کلام /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

برخورد حكومت با نائبان حضرت مهدي (نواب اربعه) چگونه بود و چرا اين افراد كشته و شهيد نشدند؟


ترديدي نيست كه با توجه به روايات نبوي و نيز احاديثي كه از ناحيه ائمه اطهار درباره امام زمان ـ عليه السلام ـ و حكومت مهدوي وارد گرديده بود، دستگيري امام زمان ـ عليه السلام ـ يكي از اهداف مهم حكومت وقت بود. آنان مي دانستند كه نتيجه وجود امام ـ عليه السلام ـ تهديد حكومت و حاكميت آنان است. ولذا ديوانه وار مي كوشيدند تا دولت خود را از خطر وي نگاه دارند و در اين راستا از هيچ گونه اقدامي فرو گذار نكردند. حمله به خانه امام و فرمان به تفتيش دقيق خانه او سياستي بود كه همه حكّام به كار مي بردند و دولتيان از آن پيروي مي كردند، تجسّس پيوسته و احتياط فوق العاده از طرف ماموران براي كشف مكان پنهاني امام ـ عليه السلام ـ و دستگيري وي صورت می گرفت. آن چه پاسخ به سؤال مورد نظر مي تواند باشد اين است كه فعاليت نوّاب در طول نيابت شان كاملا سرّي، مخفيانه و در استتار شديد انجام مي گرفت به گونه اي كه دولت وقت با كوشش هاي زياد و تجسّس خستگي ناپذير بعد از نوزده سال فعاليّت نواب، تازه فهميدند كه امام عليه السلام در ميان مردم وكيل و نائب دارد و فعاليت هاي مشكوك در دريافت مال و وجوهات به وكالت جهت مصالح امام انجام مي دهند. اما تنها اين نبود بلكه رهبري و نظارت و مراقبت پايگاه هاي مردمي نيز وجود داشت و اموال را از آن مراكز دريافت مي كردند. بر پايه اين كشف خطرناك ماموران حكومتي، وقتي «معتضد» زمام خلافت را در دست گرفت، مراقبت ها و تجسّس را درباره امام و خصوصا شناسائي افراد كليدي مثل نواب تشديد نمود. به گونه اي كه بارها منزل امام ـ عليه السلام ـ و ديگر اماكن مرتبط به آن بزرگوار و شيعيان اش مورد تهاجم و تفتيش قرار گرفت. «از مجموع روايات و نصوص تاريخي آشكار مي شود كه امام ـ عليه السلام ـ در تنظيمات تشكيلات و ارتباط و تماس خود با پايگاه هاي مردمي و پيروان خويش تاكيد مي كرد كه در سازمان، نظام هرمي را رعايت كنند. او خود در قلّه و رأس هرم به عنوان رهبر، كارهاي خود را در خفاء و به طور سرّي انجام مي داد و فرمان ها و دستورات و رهنمود هاي خود را به طور مستقيم به نواب خود صادر مي كرد. ديگران به منزله شاخ و برگ ها بين او و وكيلان او كه در مناطق دور (و مخفي از چشم ماموران حكومتي) پراكنده بودند، حلقه پيوند بين امام و پايگاه هاي وسيع مردمي بودند.» و لذا انتخاب افراد به وسيله امام ـ عليه السلام ـ براي تصدّي سفارت و بر عهده گرفتن وكالت مخصوص، بر اساس ژرفاي اخلاص و وفاداري آنان و قدرت و توانائي نسبت به تحمّل شكنجه بود تا اگر به دست ماموران بي رحم حكام ستمگر وقت افتند، توانائي تحّمل آزار و زندان را داشته باشند. و لذا امام ـ عليه السلام ـ اين منصب نيابت خاص را به كساني واگذار مي كرد كه اخلاص عميق و اراده نيرومند داشته باشند و به همين جهت: «عده اي به ابو سهل نوبختي (كه از بزرگان شيعه بود) اعتراض كرده و گفتند اين امر چگونه رخ داده است (چگونه با وجود شما) آن را به شيخ ابو القاسم حسين بن روح داده اند نه به تو؟ او گفت: آنان دانا ترند و بهتر مي دانند چه كسي را انتخاب كنند. اما من كسي هستم كه با دشمنان ملاقات و مناظره مي كنم و اگر جاي او (امام عليه السلام) را همچنان كه ابو القاسم مي داند مي دانستم و تحت فشار قرار مي گرفتم، شايد جاي او را نشان ميدادم. اما ابو القاسم، اگر حجت (امام ـ عليه السلام ـ) زير دامانش باشد و او را تكه تكه كنند، او را نشان نمي دهد. و بر همين اساس زماني كه حسين بن روح(ره) وكيل شخصي محمد بن عثمان(ره) بود، به دليل درگيري ها ي قومي، نژادي و فرقه اي دستگاه خلافت عباسي، پس از سقوط خاندان ايراني بنو فرات از وزارت در خلافت عباسي و روي کار آمدن جناح سنّي، جناب حسين بن روح در سال 312 دستگير شد و تا سال 317 قمري زنداني بود در دوران زندان مسئوليت هاي علمي خود را به دوست و هم فكرش «محمد بن علي شلمغاني» سپرد و هنوز در زندان بود كه خبر انحراف عقيدتي