حرمت ریش تراشی-فلسفه ریش گذاشتن-نهی از ریش تراشی-ریش تراشی در روایات /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

کجای دین اسلام، تو کدوم آیه قرآن یا حدیث (تأکید می کنم مستند حرف بزنید آیه یا حدیث بیاورید) که گذاشتن ریش برای مردان واجب است؟ مدل ریش و مو، چیز خیلی شخصیه هیچ ربطی هم به دین و مذهب نداره چرا می گویید که مرد باید ریش و محاسنشو نتراشه؟ الکی گیر می دهید؟! اگه ریش تراشیدن حرومه پس این اکثر جامعه همه دارند گناه می کنند؟ می دونید که اسلام یه دین جهانی هست محدود به ایران و شهر قم یا مشهد و ... نیست وقتی شما حکم نتراشیدن ریش صادر می کنید یعنی همه مسلمانان باید در تمام جهان باید عملش کنند ولی امروزه همه مردان محاسن دارند؟ مسلمه که خیر!


روایات زیادی در باب فضیلت گذاشتن محاسن و حد و اندازه آن وارد شده است ; از جمله از امام صادق (ع ) روایت شده که فرمود: »گذاشتن ریش و چیدن شارب , از جمله تعالیم دین حنیف ابراهیم (ع ) است «, (بحارالانوار, ج 12, ص 56)در روایت دیگر از امیرالموئمنین (ع ) آمده است که حضرت در مذمت »لشکر بنی مروان « فرمودند: »آنان کسانی هستند که ریش را می تراشند و شوارب را رها می کنند«, (بحارالانوار, ج 25, ص 175)از رسول خدا(ص ) نیز روایت شده است که فرمود: »شارب ها را کوتاه کنید و ریش را بگذارید و خود را همانند مجوس نکنید«, (بحارالانوار, ج 76, ص 111)رسول خدا فرمود: پروردگار من دستور به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیل داده است.و نیز فرمود : سبیل هایتان را کوتاه نمایید و محاسن (ریش) خود را بلند نگاه دارید و خود را شبیه یهودیان مگردانید.و باز هم به نقل از او : مجوسان ریش های خود را می تراشند و سبیل ها را بلند نگه می دارند .ولی ما مسلمین سبیل های خود را کوتاه و محاسن را بلند نگه می داریم و داشتن ریش و کوتاه کردن سبیل مطابق با فطرت انسانی ست.و فرمود کسی که خود را شبیه غیر مسلمان در آورد از ما نیست. الف) رسول خدا : *محاسن را از ته زدن یک نوع مثله است و کسی که خود را شکنجه و اذیت کند لعنت خداوند بر او باد .*ده عمل زشت و گناه باعث نابودی قوم لوط شد ، که دو عمل از آنها تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل ها بود . *شانه زدن ریش ها ، رزق و روزی را زیاد می کند . مو و (ریش) زیبا لباسی است که خداوند داده ، بنابراین آن را گرامی بدارید. ب ) حضرت امیر(ع) با تازیانه در بازار حرکت مى کردند و کسانى را که مارماهى و ماهى هاى بى فلس مى فروختند مى زد و مى فرمود اى فروشندگان مُسوخ بنى اسرائیل و جند بنى مروان؛ شخصى از حضرت سؤال کرد جندبنى مروان کیانند؟ حضرت فرمود: اقوامى بودند که ریش خود را مى تراشیدند و سبیل هاى خود را تاب مى دادند.ج ) امام صادق(ع) مى فرماید: «حفوا الشوارب واعفواللحى ولا تشبهوا بالمجوس؛ شارب خود را بچینید و ریش خود را بگذارید و شبیه مجوس نشوید، زیرا مجوسیان ریش خود را مى تراشند و سبیل خود را مى گذاردند اما ما شارب خود را مى زنیم و ریش را مى گذاریم که مطابق فطرت است».د)رسول خدا(ص) مى فرماید: «ان المجوس جزوا الحاهم و وفروا شواربهم و انا نحن نجز الشوارب و نعفى اللحى و هى الفطرة؛ مجوس ریش خود را مى تراشند و شارب هاى خود را بلند مى گذارند واما ما شوارب را مى زنیم و ریش مى گذاریم که مطابق فطرت است».ه ) در کتاب سیرة النبویه و الاثار المحمدیه و جلد 6 بحارالانوار آمده است که پیامبر به دو فرستاده خسرو پرویز پادشاه ایران فرمود: واى بر شما چه کسانى شما را امر کرده که ریش ها را بتراشید و سبیل بگذارید. عرض کردند پروردگار ما (کسرى). رسول خدا فرمود: «لکن ربّى امرنى باعفاء لحیتى و قص شاربى؛ پروردگار من مرا امر کرده که ریش خود را بگذارم و شاربم را کوتاه کنم» .هم چنین امام صادق (ع ) فرموده است : »شارب ها را کوتاه و ریش را بگذارید و خود را به یهود شبیه نکنید«, (بحارالانوار, ج 76, ص 112)گفتنى است که حرمت تراشیدن ریش اجماعى است؛ شیخ بهایى در کتاب اعتقادات مى فرماید: «تراشیدن ریش مانند سایر گناهان (قمار، سحر، رشوه) است و احدى از علماى اعلام در حرمت ریش تراشى خدشه نکرده اند. نیز محقق داماد در رساله خود (الشارع النجاة) آورده: «ان حلق اللحیة حرام بالاجماع؛ تراشیدن ریش به اجماع همه علما حرام است». ضمنا سیره قطعیه متدینین از زمان حضرت آدم تا خاتم و حضرات ائمه معصومین(ع) بر این بوده است و در تاریخ نمى یابیم که پیامبران الهى و اوصیاى آنها و پیامبر اسلام و اوصیاى آن حضرت و متدینین به آن حضرات ریش خود را تراشیده باشندروایات دیگرى نیز هست که در این مختصر نمى گنجد. ناگفته نماند گذشته از »ریش « آن چه مهم است »ریشه « آدمی است و بیش از ظاهر باید به رشد باطن و ثبات شخصیت پرداخت که در پی آن هویت شخصی و فرهنگی انسان و جامعه به ثبات می رسد. به گونه ای که