قسم‌ و تفکر در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه

چرا خدا در قرآن بیشتر قسم خورده و کمتر استدلال عقلی به کار برده و در جای جای قرآن تأکید کرده به تفکر و تأمل و علم ... البته این سوال تو اینترنت خوندم و برای خودم سوال شد، اگر سوال اشتباهی بگین.


در خود سوال بیان نموده اید که در جای جای قرآن ،به تفکر وتأمل وعلم و...تأکید کرده،که خود این دلیل بر این است که اسلام به فکر واستدلال عقلی توجه کامل نموده ،وانسانها را به تدبر وتأمل دعوت کرده ودر موارد کمی برای تأکید بر مطلبی ،قسم یاد کرده تا اهمیت آن چیز معلوم گردد.کراهت و یا حرمت سوگند به جهت انجام و تکرار آن در امور کم اهمیت و یا باطل است.اما جهت تعظیم یا اثبات حق جایز و گاهی پسندیده است.در واقع برگشت این سؤال به این است که فلسفه و حکمت سوگندهاى قرآن چیست؟ و یا به عبارتى با وجود بى نیازى خداوند به سوگند چرا در قرآن این همه قسم خورده شده است؟ قبل از پاسخ به سؤال پیش زمینه هائى مطرح مى گردد. الف) سوگندهاى قرآنش: در چهل و چهار سوره قرآن، ضمن صد و چهار آیه، صد و هیجده مورد سوگند در قرآن آمده که در سى و سه سوره قرآن، نود و پنج مورد سوگندهاى آفریدگار جهان است که در بیست و سه سوره آغاز سوره با سوگند مى باشد، و دو مورد سوگندهائى است که از زبان رسول خدا(ص) در اثبات وقوع روز قیامت و محاسبه اعمال و جزاء در آن روز آمده، چهار مورد قسمى است که از برادران حضرت یوسف(ع) آمده است و یک مورد، سوگندى است که ساحران براى فرعون یاد کرده اند که بر موسى غالب خواهند شد. و یک مورد نیز سوگندى است که شیطان در اغواء بندگان غیر مخلص یاد کرده و پانزده مورد نیز مربوط به مشرکین و منافقین و منکرین روز قیامت مى باشد. (شناخت سوره هاى قرآن، هاشم هاشم زاده هریسى، انتشارات کتابخانه صدر، تاریخ 1373 ه.ش، ص 23 و 24 ـ تفسیر کبیر بصائر). پس سوگندهاى قرآنى 1. سوگندهاى الهى 2. سوگندهاى مردمى الف) سوگندهاى پیامبران ب) سوگندهاى مردمان 1ـ برادران یوسف 2ـ سحره 3ـ مشرکین 4ـ منافقین 5ـ منکرین 3. سوگند ابلیس آنچه از موارد ذکر شده مورد سؤال است، همان قسم اوّل یعنى سوگندهاى الهى است که عمده سوگندهاى در قرآن را نیز شامل مى شود. ب) پیشینه تاریخى سوگند آثار به جاى مانده از فرهنگ و تمدن بشرى نشان مى دهد که سوگند خوردن اختصاص به ملت و زبان خاصى نداشته و در تمام اعصار گذشته به مثابه یک سنت در میان اقوام و ملل مختلف جریان داشته است و به قطع مى توان گفت تاریخچه قسم به تاریخ و زبان بشر برمى گردد و گواه بر این مطلب معتبرترین منبع تاریخ انسان، قرآن کریم است. که سوگند خوردن انسانها را در اعصار مختلف چون سوگند خوردن حضرت ابراهیم(ع)(انبیا؛ 21:57). فرزندان حضرت یعقوب(ع)(یوسف؛ 12:91). ساحران درباره فرعون(شعراء؛ 26:44). و مقدم تر از همه قسم خوردن شیطان در مقابل آدم و حوا(اعراف؛ 7:21). را نقل مى کند. ج) تعریف سوگند سوگند (sawgand) در اصل «سوکنته»(Saokenta) به معنى گوگرد و سوگند خوردن به معنى خوردن گوگرد است که نوعى آزمایش براى تشخیص گناهکار از بى گناه بوده، در قدیم مقدارى آب آمیخته به گوگرد به متهم مى خورانیدند و از تأثیر آن در وجود وى گناهکار بودن یا بى گناه بودن او را تعیین مى کردند، بعدها به معنى قسم بکار رفته است.(فرهنگ عمید، ج 2، ص 1485). که اقرار و اعترافى است که شخص بر روى شرف و ناموس خود مى کند و خدا، یا بزرگى را شاهد گیرد، مانند قسم (بخدا، رسول، امامان و بزرگان).