اطلاق شده است. در قرآن کریم به باران و چهارپایان اهلی نیز رزق اطلاق شده است. پس معنای رزق بسیار وسیع بوده و شامل رزق های معنوی و مادی می شود.2- مصادیق رزق کدامند؟رزق به معنی حقیقی کلمه ، همواره از سنخ نعمت است نه از سنخ نقمت. و نعمت از نِعمَ است به معنی « چه نیکو ». همچنین گفته اند نعمت آن چیزی است که از جانب خدا اعطاء می شود. بنا بر این ، رزق انسان آن چیزی است که از جانب خدا نازل شده ، متضمّن کمالی از کمالات انسان باشد.بر این اساس ، هر امری برای هر کسی نعمت و خیر نخواهد بود. برای مثال موادّ قندی برای افراد عادی نعمت شمرده می شوند ولی برای فرد مبتلا به دیابت نه تنها رزق و نعمت نیستند بلکه برعکس ، مانع از کسب برخی کمالات و بلکه زائل کننده ی بعض کمالات وجودی او هستند. به همین نحو ثروت و مقام و شهرت و ... نیز برای عدّه ای خیر محسوب می شوند ، که از راه آنها به کمالات جسمی و روحی می رسند ؛ امّا برای عدّه ای دیگر نه تنها خیر نیستند بلکه چه بسا نقمت بوده مایه ی دور افتادن آنها از کمالات انسانی است. « وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ. ــ هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى کنند؛ از این رو به مقدارى که مى خواهد(و مصلحت مى داند) نازل مى کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.» (الشورى:27) پس چنین نیست که ثروت و مقام و شهرت و امثال این امور همیشه خیر محسوب شوند ولی فقر و گمنامی و مصیبت و امثال این امور، سلب خیر باشند.توضیح این‌که، اگر ثروت و قدرت در دست کسی چون حضرت سلیمان و حضرت یوسف(ع) باشد به یقین نعمت و خیر است. امّا اگر همین ثروت و قدرت به دست فرعون و قارون و امثال آنها بیفتد نه تنها به نفع آنها نیست که باعث سلب روزی حقیقی آنها نیز می شود. خداوند متعال این گونه از امور را به عنوان نقمت بر عصیانگران نازل می کند. « وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین . ـ و کافران هرگز مپندارند این مهلت که به ایشان مى دهیم به سود آنهاست، فقط مهلتشان مى دهیم تا بار گناه خود را افزون کنند و براى ایشان عذاب خفت بارى است.» (آل عمران:178) « وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ . وَ أُمْلی لَهُمْ إِنَّ کَیْدی مَتینٌ . ـــــــــ و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، اندک اندک، از جایى که خود نفهمند به دامشان مى کشیم. و به آنها فرصت مى دهم، که مکر و تدبیر من بسى محکم است.»(اعراف: 182 ، 183)این که خدا به بندگان گناهکارش مهلت می دهد و بلافاصله آنها را عذاب نمی کند ظاهراً نعمت است امّا طبق آیات یاد شده همواره چنین نیست. چنین مهلتی برای اهل ایمان توفیقی الهی است که روزی آنان می شود امّا برای اهل انکار مکری الهی است که گریبان گیرشان می شود. 3- برای اینکه رزق و نعمت بودن امری را بتوان به درستی دریافت و خدای نکرده نقمت خدا را نعمت او محسوب نکرد، لازم است انسان خود را به نگاه عمقی عادت داده دنیا را در کنار برزخ و آخرت ملاحظه نماید تا معلوم شود که حقیقتاً چه چیزی رزق بوده کمالی حقیقی را در پی دارد ؛ و چه چیزی به ظاهر نعمت بوده و در باطن سلب رزق است. لذا خداوند متعال فرمود: « اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ . ـــــــ خدا روزى را براى هر کس بخواهد(و شایسته بداند) وسیع ، و براى هر کس بخواهد(و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى دهد؛ ولى آنها ( کافران ) به زندگى دنیا ، شاد(و خوشحال) شدند ؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت ، متاعی ناچیز بىش نیست.» (الرعد:26) نیز