ظاهری آراسته و مطابق با فرهنگ اصول دینی خود را پیدا می کند و به آسانی و با آگاهی می تواند مدل رفتاری خود را انتخاب کند و با توجه به فرهنگ جامعه ما ریش - البته با رعایت آراستگی و پیراستگی - نمادی از روحیه دین پذیری و نشانه ای از حفظ استقلال خویش در برابر فرهنگ بیگانگان است و کسانی که ریش خود را می زنند اگر با آگاهی به مخالفت با حکم شرعی چنین کاری را می کنند, گرفتار اصرار بر گناه می باشند و حکم »فسق « بر آنها بار می شود. البته ما هم قبول داریم که ریش تراشی یک امر شخصی است و حکومت در مسایل شخصی افراد دخالت نمی کند. اما بدین معنا نیست که ارتباط با دین ومذهب نداشته باشد زیرا تمام برنامه های فردی واجتماعی یک مسلمان از دین مایه می گیردوباید براساس آموزه های دین انجام گیرد. ریش تراشی مانند بی حجابی نیست که بر سلامت و امنیت اجتماعی اثر سوء بگذارد و لذا با آن برخورد اجتماعی صورت نمی گیرد. در این زمینه همین مقدار که احکام آن گوشزد می شود، کافی است.حکم ریش تراشی ازدیدگاه فقهانظر همه مراجع (به جز آیات عظام بهجت و صافى): تراشیدن ریش - خواه با تیغ باشد یا ماشین - بنابر احتیاط واجب حرام است.امام، استفتاءات، ج 2، مکاسب محرمه، س 79؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج 1، س 492 و 493؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 2، س 750 و 753؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س 1089 و 1096؛ آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 957 و 955؛ آیت الله سیستانى، Sistani.org، ریش تراشى، س 1 و 3؛ آیت الله خامنه اى، اجوبة الاستفتاءات، س 1421 و 1416؛ دفتر آیت الله وحید.آیات عظام بهجت و صافى: تراشیدن ریش حرام است.آیت الله صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1740 و 1742؛ آیت الله بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 4.در پایان راجع به پاسخ سوال شما به چند نکته اشاره می کنیم: اولا: فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن د انشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى مى طلبد. لیکن بطور اجمالى روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلى فوق از آن باید پیروى کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتى در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد. ثانیا: در جست و جوى فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربى رفت و دلیلى مادى و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پى یافتن مصلحت یا مفسده اى طبى یا... باشیم برخاسته از نگرشى مادى گرایانه است. در حالى که بسیارى از احکام مصالحى معنوى دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشرى قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربى خود قادر به حکمى نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند و یا اگر نظرى بدهند بسیار سطحى است و چه بسا مسأله حکمتى برتر و بالاتر داشته باشد. چنان که در مورد روزه علوم به خواص بهداشتى آن پرداخته اند ولى قرآن مجید فلسفه اى بالاتر را بیان فرموده و آن «تقوایابى» است. در مورد تراشیدن صورت نیز گفته اند: الف) همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد در متعلق آنهاست. از طرف دیگر چنان نیست که دقیقا فلسفه همه احکام براى ما روشن باشد، بلکه برخى از آنها در متون دینى منصوص گردیده مانند فلسفه نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر و برخى ذکر نگردیده است. شاید علت عدم ذکر همه آنها هم این باشد که گرایش افراطى به دانستن فلسفه احکام کاهش دهنده روح تعبد در برابر پروردگار است و این خود ضرر بزرگى در بردارد، و انسان را دچار نوعى شرک مى گرداند، یعنى فلسفه جویى را جایگزین خداگرایى مى کند. البته در مواردى نیز انسان از طریق عقلى مى تواند فلسفه هایى را بفهمد ولى این فلسفه ها اولا کلیت ندارد و ثانیا به تدریج در طول زمان و با رشد دانش بشرى یکى یکى روشن مى شود و در هر زمان براى هر حکم احتمال وجود فلسفه ها و علل دیگرى مى رود که براى ما مکشوف نیست. بنابراین در چنین مواردى باید ابتدا این فرهنگ نادرست را اصلاح کرد که مى گوید اول باید فلسفه اش را بدانم تا بعد عمل کنم چنانکه در دیگر موارد زندگى مانند انجام دستورات پزشک اینچنین است. ب ) از نظر دندانپزشکان وجود محاسن در صورت براى حفاظت از لثه ها و دندانها مفید است. ج ) از نظر متخصصین پوست نیز وجود محاسن در صورت رعایت نظافت و اصول بهداشتى براى حفاظت از پوست و لطافت آنها مفید است، مگر در مورد کسانى که گرفتار قارچ هاى پوستى و ... باشند که مساله اى استثنایى است. وجود محاسن متناسب با ساختار طبیعى بدن مرد مى باشد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image