مفهوم غیبت /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

مفهوم غیبت کردن چیست؟بدگویی پشت سر کسی یا حرف زدن پشت سر کسی؟آیا گفتن برخی ویژگی ها مثلا زشتی و بد اخلاقی غیبت محسوب می شود؟چرا گناه کسی که غیبت را میشنود از گوینده آن بیشتر است؟آیا کسی که شنونده غیبت است نماز و روزه اش تا۴۰ روز قبول نمی شود؟


در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید . الف.عالمان اخلاق در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از بدگویى و پرده درى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونه اى براى دیگران بازگو کنند که اگر به گوششان برسد، ناراحت شوند.امام خمینی رض فرموده است: غیبت عبارت است از ذکر کردن انسان را در حال غایب بودنش به چیزى که خوش آیند نیست نسبت دادن آن را به سوى او، از چیزهایى که پیش عرف مردم نقصان است، به قصد انتقاص و مذمت او. ( چهل حدیث ص : 301 )غیبت به خودی خود و به عنوان اولی حرام و گناه کبیره است ولی گاهی عنوان ثانوی و تازه آن عنوان اولی را تحت الشعاع قرار می دهد و در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و این در جایی است که پای مصلحت مهمتری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد.از جمله مواردی که داخل در این استثناء است موارد زیر است:1- در مورد دادخواهی و رفع ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پایمال می گردد. این همان چیزی است که قرآن کریم می فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا بصیرا؛خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدی ها را اظهار کند مگر آن کس که مظلوم واقع شده خداوند شنوا و دانا است» (نساء، آیه 148). 2- در مورد بدعت گذاران و توطئه گران و کسانی که بر ضد مصالح مسلمین نقشه می کشند که اگر کار آنها برملا و آشکار گردد مردم به پا می خیزند و جلوگیری کامل یا نسبی می کنند، غیبت این گونه افراد نیز جایز بلکه واجب است.3- در مورد مسلمانی که جان یا مال یا ناموسش از سوی دیگری در خطر قرار گرفته و او آگاه نیست، افشای این خطر نیز جایز بلکه گاهی واجب است.4- در مورد مشورت؛ یعنی در آنجا که کسی می خواهد مثلا با دیگری ازدواج کند یا شرکتی تشکیل دهد یا مسافرت نماید و از انسان درباره شخص مورد نظرش سؤال می کند، در اینجا امانت در مشورت اقتضا می کند آنچه را می داند و در مورد آن برنامه تأثیری گذارد افشا کند چون پرده پوشی در این گونه موارد خیانت است و خیانت در مشورت جایز نیست.5- در مورد شهادت دادن در جایی که از انسان تقاضای شهادت کنند، نیز غیبت کردن جایز است چون مصلحت شهادت قوی تر است.-6 طرف متجاهر به فسق باشد؛ یعنى، هیچ گونه پروایى نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتى دست بزند، که در خصوص گناه علنى او غیبت جایز است.-7 ممکن است فردى را براى سمتى نظیر نمایندگى یا ریاست قسمتى خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در اینجا انسان مى تواند اگر نقطه ضعفى را اطلاع دارد که خداى ناخواسته با پیدا کردن آن سمت، به اسلام و انقلاب ضربه مى زند، به مسؤولین گوشزد کند،-8 فرض بفرمایید بیمارى است که نمى خواهد بعضى از اسرارش نزد طبیب فاش شود و از طرفى چاره اى نیست و طبیب براى معالجه باید بداند. در اینجا نیز مى توان على رغم خواست بیمار، پزشک معالج او را در جریان امر قرار داد. غیبت نسبت به گناهان پنهانى جایز نیست و در نتیجه اگر شخص مبتلا به ارتکاب گناهى است که دیگران از آن خبر ندارند، ذکر آن گناه حرام است.-9 اگر در مورد خاصى احتمال منحرف شدن شخصى در اثر هم نشینى و عدم اطلاع از مفاسد وى وجود دارد، مى توانیم شخص مورد نظر را از معاشرت با آن گنه کار منع کنیم. در این راستا باید کمال احتیاط را رعایت نمود؛ یعنى، در مرحله اول تنها مى توانیم بگوییم که «این معاشرت به صلاح شما نیست» و حق بازگو کردن معایب و گناهان آن شخص را نداریم، پس باید این کار را مرحله به مرحله و به صورت تدریجى انجام دهیم.