فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

حكمت صيغه يا همان ازدواج موقت را بيان كنيد؟


بي ترديد اسلام كه يك مكتب انسان سازي است براي همة شؤونات فردي و اجتماعي آدمي طرح و برنامه دارد مي بايست به يكي از مهم ترين جنبه هاي روحي و رواني انسان يعني غريزة جنسي او توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد مضاف بر اينكه هم فرد و هم جامعه نيازمند آرامش و امنيت است و بدين جهت اسلام با هرگونه مسئله اي كه نظم و آرامش و امنيت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بيندازد مخالف است. در جامعه افراد متعددي اعم از زن و مرد داريم كه به هر دليلي يا نمي توانند ازدواج دائم كنند و يا مرداني هستند كه نيازشان و غريزة جنسي آنها با ازدواج دائم مرتفع نمي‎شود اينجا تكليف چيست؟ آيا مي بايست مردم را به اجبار محدود و وادار به رياضت و رهبانيت كرد؟ يا بايد آزادي مطلق داد و كمونيسم جنسي يعني اينكه هر كس با هر فردي خواسته بدون هيچ محدوديتي رابطة جنسي برقرار كند؟ آيا مي شود گفت اسلام هيچ برنامه و طرحي ندارد و مردم را به حال خود رها كرده است؟ مسلم است كه در اين زمينه اسلام بهترين گزينه را انتخاب كرده كه هم عقل و هم وجدان آن را تأييد مي كند بدين خاطر يكي از قوانين ارزشمند و درخشان از ديدگاه مذهب جعفري، مسئلة ازدواج موقت يا صيغه است. بي ترديد يکي از حكمت هاي تشريع و جواز ازدواج موقت در اسلام عبارت است از: ايجاد ارتباط و رابطة صحيح و مشروع با جنس مخالف، پاسخ مناسب و مجاز به ارضاء صحيح اميال جنسي و غريزة شهواني انسان، جلوگيري از تباهي و بي بندوباري و هرزه گري افراد جامعه و حفظ نظام مقدس خانواده. امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد اهميت و فايدة متعه مي فرمايد: «اگر عمر بن الخطاب (خليفة دوم) متعه را حرام نمي كرد هيچ مؤمني زنا نمي كرد مگر اشقياء از آنها). برخي گروه هايي که با ازدواج موقت مي توانند از خطر آلودگي به گناه دور شوند عبارتند از: 1. كسي كه توانايي و استطاعت مالي و اقتصادي و ديگر شرائط ازدواج دائم را ندارد و مسائل جنسي خود را نمي تواند كنترل كند. 2. برخي مرداني كه به علت داشتن غريزة جنسي زياد با يك زن دائم خود نمي توانند نياز خود را مرتفع كنند و به حرام مي افتند. 3. كساني كه به هر دليلي در مسافرتهاي طولاني به سر مي برند و از همسر خود دور هستند. 4. مرداني كه همسرشان در بيماري طولاني بسر مي برند و يا درگير مسائل حاملگي و زايمان و... هستند. 5. مرد يا زني كه همسرش فوت كرده و يا طلاق گرفته و به هر دليلي، ديگر نمي خواهد ازدواج دائم داشته باشد. 6. دختراني كه به هر دليلي مثل پيدا نشدن خواستگار مناسب و... نتوانسته اند ازدواج دائم كنند و همچنين وقت ازدواجشان گذشته و در فشار روحي رواني جنسي هستند (البته با اذن پدر به فتواي اكثر مراجع) به خصوص اين معضل زماني بروز مي كند كه در يك جامعه تعداد دختراني كه وقت ازدواجشان رسيده بيشتر از پسراني باشد كه وقت ازدواجشان رسيده است. 7. مرداني كه از زن دائم خود صاحب بچه نشده اند و مي خواهند با متعه كردن صاحب فرزند شوند بهر حال وظيفة دين اسلام عقلاً و منطقاً چنين اقتضاء مي كند كه تكليف اين قبيل افراد را مشخص كند و بهترين و صحيح ترين شيوه ها و گزينه ها را براي آنها مشخص و معين كند. اما نكتة مهمي كه نبايد از آن غفلت كرد آن است كه همين اسلامي كه چنين مسئله اي را جايز شمرده با افراط و هرزه گري و شهوت پرستي مخالفت كرده و از ازدواج هاي موقت بي مورد نهي كرده به خصوص اگر با موانع و مشكلات و تبعاتي همراه باشد. طبيعي است كه مي بايست با اين حكم اسلام با توجه به مقتضيات زمان به گونه اي متناسب با آن برخورد و تعامل كرد و با پذيرفتن حكم جواز و مشروع بودن آن از هرگونه افراط و تفريط در اين عرصه برحذر بود. به هر حال جاي هيچ ترديدي نيست كه هدف حتمي شارع از اين قانون در اسلام، اين نبوده است كه وسيلة عياشي و حرمسراسازي و شهوت راني براي مردم هواپرست و وسيلة بدبختي و رنج يك زن و سلب آرامش كانون گرم خانواده باشد؛ به همين جهت در برخي روايات ائمه ـ عليهم السلام ـ متعه را در مواردي كه نيازي به آن نيست نهي كرده از باب نمونه امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ به يكي ازياران خود علي بن يقطين مي فرمايد: «تو را با نكاح متعه چه كار و حال آنكه خداوند تو را از آن بي نياز كرده است.» در آخر لازم است به برخي جنبه هاي فقهي و شرعي مسئله صيغة موقت اشاره گردد به لحاظ مسائل و احكام شرعي، شارع مقدس ازدواج موقت را با يك سري آداب و شرايط و قيود خاصي، محقق و مشروع دانسته؛ از جملة آنها عبارتند از: 1. به فتواي همة مراجع و فقهاء حتماً مي بايست صيغة عقد با علم به آن و رضايت هر دو طرف ايجاب (زن) و قبول (مرد) به طور صحيح به لفظ عربي خوانده شود (البته با اختلافي كه بين مراجع هست، اما اكثراً عربي خواندن را احتياط واجب مي دانند). 2. در اين صيغه ذكر دو چيز شرط است يكي مدت صيغه و ديگري تعيين مهرية زن. 3. زني كه مي خواهد صيغه شود شرائطي دارد از جمله: 1. مي بايست مسلمان يا اهل كتاب باشد (يهودي، مسيحي و زرتشتي) لذا كافر و مرتد و ناصبي و... خارج مي شوند. 2. زن اگر باكره است به فتواي اكثر مراجع اذن و رضايت پدر شرط است.3. زن نمي تواند در آن واحد صيغه چند مرد باشد. 4. در حال عدة وفات (بعد از مرگ شوهر چهار ماه و 10 روز) يا عدة طلاق (سه طهر و پاك شدن از حيض و يا...) يا عدة ازدواج موقت قبلي (2 طهر از حيض يا چهل و پنج روز) نمي توانند صيغه ديگري بشوند البته در زناني كه يائسه هستند اين شرط لازم نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image