کلام /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

اگر علت اصلي ختم نبوت بلوغ فکري بشر بود و آنها مي توانستند با بلوغ فکري خود دينشان را حفظ کنند، ديگر چه نيازي به تعيين جانشين(حضرت علي) از طرف خدا بود؟


وظيفه پيامبران الهي از آن جهت که پيامبر هستند دريافت و ابلاغ وحي، اخبار از غيب و آگاهي بخشيدن و راهنمايي بوده و مسأله ختم نبوت در همين عرصه مي باشد و به اين معني است که همه برنامه هاي تکاملي و قوانين ديني مورد نياز بشر تا پايان تاريخ بشر را خدا به پيامبر خاتم وحي و به بشريت ابلاغ نموده است و از آن به بعد هيچ قانوني آسماني جديدي نازل نخواهد شد، زيرا بشر با دريافت جامع و کامل ترين کتاب آسماني و بهترين نقشه راه هدايت براي هميشه از راهنمايي جديد بي نياز شده است. ولي از آن جا که بشر از نظر غرايزي که او را از درونش رهبري کند، در محدودیت قرار دارد، نيازمند آن است که فرد يا گروهي نيروهاي وي را بسيج کند و به استعدادهاي نهفته او سامان بدهد و او را به سوي راه نجات به حرکت در آورد و اين موضوعي نيست که بشر از آن بي نياز شود. هم چنان که تا بشر به زندگي خود ادامه مي دهد، وظيفه تبيين و توضيح مصون از خطاء کتاب آسماني، اصول و آموزه هاي ديني پايان نمي پذيرد و عرصه خاتميت اين مقوله ها نمي باشد. بر اساس اعتقاد شيعيان حفاظت از دين، تربيت نفوس، تبيين حقايق ديني واصول اعتقادي، اخلاقي و... و نيز تشکيل عدل جهاني و عينيت بخشيدن به اهداف انبياء؛ از وظايف ائمه ـ عليهم السلام ـ بوده و شريعت خاتم در بستر زمان به وسيله آنان به شکل تفسير و اجراء آن استمرار مي يابد. با توجه به آنچه گفته شد در پاسخ سئوال فوق مي توان گفت: اولا، کساني را که خدا به عنوان حافظ مواريث انبياء، مفسر و مجري احکام دين و وصي پيامبر خاتم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معرفي کرده اند از قافله بشر رشد يافته دوره ختميه مي باشد و اين که خداوند مي فرمايد: «ما خود اين کتاب را نازل کرديم و البته خود نگهبان و حافظ آن هستيم». اين حفاظت از کتاب و دين خود را به وسيله بشر انجام مي دهد. و ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز بشر هستند و ما نبايد وقتي فلسفه ختم نبوت را رشد و بلوغ فکري بشر مي دانيم، ائمه ـ عليهم السلام ـ را جدا از بشر دوره خاتميت در نظر بگيريم، آنان نيز بشر دوره ختميه هستند که قابليت دريافت آخرين آيين الهي را يافته اند. ثانيا، رشد بلوغ فکري بشر که از آن به عنوان يکي از ارکان فلسفه ختم نبوت و شريعت ياد مي شود. به اين معني است که بشر دوره ختميه به مراتبي از رشد و تکامل رسيده است که شايستگي دريافت رفيع ترين قله راهنمايي و هدايت و کامل ترين دين را پيدا کرده است و آنچه که تا پيش از اين مرحله بر بشر عرضه مي شد حالا در يک مرتبه و مرحله عرضه شده و بشر مي تواند با نردبان عقل از آن بهره مند شده و به کمال و سعادت نهائي خويش برسد و با پيروي و تبعيت از رهبري و مديريت معصومانه و عقلائي ائمه ـ عليهم السلام ـ از گمراهي و انحرافات نجات يابد. بنابراين رشد و بلوغ عقلي بشر به معناي عصمت آن از خطاء و لغزش نبوده و به اين معني نيست که بدون نياز به دين و نيز بدون نياز به امامت و رهبري اوصياء پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي تواند به قله سعادت برسد. به بيان ديگر اينجا دو مطلب هست که از همديگر بايد تفکيک شود: يکي اينکه بشر در اثر بلوغ فکري، کامل ترين قانون الهي را از طريق آخرين سفير الهي دريافت نموده و از قانون و پيام جديد و آمدن پيامبر جديد بي نياز مي شود و همين مقدار از اخبار غيبي که به او رسيده او را کفايت مي کند و بيش از اين لازم نيست. دوّم اينکه بشر به جهت ادراک محدود و ناقص خود نيازمند