آداب و اوقات طعام خوردن و آشامیدن /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

در بیان بعضى از آداب و اوقات طعام خوردن و آشامیدن:


در بیان بعضى از آداب و اوقات طعام خوردن و آشامیدن: سنّت است که چاشت را بامداد بخورد و در میان روز دیگر چیزى نخورد و بعد از نماز خفتن بار دیـگـر طـعـام خـورد و لقـمه را کوچک بردارد و نیکو بجاید (بِجَوَد) و به روى مردم نظر نکند و طعام بسیار گرم نخورد و در طعام گرم ندمد بلکه بگذار تا سرد شود و بعد از آن بخورد و نان را به کارد نبرد و استخوان را پاک نکند و به کمتر از سه انگشت چیزى نخورد و دست در پـیـش دیـگران دراز نکند و کاسه و انگشتان را بلیسد و در حالت جنابت مکروه است طعام و آب خـوردن و اگـر وضـو بـسـازد یـا دسـت بـشوید و مضمضه و استنشاق بکند یا دست و رو را بشوید و مضمضه بکند یا دست ها را بشوید و مضمضه بکند کراهتش ضعیف می شود. در حـدیـث دیـگـر وارد اسـت کـه اگـر چـیـزى بـخـورد در حال جنابت بى آن که این ها را به عمل آورد بیم آن است که پیس شود. در حـدیـث مـعـتـبـر دیـگـر منقول است که پسر برادر شهاب به حضرت امام جعفر علیه السّلام شـکـایـت کـرد از دردهـا و امـتلاء و فساد معده . حضرت فرمود : که چاشت و شام بخور و در (این) میان، دیـگـر چـیـزى مـخـور زیـرا کـه خـداونـد عـالمـیـان در وصـف طـعـام اهـل بـهـشـت مـی فرماید : لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَةً وَعَشِیّا ترجمه اش این است که مهیّا است براى اهل بهشت روزى ایشان در بهشت در بامداد و پسین یا خفتن . در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـیـرالمؤمنین علیه السّلام منقول است که طعام خوردن آخر روزِ پیغمبران بعد از نماز خفتن است پس آن را ترک مکنید؛ آه ترکش موجب خرابى بدن است . در حـدیـث دیگر منقول است که ترک طعام خوردن طرف شب آدمی را پیر می کند و فرمود که چون آدمـى پـیر شد باید که در شب پیش از خواب البتّه چیزى بخورد که به تر خواب می رود و دهانش خوشبو می شود یا خُلقش نیکو می شود. از حضرت امام موسى علیه السّلام منقول است که چیز خوردن شب را ترک مکنید اگر چه به پاره نان خشکى باشد که باعث قوّت بدن و قوّت جماع است . از حـضـرت صادق علیه السّلام منقول است که هر که ترک کند طعام خوردن را در شب شنبه و شـب یـکـشـنـبـه پـى هـم، قـوّت از او بـر طـرف شـود کـه تـا چهل روز به او برنگردد و فرمود که طعام شب نافع تر از طعام روز است . از حـضـرت امـام رضا علیه السّلام منقول است که در بدن رگى هست که آن عشا نام دارد و هر که در طرف شب چیزى نمی خورد آن رگ او را نفرین می کند تا صبح می گوید خدا تو را گرسنه بـدارد چـنـان چـه مـرا گـرسـنـه داشتى خداتو را تشنه بدارد چنان چه مرا تشنه داشتى پس البتّه ترک مکنید عشا را اگر چه به لقمه نان باشد و اگر چه به دمى آب باشد. از حـضـرت صـادق عـلیـه السـّلام منقول است سزاوار نیست که مؤمن از خانه بیرون رود تا آن که چاشت نخورد که باعث زیادتى عزّت او است . در حدیث دیگر فرمود که هرگاه خواهى که پى حاجتى بروى پاره نان با نمک بخور که بیشتر باعث عزّت تو است و حاجتت زودتر بر می آید. از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام منقول است که طعام را بگذارید تا