تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
آیا معاویه در قتل عثمان، نقشی داشته است؟استاد حسینی قزوینی
این از نکات خیلی ظریفی است. شاید برای خیلی از جوانان، مخصوصا جوانان اهل سنت، این نکات، تازگی داشته باشد. ولی من تقاضا دارم از بینندگان عزیز، مدارکی را که بنده ارائه میدهم، یادداشت بفرمایند و مراجعه کنند. اگر بینندگان ثابت کنند که یکی از مدارکی را که بنده اعلام میکنم، دروغ بوده، جایزه میدهم و رسما در این شبکه، پوزش میطلبم و عذرخواهی میکنم و اعلام میکنم که من اشتباه کردم.
در رابطه با نقش معاویه در قتل عثمان، آقای ابن قتیبه دینوری در کتاب الإمامة و السیاسة مینویسد:
و کتب إلى أهل الشام عامة و إلى معاویة و أهل دمشق خاصة: ... فیا غوثاه یا غوثاه و لا أمیر علیکم دونی، فالعجل العجل یا معاویة و أدرک ثم أدرک و ما أراک تدرک.
عثمان، نامه نوشت به مردم شام و معاویه و اهل دمشق: ... ، به فریاد من برسید که مردم مدینه، تصمیم به قتل من گرفتهاند. بشتاب بشتاب ای معاویه، به داد من برس، به داد من برس، گمان نمیکنم که به داد من برسی.
الإمامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الشیری، ج1، ص54
در تاریخ یعقوبی، جلد2، صفحه 175 آمده است:
معاویه با 12 هزار نیرو برای یاری عثمان از شام به طرف مدینه حرکت کرد. در 30 کیلومتری مدینه، لشکر را در آنجا نگهداشت تا خودش بیاید به مدینه و خبر بگیرد. وقتی به مدینه آمد، عثمان از او سوال کرد: ای معاویه، پس نیروهایت کجایند؟ معاویه گفت: آمدهام خبر بگیرم تا ببینم در مدینه چه خبر است. عثمان گفت: من که نامه نوشتم و قضایا را مطرح کردم. ... . بعد از مشاجراتی، عثمان گفت:
لا والله و لکنک أردت أن أقتل فتقول: أنا ولی الثأر. إرجع، فجئنی بالناس! فرجع، فلم یعد إلیه حتى قتل.
به خدا سوگند! تو میخواهی من کشته شوم تا به بهانه خونخواهی من، قیام کنی. برو و با نیروهایت بیا. معاویه رفت و برنگشت تا این که عثمان کشته شد.
آقای بلاذری در کتاب أنساب الأشراف، جلد6، صفحه 188 و آقای ابن شبة در تاریخ مدینه، جلد4، صفحه 1289 از قول آقای یزید بن اسد صراحت دارد:
معاویه، نیروهای کمکی را که از شام آورده بود، به مدینه نیاورد و در وسط راه، معطل کرد؛ زیرا:
و إنما صنع ذلک معاویة لیقتل عثمان، فیدعو إلى نفسه.
معاویه میخواست که عثمان کشته شود تا مردم را به بیعت خودش فرا بخواند.
آقای طبری در تاریخش از شبث بن ربعی نقل میکند و صراحت دارد:
به معاویه میگویند:
و قد علمنا أن قد أبطأت عنه بالنصر و أحببت له القتل لهذه المنزلة التی أصبحت تطلب.
ما میدانیم که تو در یاری عثمان، کوتاهی کردی و میخواستی که او کشته شود تا بعد از او، خلافت را برای خودت قرار بدهی.