فرمود: « وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ . ـــــــ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانید. » (البقرة:216) همچنین فرمود: « فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً . ــــــــــ چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، در حالی که خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد»(النساء:19) با توجّه به مطالب پیشین ، معلوم می شود که خداوند متعال به هر که هر چه می دهد ، ابتداً برای این است که آن چیز مایه ی تکامل وجودی اوست. امّا اگر کسی راه عصیان در پیش گرفت و گرفتار سنّت استدراج یا املاء گردید ؛ از آن پس هر چه به او داده شود نعمت نبوده باعث سلب کمال از او خواهد شد. لذا این پندار که رفاه برخی عصیانگران و عدم رفاه بعضی مومنان با عدل الهی در تضادّ است ، ناشی از دید سطحی به رزق ، نعمت ، نقمت ، انسان و عالم است. 4- در مورد جایگاه دعا و توکّل و امثال این امور نیز باید یادآور شد که اوّلاً خود از سنخ رزق و نعمت بوده باعث ترقّی وجودی انسان می شوند. ثانیاً در جلب نعمات دیگر نیز نقش زمینه سازی دارند. دعا و توکّل نوعی قابلیت و ظرفیت در وجود انسان فراهم می کنند. و این قابلیت و ظرفیت باعث می شود که شخص بتواند کمالات و نعمات و ارزاق خاصّی را به واسطه حقیقت ملکوتی خود از خداوند متعال دریافت نماید. ( توجه داشته باشیم که رزق منحصر در رزق دنیوی نیست) 5- چرا روزی مردم یکسان نیست؟شکی در این نیست که تلاش افراد در مقدرا روزی آنها دخیل است. یعنی اگر افراد دنبال روزی خود نروند در موارد بسیاری از آن محروم می شوند. درست است که خداوند متعال روزی رسان است ؛ ولی چنین نیست که خدا روزی هر کسی را در دهانش بگذارد. بلی ، افرادی هستند که خداوند متعال بی واسطه یا باواسطه روزی آنها را بدون اینکه تلاشی برای کسب آن بکنند می رساند. مثل کودکان شیر خوار و غیر شیر خوار و از کارافتادگان . ولی به هر حال خداوند متعال روزی همه را چنین قرار نداده و روزی تعدادی از انسانها و افراد تحت تکفّل آنها را در گرو تلاش خود آنها قرار داده است. چرا که اگر چنین نمی کرد کمتر کسی حاضر می شد مسئولیتهای اجتماعی خود را انجام دهد. و هر کسی مؤظّف است برای بقاء اجتماع بشری تلاش کند. لکن اگر خدا روزی مردم را به کار آنها گره نمی زد کمتر کسی حاضر می شد به این وظیفه ی شرعی خود عمل نماید. بنا بر این ، تلاش برخی افراد برای رسیدن به روزی لازم است ؛ ولی چنین هم نیست که هر کس بیشتر تلاش نمود حتماً روزی بیشتری نیز به چنگ آورد. این امری است که نیاز به اثبات ندارد چرا که با اندک توجّهی به جامعه ی انسانی می توان این حقیقت را دریافت که گاه برخی افراد که هم اهل تدبیر و حساب و کتابند ، هم اهل تلاش و کوشش ، در کسب روزی بیشتر شکست می خورند ؛ و در مقابل افرادی بدون کمترین تلاش و یا حتّی بدون هیچ تلاشی به ثروتهای هنگفت می رسند. این حقیقت عینی نشان می دهد که دست دیگری نیز در کار است ؛ و اساساً یکی از حکمتهای تفاوت ارزاق نیز همین است که انسانها از این راه متوجّه وجود خدا شوند و بدانند که همه ی امور به دست اوست.لذا امیرالمومنین(ع) فرمود:« عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ ــــ خدا را از راه به هم خوردن تصمیمها ، گشوده شدن گرهها و نقض شدن اراده ها شناختم.»