سرد شود به درستی که طـعـامـى بـه نـزدیک رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم آوردند فرمود بگذارید تا سرد شود که خدا آتش را طعام ما نگردانیده و برکت در طعام سرد است . از حـضـرت امام رضا علیه السّلام منقول است که طعام گرم برکت ندارد و شیطان در آن بهره دارد. از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که نهى فرمود از دمیدن در خوردنى و آشامیدنى . از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که مکروه است سه دمیدن : در گره ها و افسانه ها و در طعام و در موضع سجده . از حـضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام منقول است که مخورید از بالاى ترید و از پهوهایش بخورید که برکت در بالاى طعام است . در حـدیـث مـعـتبر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هرگاه یکى از شما طعام خورد باید که از پیش خود بخورد. در حدیث دیگر منقول است که آن حضرت کاسه طعام را می لیسیدند و می فرمودند که هر که کاسه طعام را بلیسد چنان است که مثل آن طعام را تصدّق کرده باشد. مـنـقـول اسـت کـه حـضـرت امـیـرالمـؤمـنـیـن عـلیـه السـّلام بـه تـمـام انـگـشـتـان تناول می فرمود و می گفت که هر که کاسه طعام را بلیسد ملائکه بر او صلوات فرستند و دعا کنند براى او به فراخى روزى و حسنات مضاعف براى او بنویسند. از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که در وقت طعام خوردن دو زانو به روش بـنـدگـان مـى نـشـسـتـنـد و دسـت بـر زمـیـن مـی گـذاشـتـنـد و بـه سـه انـگـشـت تـنـاول مـی کـردنـد و مـی فـرمـودنـد کـه رسـول خـدا صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم چـنـین طعام تناول می فرمودند نه به روش متکبّران و جبّاران که به دو انگشت چیز می خوردند. به سند معتبر منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که هرگاه کسى طعام خورد و انگشتان خود را بلیسد و بمکد خداوند عالمیان فرماید که خدا برکت دهد تو را. از حـضـرت صـادق عـلیـه السّـلام مـنـقـول اسـت کـه آن حضرت کراهت داشتند از این که دست را بـه دسـتمال پاک کنند در وقتی که چیزى از طعام در آن باشد تا آن که خود می مکیدند یا به طفلى که در پهلوى آن حضرت بود می دادند که می مکید براى حرمت طعام . از حـضـرت امیرالمؤمنین علیه السّلام منقولستکه کسى که خواهد طعام او را ضرر نرساند تـا گـرسـنـه نـشـود و معده پاک نشود چیزى نخورد و چون خواهد بخورد بِسْمِ اللّهِ اَلرْحـْمـنِ اَلرْحـیـمِ بـگـوید و نیکو بجاید و دست از طعام وقتى بکشد که هنوز خواهش طعام داشته باشد. بـه سـنـد مـعـتبر منقول است که حضرت على بن الحسین علیه السّلام فرمود که استخوان را پاک مـکـنید که جنّیان را در آن بهر هست و اگر پاک کنید ایشان از خانه شما می برند چیزى را که بهتر از این باشد. بـه سـنـد مـعـتـبـر از حـضرت امام حسن علیه السّلام منقول است که در خوان دوازده خصلت است که برهر مسلمان واجب است که بداند: چهار از آنها فرض (واجب) است و چهار دیگر سنّت است و چهار دیگر تأدیب است. امّا فرض (واجب) آن است که : منعم خود را بشناسد و بداند که نعمت از جانب پروردگار است و راضى بـاشـد به آن چه خدا به او عطا کرده است و بسم اللّه بگوید و خدا را شکر کند و امّا سنت : پس