ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آیا ارث زن در مسيحيت و يهودیت همانگونه است که در اسلام مطرح شده است؟


زن در طوفان تاريخ، هميشه مورد تاخت و تاز صاحب منصبان و قدرت طلبان بوده است و از اين موهبت الهي در راه رسيدن به اهداف شخصي خود، استفاده هاي فراوان برده اند. يکي از مواردي که استفاده سياسي و ابزاري از آن انجام دادند، مسئله ارث زن بوده است مخصوصا از موقعي که اسلام، آن قوانين متعالي و مطابق با نيازهاي فطري و واقعي را به بشر اهداء کرد مخالفين، از اين مسئله نيز براي مقابله با اسلام استفاده کردند. بحث ارث زن از ديدگاه اسلام بدون هيچ ابهامي بسيار روشن بيان گرديده و صورت هاي مختلفي براي آن در نظر گرفته شده و در متون فقهی شیعه و سنی به طور مفصل به این موضوع پرداخته شده است. اصولا در مورد اديان ديگر هم بايد اين موضوع را از ديد صاحبان و مناديان آن جستجو کرد. ابتدا بايد متذکر شويم ادياني که آسماني هستند، طبيعتا بايد احکام اصلي و مبنايي آنها هم يکي باشد مگر در موارد کمي که اختلاف جزئي با هم پيدا مي‌کند. امّا دين مسيحيت و يهوديت و کتاب‌های آن‌ها مورد تحريف و غرض ورزي قرار گرفته ولي در عين حال در بعضي از موارد اشارات کوتاهي به مسئله اي شده که تفاوت زن و مرد را در برخي امور مي رساند هر چند مانند قرآن مفصلا از آن بحث نشده است. مثلا در موارد قوانين مربوط به موقوفات در تورات که مسيحيان هم آن را قبول دارند اشاره کوتاهي به اين مسئله شده و بين زن و مرد تفاوت قائل شده است: «هر گاه شخصي به موجب نذري به خداوند وقف شود، مي تواند مبلغ معيني بپردازد و خود را آزاد سازد. مردي که سنش بين 20 تا 60 سال است، بايد مقدار 50 مثقال نقره بپردازد. اما زني که سنش بين 20 تا 60 سال باشد بايد به مقدار 30 مثقال نقره به عنوان کفاره بپردازد. پسران اگر بين 5 تا 20 سال باشند، بايد 20 مثقال نقره بپردازند ولي دختران 5 تا 20 سال تنها پرداخت 10 مثقال لازم است. پسر يک ماهه تا 5 ساله بايد 5 مثقال نقره بدهد اما دختر يک ماهه تا 5 ساله 3 مثقال نقره مي پردازد. مرد 60 ساله به بالا بايد 15 مثقال نقره بدهد امّا زن 60 سال به بالا تنها با پرداخت 10 مثقال از وقف بودن آزاد مي شود.» در مسئله ارث، «تورات» فرزندان اناث را در صورت وجود فرزندان ذکور براي متوفي، فاقد حق ارث شناخته است. در تورات موردي با همين مضمون آمده است در جايي اشاره مي‌کند که وقتي دختران صلفحاد شکايتي را با اين مضمون خدمت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ عرضه مي دارند و ايشان هم اين شکايت را به حضور باري تعالي مي آورند، خداوند اين گونه پاسخ مي دهد: دختران صلفحاد راست مي‌گويند در ميان املاک عموهاي‌شان، به آن ها ملک بده، همان ملکي را که اگر پدرانشان زنده بود به او مي دادي، به ايشان بده، به بني اسرائيل بگو که هر گاه مردي بميرد و پسري نداشته باشد، ملک او به دخترانش مي‌رسد و اگر دختري نداشته باشد ملک او متعلق به برادرانش خواهد بود. اگر برادري نداشته باشد، آن وقت عمويش وارث او خواهد شد. و اگر عمو نداشته باشد، در آن صورت ملک او به نزديک ترين فاميلش مي رسد. بني اسرائيل بايد اين قانون را رعايت کنند.» شايد به همين دليل است که بعد از تورات در قانوني که به نام قانون گذاري تلمودي معروف شد، ارث زن را به بدترين صورت ممکن آوردند و حتي او را از ارث محروم کردند و هيچ توجهي به زن ننموده اند طوري که در قانون گذاري تلمودي آمده است: حکيمان، انتقال اموال از يک پسر به پسر ديگر را حتي در زمان حيات مالک و با فرض انتقال از پسر بدکار به پسر وظيفه شناس نيز نادرست است... در عين حال، پسران و فرزندان آن ها به دختران متوفا مقدم هستند حتي دختر پسر متوفا نيز بر دختر متوفا مقدم است. در مسيحيت درباره ارث قانوني متفاوت با قوانين اسلام و يهوديت، آمده است در انجيل هيچ اشاره اي به مسئله ارث نشده است و کتاب تورات از کتاب مقدس مسيحيان نيز شمرده مي شود و با اين وجود در فقه مسيحيان بر خلاف تورات، دختران در سهم الارث با پسران برابر شمرده شده است. اين قانون هيچ ربطي به انجيل و تورات ندارد و بعد از دوره رنسانس (قرون 17 به بعد) توسط قانون گذاران مسيحي وضع شده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image