نیابت ولایت فقیه از جانب امام زمان عج /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

براى شناخت نایب امام زمان(عج) معیارهایى وجود دارد که با توجه به آنها مى توان در هر زمان فرد یا افرادى را یافت که صلاحیت این مرتبه را داشته باشند. البته باید دانست که بحث ولایت فقیه ، این نیابت، نیابت خاص نیست؛ یعنى، امام زمان(عج) شخصى را به عنوان نایب خاص خود معرفى نمى کنند؛ بلکه نیابت عام است؛ یعنى، هر کسى که داراى صفات خاصى باشد، به طور عام مجاز است که احکام الهى را بیان کند و شؤونى را که امام(ع) بر عهده دارند، بر عهده بگیرد.


براى شناخت نایب امام زمان(عج) معیارهایى وجود دارد که با توجه به آنها مى توان در هر زمان فرد یا افرادى را یافت که صلاحیت این مرتبه را داشته باشند. البته باید دانست که بحث ولایت فقیه ، این نیابت، نیابت خاص نیست؛ یعنى، امام زمان(عج) شخصى را به عنوان نایب خاص خود معرفى نمى کنند؛ بلکه نیابت عام است؛ یعنى، هر کسى که داراى صفات خاصى باشد، به طور عام مجاز است که احکام الهى را بیان کند و شؤونى را که امام(ع) بر عهده دارند، بر عهده بگیرد. مجموعه این شرایط از قرآن و سنت استفاده مى شود که عبارت است از: 1- عالم بودن و داراى قوه اجتهاد و استنباط احکام الهى از منابع آن، 2- داراى زهد و تقوا و پرهیز کردن از دنیاپرستى و مفتون شدن به آن،3- داشتن بصیرت و عالم به زمان.توضیح اینکه : براساس آموزه های اسلامی و منابع معتبر دینی، فقهای واجد شرایط ( یعنی جامع صلاحیت های علمی ،اخلاقی و مدیریتی)، به صورت عام، از طرف امامان معصوم(علیه السلام) جهت اداره و رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت، منصوب گردیده و به نیابت از معصومین (ع) همه دارای ولایت می باشند، آنان موظفند در زمینه اداره امور جامعه و تشکیل حکومت در صورتی که امکانات و شرایط محیطی از قبیل مقبولیت مردمی فراهم باشد اقدام نمایند و اطاعت از آنان واجب می باشد. چنانکه امام صادق(علیه السلام) در روایت مقبوله عمر بن حنظله، می فرماید: «... مَنْ کَانَ مِنْکُم مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحکَامَنَا فَلیرضُوْا بِهِ حَکَماً فَاِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکُمْ حَاکِماً فَاِذَا حَکَمَ بِحُکمِنَا فَلَمْ یقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُکْمِنَا وَ عَلَینَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَینَا کَالرَّادُّ عَلَی اللّهِ وَ هُوَ عَلَی حَدِّ الشِّرکِ بِاللَّهِ»؛ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالتعارف، 1401ق، ج 1، ص 67 ؛ محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، تهران: انتشارات اسلامی، ج 18، ص 98.؛ «مردم باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می کنند و در حلال و حرام ما به دقت می نگرند و احکام ما را به خوبی باز می شناسند (عالم عادل)، مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و بر ما رد شده است و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است» جهت آشنایی کامل با تفسیر و تبیین این روایت، ر. ک: سید روح اللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(رحمه الله)، 1374، صص 80، ج 77 و صص 106 - 102.. نتیجه استدلال این است که فقهای جامع شرایط به نیابت از طرف معصومین (ع) - علاوه بر منصب های ولایت در افتا، اجرای حدود و اختیارات قضایی، نظارت بر حکومت و امور حسبیه - در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز ولایت دارند و اطاعت از آنان همانند اطاعت از معصومین واجب است . بدیهی است امام(علیه السلام) شخص معینی را به حاکمیت منصوب نکرده؛ بلکه به صورت عام تعیین نموده است. روایات متعدد دیگری نیز دلالت بر این موضوع دارد؛ طبق آنچه از فرمایش حضرت ولى عصر(عج) در جواب نامه شخصى به نام اسحق بن یعقوب آمده و آن را بزرگان علماء نقل کرده اند: اطاعت از فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت امام زمان(عج) در حکم اطاعت و پیروى از امام زمان و رد کردن دستور چنین مجتهدینى به منزله رد سخن و امر امام زمان(عج) است . توقیع مبارک حضرت ولی عصر(عج) که می فرماید: «وَ اَمَّا الحَوَادِثُ الوَاقِعَه فَارْجِعُوا فِیهَا اِلی رَوَاةُ حَدیثنَا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیکُمْ وَ اَنَا حُّجَةُ اللَّه»؛ وسائل الشیعه، پیشین، ج 18، ص 101، ح 8 . و همچنین روایت، «اَلعُلَمَاءُ حُکَّامٌ عَلَی النَّاسِ»؛ میرزا حسین نوری، مستدرک وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت، 1409 ق، باب 11 (از ابواب صفات قاضی)، ح 33. و روایت امام حسین(علیه السلام) از حضرت امیر(علیه السلام): «اِنَّ مَجارِی الْاُمُورِ وَالْاَحْکامِ عَلی اَیدی الْعُلَماءِ بِاللَّهِ اَلْأُمَناءِ عَلی حَلالِهِ وَ حَرامِهِ»؛ همان، ح 16 ؛ و برای آگاهی بیشتر درباره دلایل روایی ولایت فقیه ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه، بحث ولایت فقیه به استناد اخبار، صص 148-48.. علاوه بر احادیث فوق ، روایات متعدد دیگری نیز هست که همگی بیانگر لزوم اطاعت از ولی فقیه است و مخالفت با ولی فقیه را در حد مخالفت با ائمه (ع ) و مخالفت با خداوند می داند. بر این اساس در دوران غیبت همواره پیروى و اطاعت از مجتهدین واجد شرایط معمول بوده است و در قانون اساسى براى جلوگیرى از اختلاف نظر فقها و لزوم وحدت رهبری در حکومت، یک نفر مجتهد واجد شرایط به عنوان ولى فقیه قرار داده شده است که در مسائل مربوط به حکومت و مملکت بر همه مردم حتى بر دیگر مراجع لازم است از ولى امر پیروى نمایند. در اصل پنجم قانون اساسی کشورمان آمده: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است» و در اصل پنجاه و هفتم آن نیز می خوانیم: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می گردند». بنا بر مبانی دینی و حقوقی فوق اطاعت از فقیه جامع الشرایط در عرصه مدیریت جامعه اسلامی امری کاملاً ضروری است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1. بررسی تطبیقی نظریه های ولایت فقیه , شریف لک زایی , قم : پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 2. جهان بزرگى، احمد، درآمدى بر تحول نظریه دولت در اسلام؛ 3. پیشینه و دلایل ولایت فقیه، امام خمینى و حکومت اسلامى 4 .جهان بزرگى، احمد، پیشینه تاریخى ولایت فقیه. 5 . دین و دولت در اندیشه اسلامی , محمد سروش , قم : بوستان کتاب . 6 . جوادى آملى، ولایت فقیه، ص 491. 7 . امام خمینى(ره)، ولایت فقیه، ص 48. 8 .على شیرازى، پاسخ به شبهات پیرامون ولایت فقیه، ص 12 و 24. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 63/100116299) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image