دست شستن پیش از طعام و برجانب چپ نشستن و به سه انگشت چیز خوردن و انگشتان را لیسیدن و امّـا تـأدیب : پس، از پیش خود چیز خوردن و لقمه را کوچک برداشتن و بسیار خائیدن (جویدن) و در روى مردم نگاه نکردن . در حـدیـث مـعـتـبـر مـنـقـول اسـت که حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام به حضرت امام حسن علیه السّـلام فـرمـود کـه می خواهى ترا تعلیم کنم به چهار خصلت که اگر به جا آورى از طبابت طـبـیـبـان مـسـتـغـنـى شـوى ؟ گـفـت : بلى یا امیرالمؤمنین. فرمود : منشین بر طعامى مگر وقتی که گـرسـنه باشى و برمخیز از طعام مگر وقتی که خواهش داشته باشى و نرم بجا (خوب جویدن غذا) و هر گاه خواهى که به خواب روى بیت الخلا برو. از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقـول اسـت کـه وقـتـیـ کـه طعام می خوردند بـِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرّحیم مى گفتند و از پیش ‍ دیگرى چیزى بر نمی داشتند و پـیـش از مـهـمانان شروع به طعام می کردند و به انگشت مهین و انگشت بعد از آن و انگشت میانین طعام می خوردند و گاهى انگشت چهارم را هم ضم می کردند و گاهى به تمام انگشتان می خوردند و هرگز به دو انگشت چیزى نمی خوردند و می فرمودند که این خوردن شیطان است . در سایر آداب طعام خوردن : سـنـّت اسـت کـه بـه دسـت راست چیزى بخورد و دو زانو بنشیند و خوابیده چیزى نخورد امّا اگر بـه دست چپ تکیه کند باکى نیست و چهار زانو نشستن مکروه است و اگر پا را بر روى زانو گـذارد بـدتـر اسـت و تـنها چیزى خوردن مکروه است و با خدمت کاران و غلامان چیز خوردن و بـر روى زمـیـن چـیـزى خـوردن سـنّـت اسـت و مـشـهـور این است که در وقت راه رفتن چیزى خوردن مـکـروه اسـت و پیش از طعام و بعد از طعام دست شستن سنّت است . و در دست شستن پیش از طعام سنّت است که دست را به دستمال خشک نکنند و اوّل صاحب خانه دست بشوید و بعد از آن هر که در جـانـب راسـت اوسـت و بـه تـرتیب بشویند تا آخر مجلس و در شستن بعد از طعام از جانب چپ صـاحـب خانه ابتدا کنند و خود آخر همه بشوید و سنّت است که همه در یک طشت بشویند و آب را نـریـزنـد و بـر سـرخـوانى که شراب در آن خوردند چیزى خوردن حرام است و بعضى گفته اند که هر حرامى که خورند یا کنند در آن مجلس چیزى خوردن حرام است حتّى بر سر سـفـره جـمـاعـتـى کـه غـیـبـت مـسـلمـانـان کـنـنـد بـه حـرام و سـنّـت اسـت کـه در اوّل و آخر طعام نمک بخورند. در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـام مـوسـى عـلیـه السّـلام مـنـقـول اسـت کـه حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم لعـنـت فرمود سه کس را : کسی که توشه خود را تنها بخورد و کسی که سفر تنها برود و کسی که در خانه تنها بخوابد. در حـدیـث دیـگـر از آن حضرت منقول است که چون در طعام چهار چیز جمع شود آن تمام است هر گـاه که از حلال باشد و دست بسیار بر آن دراز شود و نام خدا در اوّلش گفته شود و در آخرش حمد الهى بکنند. در حدیث صحیح منقول است که چون خوان طعام نزد حضرت امام رضا علیه السّلام حاضر می شد کاسه مى طلبیدند و از طعام هائی که لذیذتر بود از هر طعامى قدرى بر مى گرفتند و در آن کاسه مى گذاشتند و می فرمودند که بمساکین و درویشان بدهند. در احـادیـث