تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
امّا در مورد سؤال شما بايد گفت كه اسلام ديني كامل است و انسانها را به سوي كمال دعوت ميكند و آنچه كه لازمه رسيدن به كمال است به آنها سفارش نموده است.از جمله لوازم كمال، رشد جسماني و سلامتي بدن است تا روح سالم را بتواند در بر گيرد و با علم و معرفت و آگاهي بتواند روح خود را تعالي بخشد.اسلام همان طور كه انسانها را دعوت به علم و تقوا ميكند، سفارش به تندرستي و سلامتي و قوت جسم ميفرمايد، و حتي قرآن زمينه و بستر حكمت و دانش را نيروي جسماني معرفي مينمايد. آنجا كه دربارة حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «و لمّا بلغ اشده و استوي آتيناه حكماً و علماً؛ هنگامي كه موسي نيرومند و كامل شد حكمت و دانش به او داديم.»[1]و البته بايد توجه داشت كه فقط نيروي جسماني براي كمال كفايت نميكند، چنان كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: عظم الجسد و طوله لاينفع اذا كان القلب خاوياً.[2] بزرگي اندام و طول قامت براي كسي كه روانش از دانش و فكر تهي باشد فايدهاي نخواهد داشت. با توجه به اين كه نيروي جسماني لازمه كمال انسان است، ولي هدف اصلي انسان كامل نيست، بلكه مركبي است كه بار علم و تقوا را بايد به سرمنزل مقصود برساند، لذا اسلام دربارة فراگيري علم و دانش بسيار تأكيد فرموده و آن را از واجبات شمرده است و از طرفي علم را مايه حيات و شفا معرفي مينمايد. چنان كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: العلم حياةٌ و شفاءٌ؛[3] علم، حيات و زندگي و داروي دردهاي انسان است.ولي اسلام باز هم در علم توقف نكرده و هدف بالاتري را براي انسان كامل دنبال ميكند و آن تقوا و پرهيزكاري است. چرا كه طبق فرموده امام خميني (ره): اگر تقوا نباشد و آدمي خود را تزكيه نكند، حتي علم توحيد هم كه شريفترين علم است آدم را از خدا دور ميكند، لذا حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد عالم حقيقي كسي است كه علمش او را به پارسائي و پرهيزكاري و زهد در دنيا بكشاند و او را شيفته بهشت گرداند.[4] به هر حال تمام اين مسائل براي رسيدن به سعادت و فلاح و رستگاري است كه قرآن كريم در آيات اوليه سوره بقره به آن اشاره فرموده است.[5]بنابراين آنچه اسلام سفارش فرموده اين است كه انسان بايد در همه جوانب به رشد و كمال مطلوب برسد ولي هدف و مقصود را گم نكند و با تمام قوا به سوي هدف متعالي حركت نمايد.امّا اين كه چرا حضرت علي ـ عليه السلام ـ در خطبه متقين يكي از اوصاف انسانهاي باتقوا را جسماني نحيف و لاغر ياد مينمايد؟ بايد گفت كه در نگاه اول به اين جملات شايد انسانهاي منزوي و ضعيف و ناتوان كه بدرد هيچ كاري نميخورند به ذهن انسان خطور كند، امّا با كمي دقت متوجه خواهيم شد كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ فرموده بدنهاي آنها لاغر است نه ضعيف و ناتوان چرا كه لاغري هميشه نشانه ضعف و ناتواني نيست . بلكه لاغري اگر ناشي از مريضي و بيماري خاصي باشد و يا به واسطه فكر و خيالات و غصهها براي پست و مقام و از دست دادن مال و ثروت دنيا باشد، آن وقت است كه حتي روي روح انسان هم اثر منفي ميگذارد و در برابر ناملايمات زندگي از خود ضعف نشان ميدهد. امّا اگر لاغري او به خاطر رياضتهاي نفساني و شرعي باشد و در راستاي خودسازي قدم بردارد بسيار مفيد بوده و حتي استقامت و نيروي ارادهشان را محكمتر ميكند.