تاریخ الطبری، ج3، ص570 ـ کامل لإبن الأثیر، ج3، ص286
آقای ابو الطفیل از صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و با معاویه، گفتگویی دارد و معاویه به او میگوید:
چرا شما عثمان را یاری نکردید؟ ابو الطفیل میگوید:
ما منعک من نصره أو تربصت به ریب المنون و کنت فی أهل الشام و کلهم تابع لک فیما ترید؟ قال معاویة: أو ما ترى طلبی بدمه؟ قال: بلى، و لکنک کما قال أخو جعفی:
لا ألفینک بعد الموت تندبنی و فى حیاتی ما زودتنی زادی
تو چرا یاری نکردی؟ تو که در شام بودی و همه، پیرو تو بودند. معاویه گفت: نمیبینی که من برای خونخواهی عثمان قیام کردهام؟ ابو الطفیل گفت: بله، میبینیم، ولی به قول شاعر:
شما در زمان حیات من، یک بار هم به دیدار من نیامدی
ولی بعد از مرگ من، ناله و سر و صدا میکنی و به سینه میزنی؟!
أسد الغابة لإبن الأثیر، ج5، ص234 ـ الإستیعاب لإبن عبد البر، ج4، ص1697 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج26، ص116 ـ الامامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الشیری، ج1، ص215
یعنی این که در زمان حیات عثمان، عکسالعملی نشان ندادی، ولی امروز برای او، فریاد میزنی وا مظلوما؟!
مانند همین درگیری، میان عمرو بن عاص و معاویه بود و عمرو بن عاص به معاویه گفت:
قاتل حقیقی عثمان، تو بودی.
أنساب الأشراف للبلاذری، ص288 ـ الإمامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الزینی، ج1، ص88
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهجالبلاغه در چند جا صراحت دارد:
ای معاویه! قاتل واقعی عثمان، تو بودی و بس.
فأما إکثارک الحجاج فی عثمان و قتلته، فإنک إنما نصرت عثمان حیث کان النصر لک و خذلته حیث کان النصر له.
روزی که یاری تو برای عثمان به درد میخورد، یاری نکردی.
نهجالبلاغه، نامه37
در جای دیگر آمده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به معاویه نامه نوشت:
فوالله ما قتل ابن عمک غیرک.
غیر از تو، کسی قاتل عثمان نبود.
العقد الفرید، ج3، ص333
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهجالبلاغه میگوید:
و لعمری! ما قتله غیرک.
قسم به جان خودم! غیر از تو، کسی عثمان را نکشت.
نهجالبلاغه، نامه10 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج15، ص84
یعنی شما آمدید کوتاهی کردید و مردم آمدند عثمان را به قتل رساندند.
* * * * * * *
آقای یاسینی
مشهور است که در رابطه با کشته شدن عثمان، معاویه، تعدادی از صحابه را به همین بهانه کشت. آیا در کتب اهل سنت در این مورد، مطلبی آمده است یا خیر؟
استاد حسینی قزوینی
منابع اهل سنت، مملوّ است از این مطلب. اگر بخواهیم در رابطه با این موضوع بحث کنیم، چند جلسه نیاز داریم تا مسئله برای مردم روشن شود. ولی من به عنوان نمونه، چند مصداق را عرض میکنم و إن شاء الله اگر قرار شد روزی در این زمینه، مفصل بحث کنیم، مطالب را تقدیم میکنم.
1. عمرو بن حَمِق
یکی از کسانی که در قتل عثمان شرکت داشت، صحابه جلیل القدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، عمرو بن حمق بود که در سال حجة الوداع یا بعد از حدیبیه مسلمان شد و این اختلافی است.
أسد الغابة، ج4، ص100 - الإصابة، ج4، ص514
در منابع آقایان اهل سنت آمده است:
و أما عمرو بن الحمق فوثب على عثمان فجلس على صدره و به رمق فطعنه تسع طعنات و قال أما ثلاث منهن فإنی طعنتهن لله و أما ست فإنی طعنت إیاهن لما کان فی صدری علیه.
عمرو بن حمق روی سینه عثمان نشست و 9 خنجر بر بدن او زد و گفت: 3 ضربه برای خدا بود و 6 ضربه دیگر به خاطر کینهای بود که از عثمان در دل داشتم.
