فناء فی الله /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

مقصود از حلول خدا در ائمه(ع) که اعتقاد برخی فرق است، چیست؟ عیبش در چیست؟


1ـ درباره ی حلول خدا در موجودات ، دو پندار کلّی وجود دارد. برخی چنین می پندارند که خدای غیر مادّی به مرتبه ی مادّی تنزّل یافته صورت انسانی به خود می گیرد. نمونه ی بارز این پندار در میان مسیحیان دیده می شود که عیسی مسیح را خدای مجسّم پنداشته و معتقدند خدا در عین یکی بودن دارای سه نمود می باشد که عبارتند از خدای پدر (خدای نادیدنی) ، خدای پسر (عیسی مسیح) و روح القدس که همان عیسی است که بعد از برخاستن از قبر ، در قالب روح القدس بر حواریون ظاهر شد و انجیل را بر آنان الهام نمود. گویا بین برخی فرق غلات نیز چنین پنداری وجود دارد که مثلاً علی (ع) همان خداست که در قالب بشر ظاهر شده است.پندار دوم در باره ی حلول خدا در انسانها این است که برخی اولیاء الهی در اثر رشد وجودی به جایی می رسند که با خدا یکی گشته عین خدا می شوند. این پندار در حقیقت برداشت غلط و انحرافی از مساله ی فناء فی الله در عرفان اسلامی است. عرفا در باب فناء فی الله معتقدند انسان می تواند با اوج گرفتن در مراتب وجودی به جایی برسد که جز خدا را نبیند ، چنان که حتّی خود را هم مشاهده نمی کند ؛ امّا اینها هیچگاه نمی گویند انسان به مقام خدایی می رسد ؛ ولی عدّه ای از فرق و دراویش و صوفیّه ی نادان یا مغرض چنین پنداشته اند که انسان فانی شده در خدا ، عین خدا می شود. 2ـ اشکالات این عقیده ـ به هر دو بیان ـ این است که:اوّلاً نه تنها قابل اثبات عقلی نیست بلکه بر عکس ، با براهین توحید ، قابل ابطال می باشد. افزون بر آن از نظر فلسفی حلول واجب الوجود در ممکن الوجود محال است.ثانیاً هیچ وحی قطعی بر آن دلالت ندارد ؛ بلکه برعکس ، صریح آیات و روایات معصومین (ع) چنین پنداری را کفر تلقی نموده اند. حتّی در مواردی خود معصومین (ع) فتوا به قتل صاحبان چنین عقائدی داده اند و امیرمومنان (ع) عملاً نیز تعدادی از معتقدین به خدایی خود را اعدام نموده است. ثالثاً اکثر کسانی که به چنین اعتقاداتی گراییده اند اباحی شده ، شریعت را کنار گذاشته اند. مسیحیان ، دین خود را دین محبّت نامیده و گفته اند : شریعت مربوط می شود به قبل از عیسی مسیح ؛ لذا با اینکه تورات را هم در کنار اناجیل اربعه قبول دارند ولی معتقدند که عمل به احکام آن ضرورت ندارد. در میان غلات نیز نه تنها احکام شرعی کنار گذاشته بلکه برخی از محرّمات مثل شرب خمر و زنا به عناوین خاصّی مجاز و بلکه جزء حسنات تلقّی می شود. بین برخی فرق صوفیّه و دراویش نیز معروف شده که شریعت برای عوام ، طریقت برای متوسّطین و حقیقت برای خواصّ است ؛ لذا به بهانه ی اهل طریقت یا حقیقت بودن ، احکام شرع را تعطیل می کنند ؛ در حالی خود معصومین (ع) نه تنها عمل به شریعت می کردند بلکه در عمل به آن ، گوی سبقت را از همگان ربوده بودند. رابعاً این پندار باطل ، اعتقادات فرعی دیگری را هم پدید می آورد که در کنار هم ، منظومه ی اعتقادی عقل گریز ، منحطّ و انحطاط آوری را موجب می شوند که در صورت تسلّط بر جوامع می تواند هر جامعه ای را به ویرانی فکری و عملی بکشاند. نمونه ی این تأثیر اجتماعی در مسیحیّت ، انحطاط غرب در قرون وسطی است که در آن زمان کلیسای مسیحی بر جامعه حاکم بود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image