تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
حضرت علي(ع) براي حفظ و ترويج اسلام در هر جا كه لازم بود با خلفا همكاري نمود تا كار دين متوقف نشود و تفرقه در بين مسلمين سبب نابودي اسلام نگردد. چنان كه در نهج البلاغه و در تمام منابع تاريخي آمده است كه خليفه دوم با ايشان درباره حضورش در جنگ با ايران مشورت كرد، آن حضرت وي را از حضور در آن منع نمود، و فرمود: «پيروزى و شكست اين امر (اسلام) به انبوهى سپاه يا اندك بودن آن نبود. دين خدا بود كه خدا چيرهاش ساخت و سپاه او بود كه آن را آماده و يارى كرد تا بدان جا رسيد كه رسيد. و پرتو آن آنجا را روشن كرد كه كرد. از جانب خدا به ما وعده پيروزى داده شده است و او به وعده خود جامه عمل خواهد پوشانيد و سپاه خويش را يارى خواهد كرد. جايگاه زمامدار، همچون رشتهاى است كه مهرهها را به هم فراهم آرد و پيوند دهد. اگر رشته بگسلد، مهرهها پراكنده گردد و ديگر هرگز به تمامى جمع نشود.عرب امروز اگرچه اندك است، ليكن با پيوستگى به اسلام، فراوان و با اتّحاد و اجتماع و هماهنگى، عزيز و قدرتمند است. بنابراين تو همانند محور آسيا بر جاى بمان و آسيا [ى جنگ] را به وسيله عرب بگردان و به آنان آتش جنگ را برافروزان كه اگر تو از اين سرزمين برون شوى، عرب از هر سو تو را رها كند، و پيمان بسته را بشكند؛ و چنان شود كه نگهدارى مرزها كه پشت سر گذاشتهاى برايت مهمتر از آن شود كه پيش رو دارى. فردا غير عرب اگر تو را ببينند، گويند: اين اساس و ريشه عرب است، اگر او را از بين ببريد، آسوده خواهيد شد، و اين انديشه، حرص ايشان را در مبارزه با تو و طمعشان را در نابود كردن تو سختتر و زيادتر خواهد كرد. امّا اينكه گفتى آن قوم به جنگ مسلمانان خواهند آمد، ناخشنودى خداى سبحان از عزم آنان به جنگ با مسلمانان از تو بيشتر، و او بر دگرگون ساختن آنچه خود ناپسند مىدارد تواناتر است. امّا آنچه از شمار آنان گفتى، [بدان كه] ما در روزگار گذشته به اتّكاى انبوهى سپاه نمىجنگيديم، بلكه به يارى و كمك پروردگار نبرد مىكرديم.» به نظر مي رسد با توجه به مواضع علي ـ عليه السلام ـ در برابر فتوحات نظامي خلفاء آن حضرت با كليت آن موافق بوده و از آن جا كه شيعه نيز تابع امير المؤمنين ميباشد موضعي غير از موضع حضرت ـ عليه السلام ـ نخواهد داشت. در برخي از منابع تاريخي مطالبي گزارش شده كه حكايت از تشويق اميرالمؤمنين به فتوحات ميباشد. به عنوان نمونه ابن اعثم مينويسد: خليفه دوم نامهاي به فرمانده سپاه اسلام نوشت كه او را از فتح خراسان باز دارد در اين مجلس اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ حضور داشت خليفه را از اين كار منع نمود و او را دربارة فتح خراسان ترغيب و تشويق نمود و فضائلي درباره مناطق مختلف خراسان براي او بيان كرد پس خليفه خيلي خوشحال شده نامهاش را عوض نمود و فرمانده سپاه را ترغيب به فتح نمود. در برخي از منابع نيز ما ميبينيم كه فردي چون عمار و سلمان در رأس سپاه اسلام بوده و مناطقي را فتح نمودند كه بطور حتم بدون مشورت امامشان نبوده است اين حضور نيز دليل بر موافقت آن حضرت و در نتيجه موافقت شيعه است. دليل ديگر آنكه در برخي از منابع تاريخي حضور امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ در بين سپاه اسلام گزارش شده است مانند آفريقا كه حكايت از تأييد رهبر شيعه مينمايد و مورخاني مانند طبري و ابن عساكر و ابن خلدون و ...اين مطالب را گزارش نمودهاند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.