حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آيا حديثي به اين مفهوم از معصومين داريم که: تواضع در برابر متکبر ذلت آور است؟


اين پرسش را در ضمن سه بخش مي توان پاسخ داد: الف) تواضع و تکبر اين دو صفت از صفات نفساني و اخلاقي مي باشد که يکي مذموم و ديگري ممدوح است و اصطلاحاً ضد هم مي باشد. در مورد تبيين مفهوم اين دو صفت بايد گفت کبر حالتي است نفساني که از خود بزرگ بيني و خودپسندي ناشي مي شود و تکبر اظهار اين حالت است به وسيله گفتار، رفتار و کردار. تکبر به عنوان يک خُلق بسيار زشت و مذموم شناخته شده و از نظر رواني يک نوع بيماري رواني به حساب مي آيد و انسان متکبر معمولا در خودش احساس کمبود مي نمايد و به خيال خودش مي خواهد اين کمبود را از طريق خوار شمردن ديگران و برتر حساب کردن خود، جبران کند که اين عمل از جمله گناهان کبيره است که در قرآن کريم وعده عذاب داده شده و هم از مهمترين عوامل گناهان ديگر از قبيل دروغ، طغيان و... مي باشد و نخستين گناهي که در اين عالم اتفاق افتاد، گناه خود بزرگ بيني و تکبر بود که توسط ابليس صورت گرفت که از سجده بر آدم سرباز زد و چنان که قرآن کريم حکايت مي کند ابليس در توجيه اين کارش گفت: خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ؛ «مرا از آتش و آدم را از خاک آفريدي» يعني من ازآدم برتر هستم. اما تواضع، حالتي نفساني است که از آن به فروتني و شکسته نفسي تعبير مي شود و انسان متواضع اين حالت را با گفتار، رفتار و کردار خود اظهار مي کند. در اهميت اين ويژگي اخلاقي همين بس که خدا بندگان مقرب خود را به اين صفت و کمال الهي و اخلاقي ستوده و فرموده است: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْنًا؛ «بندگان (واقعي) خدا آناني هستند که متواضعانه بر زمين راه مي پيمايند». که قطعاً مقصود صرف راه رفتن نمي باشد بلکه منظور اين است که سراسر زندگي بندگان خدا همراه با تواضع مي باشد. ب) تواضع نکردن در مقابل متکبر حال در پاسخ به اين پرسش که آيا روايتي داريم که بگويد تواضع در برابر متکبر سبب ذلت انسان مي شود؟ بايد گفت: عين اين مضمون که در سؤال آمده روايتي يافت نشد ولي آن چه از قرآن و روايات (که به برخي از آنها بعداً اشاره خواهد شد) در اين زمينه استفاده مي شود اين است که تواضع اگر در برابر خدا، پيامبران، امامان، اوليا، ايمان، تقوي و بندگان صالح خدا و براي رضاي خدا باشد ستوده است و در مقابل کافر، فاسق، متکبر، ظالم و... مورد نکوهش مي باشد. برخي از آيات و رواياتي که بر مدعاي فوق دلالت مي کند عبارتند از: 1. تواضع در برابر مؤمنان: خداوند راجع به فضيلت و اهميت اخلاقي تواضع، به اشرف مخلوقات يعني پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امر نموده که خود را فقط در مقابل مؤمنين به اين زينت آراسته نمايد و فرموده است: واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنين؛ «بال فروتني خود را براي مؤمنيني که از تو پيروي مي کنند پهن کن» يعني تواضع در برابر غير مؤمنين منطقي نمي باشد زيرا اگر عناويني از قبيل پيامبر، امام، ايمان، تقوي، و آنچه به خدا ارتباط پيدا مي کند نباشد هيچ کس بر کسي ديگر حقي ندارد و لذا تواضع در برابر کافر، فاسق و متکبر و... که مورد بغض خدايند، ذلت و تن دادن به پستي است و خدا تن دادن به ذلت را براي بندگان خويش نمي پسندد بلکه در برابر کفار عزيز را مي پسندد. 2. اقتدار در برابر کافران: قرآن کريم، مؤمنان را که خدا آنان را دوست و آنان هم خدا را دوست مي دارند اين گونه توصيف و تمجيد مي کند که «آنان در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سرافراز و مقتدر هستند» از اين آيه شريفه نيز چنين استفاده مي شود که تذلل و تواضع فقط در برابر مؤمنين پسنديده است اما در برابر غيرمؤمنين ذلت و تن دادن به پستي است و اهل معاصي، مؤمن واقعي نمي باشد. 3. تندي کردن با اهل متکبر: امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «أمرنا رسول الله أن نلقي اهل المعاصي بوجوه مکفهرة؛ رسول خدا به ما امر کرد که با اهل معاصي با چهره درهم کشيده مواجه شويم». و بدون ترديد انسان متکبر که از بزرگي و کبريايي خدا غفلت کرده و حالت ضد خداپرستي را به خود گرفته و ديگران را پست تر از خود مي شمارد، از اهل معاصي مي باشد که از باب نهي از منکر نبايد به او روي خوش نشان داد. 4. تکبر فقرا بر ثروتمندان: امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «ما احسن تواضع الأغنيا للفقراء طلبا لما عندالله و احسن منه تيه الفقراء علي الاغنياء اتکالا علي الله؛ چه بسيار نيکو است تواضع کردن ثروتمندان براي رضاي خدا در مقابل فقراء و نيکوتر از آن تکيه کردن تهي دستان بر خدا و تکبر کردن شان بر ثروتمندان است». از اين کلام گهربار نيز استفاده مي شود که تواضع در برابر دنياي ديگران و بلکه هر جا که موجب ذلت انسان شود زشت است و با کرامت و انسانيت انسان نمي سازد. 5. تکبر در برابر متکبر: در برخي روايات اين معني آمده است که در برابر متکبر نه تنها تواضع نکنيد بلکه با تکبر و بي اعتنايي رفتار کنيد. