مهدويت /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چکيده شبهه: عقیده به ظهور منجی غیبی در میان یهودیان رایج بوده و آنان بر این باورند که« الیاس» به آسمان صعود کرده و در آخر الزمان برای نجات بنی اسرائیل به زمین بر می­گردد؛ و اعتقاد شیعیان به مهدی منتظر، ظهور منجی غیبی بر گرفته از این عقیده است. در صدر اسلام گروهی از یهودیان که عبدالله بن سباء از افراد برجسته آنان به شمار می آمد، برای تخریب اسلام خود را مسلمان خواندند و به ایجاد اختلاف و انتشار عقاید شان پرداختند. از سوی دیگر پس از رحلت پیامبر (ص) علی (ع) و خانواده اش که خود را سزاوار به خلافت می‌دانستند به خلافت نرسیدند و این سبب رنجش آنان گردید و بعد از هرگاهی یکی از علویین دربرابر ظلم امویان و عباسیان که به دنبال روزنه امیدی بودند، قیام می کرد ولی بالاخره کشته می شد و این امر و حوادث تلخ بود که زمینه را برای پذیرش« اعتقاد به منجی غیبی» فراهم می‌کرد. در چنین شرائطی یهودیان تازه مسلمان، از فرصت استفاده کرده، به ترویج عقیده خویش یعنی «نجات دهنده غیبی» پرداختند و شیعیان مأیوس از همه جا برای تسکین درد های روحی و جبران شکست های ظاهری خویش، آن عقیده را از جان و دل پذیرفتند اما تغییری در آن داده و گفتند مصلح جهانی از اهل بیت مظلوم خواهد بود. بنابراین، اعتقاد به مهدی، غیبت و ظهور ایشان کذب و ساخته و پرداخته کسانی مثل عبدالله بن سبا یهودی و. . . می‌باشد و در آئین حنیف اسلام این مقوله هیچ دلیلی و حظی از حقیقت نداشته زیرا اگر ریشه در کتاب و سنت می داشت و د قایق و خصوصیات مهدی موعود، ظهور و غیبت در متون دینی اعم از قرآن و روایات بیان می‌شد.


با یک مروری گذرا بر مصادر حدیثی، تاریخی، عقیدتی و تفسیری و. . . شیعه و سنی بدین حقیقت پی خواهم برد که نخستین کسی که موضوع مهدی منتظر (عج) و قیام جهانی او را بعد از مملو شدن جهان از ظلم مطرح کرد و حتی مشخصات خانوادگی و پدران و اجدادش را به صورت دقیق اعلام نمود، همانا شخص رسول اکرم (ص) است. اندیشه مقدس مصلح جهانی بعد از آیات قرآن بوسیله سخنان گهربار پیامبر (ص) در میان امت اسلامی رسوخ کرد. آری بررسی مجموع حوادث و وقایع تاریخی و مطالعه کتب دو فرقه شیعه و سنی در باره ظهور مصلح و مهدی موعود (ع) ما را به این نتیجه می رساند که مسئله مهدویت، غیبت، انتظار، قیام مصلح غیبی، و ایمان به این امور از موضوعات مسلمی بوده که از پشتوانه محکمی همچون آیات قرآن و روایات متواتر نبوی و ائمه معصومین (ص) بر خور دار بوده و مسلمانان به همین دلیل به آن اعتقاد داشته و در انتظار ظهور مهدی روز شماری می کرده‌اند و نصرت و غلبه را از لوازم حتمی او می دانستندپیروان ادیان آسمانی و از جمله رهروان ادیان ابراهیمی ( مسلمانان، مسیحیان و یهودیان) باور دارند که آینده نهایی مسیر زندگی خاکی، پیروزی ایمان بر کفر، حاکمیت حق، علم، عدالت و وراثت زمین به صالحان، پایان خرافات و گمراهی و ستم و هرگونه انحراف است. آنان هم چنین اتفاق نظر دارند شخصی که خداوند عهد و پیمانش را به دست او تحقق می بخشد، از فرزندان حضرت ابراهیم (ع) بوده وشریعتی که بر اساس آن حکومت می‌کند دین پیامبری است که خداوند در آخر الزمان، وی را مبعوث می‌کند[1] بنابر این اصل مسأله مهدی، انتظار، ظهور و آمدن منجی و مصلح جزء مسلمات و اعتقادات مشترک تمامی شرایع آسمانی و نه فقط اسلامی است و هر دینی به نوبه خود به آمدن منجی و مصلح آخر الزمان نوید داده است اگر چه در مصداق آن اختلاف نظر دارند و هر کدام مصداق خاصی را به عنوان منجی معرفی کرده‌اند.