مـعـتـبـره از حـضـرت صـادق عـلیـه السّـلام منقول است که حضرت یعقوب به مفارقت فـرزنـد بـراى آن مـبتلا شد که روزى گوسفند فربهى کشت و بریان کرد و مرد صالح روزه دارى در نـزدیـک خـانـه او بـود و بـوى آن را شـنـیـد و غـافـل شد که به او بخوراند پس جبرئیل در همان شب آمد و گفت مهیّاى بلا باش از جانب خدا و در هـمـان شـب حـضـرت یوسف آن خواب را دید پس بعد از آن حضرت یعقوب می فرمود در وقت چاشت که ندا می کردند تا یک فرسخ راه که هر که چاشت می خواهد به طعام یعقوب حاضر شود و در شب نیز چنین ندا می کردند. در حدیث دیگر منقولست چون طعام حاضر شود هر سائلى که بیاید رد مکنید. به سند صحیح از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که ملعون است کسى که بنشیند بر سرخوانى که در آن شراب خورند. در حدیث معتبر دیگر از آنحضرت منقول است که هرکه ایمان به خدا و روز قیامت دارد پس نخورد چیزى بر سر سفره که در آن شراب خورند و در فقه الرّضا مذکور است که مخور طعام در خوانی که بعد از رفتن تو بر سر آن شراب خورند. و در چندین حدیث وارد شده است که چیز خوردن در حالت جنابت سبب فقر و بى چیزى می شود. در احـادیـث بـسیار وارد شده است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نهى فرمود از خوردن و آشامیدن به دست چپ مگر آن که مضطر باشد و در دست راستش علّتى باشد. به سـنـدهـاى مـعـتـبـر مـنـقـول اسـت از حـضـرت صـادق عـلیـه السّـلام کـه حـضـرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم هرگز تکیه کرده بر پهلوى راست و پهلوى چپ چیزى تـنـاول نفرمود تا از دنیا رفت و به روش بندگان مى نشست و به روش بندگان چیزى می خورد از جهت تواضع و فروتنى نزد پروردگار خود. در حدیث دیگر منقول است از آن حضرت که نباید تکیه کرده و به رو خوابیده چیزى بخورند. بـه سـند معتبر از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام منقول است که هرگاه به خوردن طعام بنشینید بـه روش بـنـدگـان دو زانـو بـنـشـینید و یک پاى را بر روى پاى دیگر مگذارید و چهار زانو منشینید که این نشستن را و صاحبش را خدا دشمن می دارد و ظاهر این حدیث آن است که چهار زانو که نهى واقع شده است آن است که به روش جبّاران یک پا را بر ران گذارد. در حـدیث دیگر منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم چون بر سر خوان مـى نـشـسـتـنـد از پـیـش خود طعام می خوردند و به روشى که در تشهّد نماز مى نشستند به همان روش مى نشستند و زانوى راست را بر بالاى زانوى چپ و پاى راست را بر شکم پاى چپ مى گذاشتند و می فرمودند که من بنده ام به روش بندگان می خورم و به روش بندگان مى نشینم . از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که مکروه است آدمى را که از دست چپ چیزى بخورد یا بیاشامد یا چیزى به آن بردارد و حال آن که تواند از دست راست برداشتن . در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـلیـه السّـلام منقول است که مخور چیزى در حالت راه رفتن مگر آن که مضطر باشى . در احـادیـث مـعـتـبره بسیار از حضرت امیرالمؤمنین وائمه طاهرین صلوات اللّه علیهم اجمعین منقول است که هر که خواهد خیر خانه اش بسیار شود دست را پیش از طعام خوردن بشوید و فـرمـودنـد کـه دسـت شـسـتـن پـیـش از طـعـام