(فرهنگ فارسى معین، دکتر محمد معین، ج 2، ص 1956). واژه «قسم» در زبان عربى و تمام اشتقاقات آن مترادف کلمه «سوگند» در زبان فارسى است و قسم را از این جهت قسم گفته اند که کلام را دو قسم کرده قسم صواب و صحیح را از قسم خطا و اشتباه بیرون مى برد. و در اصطلاح قسم جمله اى است که بواسطه آن جمله دیگرى تأکید مى شود. (مغنى اللبیب ابن هشام، ص 56). مرحوم طبرسى مى گوید: قسم عبارت است از قسمتى از کلام که بواسطه آن خبر تأکید مى شود به نحوى که آن را به صورت حق و درست جلوه داده و از خلاف واقع مبرّا مى سازد.(مجمع البیان، امین الاسلام طبرسى، ج 9، ص 375). د) ارکان سوگند سوگند از هر نوعى که باشد داراى ارکانى مى باشد که عبارتند از: 1. مُقسِم یعنى فردى که سوگند یاد مى کند، همانطور که گفته شد سوگندهاى قرآن اگر چه گاهى از زبان انبیاء، مردم عادى و شیطان نیز سوگند نقل شده است، لکن غالب سوگندها از ناحیه ذات مقدس پروردگار مى باشد. 2. مُقسَم له یا مخاطب سوگند، فرد یا افرادى است که به خاطر آنها سوگند یاد مى شود، در قرآن مجید اگر چه برخى سوگندها مخاطب خاص دارد لکن غالب آنها براى عموم انسانها اعم از مؤمن و کافر یاد شده اند. 3. مُقْسَم به یعنى آنچه بدان سوگند یاد مى شود مثل خدا، پیامبر و سایر مقدسات، در قرآن حدود چهل موضوع مورد سوگند واقع شده که مى توان همه آنها را در شش گروه طبقه بندى کرد. (لازم به ذکر است که مفسران و مؤلفان علوم قرآنى طبقه بندى هاى متفاوتى براى موضوعات سوگندهاى قرآنى ذکر کرده اند. که این طبقه بندى بنقل از تفسیر سوره طور حاصل کار گروهى محققان موسویان، کاویان، سلیمى، فیروزى، حسینى، سلطانى مهاجر مى باشد). الف) اسماء ذات و صفات مقدس خداوند متعال. ب) انبیاء بزرگوار چون محمد(ص)، ابراهیم و اسماعیل(ع) ج) انسان، نفس و وجدان و اعمال نیک و ابعاد معنوى او د) مجردات، مقدسات، فرشتگان، کتب آسمانى، معانى و مفاهیم عالیه و ماوراى طبیعت ه) آسمان، کرات و دیگر موجودات آسمانى و) زمین، دریا و موجودات آنها 4. ادات قسم یا الفاظ سوگند واژه هایى هستند که بوسیله آنها جملات ساده به جمله قسم تبدیل مى شود در زبان عربى الفاظ زیادى براى سوگند بکار مى رود لکن در قرآن کریم تنها چهار لفظ «یاء»، «تاء»، «واو» و «عَمْر» بکار رفته است.(سوگند با «باء» أنعام؛ 6: 109 ـ نحل؛ 16: 38 ـ توبه؛ 9:42 و 74) 5. جواب قسم یا مقسم علیه عبارت است از آن کار یا مطلبى که براى آن سوگند یاد مى شود. ه) انگیزه هاى سوگندهاى قرآنى همانطور که سوگندهاى قرآن را به سه قسم کلى تقسیم نمودیم، به طبع انگیزه هاى آن را نیز مى توان به سه قسم کلى تقسیم نمود. الف) سوگندهاى خدا که به ذات ربوبى خویش و یا به پدیده هاى نظام آفرینش اعم از حیات پاک پیامبر اسلام و یا دیگر موجودات آفرینش مى باشد. تعبیر به (انگیزه) در مورد سوگندهاى الهى مسامحه اى مى باشد چون (انگیزه) از لوازم نیاز است و چین تعبیرى نسبت به خداوند بى نیاز معنا و مفهوم ندارد لکن به اعتبار نیاز قابل است که سوگند براى او به کار رفته. براى تأکید و یستنبئونک احق هو قل اى و ربّى انّه لحق و ما أنتم بمعجزین؛از تو مى پرسند آیا آن (وعده مجازات الهى) حقّ است؟ بگو: آرى، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است، و شما نمى توانید از آن جلوگیرى کند.؛ یونس؛ 10:53. چون قبلاً در آیات دیگر وقوع قیامت و مسئله حقانیت قرآن و رسالت و وقوع ثواب و عقاب آمده اینجا در واقع تأکیدش بر آن همراه با قسم بوده است چون این عرف اعراب بود که در تأکید ماجراها و شنیده ها متوسل به قسم مى شدند و خداوند هم پیامبرش را به همین روش مى خواند.