اصل اندیشه مهدویت، غیبت، انتظار و ظهور حضرت مهدی در آخر الزمان برای برپایی حکومت عدل اسلامی در جهان و نیز این که ایشان از اولاد رسول خدا و علی و فاطمه (س) و کسی است که عیسی بن مریم از آسمان نازل شده و پشت سرش نماز می خواند، مورد اتفاق همه فرق اسلامی است و در منابع روایی، تفسیری و... دو فرقه شیعه و سنی احادیث مرتبط با این موضوع، بطور متواتر ثبت و ضبط شده حتی کسانی که میانه چندان خوبی با شیعه ندارند مانند فرقه وهابیه نیز این موضوع را یک اصل قطعی اسلامی می دانند و بر متواتر بودن احادیث مهدویت تأکید می‌کنند[2]چنانکه شیخ عبد المحسن العباد استاد دانشگاه مدینه در فضای بسته عربستان سخنرانی تحقیقی در مورد مهدویت و مسائل مربوط به آن ایراد می نماید که بعدها به صورت مقاله تحقیقی تحت عنوان« عقیدة اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر» و بعد با مقاله« الرد علی من کذب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی» از همین نویسنده به صورت کتاب به زیور طبع آراسته و منتشر می‌گردد. نویسنده در قسمتی از این مقاله می گوید« احادیث فروانی از طریق عده ای زیادی از اصحاب رسول خدا و تابعین در باره مهدویت روایت شده که موجب علم قطعی می‌شود. بنابر این ایمان و اعتقاد به خروج و ظهور مهدی واجب است چنانکه این حقیقت نزد عالمان اهل سنت ثابت و در کتاب های اعتقادی آنان تدوین یافته است. در پایان رساله یاد شده سخنانی از شیخ عبد العزیزبن باز در تأیید این رساله آمده‌است. [3]آری علمای اهل سنت در کتابهای حدیثی، تاریخی، تفسیری و. . . شان تنها به اختصاص دادن فصلهایی به ذکر احادیث نبوی مربوط به مهدی و غیبت، انتظار، ظهور، آرزوی حکومت جهانی مهدی بسنده نکرده بلکه همانند علمای شیعه کتاب های فراوانی را به موضوعات فوق اختصاص داده و در این کتابها همانند علمای شیعه بر متواتر بودن روایات رسیده از رسول خدا در مورد مهدی آخر الزمان و اینکه ایشان را خود رسول خدا معرفی نموده تأکید کرده‌اند. آنچه در این مقوله بسیار حایز اهمیت می‌باشد این نکته است که همانند منابعی شیعی، اساس کتابهایی که دانشمندان اهل سنت ویژه مهدی (عج) نوشته و یا فصلهایی که در دیگر کتابهای آنان درباره آن حضرت آمده‌است بر آیات قرآنی و احادیث نبوی نهاده شده است و برخی از این کتاب ها همانند صحیح مسلم ( متوفای 261)، صحیح بخاری ( متوفای256)، مسند احمد ( متوفای 241) پیش از میلاد مهدی (عج) تألیف یافته و برخی از این کتابها نظیر سنن ابو داود، سنن ابن ماجه، سنن نسائی و جامع ترمذی نزد اهل سنت از نظر اعتبار در ردیف صحیح مسلم و صحیح بخاری و بعد از قرآن از معتبر ترین کتابها نزد آنان به شمار می آید.و در برخی از این کتابها به ویژه کتابهای تفسیری، آیاتی[4] از قرآن کریم که در باره مهدی و قضایای مهدی (عج) است، مطرح شده است.[5]1. «هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِينِ الْحَقّ‏ِ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون»[6]؛« اوکسی است که که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را برهمه آیین ها غالب گرداند هرچند مشرکان را خوش نیاید» در تفسیر قرطبی از تفاسیر اهل سنت آمده‌است: « پیروزی اسلام بر دیگر ادیان هنگام قیام مهدی (عج) است و در آن زمان مردم یا باید مسلمان شوند و یا جزیه دهند و این که گفته شده است مهدی همان عیسی است نادرست است زیرا اخبار صحیح به گونه ای متواتر وارد شده که مهدی از خاندان پیامبر (ص) است.