و بـعـد از طـعـام فـقـر را زایـل مى کند و روزى را زیاد می کند و چرک را از جامه دور می کند و چشم را جلا می دهد و دردها را از بدن دور می کند.. در حـدیث حسن از مرازم منقول است که دیدم حضرت امام موسى علیه السّلام که چون پیش از طـعـام دسـت مـی شـسـتند دست را به دستمال پاک نمی کردند و بعد از طعام که مى شستند دست را به دستمال پاک می کردند. در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـام جـعـفـر عـلیـه السّـلام مـنـقـول اسـت کـه دسـت را بـراى طـعـام خـوردن کـه بـشـوئى به دستمال پاک مکن زیرا که تا ترى در دست هست برکت در طعام هست و فرمودند که بعد از شـسـتـن دسـت بـر رو مـالیـدن کـلف را از رو بـرطـرف مـی کـنـد و روزى را زیـاد مـی کند. و از مـفـضـل بـن عمر منقول است که شکایت کرد به آن حضرت از آزار چشم حضرت فرمود که چون بـعـد از طـعـام دسـت بـشـوئى دسـت هـا را بـر ابـروهـا بـمـال و سـه نـوبـت بـگـو : اَلْحـَمـدُلِلّهِ الْمـُحـْسـِنِ الْمـُجـْمـِلِ الْمـُنـْعـِمِ الْمـُفـْضـِلِ، مـفـضـل گـویـد کـه چـنـین کردم هرگز آزار چشم ندیدم . از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است که چون حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم بعد از طعام دست مى شـسـتـند آب در دهان می کردند و مضمضه می فرمودند. و مـنـقـول اسـت کـه امـام مـحـمّـد تـقـى عـلیـه السّـلام بـعـد از آن کـه چـاشـت تـنـاول فـرمـودنـد و دسـت شـسـتـنـد دسـت هـا را بـر سـر و رو مـالیـدنـد پـیـش از آن کـه به دستمال پاک کنند و فرمودند : اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ لایُرْهِقْ وَجْهَهَ قَتَرٌ وَ ذِلَةٌ. در روایـت دیـگـر از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقـول اسـت کـه چـون دسـت را بـعـد از طـعـام بـشـوئى بـر روى دیـده هـا بـمـال پـیش از آن که به دستمال پاک کنى و بگو : اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاءَلُکَ الزّینَةَ وَالْمَحَبَّةَ وَاَعـُوذُبـِکَ مـِنَ الْمـَقـْتِ وَالْبـَغـْضـَةِ . از جـنـاب امـام رضـا عـلیـه السـّلام مـنـقـول اسـت کـه هـر کـه دسـتـش پاکیزه باشد باکى نیست که طعام خورد بدون آن که دست بـشـویـد. و از حـضرت صادق علیه السّلام منقول است که چون بعد از طعام دست بشوئى به آن ترى که در دست هست دیده هاى خود را مسح کن که این امان است از درد چشم . در روایت دیگر منقول است که چون رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم از دست شستن بعد از طـعـام فـارغ مـی شدند دست را بر رو می کشیدند و این دعا می خواندند : اَلْحَمْدُلِلّهِ الّذى هَدانا وَاَطْعَمَنا وَسَقانا وَکُلَ بَلاءٍ صالٍح اَوْلانا. در حدیث موثّق منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم به حضرت امـیـرالمـؤمـنـیـن عـلیـه السـّلام فـرمـود کـه یـا عـلى در اوّل طعام و آخر طعام نمک بخور که هر که در طعام افتتاح و اختتام به نمک کند خدای تعالى دفع کند از او هفتاد نوع از انواع بلا را که آسان تر آنها خوره باشد. در روایت حسن دیگر عافیت یابد از هفتاد و دو نوع از انواع بلا که از جمله آنها دیوانگى و خـوره و پـیسى است و در روایت دیگر از درد گلو و از درد دندان و درد شکم و در