امام حسن مجتبی ع /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

زندگی امام حسن مجتبی(ع)، در مدت 10 سال صلح با معاویه چگونه گذشت؟


امامت و جانشینی پیامبر، مانند نبوت یک مقام انتصابی است که از طرف خداوند تعیین می‌گردد، خواه مردم او را به عنوان خلیفه خود پذیرفته[1] و یا از پذیرش او خودداری کنند؛ لذا امام همواره باید به وظیفه خود بپردازد. با توجه به این مسئله، امام حسن(ع) در ده سال پایانی عمر شریف خود و بعد از صلح با معاویه؛ علاوه بر عبادت به فعالیت‌هایی؛ مانند تفسیر قرآن، حفظ و نشر حدیث پیامبر(ص)، تربیت شاگردان، آموزش و هدایت مردم، مبارزه با افکار بنی‌امیه و ... می‌پرداختند:[2]1. تفسیر قرآنگزارش‌هایی وجود دارد که امام حسن(ع) آیاتی از قرآن را تفسیر نمود:الف) در آیه‌ی «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»[3] شاهد به معنای رسول الله(ص) و مشهود روز قیامت است.[4]ب) در جریان بی‌احترامی مروان به امام در حضور معاویه، حضرتشان به مروان فرمود: «... خدا و رسول او راست می‌گویند که در قرآن فرمود: «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً»؛[5] شجره‌ی ملعونه (که در قرآن یاد شده) ما ایشان را می‌ترسانیم، ولى چیزى غیر از طغیان زیاد نخواهند کرد. اى مروان! تو و ذریه تو از همان شجره‌ی ملعونه در قرآن هستید».[6]2. احادیثامام حسن(ع) به فرزندان و برخی بستگان خود این‌گونه سفارش کرد: «امروز شما کودکان قومی هستید که به زودی بزرگان نسل دیگری خواهید بود؛ پس دانش را بیاموزید و هر کدام از شما نمی‌تواند روایت حفظ کند، آن‌را بنویسد و در خانه خود نگهداری نماید».[7]3. عبادتهر گاه امام حسن(ع) مشغول وضو می‌شد، اعضایش می‌لرزید و رنگ مبارکش زرد می‌شد. وقتی راجع به این موضوع از آن‌حضرت جویا می‌شدند، می‌فرمود: جا دارد هر کسی که در مقابل پروردگار عرش قرار می‌گیرد، رنگش زرد و مفصل‏هایش دچار رعشه شود.[8] هم‌چنین وقتی امام حسن(ع) بعد از نماز صبح با کسی سخن نمی‌گفت، گرچه دیگران تلاش می‌کردند او را با سخن گفتن از سجاده دور نمایند.[9]تربیت شاگردانامام حسن(ع) علاوه بر حفظ یاران امام علی(ع)[10] و توجه ویژه به آنان، به تربیت راویان و شاگردان دیگری نیز اقدام فرمود.بزرگانی؛ مانند عبدالله بن جعفر طیار، مسلم بن عقیل، عبدالله بن عباس، حبابة بنت جعفر والبیة، حذیفة بن أسید و ... از محضر ایشان بهره جستند.[11]آموزش و هدایت مردمامام حسن(ع) در مسجد النبی(ص) می‌نشست و مردم گرد ایشان جمع شده و امام(ع) با آنان به گفت‌وگو می‌پرداخت.[12]مبارزه با بنی‌امیه و نوید به ظهورامام حسن(ع) بعد از پیروزی ظاهری معاویه در مسجد النبی(ص) عبور می‌کردند که گروهی از بنی‌امیه را دیدند که به صورت تمسخرآمیز به ایشان می‌نگریستند. امام(ع) بعد از خواندن دو رکعت نماز به آنان فرمود: به خدا سوگند اگر قدرت یک روز در دست شما باشد دو روز در دست ما خواهد بود و اگر شما یک ماه سلطنت کنید، ما دو ماه به این مقام خواهیم رسید، اگر شما یک سال حکومت کنید، ما دو سال به این حکمرانی خواهیم کرد. با این تفاوت که در زمان حکومت شما ما می‌خوریم، می‏آشامیم، لباس می‌پوشیم، ازدواج می‌کنیم و سوار مرکب می‏شویم، ولی شما هنگام حکومت ما از این آزادی‌ها بهره‌مند نخواهید بود! مردی پرسید: چگونه؟! با آنکه شما بخشنده‌‏ترین و مهربان‌ترین مردم هستید؟! امام(ع) فرمود: چراکه اینان با مکر شیطانی با ما دشمنی کردند و مکر و حیله شیطان هم ضعیف است، ولی ما با قدرت خدا با ایشان دشمنی می‌کنیم و قدرت خدا هم شدید و سخت است.