کلام /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آيا فکر همان ذهن است تفکّر و تعقّل چيست؟


فکر حرکت نفس است از معلومات براي رسيدن به مجهولات. به عبارت ديگر فکر عبارت است از کاربرد عقل در اشياء براي شناخت آنها و به طور کلي به تمام پديدارهاي حيات عقلاني فکراطلاق مي شود. فکر مترادف تفکر و تأمل و در مقابل شهود است. فخر الدين رازي مي گويد: فکر، استعداد انتقال از علوم اولي و بديهي به علوم نظري همراه با تلاش و کوشش است. يا همان حرکت عقل (نفس) از معلوم به سمت مجهول براي کشف امور مجهول. اما ذهن، قوه اي از قواي نفس است که اکتساب علوم تصور و تصديقي را ممکن مي سازد اما به طور کلي، مقصود از ذهن مطلقا قوه مدرکه است خواه منظور از آن خود نفس انساني باشد، خواه يکي از قواي نفس منظور باشد. در فلسفه نيزذهن به قوه ادراک و تفکر، از آن جهت که در مقابل احساس قرار دارد اطلاق مي شود و منظور از آن قوه اي نفساني است که ادراک اشياء خارجي را ممکن مي سازد. به اين صورت که انسان از طريق نفس خود به اموري آگاه شده و آنها را در مي يابد. صوري از محسوسات در ذهن او مجسم مي شود به نحوي که پس از غيبت عين اشياء، صور آنها باقي مي ماند و به وسيله ذهن خود، اشياء را چنان مي بيند که به واسطه چشم خود و مي شنود چنانکه به وسيله گوش خود و مي بويد چنان که به وسيله بيني خود و مي چشد چنان که به وسيله زبان خود و لمس مي کند نه به وسيله آلات لمس و از اين جهت است که گاه صور مدرکه به واسطه ذهن را با عين امور محسوسه اشتباه مي کند چنانکه کسي اشيايي را خواب بيند و در آن حال گمان کند که عين آن اشياء را ديده است. صدر المتألهين مي فرمايد: خداي متعال ارواح انساني را آفريده است به نحوي که خالي از تحقق اشياء و از علم بدان ها بوده است. يعني نفوس انساني در بدو خلقت عاري از علم و تحقق اشيايند و لکن آنها را براي معرفت و علم آفريده است. بالجمله ارواح انساني در اول خلقت و فطرت خود خالي و عاري مي باشند از هر معلومي و متصوري و قوه محض اند لکن از شأن آنها تحصيل معارف و علوم و معقولات است و نفس را تمکن براي تحصيل معارف هست و آن تمکن عبارت از هيأت استعدادي است براي نفس که به موجب آن معارف تحصيل گردد و آن را ذهن نامند. از اين عبارت معلوم مي شود اصل ادراک يا قوه اي که ادراک انسان به وسيله آن صورت مي گيرد ذهن است که در حقيقت يکي از قواي نفس است ولي فکر استفاده از ادراکاتي است که توسط ذهن صورت گرفته تا از حقيقتي معلوم مجهولي کشف شود. اما تفکر (چنان که در تعريف گفته شد) گاهي مترادف با فکر است و آن را تعريف کرده اند به تصرف ذهن در معني اشياء براي شناخت علل و اسباب و نتايج آنها اما در معناي اصطلاحي تفکر به معني فکر کردن (يا به کارگيري نيروي فکر است) اگر فکر را به معناي قوه اي از قواي نفساني بگيريم، تفکر عبارت است از به کار بردن قوه فکر يعني انديشه کردن. تعقّل: در اصل از مادّه عقل به معناي امساک و بازداشتن است. و به آدمي از آن جهت عاقل اطلاق مي شود که انسان با اين نيرو هستي و نيستي (در سايه عقل نظري)، خوبي و بدي را (در سايه عقل عملي) تمييز مي دهد و انسان را از کارهاي بد و زشت و فرورفتن در مهلکه ها باز مي دارد. و تعقّل به معناي عقل و خرد را به کار بستن و از روي خرد به کاري انديشيدن است. و در قرآن کريم در زمينه اي استعمال مي شود، ادراک و فهم انسان که بعد از انديشيدن حاصل مي شود با عواطف و احساسات انسان آميخته شود و به دنبال آن انسان وارد مرحله عمل شود. مثلا اگر در قرآن در بسياري از بحث هاي خداشناسي نمونه هايي از نظام شگفت اين جهان را بيان مي کند و سپس مي گويد: ما اين آيات را بيان مي کنيم تا شما تعقّل کنيد، منظور اين نيست، تنها اطلاعاتي از نظام طبيعت را در مغز خود جاي دهيد، بلکه مراد اين است که اين ادراک کانون دل و عواطف را تحت تأثير قرار دهد و در ايجاد آشنايي، محبّت و دوستي با آفريدگار جهان تأثير گذارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image