امامي است که ميزان حق و باطل و مايه شناسائي نظريه هاي باطل از آئين حق باشد. دليل بر اين نيازمندي اختلافات فرقه هاي متعددي است که با تمسک به کتاب الله آراء متضادي را ارائه مي دهند و براي برون رفت از چنين وضعيتي ضروري است که امامي ناطق به حق، بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وجود داشته باشد که رأي او از جانب خدا به صورت نظر قاطع اعلام شده باشد و امت با مراجعه به او اختلافات خود را پايان داده و چهره شريعت را با افکار متضاد خود مستور نسازند. آري راه نجات در گرو تفسير و تبيين قانون الهي بدور از خطاء و لغزش و سپس عمل به آن مي باشد. و اين امر مستلزم آن است که خداوند چنين مفسر و مرجع ديني را بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معرفي کرده باشد. تا در پرتو آگاهي و سيطره علمي او بر تمام مسايل مربوط به شريعت و زندگي انسان ها و نظر صائب و انديشه واقع نماي او، حقيقت جويان به آن رسيده و مغرضان و فتنه انگيزان که قانون الهي را بر اساس هواهاي نفساني و منافع شخصي خود تفسير مي کنند به اغراض شوم شان نايل نشوند. بنابراين ضرورت تعيين جانشين براي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هيچ گونه منافاتي با بلوغ عقلي بشر ندارد و بلکه يک امر ضروري و لازم مي باشد، زيرا از يک طرف کاربرد قرآن در هدايت عمومي و تربيت انساني و حل مشکلات و رفع اختلافات، مخصوص عصر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نبوده و از طرفي ديگر همان طوري که نبود قانون الهي و خطاء در دريافت و تبليغ آن موجب اضلال مي گردد، نبود مجري قانون و خطاء در اجراء و تفسير آن، در اثر هوي و هوس، غرض از دین الهی را که هدايت و سعادت بشر است باطل مي کند و موجب نرسيدن به آن مي شود. همچنین عقل بشر هر چند رشد يافته باشد راهنمايي آن هم محدود و هم آسيب پذير به خطا بوده و لذا هم در زمينه فهم صحيح قانون الهي و هم در زمينه اجراء صحيح آن نيازمند عقل کاملي است که محيط بر درد و درمان و عوامل نقص و کمال انسان و مصون از خطا باشد تا هدايت کامل عقل بشر به امامت او محقق شود. اجراء احکام و حدود الهي و تحقق بخشيدن به قسط و عدالت از جمله اهداف انبياء مي باشد و اين مهم به وسيله بشر عادي تا هنوز عملي نشده و نخواهد شد و فقط شخص معصوم و تأیید شده از ناحيه خدا با تشکيل حکومتي که اساس آن را حق و راستي و عدل تشکيل مي دهد، مي تواند به اين امور، جامه عمل بپوشاند. امّا انسان هاي معمولي: اولا، در فکر منافع خويش هستند و لذا منافع جوامع انساني را فداي منافع شخصي مي کنند ثانيا، به فرض اين که رهبران غير الهي بخواهند حافظ و مجري عدالت باشند، تشخيص کمال براي آنان در بسياري از موارد مشکل است و آنها فقط تشخيص ناقصي در اين رابطه مي توانند داشته باشند که هرگز کارساز نيست. اينها اموري است که ضرورت وجود امام معصوم ـ عليهم السلام ـ را بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ايجاب مي کند و مي رساند همان طوري که لازم است خداوند براي پيمودن راه کمال، پيامبراني مبعوث کند که متکي به وحي و داراي عصمت باشند، لازم است براي تداوم و استمرار راه آنان بعد از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جانشينان معصومي را براي آنان قرار دهد که جامعه انساني را در ارائه طريق و رساندن به مطلوب کمک کند. در نتيجه ضرورت رهبري بشر در آنجا که عقل او عاجز از تشخيص کمال است و حفظ ميراث انبياء و اقامه حکومت عدل در واقع پايه هاي اصلي فلسفه وجود امام معصوم ـ عليهم السلام ـ را تشکيل مي دهد که هيچ گاه بشر از آن بي نياز نمي شود. و عقل بشر که حجت باطني او است نمیتواند جانشین امام معصوم باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image