(نهج البلاغه:حکمت 250)به تصریح قرآن کریم توسعه و تنگى روزى در دست خداست «إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ـــــ همانا پروردگار تو روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى سازد؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است.» (اسراء:30). از تعبیر نهایی آیه به دست می آید که قبض و بسط روزی ، روى عللى بوده و بی حکمت نیست ، که خدا به بندگان دانا و به صلاح آنها عالم است. مشابه این آیه در رعد: 26 ، قصص:82 ، عنکبوت: 62، سباء: 36، زمر: 52 ، نحل: 71 نیز آمده است. البته بازهم تاکید می شود تلاش انسان و وارد شدن از راههاى صحیح در کثرت روزى بى تأثیر نیست ؛ ولى به عنوان جزئی از علّت و به عنوان علّت معدّ (علّت زمینه ساز) که قابلیت قابل را تتمیم می کند، تاثیر دارد. برای خوردن یک لیوان آب از شیر لوله کشى شهر ، حرکت شخص لازم است ؛ ولی این حرکت در مقابل هزاران و بلکه میلیاردها عاملی که به اذن خدا باعث شده اند تا این آب به لوله های خانه ی انسان برسد چه قدری دارد. یا انسان برای رسیدن به نان باید گندم بکارد. ولی نقش انسان در روییدن گندم همین است که گندم را بر زمین بپاشد و در وقت درو آن را برداشت کند. آنکه یک گندم را صد گندم می کند خداست. لذا فرمود:« آیا هیچ درباره ی آنچه کشت مى کنید اندیشیده اید؟! آیا شما آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم؟! »(واقعه:64 و 63) . بنا بر این در هر کاری میلیاردها شرائط و مقدمات لازم است که جور کردن همه ی آنها در اختیار بشر نیست. لذا قبض و بسط روزی در دست خدا است و کار و تلاش بشر تنها یکی از آن عوامل است. بنا بر این ، طبق مفادّ آیات ، هیچ موجودی محروم از روزی مکفی نیست. لکن در مواردی ، یکی از شروط رسیدن به روزی ، تلاش خود افراد است. و این نکته را نیز توجه داشته باشیم که مراد از تلاش نیز صرفاً کار کردن نیست ؛ بلکه (علاوه بر کار ) گاهی تلاش به این است که شخص یا جامعه حقّ خود را از دیگران بگیرد. مقدار غذا و پوشاک و وسائل راحتی که بر روی زمین وجود دارد چندین برابر نیاز بشر موجود است. لکن تنبلی ، بی تدبیری ، و کج فهمی عدّه ای از مردم باعث شده که حدود هشتاد درصد ثروت روی زمین در دست بیست درصد مردم قرار گیرد. آیا اگر این هشتاد درصد محروم برای احقاق حقّ خود قیام کنند نمی توانند حقّ خود را از آن بیست درصد مردم بگیرند؟! روشن است که اگر بخواهند می توانند ولی نمی خواهند. آیا اگر مردم فلسطین ، مردم عراق ، مردم افغانستان و مردم دیگر ممالک گرفتار فقر ، یکپارچه برخیزند نمی توانند از عهده ی اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای جهانخوار بر آیند؟! اگر بخواهند می توانند ؛ ولی اختلافات فکری ، مذهبی ، تنبلی ها ، ترسها و اندیشه های نادرست اجازه ی چنین کاری را نمی دهد. انبیاء(ع) آمده اند تا بشر را با هم یکرنگ کنند تا در سایه یکرنگی ، همه از مواهب خدادادی عادلانه استفاده نمایند. لکن مردم تن به این تعالیم نمی دهند ؛ و تا مردم تن به تعالیم الهی ندهند ، این بی عدالتی در تقسیم رزق ، همواره خواهد بود. این سنّت خداست که هر کس آخرت را رها کرده و فقط دنیا را بخواهد به آن می رسد ؛ و هر کس برای آخرتش تلاش کند و مجری احکام خدا باشد او هم به اندازه ی کفاف به دنیا می رسد هم به آخرت. « آن کس که(تنها) زندگى زودگذر(دنیا) را مى طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم مى دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالى که نکوهیده و رانده شده است. و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند ، در حالى که ایمان داشته باشد ،سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. »(الإسراء :18و 19). و فرمود: « کسى که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش مى دهیم و بر محصولش مى افزاییم؛ و کسى