(تفسیر کبیر، فخر رازى، 32 جلدى، چاپ اول، ج 17، ص 111). و یا براى تعظیم و تفخیم مقسم به مى باشد یس و القرآن الحکیم ؛ یاسین 36 ، آیه 1و2 و آیاتى چون قلم؛ 68:1 ـ واقعه؛ 56: 57 ـ شمس؛ 91: 1 تا 7 ـ بلد؛ 90: 1 تا 3 ـ و... نیز مشعر به همین بحث مى باشد.(براى توضیح بیشتر به تفسیر فى ظلال القرآن، ج 6، ص 3375، 3654، 3908، 3915). و یا براى اتمام حجت است فلا و ربّک لا یؤمنون حتى یحکّموک فیما شجر... ؛ به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود...؛ نساء؛ 4:65. ) و یا آیه شریفه فو ربّک لنسئلنّهم أجمعین ؛ به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد ؛ حجر؛ 15:92). ( البته بخاطر اضافه (رب) به کاف ضمیر خطاب که بازگشت به شخص پیامبر مى نماید بعضى آن دو آیه را علاوه بر اتمام حجت شاهد بر تعظیم و تکریم و تشریف شخصیت پیامبر نیز آورده اند که مربوط به مورد قبل مى شود). و یا براى اثبات مقسم علیه و بیان واقعیتى که مورد تردید مردم واقع گردیده و الصفّت صفا * فالزجرات زجرا * فالتلیت ذکرا * إن الهکم لواحد... ؛ سوگند به (فرشتگان) صفت کشیده (و منظم)، و به نهى کنندگان (و باز دارندگان)، و تلاوت کنندگان پیاپى آیات الهى، که معبود شما یگانه است {؛ الصافات؛ 37:1تا5. براى توضیح بیشتر به مجمع البیان، ج 6، ص 533 ـ تفسیر کبى، فخر رازى، ج 21، ص 241. و یا براى توبیخ، کفار و مشرکین و یجعلون لما لا یعلمون نصیبا مما رزقنهم تاللّه لتسئلن عما کنتم تفترون ؛ آنان براى بتهایى که هیچ گونه سود و زیانى از آنها سراغ ندارند، سهمى از آنچه به آنان روزى داده ایم قرار مى دهند، به خدا سوگند، (در دادگاه قیامت) از این افتراها که مى بندید، بازپرسى خواهید شد!؛ نحل؛ 16: 56. ب) سوگندهاى مردمى که این سوگندها بیان زبان حال بنده گان است، که خداوند به نقل و ذکر سوگندهاى آنان اقدام نموده است، چون سوگند برادران یوسف قالوا تالله لقد علمتم ما جئنا لنُفسد فى الارض و ما کنا سارقینبه خدا سوگند شما مى دانید ما نیامده ایم که در این سرزمین فساد کنیم، و ما هرگز دزد نبوده ایم!؛ یوسف؛ 12:73. و یا سوگند نفاق گونه فراریان از جهاد: ... و سیحلفون بالله لواستطعنا... ؛ ... و به زودى به خدا سوگند یاد مى کنند که اگر توانایى داشتیم همانا براى سفر آماده مى شدیم...؛ توبه؛ 9:42. و آیات بسیارى دیگر که عمده اینگونه سوگندها به انگیزه اثبات مطلب خود بوده است. ج) سوگندهاى ابلیس که این نوع سوگندها به انگیزه فریب و تهدید و یا عنادورزى توسط ابلیس صورت پذیرفته: و قاسمهما انّى لکما لمن الناصحین ؛ و (ابلیس) براى آنها سوگند یاد کرد که من براى شما از خیرخواهانم؛ اعراف؛ 7:21. و همچنین قال فبعزّتک لاُغوینّهم أجمعین ؛ گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد( که این سوگند به انگیزه عنادورزى مى باشد)ص؛ 38: 82. و) تفاوت سوگندهاى الهى با سوگندهاى غیر سوگندهاى الهى یا سوگندهاى متعارف میان مردم تفاوتهاى قابل توجهى دارد، مردم معمولاً به چیزهایى سوگند یاد مى کنند که در نظرشان مقدس و یا بسیار عزیز است و در تمام آنها نگران مؤاخذه و یا صدمه، در صورت دروغ گویى هستند مثلاً وقتى کسى به خدا، پیامبر، امام و قرآن به دروغ سوگند مى خورد نگران است که آنان آسیبى به وى رسانده یا روز قیامت مؤاخذه کنند و هرگاه به جان خود، فرزند، آشنا، دوست و رفیق خود سوگند یاد مى کند خوف آن دارد که صدمه اى متوجه آنان گردد علاوه بر اینکه هدف اصلى از سوگند مردم اثبات مطلب است، وقتى گوینده اى احتمال مى دهد که شنوندگان سخن او را باور نکنند با سوگند خوردن سعى مى کند آنان را وادار به قبول نموده شک و تردید را