تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
دانشجوی گرامی؛ از اینکه تا این حد به مجموعه پرسمان اطمینان کرده و یکی از خصوصیترین مسائلتان را با ما در میان گذاردید، سپاسگذاریم. متن ارسالی شما را به صورت کامل خوانده و با احساستان به صورت کامل آشنا شدیم، مطمئن باشید که شرایط شما را کاملاً درک میکنیم. امیدورایم به فضل پروردگار و در سایه عنایات معصومین علیهمالسلام به زودی از این وضعیّت به در آمده و به زندگی خود نشاط و شادابی ارزانی نمایید. پیشاپیش از بابت طولانی شدن پاسخ ارسالی عذرخواهیم؛ زیرا ماهیّت مسألهای که شما با آن مواجهید به همراه نوع نگاه خاص شما بدان چارهای از روی وظیفه جز این برایمان باقی نمیگذارد که از هر بابی برایتان سخن بگوییم. شما تنها فردى نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکرارى رنج مى برید. افراد زیادى هستند که دچار این گونه افکار یا مشابه آن بوده و هستند. شاید خوتان نیز شنیده باشید که مبتلایان به این اختلال، قادرند پریشانى, مشکل و ناراحتى خود را، به عنوان یک مسأله خصوصى، پنهان نگه دارند و گاهى چندین ساعت دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهاى مخفیانه خود کنند. یادتان باشد شما نیز سالها چنین وضعیّتی را تجربه نمودهاید. به راستی چه چیزی نصیبتان شده؟! آیا وقت آن نرسیده که آستین همّت بالا زده و برای خود کاری کنید؟! به نظر شما گام برداشتن در مسیری که نوید بهبودی شما را فراخوان میکند، ارزش ریسک کمکخواهی از دیگران را ندارد؟! خوشبختانه شما با طرح مشکل, نیمى از راه درمان را پیموده اید و براى ادامه و حل کامل آن، باید ضمن توجه به ضررها، عوارض و پیامدهاى سوء تحمّل چنین وضعیّتی به کسانی همچون مجموعه ما که خواهان کمک به شما هستند، اطمینان نموده و راه کارهاى ارسالی را تا بهبودى کامل مد نظر خود قرار دهید. به نظر میرسد با درمان خود، توانایی آن را پیدا خواهید نمود که زمینه بسیاری از ناسازگاریهای بین خود و همسرتان را نیز از بین بردارید. آن طور که در متن ارسالی شما به طور مشهود جلب نظر مینماید، به نظر میرسد یکی از مواردی که ظاهراً باعث گردیده تا به امروز برای دریافت کمک تخصّصی از همکاران ما در مجموعههای مشاوره اقدام ننمایید، آن است که میزان آگاهی شما از چنین درمانهایی کامل نیست. حضرت علی( علیه السلام) میفرمایند:« هر کس به چیزی ناآگاه باشد بر آن خرده میگیرد».[1] شاید شما نیز بسان سایر افراد جامعه با شنیدن نام روانشناس و روانپزشک یک مشت قرص، خمودگی، پرخوابی و ... به ذهنتان متبادر گردد؛ ولی بگذارید حقیقتی را با شما در میان بگذاریم که شاید چندان نیز برای شما بیگانه نباشد. شاید بارها از طریق رسانه و ... شنیده باشید که اختلال وسواس فکری ـ عملی، اختلالی است که از طریق مشاوره، رفتار درمانی و یا دارو درمانی قابل درمان است. به راستی چه تفاوتی بین این روشها وجود دارد. در چند درصد مواقع کار به تجویز دارو و ... میکشد؟! باور فرمایید در خیلی از مواقع که مشکل در مراحل اولیه قرار دارد، با یک مشاوره ساده با روانشناس، مشکل قابل حل است، بدون این که به روان پزشک مراجعه شود و دارو لازم باشد. هدف اصلی در مشاوره کمک به مراجعان در شناخت نقاط قوت و ضعف خود، درک موانع رشد و بالندگی و برنامهریزی در جهت تصمیمگیری برای سازگاری بهتر و بیشتر با خویش و محیط خویشتن( اطرافیان) است. گاه در این میان اگر مشکل فردی درجه بالاتری