علت جنگ در اسلام / احکام / جنگ و جهاد /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرا امام علی (ع)در یک روز 30000 نفر رو با شمشیر کشتند علت این همه جنگ در اسلام چیه؟ البته جنگهایی که حالت دفاعی نداشتند


جنگهایی که حضرت علی علیه السلام در آن شرکت داشتند یا در زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود یا بعد از پیغمبر (ص) و در هنگام خلافت ایشان اتفاق افتاده که در مورد هر کدام از این جنگها به طور خلاصه اشاره می کنیم که با بیان این مطالب جوابتان معلوم می شود: الف - جنگهایی که حضرت علی(ع) در زمان پیغمبر(ص) انجام دادند همه دفاعی بودند و برای دفاع از جان و مال و ناموس و مهمتر از همه دفاع از دین بود که این مطالب بیانگر مظلومیت مسلمانان را در آن زمان می رساند، بنابر آنچه در تواریخ آمده 13 سال قبل از هجرت پیغمبر(ص) مظلومیت اسلام به اوج خود رسید چرا که بدون هیچ دلیلی بسیاری از مسلمانان و اطرافیان پیامبر(ص) را می کشتند و یا اینکه اموال آنها را به غارت می بردند و مهمترین فاجعه ای که در آن زمان رخ داد محاصره مسلمانان در شعب ابی طالب بود که با فشارهای روحی و جسمی شدیدی که بر مسلمانان از جمله شخص پیغمبر(ص) و علی(ع) وارد آمد بسیاری از مسلمانان جان خود را از دست دادند اما باز هم تاریخ بیانگر صبر و استقامت اهل بیت علیهم السلام بخصوص علی علیه السلام می باشد که با همه زجرها و مشقتهای وارده بر ایشان، باز هم ایشان صبر و حوصله به خرج می دادند. اما بعد از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه این کفار قریش و مشرکین بودند که دست بردار نبودند و نقشه کشتن پیغمبر(ص) را دادند، پس در بسیاری از مواقع علی(ع) مجبور به جنگ و دفاع از خویشتن می شد. ب -  اما جنگهایی که در زمان خلافت علی (ع) اتفاق افتاده عبارتند از جنگ جمل، صفین و نهروان. کفار و مشرکین در جنگ جمل به بهانه انتقام جویی از خونخواهی عثمان لشکری آماده کردند به فرماندهی عایشه، طلحه و زبیر و در ابتدا شروع به محاصره بصره کردند و شخصی را که نائب امام در بصره بود مورد آزار و اذیت و بی حرمتیهایی از قبیل کندن ریش ایشان قرار دادند، اما امام در اینجا باز هم صبر و حوصله به خرج دادند و شروع به نصیحت لشکریان دشمن نمود و آنها را دعوت به صلح کرد چرا که جنگ و خونریزی بپا نشود اما آنها از این فرمایش امام سرپیچی کردند و گوش به فرامین امام(ع) ندادند. اما بعد از جنگ جمل این معاویه بود که باز هم با شعار خونخواهی عثمان جنگ را شروع کرد و با نیرنگ عمرو عاص، معاویه دستور داد قرآن ها را بالای نیزه کنند و با این عمل قبیح شان نقشه به ظاهر پیروزی خودشان را بکشند و یک عده از یاران ساده لوح و سست ایمان که حدود 20000 (بیست هزار) نفر بودند خواستار صلح شدند که نتیجه نیرنگ شوم معاویه و عمرو عاص بود.  اما در جنگ نهروان که حدود 12000 (دوازده هزار) نفر شرکت داشتند کسانی که ادعای دین و اسلام می کردند در مقابل حضرت بپا خواستند و خواستار جنگ با حضرت شدند که از این تعداد 8000 (هشت هزار) نفر در اثر نصیحت علی(ع) برگشتند اما 4000(چهار هزار) نفر گوش به فرمایشات حضرت ندادند و علی(ع) را وادار به جنگ کردند. پس در اینجا متوجه می شویم علت جنگ در اسلام چه بوده و مهمتر از همه باید به این موضوع اشاره کنیم که پیامبر(ص) و دیگر ائمه بخصوص حضرت علی(ع) هیچ وقت خواهان جنگ و پیشقدم در جنگ نبود بلکه در بسیاری از مواقع برای حفظ دین و اسلام مجبور به جنگ می شدند که این امر در اسلام دفاع نامیده می شود، همانطور که می دانید دفاع از جان و مال و ناموس و دین از اوجب واجبات در اسلام به شمار می آید و هر کسی وظیفه دارد در چنین شرایطی از دین و جان و مال و ناموس خود محافظت و پاسداری کند. برای روشن شدن بیشتر این مسأله باید به این مطالب توجه کرد: [1] 1-  از نظر ما شیعیان، حضرت علی(ع) امام معصوم است و هر کاری انجام بدهد، حق است و جای اشکالی ندارد. او خطا نمی رود و هر چه وظیفه است به جا می آورد. بنابراین اگر جنگید، کارش حق است و اگر صلح کرد کارش حق است. کار امام معصوم نه برای خود او زیان دارد و نه برای جامعه اسلامی زیان دارد بلکه کار او اسوه و الگو است. 2 - در روایات متعددی از شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر اسلام(ص) فرمود: «یا علی! حربک حربی و سلمک سلمی؛ هر کس با تو بجنگد با من جنگیده و هر کس با تو آشتی کند با من آشتی کرده است» و فرمود: «علی مع الحق و الحق مع؛ علی با حق و حق با علی است»[2]. 