تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
گاهی عنوان ثانوی غیبت ، عنوان اولی را تحت الشعاع قرار می دهد و در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و این در جایی است که پای مصلحت مهمتری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد. از جمله مواردی که داخل در این استثناء است در مورد دادخواهی و رفع ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پایمال می گردد. این همان چیزی است که قرآن کریم می فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا بصیرا؛خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدی ها را اظهار کند مگر آن کس که مظلوم واقع شده خداوند شنوا و دانا است» (نساء، آیه 148). برای جواز غیبت از ستمگر شرایطی وجود دارد که عبارتند از :1 . نیت و قصد مظلوم از غیبت کردن درباره ظالم ، دفع یا رفع ظلم باشد ؛ پس اگر مظلوم فقط قصد تنقیص یا تحقیر داشته باشد ، غیبتش جایز نخواهد بود.2 . مظلوم فقط اجازه دارد درباره ستمی که در حق او شده سخن بگوید و اگر در غیاب ظالم ، عیب های دیگر او را که با ظلمش ارتباطی ندارد ، بیان کند ، گفتار او غیبت به شمار رفته و حرام است .3 . مظلوم فقط حق دارد در نزد کسی از ستمگر غیبت کند که هم توان کمک کردن به او و هم امید به یاری و حمایت او داشته باشد. ( اخلاق الاهی ؛ آیت الله مجتبی تهرانی ؛ ج4 ؛ ص 55 )
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.