که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمى از آن به او مى دهیم امّا در آخرت هیچ بهره اى ندارد»(الشورى:20)این دو آیه ی شریفه مربوط به فرد است ؛ یعنی اگر فردی فقط به دنبال دنیا باشد ، و آخرت و ایمان را رها کند، دچار سنّت استدراج می شود و خدا او را غرق در خواسته هایش می کند و در نهایت او را وارد جهنّم می کند ؛ و اگر کسی طالب آخرت باشد و در راه آن تلاش کند او نیز به آخرتش می رسد و از دنیا نیز بی بهره نمی ماند. امّا اگر یک جامعه در مسیر خدا و آخرت قرار گیرند ، نه تنها آخرت مردم آن جامعه تأمین می شود ، در دنیا نیز غرق در نعمت می شوند ؛ و از آفات آسمان و زمین ایمن می شوند. خداوند متعال می فرماید:« و اگر اهل شهرها و آبادیها ، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم؛ ولى(آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم »(الأعراف:96)بنا بر این ، یکی دیگر از عوامل ازدیاد رزق ، دینداری یا عدم دینداری است. اگر اجتماع متدینین حقیقتاً از دین تبعیت کنند نعمات الهی به آن جامعه سرازیر می شود و همه به اندازه ی کفاف از نعمات دنیایی بهره می برند. امّا اگر جامعه ای ادّعای دینداری کند ولی دیندار واقعی نباشد ، برکت از آن جامعه برداشته می شود ؛ و در چنین فضایی فقط کسانی به ثروت می رسند که فقط طالب دنیا هستند ؛ و اگر از دین هم حرفی می زنند فقط برای این است که به دنیا برسند. این از یک طرف مجازات خود آن شخص است که گرفتار سنّت استدارج شده است ؛ و از طرف دیگر مجازات جامعه ی مدّعی دینداری است. چون در ادّعای خود صدق تامّ ندارند. (پس در اینجا لازم است دقت کنیم که ایا واقعا افرادی دیندار بوده و آموزه های دین را اجرا می‌کنیم؟ یا اینکه فقط ادعا می‌کنیم؟) 6- حکمت تفاوت در میزان ارزاق.6-1- تفاوت در رزق باعث می شود که عدّه ای کارفرما و عدّه ای کارگزار و کارگر شوند ؛ و به این وسیله چرخ زندگی اجتماعی می چرخد. در واقع خداوند به هر کسی استعدادهای خاصّی را روزی کرده است. یکی از روزی سلامتی و قدرت بدنی برخوردار است و دیگری از روزی هوش و ابتکار و سومی از مال و منال دنیوی بهره ی بیشتر برده است ، و چهارمی حس هنری خوبی دارد و... . و همه اینها از سنخ روزی است. لذا همه از روزی برخوردارند لکن سنخ روزیها متفاوت است ؛ و همین امر باعث می شود که همه ی مردم به همدیگر محتاج باشند. و این احتیاجهای متقابل ، باعث پدید آمدن اجتماع و بقاء آن می شود. خداوند متعال می فرماید:«أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ. ــــــ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا برخی ، بعضی دیگر را به خدمت گیرند ؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى کنند بهتر است.»(الزخرف:32( 6-2- گاه تفاوت در رزق برای امتحان برخی بندگان است ؛ تا از این راه استعدادهای فطری افراد شکوفا شود. خداوند متعال می فرماید:« امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى کند و نعمت مى بخشد(مغرور مى شود و) مى گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است.» و امّا هنگامى که براى امتحان ، روزیش را بر او تنگ مى گیرد ، مى گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است.» »(الفجر:15و 16(6-3- گاه تفاوت رزق برای این است که خداوند متعال حضور خویش را در تدبیر عالم به بندگانش نشان دهد ؛ و بفهماند که کثرت مال دنیا ، ارزش نبوده و علامت عنایت خاصّ خدا به کسی نیست. خداوند متعال می فرماید:« [روزى قارون] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم . به راستى که او بهره عظیمى دارد. ـــ اما کسانى که علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: واى بر شما ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمى کنند. ـــ سپس ما، او (قارون ) و خانه اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خود نیز نمى توانست خویشتن را یارى دهد. ــــ و آنها که دیروز آرزو مى کردند بجاى او باشند(هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش مى دهد یا تنگ مى گیرد! اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو مى برد. اى واى گویى کافران هرگز رستگار نمى شوند. »(قصص:79ــ82(و می فرماید: « و هنگامى که رحمتى به مردم بچشانیم، از آن خوشحال مى شوند؛ و هر گاه رنج و مصیبتى به خاطر اعمالى که انجام داده اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس مى شوند. آیا ندیدند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى سازد؟!در این نشانه هایى است براى گروهى که ایمان مى آورند. پس حقّ نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن! این براى آنها که رضاى خدا را مى طلبند بهتر است، و چنین کسانى رستگارانند. »(روم:36ــ 38(6-4- روزی افزون ، گاه از باب مجازات الهی است. یعنی خداوند متعال کسانی را که خدا را فراموش کرده و به دنیا چسبیده اند ، با امور دنیایی مشغول می کند تا بدون اینکه خود بدانند ناگهان خود را در آتش جهنّم ببینند. خداوند متعال می فرماید:« خدا روزى را براى هر کس بخواهد وسیع ، و براى هر کس بخواهد تنگ قرار مى دهد؛ ولى آنها ( کافران) به زندگى دنیا، شاد و خوشحال شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است.»(الرعد:26). و فرمود: « آن کس که(تنها) زندگى زودگذر(دنیا) را مى طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم ، و به هر کس اراده کنیم ، مى دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالى که نکوهیده و رانده شده است. و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند-در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد.»(الإسراء:18و 19(6-5- گاه تنگ نمودن روزی برای این است که بنده ی خدا طغیان نکند.یعنی همانطور که خدا روزی برخی افراد فاسق را از باب مجازات افزایش می دهد ، روزی برخی افراد مومن را هم کاهش می دهد تا همواره خود را محتاج خدا ببیند و راه طغیان پیش نگیرد. همچنین اگر همه در یک سطح بودند به استخدام همدیگر در نمی آمد ، لذا افراد برای این که از داشته های دیگران استفاده نمایند متوسل به زور می شدند ، همان گونه که کشورهای ثروتمند سعی می کنند با افزایش قدرت نظامی خود دیگر کشورهای ثروتمند را مطیع خود کنند یا خود را از تجاوز آنها در امان نگه دارند. بین کمپانیهای ثروت و سرمایه داران نیز چنین رقابتهای سخت و بعضاً خونبار وجود دارد. خداوند متعال می فرماید:« چنین نیست(که شما مى پندارید) به یقین انسان طغیان مى کند ؛ از اینکه خود را بى نیاز ببیند. »(علق:6و7 ) و می فرماید:« بخورید از روزیهاى پاکیزه اى که به شما داده ایم؛ و در آن طغیان نکنید، که غضب من بر شما وارد شود و هر کس غضبم بر او وارد شود، سقوط مى کند. »( طه:81) و ایضاً فرمود: ««وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ــــ اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى کنند؛ از این رو به مقدارى که مى خواهد(و مصلحت مى داند) نازل مى کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست»(شورى: 27) . همچنین فرمود:« اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که در راه خدا گام مى زنید(و به سفرى براى جهاد مى روید)، تحقیق کنید! و به خاطر اینکه