تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
صفات مشترک، اوصافی هستند که هم وصف ذات خداوند و هم وصف فعل قرار میگیرد؛ مانند وصف حق و علم. ازاینرو، میتوان گفت که اسمای حسنای خداوند نیز سه قسم است:1- اسمهای مختص صفات ذاتی؛ مانند حیّ و قادر.2- اسمهای مختص صفات فعلی؛ مانند خالق، رازق و ربّ.3- اسمهای مشترک که هم در صفت ذات و هم درصفت فعل به کار میرود؛ مانند حقّ و علیم.4- تشخیص ذاتی یا فعلی بودن اسمای مشترک که درباره خدای سبحان به کار رفته است، با توجه به قراین و شواهد، امکانپذیر خواهد بود؛ برای نمونه، به استعمال دو اسم در قرآن کریم اشاره میکنیم.یکم اسم «حق»؛ قرآن کریم اسم حق را درموارد متعددی به کار برده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم.1 ـ اطلاق «حق» بر ذات خداوند؛ مانند «فتعالی الله الملک الحقّ...» مؤمنون/116 ؛ «...ویعلمون أنّ الله هو الحقّ المبین». نور/25 . در این آیات، همراه اسم «الله» ـ که برای ذات مستجمع جمیع کمالات است ـ اسم حق نیز بر ذات خداوند، اطلاق شده است.2 ـ استعمال «حق» به عنوان وصف ذات خدای سبحان؛ مانند «فذلکم الله ربّکم الحقّ...» یونس/32 که در آن، «الله» به وصف«حق» متّصف شده است. نیز مانند «الحقّ من ربّک فلا تکوننّ من الممترین» بقره/147 ؛ یعنی حق از ذات اقدس خدا نشأت میگیرد.3 ـ به کاربردن «حق» برای وصف فعل خدای سبحان؛ مانند «و هو الذی خلق السّموات و الارض بالحقّ...» انعام/73 ؛ یعنی آفرینش زمین و آسمان، در کسوت «حق» است.نیز مانند «و یوم یقول کن فیکون قوله الحقّ...» انعام/73 ؛ که در آن، گفتار خدای سبحان به حق وصف شده است. همچنین مانند «یا أیّها النّاس قد جاءکم الرّسول بالحقّ من ربّکم...» نساء/107 که در آن، «رسالت» به وصف حق متّصف شده است ونیز مانند سایر مواردی که درآنها، قرآن کریم، دین، قیامت و... به حق وصف شدهاند.بنابراین آیات یاد شده، اوّلاُ نشان میدهند که مراتب استعمال لفظ حق،بسیار متفاوت است و این خود، دلیل مشترک بودن «اسم حق» است. ثانیاُ در مواردی که اسم «حق» در غیر ذات و وصف ذات به کار رفته است، وصف فعلی خداوند مراد است.دوم اسم «علیم»؛ این اسم در آیه «... إنّ الله بکلّ شیء علیم» انفال/75 حاکی از صفت ذات خداست؛ ولی در آیات «... لیعلم الله الّذین امنوا...» آل عمران/140 و «و لیعلم المؤمنین * و لیعلم الّذین نافقوا...» آل عمران/167 و 166 از صفت فعل او حکایت میکند. این اشتراک لفظی یا تشکیک مصداق، گاهی منشأ مغالطاتی نیز میشود.علم ذاتی خداوند، قبل از تحقق موجودات وجود دارد و وابسته به امری خارج از ذات او نیست؛ یعنی خدای سبحانف پیش از خلق اشیا، به تمام جزئیات علم داشت؛ چنان که بعد از خلق آنها و نیز پس از معدوم شدن عالم نیز علم خواهد داشت و در این جهت، برای او تفارتی نیست.امّا علم فعلی خداوند از متن فعل او انتزاع میشود؛ مثلاُ در علم ازلی خدا چنین بود که فلان شاخه گل، در زمان معلوم، مکان معین و با خصوصیات معیّنی خواهد رویید. این علم خدا از ازل بوده است، چنان که قدرت او نیز از ازل وجود داشته است.لذا، فیض او ـ که «دایم الفیض» است ـ ـ از ازل بود و هیچ گونه نقصی از جهت او وجود نداشت (البته تمام فیوضات الاهی چنین است)؛ لیکن عالم طبیعت ـ که محل دریافت فیوضات الاهی است ـ استعداد و توان دریافت جمیع فیوضات را یکجا و یک دفعه ندارد و تابع شرایط زمانی، مکانی و ... است.از اینرو، سالها از پی هم میگذرد تا آن زمان معلوم فرا میرسد و آن شاخه گل، در همان نقطه معین میروید. بدین ترتیب، علم ذاتی خدا به انضمام قدرت او منشأ پیدایش این شاخه گل میشود؛ به سخن دیگر، این شاخه گل، همان بروز و ظهور علم و قدرت ذاتی خداوند است. آیة الله جوادی آملی، علی(ع) مظهر اسمای حُسنای الاهی
به نقل از سایت تبیان .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.