[6]و اين كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ چنين صفتي را براي متقين شمرده است نه اين كه ذاتاً بدن لاغر داشتن ارزش است و مورد نظر ميباشد، بلكه منظور اين است كه انسانهاي باتقوا هدف و هم و غمشان جسم و تنپروري و بدن سازي نيست، همان طور كه اگر در روايات از گرسنگي ستايش ميشود منظور، توجه دادن انسانها به موانع پرواز روح آدمي و آنچه مزاحم فعاليتهاي روحي است.در همين خطبه متقين حضرت علي ـ عليه السلام ـ يكي ديگر از نشانههاي پرهيزكاران را قدرت ديني داشتن معرفي مينمايد ـ له قوة في دين ـ[7] براي انسان باتقوا نيرومندي در دين ملاك است.بله اين قدرت ايمان است كه توان و نيروي مقاومت انسان را ده چندان ميكند. چنان كه قرآن هم رمز پيروزي مسلمانان را صبر و استقامت كه ناشي از ايمان قوي است معرفي ميفرمايد: ان يكن منهم عشرون صابرون يغلبوا مأتين؛[8] اگر از شما بيست تن صابر و شكيبا باشند، در جنگ در برابر دويست دشمن پيروز ميشويد.بنابراين قوت جسماني درست است كه در پيشبرد اهداف و مقاصد مؤثر است، امّا آنچه مهم است قدرت ايمان است.موارد زيادي در تاريخ اسلام داريم كه مؤيد اين مطلب است حتي در جنگ و دفاع مقدس هشت ساله ايران هم مسائل به وضوح ثابت شد.حضرت علي ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه كلام زيبا و حكيمانهاي در اين رابطه ذكر فرمودهاند: پسر ابيطالب با اين كه غذايش بيش از نان جوين نيست، پس چگونه قدرت دارد كه در كارزار و جنگ بتازد. اينها نميدانند مثل من مثل درخت بياباني است با اين كه آب به او كم ميرسد ولي قويتر و محكمتر است برخلاف آن درختي كه در كنار آب است ولي توانايي كافي ندارد؟[9]پس مقاومت در برابر سختي ها و گرسنگيها و تشنگيها اگر چه باعث لاغري و ضعف موقت هم بشود ولي اثر مثبت و معجزهآسايي دارد.اين مطلب هم ثابت شده است كه روح و بدن هر دو در هم تأثير متقابل دارند چه در جهت مثبت و چه در جهت منفي، لذا حكما گفتهاند النفس و البدن يتعاملان و يتعاكسان يعني روح و بدن با هم ارتباط دارند و رابطه آنها عكس است يعني اگر توجه زياد به بدن كردي روح اسير بدن خواهد شد و اگر توجه به روح كردي جسم را هم نيز همراه خود ميكشاند.[10]و البته ناگفته نماند كه رياضت هاي نفساني كه دين مبين اسلام دستور فرموده، بر اساس يكسري برنامه صحيح و منظم و متناسب با نوع انسان ها تنظيم شده است كه هيچ گونه ضرر جسماني هم به دنبال ندارد، حتي آنجايي كه براي بدن انسان ضرر داشته باشد و موجب بيماري او ميشود، اسلام نهي فرموده است. به هر حال از آنچه گفتيم نتيجه ميگيريم:اسلام به همه زمينههاي رشد و كمال انسان توجه داشته و به آنها هم سفارش كرده و اگر متقين را با صفت لاغري توصيف ميكند اولا لاغري هميشه نشانه ضعف و ناتواني نيست ثانياً منظور اين است كه انسانها تنپرور نباشند و ثالثاً قدرت ايمان است كه انسانها را در ميادين مختلف زندگي پيروز و سربلند ميگرداند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. راهيان كوي دوست، محمد تقي مصباح، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 71 ـ 74.2. ره توشه راهيان نور، ويژه ماه مبارك رمضان 1382، انتشارات دفتر تبليغات، ص 171 ـ 189.3. معراج السعاده، ملا احمد نراقي، انتشارات هجرت تابستان 75، ص 310 ـ 315.پی نوشتها:[1] . قصص، 14.[2] . غرر الحكم، ص 499.[3] . غرر و درآمدي، ج 2، ص 125.[4] . غرر و در آمدي، ج 1، ص 182.[5] . بقره، آية 5.[6] . مراجعه شود به كتاب اوصاف متقين، قادر فاضلي، انتشارات فضيلت علم زمستان 1377، ص 62.[7] . نهج البلاغه، خطبه 193، خطبه همام، خطبه متقين.[8] . انفال، 65.[9] . نهج البلاغه، نامه 45.[10] . مراجعه شود به كتاب اوصاف متقين، قادر فاضلي، انتشارات فضيلت علم، ص 63.منبع: اندیشه قم .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.