حدیث معتبر از حـضرت امام محمّد باقر علیه السّلام منقول است که در نمک شفاى هفتاد نوع از انواع درد هـسـت و اگـر مردم بدانند که چه منفعت ها در نمک هست مداوا نکنند مگر به آن. فرمود که حق تعالى وحـى نـمـود بـه مـوسـى علیه السّلام که امر کن قوم خود را که افتتاح و اختتام به نمک کنند و اگر نکنند و به بلائى مبتلا شوند ملامت نکنند مگر خود را. در روایـت دیـگـر از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـلیـه السّـلام منقول است که ما ابتدا به نمک و ختم به سرکه می کنیم . در روایـت دیـگـر از آن جـنـاب مـنـقـول اسـت کـه هـر کـه نـمـک بـپـاشـد بـر اوّل لقمه که می خورد رو به توانگرى آورد. در روایـت دیـگـر از آن جـنـاب منقول است که طول بدهید نشستن بر سر سفره را این ساعتى است که از عمر شما حساب نمی شود. از جناب رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که چون طعام خورید نعلین و کفش را از پـا بـیـرون کـنـید که سنّت نیکو است و پاهاى شما بیشتر راحت مى یابد. و در اخبار معتبر وارد شـده اسـت کـه یـک امتیاز انسان از حیوانات دیگر آن است که به دست چیزى مى تواند خورد پـس ‍ بـایـد بـه دسـت چـیـزى بـخـورد. در بـیـان ظـرف هـائى که در خوردن و آشامیدن مى توان استعمال نمود و آن چه نهى از آن وارد شده است : جـایـز نـیـسـت خـوردن و آشـامـیـدن در ظـرف طـلا و نـقـره و در اسـتـعـمـال غـیـر اَکـل و شُرب خلاف است و احوط اجتناب است و هم چنین در نگاه داشتن براى زینت احـوط اجتناب است. از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هر که در دنیا از ظرف طلا و نقره آب خورد، در آخرت از ظروف طلا و نقره بهشت محروم باشد. در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت مـوسـى بـن جـعـفـر عـلیـه السـّلام منقول است که ظرف طلا و نقره متاع جماعتى است که یقین به آخرت ندارند.. در حـدیـث موثق از آن جناب (امام جعفر صادق علیه السّلام) منقول است که مکروه است آب خوردن از ظرفی که نقره کوب باشد یـا بـعـضـى از آن نقره باشد و روغن مالیدن از روغن دان چنین(نقره دار) و شانه کردن از شانه چنین(نقره دار) مکروه است . در تـجـویـز خـوردن طـعـام هـاى لذیـذ و مـذمّـت حـرص و افـراط در آن : بـدان کـه از احـادیـث اهـل بـیـت عـلیـهـم السّلام ظاهر می شود که طعام هاى لذیذ خوردن و به مردم خـورانـیدن و تکلّف در خوبى و پاکیزه گى اینها خوب است و طعام هاى لذیذ را برخود حرام کردن خوب نیست امّا باید از حلال باشد و آن قدر نخورد که او را از عبادت الهى باز دارد و مـانـنـد حـیـوانـات پـیـوسـته همّتش مصروف به خوردن و آشامیدن نباشد بلکه باید منظور و مقصود او از خوردن و آشامیدن تحصیل قوّت عبادت باشد و باید آن قدر صرف کند که نسبت به حال او اسراف نباشد که خدا مسرفان را دوست نمی دارد. بـه سـنـد مـعـتـبـر مـنـقـول است که حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام بسیار بود که نان ها و فـرنـى نفیس و حلواهاى لذیذ به مردم می خورانیدند و می فرمودند که هرگاه خدا بر ما توسعه می دهد ما نیز توسعه می دهیم و هرگاه خدا بر ما تنگ می گیرد ما نیز تنگ می گیریم . در حدیث معتبر دیگر از آن جناب منقول است که سه چیز است که حق تعالى مؤمن را در قیامت بر ایـن