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در همين رابطه فرموده است: «اذا رأيتم المتواضعين من أمتي فتواضعوا لهم و اذا رأيتم المتکبّرين فتکبّروا عليهم فإنّ ذلک لهم مذلّة و صغار؛ هرگاه مؤمنين امت مرا ديديد در برابر آنها تواضع کنيد و چون متکبرين را ديديد بر آنها تکبر کنيد که تکبر شما باعث خواري و کوچکي آنها است». از امر و دستور به تکبر که دراين حديث آمده است، مي توان اين نکته را استفاده کرد که رفتار متواضعانه با متکبر موجب تشويق و جرأت او و تن دادن خود انسان به ذلت مي گردد همان گونه که رفتار متکبرانه با متکبر موجب ذلت او مي شود، و چون خدا ذلت را براي بندگان خود نمي پسندد و تشويق و کمک به گناه را نمي پذيرد، ديگران بايد از باب نهي از منکر با متکبر، متکبرانه رفتار کنند و به گونه اي عمل کنند که زمينه تکبر و خود بزرگ بيني از او سلب شود نه اين که عملاً او را به تکبرش تشويق نمايند چون: تواضع مکن پيش آن خودپسند که داند عبث، قدر خود را بلند بنابراين اسلام عزيز هميشه و در همه جا تکبر و خود بزرگ بيني را به عنوان يک «رفتار ناپسند» مذمت کرده و در هيچ جا آن را استثنا پذير ندانسته است امام علي ـ عليه السلام ـ در اين رابطه مي فرمايد: «... فلو رخّص الله في الکبر لاحد من عباده لرخّص فيه لخاصة أنبيائه و أوليائه و لکنّه سبحانه کرّه عليهم التکابر و رضي لهم التواضع...؛ اگر خدا به کسي از بندگانش اجازه تکبر ورزيدن را مي داد نخست براي بندگان خاص خود از انبياء و اولياء خود آن را مجاز مي شمرد اما خداي سبحان کبر را صفت نفرت انگيز براي آنها معرفي کرده و آن را منکر شمرده و تواضع را براي آنان پسنديده است (و آن را هم چون تاج افتخار بر سر آنها نهاده) و آنها به همين دليل هم در پيشگاه خدا خاضع بوده و صورت بر خاک مي نهادند و هم در برابر مؤمنان اظهار فروتني مي کردند. با توجه به اين نکته مي توان اين گونه نتيجه گيري کرد: رواياتي که در اين زمينه هست نمي گويد که تکبر به عنوان يک حالت رواني که خودپسندي و خود بزرگ بيني است، ممدوح مي باشد و اگر در مقابل يک آدم متکبر قرار گرفتيد شما هم واقعاً متکبر و خود بزرگ بين باشيد و سعي کنيد اين رذيله را کسب کنيد بلکه مي خواهد بگويد شما هميشه بايد متواضع باشيد ولي رفتار شما با يک آدم متکبر رفتار متکبرانه باشد تا دماغ او را به خاک بماليد. و لذا تکبر به اين اعتبار يعني رفتار متکبرانه (هرچند صفت تکبر وجود نداشته باشد) با تواضع قابل جمع است انسان مي تواند تکبر نداشته باشد و آراسته به فضيلت اخلاقي تواضع باشد اما با کسي که به رذيلت تکبر مبتلا و گرفتار است متکبرانه رفتار کند. و لذا مشکلي ندارد که اسلام از يک طرف توصيه به تواضع بکند و از سويي به مسلمانان بگويد در مقابل متکبر با تکبر عمل کنيد تا ذليل نشويد و با عزت بمانيد. در تاريخ نيز شواهدي بر اين مدعا به چشم مي خورد که به يک مورد به عنوان نمونه اکتفا مي شود: کاروان مصيبت زده و داغديده کربلا را وقتي بردند به مجلس عبيدالله بن زياد، زينب ـ سلام الله عليها ـ در حالي که عده اي از زنان اسير با او حرکت مي کردند با يک هيبت، عزت و سربلندي وارد مجلس شد که هيچ اعتنايي به عبيدالله ـ که مجلس پيروزي و شادماني را ترتيب داده و در صدر آن نشسته بود ـ نکرد و بدون اين که سلام بکند نشست. اين رفتار زينب ـ سلام الله عليها ـ قطعاً از روي اين که در آن حضرت تکبري وجود داشته باشد نبود اما «متکبرانه» بود و دماغ عبيدالله را به خاک ماليد به گونه اي که نتوانست شکست خود را در مقابل اين رفتار زينب پنهان کند لذا خود را به تجاهل زده و گفت: «من هذه المتکبرة» يا «من هذه المتنکرة»، اين زن متکبر (و يا اين زن ناشناس) کيست؟ .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image