سرمایه ی ناپایدار دنیا(و غنایمى) به دست آورید، به کسى که اظهار صلح و اسلام مى کند نگویید: «مسلمان نیستى» ؛ زیرا غنیمتهاى فراوانى(براى شما) نزد خداست. شما قبلاً چنین بودید؛ و خداوند بر شما منّت نهاد(و هدایت شدید). پس، (به شکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است»(النساء:94( حاصل کلام:1ـ رزق فقط شامل خوراک و پوشاک و مسکن و امثال آن نیست ؛ بلکه هر چیزی که بشر از آن سود می برد جزء رزق است. لذا وجود ، انسان بودن ، سلامتی ، دین ، علم ، امنیت ، انبیاء و ائمه(ع) ، استعدادها و ... همه جزء رزق محسوب می شوند.در اینجا از شما سوال ‌میکنیم از کجا معلوم رزق های دیگر شما (مانند رزق های معنوی) از کافر پولدار زیادتر نباشد؟ از طرف دیگر از کجا معلوم آن اموالی که کافر دارد واقعا به نفعش باشد ؟ شاید آنها نوعی بلا ونقمت برای اوست ؟ حتی اگر هم فرض کنیم اموالش کاملا به نفع او بوده و در دنیا بیشترین استفاده را از آن می برد؛ باز هم در مقابل رزق‌های اخروی که برای افراد با ایمان هست قلیل بوده و قابل مقایسه نیست. پس بهتر است به انواع دیگر رزق هم توجه داشته باشیم. 2 ـ همه ی موجودات از رزق الهی بهره دارند ؛ و موجودی نیست که از خدا دم به دم روزی نگیرد. در بین انسانها نیز همه از روزی الهی بهره دارند. ولی روزیهای گوناگون به صورت متفاوت بین مردم تقسیم شده تا انسانها محتاج یکدیگر باشند و در نتیجه اجتماع انسانی شکل گیرد ؛ و در متن اجتماع استعدادهای فطری انسانها شکوفا شود. حتّی دیگر موجودات عالم نیز محتاج یکدیگرند تا به این وسیله با هم پیوند یافته جهان را بسازند. امّا این مطلب را که چه چیزی به نفع شخص خاصّی است فقط خدا می داند چرا که او خبیر و علیم است. چه بسا انسان با علم ناقص خود چیزی را به ضرر خود بداند و حال آنکه نفع او در همان است. خداوند متعال می فرماید: «... وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ . ــــ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است ؛ یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است ؛ و خدا مى داند، و شما نمى دانید.»(البقرة:216) و ایضاً فرمود: « فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیرا .ـــ چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، در حالی که خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد »(النساء:19(4- تفاوت رزق افراد دارای حکمتهای فراوانی است که انسانهای اهل ایمان و فکر به آنها پی می برند ؛ در نتیجه بر قوّت ایمانشان افزوده می شود.5- اما در مورد کار و تلاشتوجه داشته باشیم که روزی فقط و فقط به دست خداست ؛ و تلاش انسان فقط معدّ است. رزق از سنخ مخلوق است و هیچ انسانی قادر به خلق روزی نیست. کار و تلاش فقط راهی است برای رسیدن به رزقی که خدا خلق نموده است. و خدا به خاطر مصالحی ، این دو را در موارد زیادی به هم گره زده است.به بیان دقیق تر و کاملتر : دو نوع روزی داریم الف- روزی طالب (یا محتوم) و ب- روزی مطلوب .رزق طالب همان روزی تضمین شده است و به هرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم خدا به ما می دهد. ولی رزق مطلوب برای کسی است که آن را طلب کند و سعی کند با کارهای مختلف آن را بدست آورد. عوامل مختلفی می تواند باعث وسعت «رزق مطلوب » می شود از قبیل کار وتلاش، دعا، صله رحم و ... . به بیان دیگرمقدار« رزق طالب» تضمین شده است؛ ولی مقدار «رزق مطلوب » بستگی به عوامل مختلفی از قبیل کار, دعا, و... غیره دارد.پس کار و تلاش هم یکی از راههای جلب روزی است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image