هـا حـسـاب نمی کند : طعامی که بخورد و جامه که بپوشد و زن صالحه که یاور او باشد و فرج او را حرام نگاه دارد. بـه سند صحیح از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که حق تعالى از آن کریم تر است که سـؤال کـنـد از مـؤمـن از خـوردنـى و آشـامـیـدنـى کـه در دنـیـا بـر او حلال کرده باشد. از حـضـرت رسـول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که با سیرى چیزى خوردن مورث پیسى است . از حـضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که سه چیز است که خدا صاحب آنـهـا را دشمن دارد : خـواب کـردن بـدون بـیـدارى شـب و خـنـده کـردن در غـیـر محلّ تعجّب و خوردن طعام در هنگام سیرى . در حدیث دیگر (حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم) فرمود که هیچ چیز را خدا دشمن نمیدارد مانند شکم پر از طعام . از جـناب امیرالمؤمنین علیه السّلام منقول است که حضرت عیسى علیه السّلام به شهرى رسید که مرد و زنى فریاد می کردند و با یکدیگر نزاعى داشتند از سبب آن پرسید مرد گفت که این زن من است و صالحه است و عیبى ندارد امّا من او را دوست نمی دارم و می خواهم از او جدائى اختیار کنم فرمود کـه بـه همه حال سبب این کراهت را بگو چیست؟ گفت که رویش کهنه و بی طراوت شده است بى آن که پیر شده باشد. حضرت عیسى علیه السّلام به آن زن فرمود که می خواهى که آب رویت بـرگـردد و تـازه شـود گفت بلى فرمود : طعام که می خورى سیر مخور زیرا که طعام زیاد کـه در مـعـده بـه جـوش آمـد آب رو را مـی بـرد. آن زن چـنـیـن کـرد پـس به حال طراوت برگشت و محبوب شوهر شد. از حـضـرت امـام موسى علیه السّلام منقول است که اگر مردم در طعام خوردن میانه رو باشند، همیشه بدن ایشان صحیح باشد. از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که پنج خصلت است که مورث برص و پـیـسـى اسـت : نـوره کـشـیـدن در روز جـمـعـه و چـهـارشـنـبـه و وضـو و غـسـل کـردن بـه آبـى کـه در آفـتاب گرم شده باشد و در حالت جنابت چیزى خوردن و در حال حیض با زن جماع کردن و در وقت سیرى چیزى خوردن . از حـضـرت امـام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که آدمى را ناچار است از طعامى که به آن قـوّت بـیـابـد و هـرگـاه طـعـامـى خـورد باید که یک حصّه شکم را براى طعام قرار دهد و یـک حـصّـه را براى آب و یک حصّه را براى نَفَس و سعى مکنید در فربه کردن خود چنان چه حـیـوانـات را بـراى کـشـتـن فـربه می کنند و فرمود که هرگاه شکم سیر شد باعث طغیان و فـسـاد مـی شود و فرمود که هر دردى و بیمارى از بسیارى خوردن به هم می رسد به غیر از تب که آن به ناگاه می رسد. در حـدیـث دیـگـر مـنـقـول اسـت کـه حـضـرت عـیـسـى عـلیـه السـّلام فـرمـود کـه اى بـنـى اسـرائیـل تـا گـرسـنـه نـشـویـد چیزى مخورید و هرگاه گرسنه شوید بخورید و سیر مـخـوریـد زیـرا کـه چـون سـیـر شدید گردن هاى شما گنده می شود و پهلوهاى شما فربه می شود و پروردگار خود را فراموش ‍ می کنید. از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـلیه السّلام منقول است که کفران نعمت الهى است این که کسى گوید فلان طعام را خوردم مرا آزار کرد. از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقـول اسـت کـه روزى شـیـر و عـسـل بـه نـزد آن جـنـاب آوردنـده ، انـدکـى تـنـاول نـمـودنـد و بـر زمـیـن گـذاشـتند. گفتند : یا رسـول اللّه حـرام مـی کنى خوردن این را ؟ فرمود که نه امّا تواضع و شکستگى می کنم براى خـدا و پـالوده بـسـیـار طـیـّب و خـوشـبـوى به نزد حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام آوردند انگشتى به آن فرو بردند و به دهان گذاشتند و فرمودند که حرام نیست امّا نمی خواهم خود را عادت دهم به چیزی که عادت نکرده ام . حلیه المتّقین - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله آداب غذا خوردن : 1 - خوردن چاشت در بامداد. 2 - کوچک گرفتن لقمه هنگام خوردن غذا. 3 - خوب جویدن غذا. 4 - نگاه نکردن به دیگرانى که بر سر سفره نشسته اند. 5 - نخوردن غذاى بسیار گرم . 6 - ندمیدن (فوت نکردن ) در طعام گرم . 7 - خوردن غذاى سرد. 8 - نبریدن نان با کارد. 9 - پاک نکردن استخوان . 10 - نخوردن غذا به کمتر از سه انگشت . 11 - دراز نکردن دست به ظرف دیگران بر سر سفره . 12 - لیسیدن انگشتان . 13 - نخوردن غذا در حال جنابت ؛ اگر مى خواهید در حال جنابت آب یا غذا بخورد، وضو بگیرد. 14 - ترک نکردن خوردن غذا در شب . 15 - لیسیدن ظرف غذا. 16 - خوردن غذا با تمام انگشتان . 17 - پاک نکردن دست با دستمال ؛ وقتى چیزى از طعام به انگشتان چسبیده باشد. 18 - نخوردن غذا، مگر در حال گرسنگى . 19 - گفتن ((بسم اللّه الرحمن الرحیم )) هنگام شروع غذا. 20 - دست بکشد از غذا؛ وقتى که هنوز سیر نشده است . 21 - شستن دست ، قبل از خوردن غذا. 22 - نشستن روى پاى چپ در هنگام خوردن غذا. 23 - پیش از مهمانان شروع نمودن به غذا توسط صاحب خانه . 24 - بهتر است هنگام غذا خوردن دو زانو بنشیند. 25 - خوردن غذا با دست راست . 26 - نخوردن غذا در حال خوابیده . 27 - چهار زانو نشستن سر سفره . 28 - تنها غذا نخوردن . 29 - غذا خوردن با خدمتکاران و غلامان . 30 - غذا خوردن بر روى زمین . 31 - غذا نخوردن در حال راه رفتن . 32 - شستن دست ها بعد از غذا. 33 - در شستن دست ها قبل از غذا، اول صاحب خانه بشوید و بعد از آن هر که در طرف راست اوست ، اما در شستن دست ها بعد از غذا صاحب خانه آخر از همه دست را بشوید و اول هر کس در جانب چپ صاحب خانه است دست ها را بشوید. 34 - سنت است که همه در یک طشت دست ها را بشویند و آب را نریزند. 35 - خوردن نمک در اول و آخر غذا. 36 - غذا نخوردن در حال تکیه دادن . 37 - بعد از شستن دست قبل از خوردن غذا آن را با دستمال پاک نکند و بعد از شستن دست بعد از خوردن غذا آن را با دستمال پاک نماید. 38 - وقتى دست ها را بعد از غذا مى شوید، آن را بر دیده ها بمالد. 39 - دست کشیدن از غذا بعد از همه توسط صاحب خانه . 40 - غذا نخوردن در حالى که کفش به پا دارد. 41 - بعد از غذا، شکر کردن خدا و گفتن ((الحمدلله رب العالمین )). 42 - خواندن دعاى وارده هنگام شروع به خوردن غذا. 43 - حرف نزدن زیاد بر سر سفره غذا. 44 - خواندن دعاهاى وارده بعد از غذا. 45 - بعد از غذا به پشت خوابیدن و پاى راست را بر روى پاى چپ گذاشتن . 46 - برداشتن و خوردن آنچه از غذا روى زمین افتاده باشد. آداب معنوی 2000 عمل مستحب و مکروه- روح الله ولى ابرقوئى .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image