حضرت خضر(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

حضرت خضر تا قیامت زنده خواهند بود؟


در بسیارى از روایاتى که شخصیت حضرت خضر علیه السلام را توصیف کرده اند ، برمى آید که ایشان پیامبرى از پیامبران خدا بوده است ، به نام تالى بن ملکان بن عابر بن ارفخشد بن سام بن نوح که حد اقل در زمان اهل بیت علیهم السلام زنده بوده است ، زیرا مکررآ به دیدار اهل بیت علیهم السلام مى آمده است و برخى از این دیدارها در روایات مذکور است . در مقابل این روایات ، روایات نادر دیگرى هم وجود دارد که شخصیت ایشان را به گونه اى دیگر توصیف مى کنند به عنوان مثال ، در مقابل بسیارى از روایات که ایشان را از نسل حضرت نوح علیه السلام مى دانند ، روایات ضعیف دیگرى هم وجود دارد که او را فرزند بلاواسطه حضرت آدم علیه السلام یا فرزند قابیل دانسته اند و نیز در برخى روایات آمده است که خضر و ذوالقرنین پیامبر نبودند ، ولى عالم بودند . در برخى روایات آمده است که حضرت خضر علیه السلام از آب حیات نوشیده است و بنابراین تا زمان نفخ صور زنده مى ماند ، ولى این روایات از نظر سندى قابل اعتماد نیستند . مرحوم علامه مجلسى در جلد 13 بحار الانوار ، باب 10 - قصه موسى علیه السلام حین لقى الخضر و سائر قصص الخضر علیه السلام و أحواله ، مجموع روایات مربوط به شخصیت حضرت خضر علیه السلام را جمع آورى کرده است که مى توانید ملاحظه کنید . از آنجا که مرحوم علامه طباطبایى ره در جلد 13 تفسیر المیزان ، ذیل آیه 82 سوره کهف ، بحث مفصلى درباره شخصیت حضرت خضر مطرح کرده است ، قسمتى از ترجمه تفسیر المیزان که روایات مربوط به حضرت خضر را به طور مفصل بررسى کرده است ، در ذیل آورده مى شود : ترجمه تفسیر المیزان ج 13 ص 487 : 2 - شخصیت خضر [ ( علیه السلام ) در روایات ] در قرآن کریم درباره حضرت خضر ، غیر از همین داستان رفتن موسى به مجمع البحرین چیزى نیامده و از جوامع اوصافش چیزى ذکر نکرده ، مگر همین که فرموده : فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً ( سوره کهف ، آیه 65 ) از آنچه از روایات نبوى و یا روایات وارده از طرق ائمه اهل بیت ( ع ) در داستان خضر رسیده چه مى‌توان فهمید ؟ از روایت محمد بن عماره - که از امام صادق ( ع ) نقل شده و در بحث روایتى آینده خواهد آمد - چنین برمى‌آید که آن جناب پیغمبرى مرسل بوده که خدا به سوى قومش مبعوثش فرموده بود و او مردم خود را به سوى توحید و اقرار به انبیاء و فرستادگان خدا و کتاب هاى او دعوت مى‌کرده و معجزه‌اش این بوده که روى هیچ چوب خشکى نمى‌نشست ، مگر آنکه سبز مى‌شد و بر هیچ زمین بى علفى نمى‌نشست ، مگر آنکه سبز و خرم مى‌گشت و اگر او را خضر نامیدند ، به همین جهت بوده است و این کلمه با اختلاف مختصرى در حرکاتش در عربى به معناى سبزى است و گرنه اسم اصلى‌اش تالى بن ملکان بن عابر بن ارفخشد بن سام بن نوح است . . . . مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر ، مطلبى است که در الدر المنثور از عده‌اى از ارباب جوامع حدیث از ابن عباس و ابى هریره از رسول خدا ( ص ) نقل شده که فرمود : خضر را بدین جهت خضر نامیدند که وقتى روى پوستى سفید رنگ نماز گزارد ، همان پوست هم سبز شد ( الدر المنثور ، ج 4 ، ص 234 ) . و در بعضى از اخبار مانند روایت عیاشى ( تفسیر عیاشى ، ج 2 ، ص 303 ) از برید از یکى از دو امام باقر یا صادق ( ع ) آمده که : خضر و ذو القرنین دو مرد عالم بودند نه پیغمبر . و لیکن آیات نازله در داستان خضر و موسى خالى از این ظهور نیست که وى نبى بوده و چطور ممکن است بگوییم نبوده ، در حالى که در آن آیات آمده که حکم بر او نازل شده است . و از اخبار متفرقه‌اى - که از امامان اهل بیت ( ع ) نقل شده - برمى‌آید که او تاکنون زنده است و هنوز از دنیا نرفته و از قدرت خداى سبحان هیچ دور نیست که بعضى از بندگان خود را عمرى طولانى دهد و تا زمانى طولانى زنده نگهدارد . برهانى عقلى هم بر محال بودن آن نداریم و به همین جهت نمى‌توانیم انکارش کنیم علاوه بر اینکه در بعضى روایات از طرق عامه سبب این طول عمر هم ذکر شده : در روایتى - که الدر المنثور از دارقطنى و ابن عساکر از ابن عباس نقل کرده‌اند - چنین آمده که : او فرزند بلا فصل آدم است و خدا بدین جهت زنده‌اش نگه داشته تا دجال را تکذیب کند ( الدر المنثور ، ج 4 ، ص 234 ) . و در بعضى دیگر - که در الدر المنثور از ابن عساکر از ابن اسحاق روایت شده - نقل گردیده که آدم براى بقاى او تا روز قیامت دعا کرده است ( الدر المنثور ، همان ) . و در