کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

مگر خداوند نمی فرماید: ما از رگ گردن به شما نزدیک تر هستیم. پس چرا ما خواسته هایمان را به جای این که از خداوند بخواهیم از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ می خواهیم (این مسئله باعث می شود بعضی ها بگویند شما اهل بیت را به جای خدا می پرستید) در ادامه باید بگویم بعضی ...


در پاسخ به سوال مذکور، لازم است به چند نکته اشاره کنیم : الف: تردیدی نیست که در قرآن و روایات اسلامی از علم بی پایان خدای متعال به همه امور و خصوصاً انسان و اعمال او سخن به میان آمده است: «ما انسان را آفریدیم و وسوسه های نفس او را می دانیم (و از اندیشه های نفس او کاملاً آگاهیم) و ما از رگ گردن به او نزدیک تریم» «در این آیه بخشی از مسائل مربوط به معاد مطرح می شود و آن مسأله ثبت و ضبط اعمال انسان ها برای روز حساب است. (و لذا) نخست از علم نامحدود و احاطه علمی خداوند متعال به انسان ها سخن گفته، می فرماید: ما انسان را آفریدیم و افکار نهانی و باطنی او را می دانیم. منظور در این جا این است که وقتی خداوند از خطورات قلبی (انسان ها) و وسوسه های زودگذری که از فکر آن ها می گذرد، آگاه است، مسلّماً از تمام عقائد و اعمال و گفتار آن ها با خبر می باشد و حساب همه را برای روز حساب نگاه می دارد.» به بیان دیگر آیه کریمه مورد سوال ممکن است اشاره به این نکته داشته باشد که خداوند عالم که خالق و پدید آورنده انسان است از خود انسان آگاه تر است به احوالات او و خالق بشر، محال است از جزئیات وجود او (خود انسان از آن بی خبرند) بی خبر بماند، آن هم خلقتی که دائم و مستمر است، زیرا لحظه به لحظه فیض وجود از ناحیه خداوند به ممکنات می رسدکه اگر یک دم رابطه ما با او قطع شود، همه نابود می شویم. آری او خالق است و خلقتش دائم و مستمر، و ما در جمیع حالات وابسته به وجود او هستیم، با این حال چگونه ممکن است او از ظاهر و باطن و نهان ما بی خبر باشد؟ و لذا در ذیل آیه برای روشن تر ساختن مطلب می افزاید: (و ما به او از رگ قلب و گردن او نیز نزدیک تریم) و این همان است که در جای دیگر می فرماید: «بدانید خداوند بین انسان و قلب او حائل می شودو همه شما نزد او در قیامت جمع خواهید شد» «البته همه این ها تشبیه است و قرب و نزدیکی خداوند از این هم برتر و بالاتر است هر چند مثالی رساتر از این در محسوسات پیدا نمی شود.» و علم خداوند به عالم و انسان و اعمال و گفته او فراتر از این است و توجه به این واقعیت انسان را بیدار می کند و به مسئولیت سنگین و پرونده دقیق او در دادگاه عدل الهی آشنا می سازد و از انسان بی خبر و بی تفاوت، موجودی هوشیار و سر به راه و متعهّد و با تقوا به وجود می آورد. آن چه نباید از آن غفلت شود این نکته است. که میان سعه مقام و احاطه علمی خداوند به انسان و کردار و گفتار او با مقام قرب خداوند به انسان و انسان به خداوند که مایه اجابت خواسته ها و باعث محبوبیت بندگان نزد خداوند می گردند، تفاوت وجود دارد و آن چه آیه کریمه که سوال به آن اشاره دارد، دلالت می کند، این است که خداوند از همه امور، اعمال و گفتار چه عیان و چه نهان انسان آگاه است و از خود انسان به جزئیات اعمال و احوالات او آگاه تر است و همه انسان ها؛ کافر، مسلمان، بی گناه و گناهکار در پیشگاه مقام علمی خداوند یکسان اند، چه