شلمغاني را شنيد. با صدور نامه اي در لعن او، کليه مسئوليت ها را از وي پس گرفت. (و با توجه به پايداري و حفظ اسرار نيابت و اجتناب از مواجهه و رويا روئي با مأموران و حكومت وقت) اندكي بعد از زندان آزاد شد و خليفه وقت تمايل داشت تا با حسين بن روح در تماس باشد. و همين طور سائر نواب مثلا جناب عثمان بن سعيد اسدي كه نماينده امام هادي و امام عسكري نيز بود و يكي از کادرهاي برجسته شيعه اماميه بود كه در دوره حيات و امامت امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ رابط بين امام و نمايندگان آن حضرت در مناطق مختلف بود و كليه پيام ها را جا سازي نموده و به عنوان يك فروشنده روغن خدمت امام عسكري مي رسيد و تحويل مي داد و جواب دريافت نموده، به همان صورت از خانه امام ـ عليه السلام ـ خارج مي شد. وي همين رابطه را با امام هادي ـ عليه السلام ـ نيز داشته است. لذا مورد توجه و اعتماد كامل خاندان اهل بيت و امامت بود. از همين روي نائب خاص حضرت بقيه الله سلام الله عليه گرديد و خدمت آن حضرت شرفياب مي شد (و در طول دوران نيابت اش) دستورات لازم را دريافت مي داشت (و به طور سرّي و پنهان از ديد مأموران حكومتي) به شيعيان مي رساند. و همين طور جناب محمد بن عثمان و نيز علي بن محمد سمري وضعيت مشابهي داشتند و هيچگاه اقدام به فعاليت هاي علني و دائر نمودن دفتر و يا نمايندگي نمي كردند تا موجب جلب توجه حكومت و ماموران حكومتي بشود و تمام سعي شان در دوره نيابت هر كدام بر اساس سفارش هاي امام ـ عليه السلام ـ و در نظر گرفتن مصالح شيعه، اجتناب از مواجهه و برخورد مستقيم با دولت وقت و ماموران دولتي بود. و لذا در طول شصت و نه سال و شش ماه و پانزده روز غيبت صغري كه جناب عثمان بن سعيد پنج سال و جناب محمد بن عثمان حدود چهل سال و جناب حسين بن روح بيست و يك سال و جناب علي بن محمد سمري سه سال سمت نيابت خاص ازحضرت بقيه الله عجل الله تعالي فرجه الشريف به عهده داشتند هيچگونه حادثه اي كه منجر به رويارويي و مواجهه مستقيم با حكومت و ماموران حكومتي بشود واقع نگرديد. و بسيار كم اتفاق مي افتاد كه موضوع علني شود. هيئت هاي نمايندگي مردم نزد نائب مي آمدند و وجوه و سئوالات را با خود مي آوردند. نائب اموال را دريافت مي كرد و پاسخ سؤال ها را مي داد و مشكلات را حل مي كرد. دريافت وجوهات غالباً و عموماً با روش بازرگاني بود ـ يعني به صورت قرض دادن، به افراد داده مي شد بي آن كه اين روش، شك ماموران را بر انگيزد. سخن چينان وجاسوسان دولتي، غالبا با روش هاي بي اندازه جالب روبرو مي شدند كه از اين قبيل و از باب نمونه نحوه وصول اخبار به عبد الله بن سليمان وزير دولت وقت بود، درباره وكلاي امام زمان ـ عليه السلام ـ كه در بغداد و ديگر مناطق حضور داشتند و شايع بود كه براي امام ـ عليه السلام ـ كار مي كنند؛ كساني نزد وزير مزبور آمدند و به او گفتند كه نزد هر يك از اين نواب، كسي فرستد و آن اشخاص بگويند كه پولي دارند و مي خواهند نزد امام بفرستد. هر كس از آنان پولي دريافت كرد، حجت عليه او اقامه مي شود و به جرم مشهود دستگير مي گردد، وزير براي كشف و شناسائي نواب امام ـ عليه السلام ـ به اين نصيحت عمل كرد. امّا دستورها و راهنمائي هاي معصومانه امام ـ عليه السلام ـ زودتر از جاسوسان دولت، به وكيلان رسيده بود، لذا آنان نيابت امام را انكار كردند وخود را در برابر مزدوران دولت به ناداني زدند و تجاهل كردند، از اين رو توطئه وزير با شكست روبرو گرديد و نواب از شر ماموران نجات يافتند. همان گونه كه از اين جريان و جريان ها و حوادث مشابه آن استفاده مي شود وکلا و نواب امام ـ عليه السلام ـ چه نواب اربعه كه مستقيماً با امام ـ عليه السلام ـ در ارتباط بودند و چه وكلاء و نوابي كه با يكي از نواب اربعه در ارتباط بودند ولو دسترسي به خود امام نداشتند، شديدا مراقب بودند كه هيچگونه بهانه به دست ماموران دولتي و حكومت وقت ندهند و البته اين در اثر نظارت و سفارش امام ـ عليه السلام ـ براي حفظ اسرار امام و مصالح شيعيان بوده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image