پیدا کرده و از سطح معمولی خود خارج گردد نیازمند رواندرمانی است تا فعالیتی معالجهگرانه و تخصصی از سوی متخصص در جهت حل مشکل روانی مراجع صورت پذیرد. گاهی نیز فرد مراجع دارای اختلالات روانپزشکی بوده و غالباً با استرسها و فشارهایی درگیر است که با مسائل بیمار غیر روانپزشکی تفاوت دارد؛ لذا در این موارد نیاز است که فرد قبل از شروع رواندرمانی از خدمات تخصصی یک پزشک که دارای اطلاعات روانشناسی نیز هست( روانپزشک) بهره گیرد. در این صورت نیز جای هیچگونه نگرانی نیست؛ زیرا بیماریهای اعصاب و روان جدا از دیگر بیماریهای پزشکی نیست. توضیح اینکه در بیماریهای گوناگون بدن، عموم اشکالات در سطح سلولی اتفاق میافتند، مثلاً بروز یک اشکال در ترشح و عملکرد انسولین در سطح سلولی بدن، باعث ایجاد دیابت میشود که عموماً در بیشتر بیماریها درمان قطعی نداریم، مثلاً تا زمانی که بیمار دیابتی، قرص قند خود را میخورد و رعایت برخی اصول درمانی را میکند، قند او کنترل میشود. در بیماریهای اعصاب و روان نیز وضعیت به همین منوال است؛ زیرا در بین سلولهای مغزی مواد بیوشیمیایی وجود دارد که وقتی تعادل این مواد به هم میخورد، موجب بروز بیماریهای متعدد اعصاب و روان میشود که با درمانهای گوناگون، میتوان این مواد بیوشیمیایی را به حالت تعادل رساند. خوشبختانه در درمان اغلب بیماریهای اعصاب و روان یک دوره درمانی وجود دارد و اگر درمان به طریقه صحیح انجام شود، میتوان پس از مدتی دارو را قطع کرد. در ادامه نیز شایسته است شما را به این نکته مهم و حیاتی آگاه سازیم که هجوم افکار مزاحم و ... به عنوان یک بیماری تلقی میشود و هرگز مورد مؤاخذه قرار نمیگیرید. به عبارت دیگر هیچ گناهی متوجّه شما نیست. از این نظر مطمئن باشید، دلیل آن هم غیراختیاری بودن آن است. همین نامه و پرسش شما حکایت از آن دارد که شما در صدد حل آن بوده و این افکار، ناخواسته به ذهنتان میآیند. پس دنبال توبه هم نباشید؛ چرا که افکارتان پریشانتر میشود. گناه آن است که اظهار عجز کرده و از رحمت، لطف و مهربانی خداوند متعال مأیوس شوید. زمینه گناه پنداری شما از چنین وضعیّتی مترادف کردن بیماریهای روحی و روانی به عنوان یک اشتباه است. این طرز تفکر که فقط کسانی که اعتقادات ضعیف دارند به بیماریهای روانی مبتلا میشوند و ... اشتباه است؛ لذا هیچگاه مراجعه به روانپزشک و روانشناس جهت اخذ راهکارهای درمانی به عنوان ضعف در اعتقادات دینی و مذهبی تلقی نخواهد شد؛ لذا شایسته است اینگونه نگرانیها را از خود دور سازید تا طعم شیرین بهبودی نصیبتان گردد. لطفاً به این نکات کلیدی توجّه داشته باشید که:
1- صرف خطور فکرهاى شیطانى و شرک آمیز( درباره خدا, مقدّسات و یا مؤمنین) به ذهن انسان گناه نیست.
2- شما تنها فردى نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکرارى رنج مى برید.
3- شرط اساسى کنترل و درمان این گونه افکار مزاحم، همکارى صمیمانه و نزدیک شماست, نباید پنداشت که با بیان یکى دو نکته همه چیز درست مى شود. همچنین نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پى گیرى مستمر، مى توان یک شب، همه آن افکار را از ذهن خود دور کرد.
4- مطمئن باشید و بدانید که وقتى به چیزى فکر مى کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مى دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهید کرد. یعنى فکر کردن در باره موضوعى الزاماً به فعل و انجام آن منتهى نمى شود.