آن کافر و یا گناهکاری که در اثر کفر و یا ارتکاب گناهان فراوان ، از فیض دعا و اجابت محروم اند و چه آن بی گناه و یا گناه کاری که در اثر توبه و تهيه اسباب قرب مثل دعا و توسل به مقربین و اولیاء جلیل القدر الهی، از فیض اجابت و فضل الهی برخوردار و بهره مند اند. اما آنچه در بحث دعا و توسل به اولیاء الهی و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ مطرح است، غیر از این است که در نکته دوم به آن می پردازیم. ب: در بحث دعا و توسل، ما می دانیم که خداوند متعال به احوال و امور و اعمال و گفتار و خواسته های ما علم دارد ، بلکه آگاه تر از خود ما است، چنان چه در نکته اول توضیح داده شد و علم او به خواسته ها و نیازهای ما از آگاهی ما بیشتر و نزدیک تر است و علم خداوند به انسان و کارهای او و افکار نهانی او هیچ گاه به تنهائی باعث قرب و محبوبیت انسان ها نمی گردد، چه آن که علم خداوند نسبت به همه انسان ها یکسان است و اگر چنان چه مایه قرب و محبوبیت و اجابت بشود باید در همه انسان ها چه کافر و چه مسلمان یکسان بشود، در حالی که چنین نیست. پس در بحث توسل علاوه بر این که ما می دانیم خداوند از ما به کارها و احوال ما آگاه تر است و صدای ما را می شنود و از نیاز های ما از هر کس دیگر حتی از اولیاء بزرگوارش بیشتر آگاهي دارد، اما در اثر دوری و حجاب هایي که به خاطر گناه و افعال زشت ما به وجود آمده به دعاهای ما توجه نمی شود و خواسته و عمل ما در پیشگاه الهی ارزش ندارد و اینجا است که بحث شفاعت مطرح می گردد. یعنی برای این که خداوند کریم کارهای بد ما را نادیده بگیرد و ببخشد و خواسته های ما را قبول کند، به اولیای معصوم و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ متوسل می شویم و از آن بزرگواران می خواهیم که از خداوند بخواهند که دعاهای ما را اجابت و امور ما را کفایت فرماید، زیرا ائمه اطهار در پیشگاه خداوند دارای مقام کریمی هستند که دیگران چنین مقامی ندارند، اگر چه از نظر مقام علمی و احاطه علمی از خدا به ما نزدیک تر نیستند، لکن وقتی ما در اثر گناه و نافرمانی به تعبیر عوام از چشم لطف خدا افتادیم، با این که خدا به ما نزدیک تر از هر کسی است، ولی به حرف های ما و خواسته های ما توجه نمی کند، چون خداوند کریم و مهربان است، باز هم بندگانش را رها نکرده و ائمه اطهار و اولیاء بزرگ اش را واسطه فیض خودش قرار داده تا بندگان گناهکار با توسل و شفیع قرار دادن آن بزرگواران خواسته های خودشان را از زبان مبارک آن ها به پیشگاه الهی مطرح کنند. پس هیچ منافاتی بین این که خداوند به بندگانش نزدیک تر از هر کسی است و دامنه احاطه علمی خداوند نامحدود است، با این که ائمه اطهار متوسل بشویم وجود ندارد. ج: نکته پایانی این است که ما خواسته های خود را از اهل بیت نمی خواهیم، بلکه ما خواسته های خود را از خدا می خواهیم به واسطه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ؛ یعنی ما از اهل بیت که دارای مقام شفاعت هستند، می خواهیم که خواسته های ما را از خدا بخواهند و در واقع ما خواسته های خود را از خداوند به زبان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که واسطه فیض الهی هستند، تقاضا می کنیم و هیچ گونه استقلالی برای اهل بیت در برآورده شدن دعای خویش قائل نیستیم. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image