-10 کسی که ادعای منصبی را داشته باشد که صلاحیت آنرا ندارد مثلا شخص بی لیاقتی ادعای فقاهت می کند و متصدی اموری می شود که اهلیت و صلاحیت آنرا ندارد می توان مردم را به نواقص او توجه داد. ب. در رابطه با غیبت توجه به اموری لازم است:اولا. برخی افراد دو گونه شخصیت دارند, حقیقی و حقوقی. ثانیا. غیبت آن است که پشت سر برادر یا خواهر مسلمان سخنى گفته شود که اگر به گوش او برسد ناراحت شود و کشف آن در جامعه باعث رفتن آبروی مومن باشد.ثالثا. باید حقیقت و معنای سه واژه روشن شود: 1- انتقاد, 2- غیبت , 3- تهمت . انتقاد گفت وگو راجع به عملکرد و موضع گیری های یک مسؤول همراه با نقد و دید اصلاح طلبانه است . به عبارت دیگر جدا نمودن خوب و بد عملکرد شخص و شرح محاسن و معایب وی را انتقاد گویند. و از آن جا که مسؤولان در قبال مردم و جامعه باید پاسخ گو باشند, انتقاد از آنان اشکالی ندارد; اما غیبت ذکر معایب شخص انسان ها است که ربطی به شخصیت حقوقی یا عملکرد کاری آنها ندارد و حرام است. تهمت نیز افترا بستن به دیگران است ; یعنی , کاری را که وی انجام نداده و مرتکب نشده است به وی نسبت دهیم ; چه آن کار و عمل مربوط به زندگی شخصی او باشد و چه مربوط به شخص و مسؤولیتش . گفتنی است که حکم غیبت و تهمت حرمت است . غیبت از روی دشمنی و حسادت و اینگونه امور و با قصد خراب کردن فرد گفته می شود, در حالی که انتقاد گفت وگو راجع به عملکرد و موضع گیرى هاى یک فرد معروف یا مسؤول همراه با نقد و دید اصلاح طلبانه است. و از آن جا که شخصیت های اجتماعی و مسئول مانند مدیران , هنرمندان و دولتمردان درقبال مردم و جامعه باید پاسخ گو باشند، انتقاد از آنان اشکالى ندارد؛ اما غیبت ذکر معایب شخصی انسان ها است که ربطى به شخصیت حقوقى یا عملکرد کارى آنها ندارد. بنابراین در رابطه با شخصیت حقیقی افراد نمی شود غیبت کرد و گناه محسوب می شود و صحبت در رابطه با مسائل شخصى آنان جایز نیست ,ولی بررسى و سنجش کارکرد اجتماعى آنان و نقد دقیق آن، بدون تکیه بر ظنیّات و افراط و تفریط ها و با هدف اصلاح امور جامعه اشکالى ندارد , زیرا اموری که مربوط به شخصیت حقوقی افراد است چون جنبه اجتماعی دارد و از جمله امور پنهان محسوب نمی شود, اصطلاحا به آن غیبت گفته نمی شود.رابعا: غیبت نسبت به گناهان پنهانى جایز نیست و در نتیجه اگر شخص مبتلا به ارتکاب گناهى است که دیگران از آن خبر ندارند، ذکر آن گناه حرام است. بلى اگر در مورد خاصى احتمال منحرف شدن شخصى در اثر هم نشینى و عدم اطلاع از مفاسد وى وجود دارد، مى توانیم شخص مورد نظر را از معاشرت با آن گنه کار منع کنیم. در این راستا باید کمال احتیاط را رعایت نمود؛ یعنى، در مرحله اول تنها مى توانیم بگوییم که «این معاشرت به صلاح شما نیست» و حق بازگو کردن معایب و گناهان آن شخص را نداریم، پس باید این کار را مرحله به مرحله و به صورت تدریجى انجام دهیم. ج. بنا بر این بیان بدی ها و نقایص و عیوب دیگران در غیاب انها غیبت محسوب می شود . د. در مورد شنونده غیبت در روایات بیان شده که چنین فردی شریک غیبت کننده است و گفته نشده که گناه او بیشتر از غیبت کننده است . در روایت چنین امده است : سامع الغیبة شریک المغتاب ؛   شنونده غیبت شریک غیبت کننده است . غررالحکم     ص     221    ه. قبول نشدن عباداتی مانند نماز و روزه تا 40 روز مربوط به فرد غیبت کننده است نه شنونده غیبت .  پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: امَنِ اغتابَ مُسلِماً اَو مُسلِمَةً لَم یقبَلِ اللَّهُ تَعالى صَلاتَهُ وَ لا صیامَهُ اَربَعینَ یوماً وَ لَیلَةً اِلّا اَن یغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛  خداوند متعال تا چهل شبانه روز نماز و روزه غیبت کننده مرد و زن مسلمان را نمى پذیرد، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد. جامع الأخبار، ص 412، ح 1141ز. البته ممکن است از روایت شریک بودن شنونده غیبت در جرم غیبت کننده استفاده شود که این اثر مربوط به او نیز می باشد اما در روایات به آن تصریح نشده است .    برای اطلاع بیشتر به کتاب «معراج السعاده» مرحوم احمد نراقی و نیز حاج آقا مجتبی تهرانی «اخلاق الهی» نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمائید.     .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image