برطرف سازد. و این در حالى است که هیچیک از این مطالب در سوگندهاى قرآن نیست، زیرا خداوند نه از کسى یا چیزى ترس دارد و نه فقدان چیزى برایش ضرر مى رساند تا سوگند یاد کند، از طرف دیگر درباره سخن خدا مؤمن نیاز به سوگند ندارد و براى کافر و معاند سوگند سودى ندارد و نکته سوم اینکه در قرآن به موجوداتى سوگند یاد شده که برخى از آنها در نظر مردم از تقدس و عزّت خاصى برخوردار نیستند، بنابراین آنچه که مفسرین در ابتدا اعتقاد دارند آن است که سوگند در کلام الهى غیر از سوگندى است که در مباحث فقهى و یا کتابهاى لغت از آن یاد مى شود. از دیدگاه فقهاء کاربرد سوگند موقعى است که در محاکم قضائى بعلت فقدان شهود به قسم متوسل شوند و یا در نذرها یا عهدهاى مردمى براى اثبات یا اسقاط حقى به آن متوسل شوند که در هر حال به عنوان یک حجت و دلیل شرعى که آثار حقوقى و تکلیفى و وضعى بر آن مترتب مى شود. قلمداد شده است. لکن در نظر مفسرین، سوگندهاى قرآن داراى چنین مشخصه اى نیست. پس این سؤال مطرح مى شود که حکمت و فلسفه سوگندهاى الهى قرآن چیست؟ حکمت و فلسفه سوگندهاى قرآن ؛ مطالب این بخش با استفاده از منابع زیر تدوین شده است قطعا خداوند از سوگندهائى که در قرآن یاد نموده، مقصودى داشته است و داراى حکمتى است اگر چه خداوند نیازى به سوگند ندارد، ولى سوگندهاى قرآن فوائدى را دارا مى باشد، که به برخى از آنها مى پردازیم. 1. براى تأکید و بیان اهمیت امورى که خداوند براى آنها سوگند یاد کرده (جوابهاى قسم) تا مردم در آنها نیک بیندیشند و به آنها اهمیت ویژه قائل شوند. 2. براى متوجه کردن انسان به منافع و فوائد فراوان چیزهایى که به آنها سوگند یاد شده است مانند خورشید و ماه و ستارگان و شب و روز و حتى مثل انجیر و زیتون که آنها وسیله رحمت و نعمتند. و نشانه هائى بر یگانگى و وحدانیت خداوند و آثار قدرت نامتناهیش در آنها نمودار است. 3. براى بیان واقعیت داشتن امورى که مورد انکار یا شک و تردید مردم مى باشد مانند سوگند به قیامت و فرشتگان و وجدان انسان و امثال آنها، و محمد عبده در این زمینه مى گوید: «وقتى به همه چیزهائى که مورد سوگند قرآن قرار گرفته دقت مى کنى مى بینى که بعضى از مردم آن را انکار مى کرده اند و یا در اثر بى اطلاعى از فایده اش مورد تحقیر قرار مى دادند و خلاصه آنکه از حکمت در آفرینش آنها غافل بوده اند که این سوگندها به همه آنها پاسخ داده و مردم را از شک و تردید و وهم و غفلت بیرون آورده و موفقیت هر کدام از موجودات را به درستى نشان داده و حقایق امور را آشکار ساخته است» 4. براى تعظیم و تکریم اعمال خیر و شایسته تا مردم به انجام آنهاتشویق و ترغیب شوند، مانند سوگند به اسبان مجاهدان و اوقات فریضه حج و امثال آن. مرحوم طبرسى از امام باقر و امام صادق(ع) نقل مى کند که آن دو امام فرموده اند: «خداوند به آفریده هاى خود سوگند یاد مى کند تا انسان را به جایى که باید عبرت و پند گیرد آگاه سازد چون قسم به عظمت و بزرگى آنچه به آن سوگند یاد شده، دلالت دارد.»(طبرسى امین الاسلام، مجمع البیان، ج 10، ص 254). پس آن طورى که از آیات قرآن و بیانات ائمه(ع) و پژوهشگران اسلامى استفاده مى شود، سوگندهاى قرآن عالى ترین وسیله جهت گرایش افکار انسان به تحقیق در ژرفاى مسائل و موجودات جهان است تا از رهگذر این کوششها و دقتها درهاى علوم و دانشها را بسوى جامعه انسانى بگشایند. و بقول طنطاوى «سوگندهاى قرآن کلید دانشها است»(الجواهر طنطاوى، ج 25، ص 258 به نقل از سوگندهاى قرآن ابوالقاسم رزاقى). .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image