[13]پاسخ‌گویی به شبهاتگاهی در جامعه اسلامی شبهاتی مطرح می‌شد که کسی نمی‌توانست پاسخ آن‌را بدهد. لذا امام(ع) به آنها پاسخ می‌داد:پادشاه روم نامه‏ای برای معاویه نوشت و پرسید مکانی که به مقدار وسط آسمان باشد کدام است؟ اولین قطره خونی که بر روی زمین ریخته شد، چه خونی بود؟ چه مکانی بود که فقط یک مرتبه آفتاب به آن تابید؟ معاویه از جواب این مسائل عاجز شد و به امام حسن(ع) متوسل شد. امام(ع) فرمود: پشت بام کعبه، خون حضرت حواء، زمین دریائی که برای حضرت موسی(ع) شکافته شد.[14]کمک به مستمندانامام حسن(ع) طی دو[15] و یا سه مرحله[16] اموال خود را بین فقرا قسمت کردند، حتی دو عدد کفش که داشتند یکی را انفاق نمودند و دیگری را برای خود نگه‌داشتند.[17] چنان‌که در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه سند بارنامه‌ای که شامل اموالی فراوان بود را به امام(ع) داد. امام(ع) نیز هنگام خروج، آن سند را به خدمت‌کاری که کفش ایشان را تعمیر کرده بود، بخشید.[18]کمک به مظلومانمردمی که مورد ظلم بنی‌امیه قرار می‌گرفتند، برای نجات خود از امام حسن(ع) درخواست کمک می‌کردند:سعید‌ بن ‌سرح که زیاد بن ابوسفیان(برادر معاویه)، برادر و فرزند و همسر او را زندانی و اموالش را مصادره کرده بود، از امام(ع) درخواست کمک کرد. امام(ع) نیز نامه‌ای به زیاد نوشت و از او خواست که خانواده او را آزاد و اموالش را به او برگرداند؛ اما زیاد با لحن زشتی درخواست امام(ع) را رد نمود. لذا امام(ع) نامه دیگری به معاویه نوشت و نامه زیاد را نیز ضمیمه کرده و از او خواست تا مانع اقدامات برادرش شود. معاویه، نامه‌ای نگاشته و دستور به اجرای خواسته امام داده و برادرش را نکوهش کرد.[19]رفتن به حج با پای پیادهامام حسن(ع) فرمود: «از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم، ولی به سوی خانه او پیاده گام برنداشته باشم».[20] طبق فرموده امام صادق(ع)، امام حسن(ع) 25 حج را به صورت پیاده از مدینه به جا آورد.[21]این نوعی اقدام فرهنگی بود تا روح معنویت را در جامعه‌ای که بنی امیه حاکمش بودند، زنده کند.تقیه کردنتقیه یک نوع تاکتیک حساب شده برای حفظ نیروهای انسانی و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب می‏‌شود. لذا امام حسن(ع) از این روش نیز استفاده ‌کرده و خود را بی‌جهت با حاکمان ستمگر درگیر نمی‌کرد.[22] و با استفاده از همین روش بود که امام(ع) در حد توان، مانع آسیب رسیدن به شیعیان شد و حکومت وقت را تا اندازه‌ای وادار می‌کرد که آنان را نیز مانند دیگران از پشتیبانی‌های مالی محروم نسازد. .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image