الطبقات الکبرى لإبن سعد، ج3، ص74 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج39، ص409 ـ تاریخ الطبری، ج3، ص424 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج7، ص207 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج3، ص179
در این زمینه، تاریخ طبری مینویسد:
فاطعنه تسع طعنات کما طعن عثمان، فأخرج فطعن تسع طعنات، فمات فی الأولى منهن أو الثانیة.
معاویه دستور داد عمرو بن حمق را دستگیر کنند و به عامل او گفت: همانطوری که او 9 ضربه بر عثمان زد، 9 ضربه بر او بزن. عمرو بن حمق در ضربه اول یا دوم از دنیا رفت.
تاریخ الطبری، ج4، ص197 ـ تاریخ مدینة دمشق، ج45، ص499 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج3، ص477
شعبی ـ که از بنیانگذاران مسائل فقهی اهل سنت است ـ میگوید:
أول رأس حمل فی الإسلام رأس عمرو بن الحمق.
اولین سری که در اسلام بریده شد و شهر به شهر گردانده شد، سر عمرو بن حمق بود.
الطبقات الکبرى لإبن سعد، ج6، ص25 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج4، ص83 ـ أسد الغابة لإبن الأثیر، ج4، ص101 ـ أنساب الأشراف، ج5، ص282 ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج4، ص88 ـ تهذیب الکمال للمزی، ج21، ص597 ـ التاریخ الصغیر للبخاری، ج1، ص131 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج45، ص503 ـ الإستیعاب لإبن عبد البر، ج3، ص1174 ـ المصنف لإبن أبی شیبة، ج8، ص357 ـ الثقات لإبن حبان، ج3، ص275 ـ کتاب الأوائل للطبرانی، ص107 ـ المنتخب من ذیل المذیل للطبری، ص46
ابن حجر عسقلانی میگوید:
و بعث برأسه إلی معاویه.
سر عمرو بن حمق را به طرف معاویه بردند.
تهذیب التهذیب، ج8، ص22
این کثیر دمشقی میگوید:
فکان أول رأس طیف به.
اولین سر بریدهای که در شهرها گردانده شد، سر عمرو بن حمق بود.
البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص52
آقای ابن اثیر و ابن کثیر میگویند:
همسر عمرو بن حمق ـ آمنه بنت شرید ـ را زندانی کرده بودند و وقتی سر بریده شوهرش را به شام آوردند، معاویه دستور داد سر بریده همسرش را ببرند و در دامن او قرار بدهند.
حتی وجه إلیها رأس عمرو بن حمق، فألقی فی حجرها، فارتاعت لذلک، ثم وضعته فی حجرها و وضعت کفها على جبینه، ثم لثمت فاه، ثم قالت: غیبتموه عنی طویلا ثم أهدیتموه إلی قتیلا، فأهلا بها من هدیة.
وقتی او سر بریده شوهرش را دید، شوکه و ناراحت شد و سر بریده را در دامنش قرار داد و با دستش بر سر بریده کشید و لبهای خونینش را پاک کرد و گفت: مدتها، شوهرم را از من مخفی کردید و امروز هم سر بریدهاش را برای من هدیه آوردید. چه زیبا هدیهای بود که معاویه برای من آورد.
اسد الغابة لإبن الأثیر، ج4، ص101 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص52 ـ تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج69، ص40
2. عبد الرحمن بن عُدِیْس
عبد الرحمن بن عدیس هم در قتل عثمان، دخیل بوده است و معاویه دستور داد ایشان را در منطقه بعلبک دستگیر کردند و به جرم دخالت در قتل عثمان، به شهادت رساندند.
تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج35، ص108
3. محمد بن أبی حذیفة
او هم از قاتلین عثمان و صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و معاویه دستور داد به جرم قتل عثمان، به شهادت رساندند.
الإصابة لإبن حجر، ج6، ص9
چندین نمونه از این موارد داریم که معاویه، کسانی را که در قتل عثمان شرکت داشتند، دستور داد اینها را گرفتند و کشتند.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.