[7] در کتاب البیان فی اخبار آخرالزمان در این آیه آمده‌است: «کسی که خدا او را برهمه ادیان چیره می گرداند مهدی از فرزندان فاطمه است».[8]2.«بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین»[9] ، اگر با ایمان باشید«بقیة الله» برای شما خیر است. در نور الابصار آمده‌است: چون مهدی ظهور کند کعبه را پایگاه خویش قرار می دهد و313 نفر از یارانش به او می پیوندند آنگاه درنخستین سخن این آیه را تلاوت می‌کند«بقیة الله بهتر است برای شما اگر ایمان بیاورید پس می گوید: «منم بقیة الله و خلیفه خدا و حجت او بر شما.»[10]3.« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعَى‏ فىِ خَرَابِهَا أُوْلَئكَ مَا كاَنَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائفِينَ لَهُمْ فىِ الدُّنْيَا خِزْىٌ وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيم‏.»[11]؛ «کیست ستمکار تر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد ه وسعی در ویرانی آنها نمود؟ شایسته نیست آنان جز با ترس وو حشت وارد این (کانونهای عبادت) شوند.بهره آنها در دنیا فقط رسوایی و خواری است و در آخرت عذاب عظیم.» سیوطی در باره عذاب دنیوی ابن افراد می نویسد: خواری و ذلت آنان در دنیا زمانی فرا می رسد که مهدی (ع) به پا خیزد و قسطنطیه را فتح کند و آنان را بکشد.[12] در تفسیر طبری و تفسیر کشف الاسرار[13] نیز به همین مطلب که سیوطی نوشته تصریح شده است.احادیث نبوی رسیده از رسول اکرم (ص) در موضوع مهدویت به دلیل اهمیت موضوع، انعکاس وسیعی در مجامع روایی شیعه و سنی داشته است. بنا به استقصای که در کتاب« معجم احادیث الامام المهدی (عج)» انجام گرفته تنها در این کتاب، از حدود چهار صد منبع معتبر نزد شیعیان و اهل تسنن، تعداد 1861 حدیث در باره این موضوع گرد آوری شده است که از این تعداد،563 حدیث در منابع حدیثی اهل سنت وارد شده است[14] که به برخی از آنها اشاره می‌شود:1. «لولم یبق من الدنیا إلایوم واحد لطوّل الله ذلک الیوم حتی یخرج رجل من وُلدی»؛ اگر از عمر دنیا (به فرض) یک روزهم بیشتر با قی نمانده باشد خدا آن روز را آن قدر طولانی می­کند تا مهدی موعود از اولاد من ظهورکند.»[15]2. بخاری در صحیح خود در باب نزول عیسی بن مریم از ابوهریره نقل می‌کند: «پیامبر خدا فرمود: کیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیکم، و إمامکم منکم، چگونه خواهید بود آن گاه که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام تان از خود تان باشد»[16]3. شیخ عبد المحسن العباد در مقاله« الرد علی من کذّب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی» که آن را در رد مقاله« لا مهدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر» نوشته شیخ عبدالله آل محمود رئیس وقت دادگاه قطر نوشته است از صحیح مسلم روایت ذیل را نقل کرده که رسول خدا فرموده:«لا تزال طائفة من أمتی یقاتلون فی الحق ظاهرین إلی یوم القیامة قال: فینزل عیسی بن مریم صلی الله علیه وسلم ، فیقول أمیرهم: تعال صلّ بنا، فیقول: لا إن بعضکم علی بعض أمراء تکرمة الله هذه الامة»؛گروهی از امت من تا روز قیامت هم چنان در راه حق می­رزمند، سپس عیسی بن مریم (ع) فرود می آید رهبر آن گروه به عیسی می گوید: بیا تا پشت سر تو به نماز بایستیم، عیسی (ع) می گوید خیر، گروهی از شما بر گروهی دیگر امیر خواهید بود و این گرامی داشت این امت از سوی خداست،».