3- پیامبر اسلام(ص) برای اصحاب خود پیشگویی کرد که روزی می آید که علی بن ابی طالب با پیمان شکنان، ستمگران و خوارج می جنگد. معنای این پیشگویی این است که این گروه ها به پا می خیزند و به هیچ عنوان زیر بار حق نمی روند و علی بن ابیطالب ناچار می شود با آنان بجنگد و فتنه آنان را بخواباند. برای نمونه به چند روایت اشاره می کنیم: ابو ایوب انصاری گفت: پیامبر اسلام(ص) به ما دستور داد که با ناکثان، قاسطان و مارقان بجنگیم. من گفتم: ای پیامبر خدا به فرماندهی چه کسی با آنان می جنگیم؟ فرمود: علی بن ابیطالب[3]. مخنف بن سلیمان می گوید: نزد ابو ایوب انصاری رفتیم و گفتیم: ای ابا ایوب! تو در زمان پیامبر با مشرکان جنگیدی و حالا آمدی با مسلمانان بجنگی؟! ابو ایوب گفت: پیامبر اسلام دستور داد با سه گروه بجنگیم: ناکثان، قاسطان و مارقان. من با ناکثان جنگیده ام، با قاسطان هم جنگیده ام و حالا آمده ام با مارقان بجنگم[4]. در حدث دیگری آمده است که پیامبر خدا فرمود: یا علی! تو با ناکثان، قاسطان ومارقان نبرد خواهی کرد[5]. ناکثان پیمان شکنان هستند و عبارتند از طلحه و زبیر، عایشه و یاران آنها که با علی(ع) بیعت کردند و بیعت خود را شکستند. قاسطان یعنی ستمگران که مقصود نیروهای معاویه است و مارقان یعنی آنان که از دین خارج شده اند و مراد از اینها خوارج هستند[6] . پیمان شکنان و ستمگران و آنان که از دین خارج شدند همه شان شمشیر کشیدند و با حضرت علی(ع) جنگیدند و علی(ع) هم چاره ای جز دفاع نداشت چون آنان اهل صلح و منطق نبودند وگرنه امام آنان را بارها نصیحت کرد و خواستار برگشتن آنان شد ولی آنان قبول نکردند. البته از خوارج، عده زیادی با سخنرانی امام به سوی امام برگشتند و عده ای برنگشتند و آنان که برنگشتند به حقیقت مارق بودند. 4- پس از پیامبر اسلام، قریش نتوانست وجود علی(ع) را تحمل کند و برای همین ابوبکر، عمر و عثمان را بر سر کار آوردند. حالا که پس از عثمان مردم علی را به زعامت خویش انتخاب کرده اند، قریش تاب نیاورد و به بهانه های مختلف باعلی(ع) مخالفت کرد. پیامبر اسلام این حوادث را پیشگویی کرده بود. روزی پیامبر به سران قریش فرمود: «لتنتهوا او لیبعثن الله علیکم من یضرب رقابکم علی الدین فقالوا من هو؟ قال: خاصف النعل؛ ای قرشیان! باید از این کارها دست بردارید وگرنه خداوند مردی را مأمور می کند که در راه دین گردن شما را می زند. گفتند: ای پیامبر خدا این مرد کیست که گردن ما را می زند؟ فرمود: همین که نعل را اصلاح می کند»[7]. 5- در خطبه 172 نهج البلاغه علی(ع)  درباره اصحاب جمل می فرماید: طلحه، زبیر و یارانشان راه افتادند و همسر پیامبر را هم به همراه خود می کشیدند و به بصره حمله کردند در حالی که همه اینها با رضایت خود و بدون هیچ گونه اجباری به اطاعت من گرد ن نهاده بودند و با من بیعت کرده بودند. پس از ورود به بصره به فرماندار من و به خزانه داران بیت المال و مردم بصره حمله کردند. گروهی را با شکنجه کشتند و گروهی را با مکر و حیله کشتند. به خدا سوگند اگر آنان فقط یک نفر را می کشتند، قتل همه آنان بر من حلال بود در حالی که آنان به تعداد لشکر خود از مردم بی دفاع بصره به قتل رساندند[8]. این سخن علی(ع) می رساند که اصحاب جمل اهل منطق و صلح و گفتگو نبودند وگرنه دست به این کشتار نمی زدند. آنان می بایستی نزد حضرت علی می آمدند و گفتگو می کردند نه این که هجوم بیاورند و عده زیادی از مردم بی دفاع را بکشند. 6- علی(ع) صعصعه بن صوحان را به همراه نامه ای به سوی طلحه، زبیر و عایشه فرستاد. صعصعه پس از رساندن نامه به آنان و گفتگو با آنان نزد امام برگشت. امام پرسید: چه شد؟ صعصعه گفت: من گروهی را دیدم که جز جنگ با تو، چیز دیگری نمی خواهند و علی(ع) فرمود: خداوند یاور ماست[9]. شیخ مفید در «الجمل» آورده است که از حضرت علی(ع) سؤال کردند که چرا با این قوم جنگ کردی؟ فرمود: چاره ای جز جنگ نیافتم[10]. در نهج البلاغه آمده است: «فما وجدتنی یسعنی الا قتالهم او الجحود بما جاء به محمد فکانت معالجه القتال اهون علی من معالجه العقاب؛ دیدم چاره ای جز یکی از این دو را ندارم: یا باید با آنان بجنگم و یا به آنچه پیامبر اسلام آورده کفر بورزم و به این نتیجه رسیدم که تن به جنگ دادن آسان تر از تن به کیفر و عذاب خدا دادن است»[11]    .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image