*راه کارهاى عملى که در جهت مقابله و درمان میتوانید بدان تکیه نمایید، عبارتند از: 1- غرقه سازى: بدین صورت که با اختیار خود آن قدر خود را در معرض موضوعى که از آن رنج مى برید نظیر ترس از حاملگی و ... قرار دهید که از آن فکر خسته و متنفّر شوید. هر روز، زمانى را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکرى خود اختصاص داده و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روى اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.
2- هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان افکار وسواسى شد، مشت خود را محکم روى زمینى بکوبید. با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم از جاى خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکرارى و وسواس رهایى یابید.
3- کش نازکى را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روى دستتان و ایجاد درد مختصرى روى مچ خود، از آن فکر رهایى خواهید یافت.
4- با خودتان عهد ببندید و برنامه ریزى کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصى باشد( مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر). در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتى رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمناً آن زمان اختصاصى را به تدریج در طى( مثلاً 30 روز) روزى یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.
5- هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسى ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکى از راه هاى مبارزه با افکار منفى است و وسواس فکرى نیز چیزى جز یک فکر منفى مزاحم نیست.
6- دو عامل عمده ای که به این گونه مشکلات دامن می زند عبارتند از بیکاری و تنهایی. البته تعارضات فکری و روانی مبتنی بر گذشته فرد در این میان تأثیرگذار است که ریشهیابی آن نیازمند مراجعه حضوری به روانشناس و صرف صبر و پشتکار است. بنابراین برای اوقات شبانه روز جدولی را تهیه کنید و کارها و فعالیت های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی کنید برنامهای تهیه نمائید که زمان خالی بودن فعالیت نداشته باشید. برنامه تدوین شده باید متناسب با توانایی های جسمی و روانی تان باشد و از هر گونه افراط و تفریط خودداری نمائید. و اوقات فراغت را نیز با نوعی فعالیت ورزش، نظافت اتاق، مطالعه روزنامه، انجام فعالیت های هنری و هر کار مورد علاقه دیگری، پر کنید.
7- از آنجا که معمولاً افکار مزاحم معمولاً در تنهایی و به ذهن افراد وارد میشود، حتی المقدور از قرار گرفتن در مکان های خلوت و تنهایی به مدت زیاد اجتناب کنید.
8- همیشه روی صفحه ای از کاغذ موضوعات مختلف علمی و غیرعلمی را یادداشت شده داشته باشید تا بتوانید اگر افکار مزاحم به سراغتان آمد، موضوع و مسألهای جایگزین داشته باشید که با اختیار خودتان در آن باره بیندیشید و آن فکر مزاحم که بیاختیار به سراغتان آمده، کنار بگذارید. به هر حال همیشه موضوع جایگزین برای فکر کردن داشته باشید.
* بعضى از این راه کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر مى توانید انجام دهید یا بهتر جواب مى دهد، آن را اجرا و پى گیرى کنید. در نهایت باز تأکید مینماییم که مراجعه حضوری شما نزد مشاور، کوتاهترین مسیری است که خواهد توانست- در صورت همکاری و پشتکارتان - جامعترین کمک را در جهت رهایی از این افکار به شما ارائه دهد ضمنا این افکار چون ناخواسته به ذهنتان می آید هرگز مقصر نیستید و هیچ گناهی برای شما نیست. مهمترین مشکل تان این است که تا کنون این مشکل را مخفی نگه داشته اید و اجازه نداده اید همسرتان از آن اطلاع پیدا کند. تاکید می شود در اولین فرصت موضوع و مشکلتان را با همسرتان درمیان گذاشته و به کمک وی به دنبال حل آن باشید او نیز اگر فرد دلسوز و مهربانی باشدخوشحال شده و در امر درمان به شما کمک خواهد کرد ضمن این که با حل ٱن وی به خواسته اش زودتر نایل می شود و جنین تان از عوارض احتمالی در امان خواهد ماند .بناباین هرگز نگران نباشید. [1] (کشف الغمّة، ج 3، ص 137).
نویسنده:رضا وظیفه مند
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.