[17] نام این امیر که عیسی پشت سر او نماز می خواند در حدیث جابر که در «مسند حارث بن ابی اسامه» آمده‌است مهدی ذکر شده است.ابن قیم پس از ثبت متن و سند این حدیث در کتاب« المنار المنیف»، می نویسد:سند این حدیث بسیار خوب است.[18]چنانکه اشاره شد موضوع اعتقاد به «مهدی موعود، انتظار و ظهور ایشان» از مسایل قطعی از همان صدر اسلام، درمیان شیعه وسنی بوده هرچند این عقیده مقدس در تاریخ اسلام مورد سوء استفاده برخی‌ها قرار گرفته‌است و دوره به دوره در پی ادعای مهدویت از سوی برخی ها افراد فرصت طلب و یا معرفی شدن کسی به عنوان مهدی توسط افراد نا آگاه، حوادثی اتفاق افتا ده است و می رساند که منشاء این ادعاهای کذب همین اعتقاد قطعی به ظهور مهدی موعود و منشاء این اعتقاد نیز روایا ت صادره از وجود رسول خدا (ص) بوده است؛ حکام بنی عباس با توجه به اطلاع قبلی که از طریق روایات داشتند در پی نابودی امام زمان (عج) بودند و لذا امام حسن عسکری (ع) را درپادگان نظامی سامرا تحت نظر گرفتند؛ و نیز به جهت همین اطلاع و اعتقاد قطعی و مسلم مسلمانان به مهدویت بود که منصور عباسی اسم پسرش را مهدی گذاشت[19] تا سر فرصت چنین وا نمود کند که مهدی موعود در کتاب و سنت فرزند من است او بعد از آنکه گروهی از مسلمانان به مهدویت محمدبن عبدالله بن حسن معتقد شدند، گفت فرزند من مهدی موعود است[20].افزون بر اینها خود سوء استفاده از اندیشه مهدویت در قالب ادعای مهدویت و یا تحریف روایات و تطبیق آن بر شخص خاصی می رساند که عامل پیدایش عقیده مهدویت بصورت قطع، روایا ت رسیده از پیامبر (ص) بوده و این باور مقدس قبل از این نوع سوء استفاده ها وجود داشته است و اندیشه انتظار ظهور مهدی (عج) به گونه ای در مردم رسوخ کرده بوده که عده ای از این نام بخصوص در آیام آشوب و حوادث می خواستند سوء استفاده کنند و یک عده از مردم هم در اثر عدم تحقیق وقتی یک کسی را می دید ادعای مهدویت کرده و آدمی خوبی است، زود اعتقاد پیدا می­کردند به اینکه این فرد مهدی امت است و دور او را می‌گرفتند نه این که این باور مقدس ساخته عبدالله بن سباء یهودی باشد که و جود خارجی نداشته و دشمنان تشیع گاهی پیدایش تشیع و گاهی برخی از عقاید شیعیان را به او مستند می‌کند.[21]روشن شد که اصل موضوع مهدویت و ظهور ایشان در آخرالزمان و روایات مربوط به این مسأله مورد اتفاق شیعه و اهل سنت و متواتر می‌باشد و این اندیشه در میان تمام فرق اسلامی برگرفته از آیات قرآن و روایات متواتر نبوی می‌باشد نه بر گرفته از اندیشه امثال عبدالله بن سباء که یک افسانه تاریخی بیش نبوده است. اما معنای این وحدت نظر این نیست که آنها در برخی جزئیات این موضوع اختلاف ندارد؛ از دیدگاه شیعه تمام جزئیات مربوط به مهدی در زمان رسول خدا (ص) بیان شده و آنحضرت به دنیا آمده واکنون درحا ل غیبت به سرمی برد ولی اکثریت اهل سنت معتقد است که آن حضرت ازفرزندان امام حسن مجتبی (ع) است و بعد ها بد نیا میاید[22] یعنی شخصی را که پیامبر (ص) و ائمه (ع) به عنوان مهدی موعود امت معرفی کرده و شیعه به تبع روایا ت رسیده به آن معتقداست، اکثر اهل تسنن منکر هستند. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image