تعدادى از روایات - که از طرق شیعه ( تفسیر برهان ، ج 2 ، ص 480 ، ح 6 ) و سنى ( الدر المنثور ، ج 4 ، ص 239 ) رسیده - آمده که خضر از آب حیات که واقع در ظلمات است نوشیده ، چون وى در پیشاپیش لشکر ذو القرنین - که در طلب آب حیات بود - قرار داشت ، خضر به آن رسید و ذو القرنین نرسید . و این روایات و امثال آن روایات آحادى است که قطع به صدورش نداریم و از قرآن کریم و سنت قطعى و عقل هم دلیلى بر توجیه و تصحیح آنها نداریم . قصه‌ها و حکایات و همچنین روایات درباره حضرت خضر بسیار است و لیکن چیزهایى است که هیچ خردمندى به آن اعتماد نمى‌کند ، مانند اینکه در روایت الدر المنثور از ابن شاهین از خصیف آمده که : چهار نفر از انبیاء تاکنون زنده‌اند دو نفر آنها یعنى عیسى و ادریس در آسمانند و دو نفر دیگر یعنى خضر و الیاس در زمینند خضر در دریا و الیاس در خشکى است ( الدر المنثور ، همان ) . و نیز مانند روایت الدر المنثور از عقیلى از کعب که گفته : خضر در میان دریاى بالا و دریاى پایین بر روى منبرى قرار دارد و جنبندگان دریا مأمورند که از او شنوایى داشته باشند و اطاعتش کنند و همه روزه صبح و شام ارواح بر وى عرضه مى‌شوند ( الدر المنثور ، همان ) . و مانند روایت الدر المنثور از ابى الشیخ در کتاب العظمه و ابى نعیم در حلیه از کعب الاحبار که گفته : خضر پسر عامیل با چند نفر از رفقاى خود سوار شده به دریاى هند رسید - و دریاى هند همان دریاى چین است - در آنجا به رفقایش گفت : مرا به دریا آویزان کنید چند روز و شب آویزان بوده ، آنگاه صعود نمود گفتند : اى خضر چه دیدى ؟ خدا عجب اکرامى از تو کرد که در این مدت در لجه دریا محفوظ ماندى ! گفت : یکى از ملائکه به استقبالم آمده گفت : اى آدمى زاده خطاکار ! از کجا مى‌آیى و به کجا مى‌روى ؟ گفتم : مى‌خواهم ته این دریا را ببینم گفت : چگونه مى‌توانى به ته آن برسى ، در حالى که از زمان داود ( ع ) مردى به طرف قعر آن مى‌رود و تا به امروز نرسیده با اینکه از آن روز تا امروز سیصد سال مى‌گذرد ( الدر المنثور ، ج 4 ، ص 239 ) و روایاتى دیگر از این قبیل روایات که مشتمل بر نوادر داستان ها است . بنابراین همانطور که علامه طباطبایى ره فرمودند ، گرچه در برخى روایات مطرح شده است که حضرت خضر علیه السلام از آب حیات نوشیده است و تا زمان نفخ صور زنده است ، ولى این روایات قابل اعتماد نیستند . در پایان ، یک روایات ، که علت طول عمر حضرت خضر علیه السلام را ذکر کرده است ، از کتاب کمال الدین شیخ صدوق نقل مى شود : . . . و أما العبد الصالح أعنى الخضر ع فإن الله تبارک و تعالى ما طول عمره لنبوه قدرها له و لا لکتاب ینزله علیه و لا لشریعه ینسخ بها شریعه من کان قبله من الأنبیاء و لا لإمامه یلزم عباده الاقتداء بها و لا لطاعه یفرضها له بلى إن الله تبارک و تعالى لما کان فى سابق علمه أن یقدر من عمر القائم ع فى أیام غیبته ما یقدر و علم ما یکون من إنکار عباده بمقدار ذلک العمر فى الطول طول عمر العبد الصالح فى غیر سبب یوجب ذلک إلا لعله الاستدلال به على عمر القائم ع و لیقطع بذلک حجه المعاندین لئلا یکون للناس على الله حجه . . . . ( کمال‌الدین ، ج 2 ، باب 33 ، ص 355 ) اما [ در مورد ] بنده صالح ، یعنى خضر علیه السلام ، خداى تبارک و تعالى به خاطر نبوتى که برایش مقدر کرده باشد یا به خاطر کتابى که قرار باشد بر او نازل شود یا شریعت یکى از انبیاء گذشته که توسط او منسوخ شود یا به خاطر امامتى که بندگانش را ملزم به پیروى از او کند یا به خاطر طاعتى که او را ملزم به انجام آن کند ، عمرش را طولانى نکرده است ، بلکه خداوند تبارک و تعالى چون از قبل مى دانست که عمر قائم علیه السلام ، در ایام غیبتش تا زمان مقدر طولانى خواهد شد و مى دانست که عده اى از بندگانش ، چنان عمر طولانى اى را انکار خواهند کرد ، عمر بنده صالح [ خضر علیه السلام ] را طولانى کرد ، بدون اینکه علت خاصى چنین عمر طولانى را موجب گردد ، فقط براى اینکه به عمر او استدلال شود بر [ امکان ] عمر قائم علیه السلام و بدین گونه استدلال مخالفین باطل شود و مردم دلیلى بر استدلال در مقابل خدا نداشته باشند . حاصل سخن آنکه زنده بودن حضرت خضر ( ع ) از قطعیّات است امّا اینکه حضرتش کجاست و تا کى زنده خواهد بود ؟ چندان معلوم نیست . همچنین از روایات بر مى آید که حضرتش هنگام ظهور امام زمان ( عج ) در خدمت حضرتش خواهد بود کما اینکه حضرت عیسى ( ع ) نیز براى یارى حضرتش از آسمان چهارم نزول خواهد نمود . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image