حرف زدن قرآن در قیامت /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

براساس دلایل نقلی و عقلی ، امور این عالم دارای حقیقت و صورتی متناسب با عالم آخرت می باشند .


براساس دلایل نقلی و عقلی ، امور این عالم دارای حقیقت و صورتی متناسب با عالم آخرت می باشند . اعمال و گفتارو نیات ما و اموری مانند آسمان و زمین و مسجد و عبادتگاه و نماز و روزه و حج و از جمله قرآن دارای صورت و تمثل در آخرت هستند که برخی موارد مذکور در روایات را بیان می کنیم : 1- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّ الْقُرْآنَ یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ إِلَى أَنْ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ لَأُثِیبَنَّ الْیَوْمَ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الثَّوَابِ وَ لَأُعَاقِبَنَّ عَلَیْکَ الْیَوْمَ أَلِیمَ الْعِقَابِ الْحَدِیثَ ؛ حضرت باقر –ع – می فرماید : قرآن بیاموزید زیرا قرآن در روز قیامت در زیباترین صورت ظاهر می شود ........پس خداوند می فرماید : بد تردید امروز به خاطر تو بهترین پاداش و سخت ترین کیفررا می دهم . ( وسائل الشیعة 17 326 105- باب ما ینبغی تعلمه و تعلیمه ) 2- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ یَا سَعْدُ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّ الْقُرْآنَ یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ نَظَرَ إِلَیْهَا الْخَلْقُ وَ النَّاسُ صُفُوفٌ عِشْرُونَ وَ مِائَةُ أَلْفِ صَفٍّ ثَمَانُونَ أَلْفَ صَفٍّ أُمَّةُ مُحَمَّدٍ ص وَ أَرْبَعُونَ أَلْفَ صَفٍّ مِنْ سَائِرِ الْأُمَمِ الْخَبَرَ؛ حضرت باقر –ع – به یکی از یارانش به نام سعد می فرماید : ای سعد !قرآن بیاموزید پیرا قرآن در روز قیامت به زیباترین صورت و چهره ظاهر می شود و مردم به آن نگاه می کنند در حالی که در 120000صف قرار دارند به یکی از یارانش به نام سعد می فرماید : ای سعد !قرآن بیاموزید زیرا قرآن در روز قیامت به زیباترین صورت و چهره ظاهر می شود و مردم به آن نگاه می کنند در حالی که در 120000صف قرار دارند ؛ 80000از این صف ها مربوط به امت محمد –ص- و 40000 مربوط به سایر امت ها است . ( بحارالأنوار 7 131 باب 7- آخر فیه ذکر کثرة أمة محمد ص )- ان الصلاه تاتی الی المیت فی قبره بصوره شخص انوراللون یونسه فی قبره و یدفع عنه اهوال البرزخ ؛ مسلما نماز در عالم قبر در صورت شخصی نورانی به نزد میت می آید و با او انس می گیرد و سختی های عالم برزخ را از او دور می کند . ( لئالی الاخبار ، ج 4 ، ص 1) به تصریح قرآن اعضای بدن انسان در روز قیامت زنده هستند و به سخن می آیند و علیه انسان شهادت می دهند .برای آگاهی بیشتر آیات مربوطه و تفسیر و توضیح آنها را ذکر می کنیم : یَوْمَ یُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (19) حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (20) وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (21) وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ وَ لکِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا یَعْلَمُ کَثِیراً مِمَّا تَعْمَلُونَ (22) وَ ذلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْداکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ (23) 19- به خاطر بیاورید روزى را که دشمنان خدا را جمع کرده به سوى دوزخ مى برند، و صفوف پیشین را نگهمیدارند تا صفهاى بعد به آنها ملحق بشوند! 20- وقتى به آن مى رسند گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به اعمال آنها گواهى مى دهد! 21- آنها به پوستهاى تن خود مى گویند: چرا بر ضد ما گواهى دادید؟ آنها جواب مى دهند:همان خدایى که هر موجودى را به نطق در آورده ما را گویا ساخته، و او شما را در آغاز آفرید و بازگشتتان به سوى او است.22- شما اگر گناهانتان را مخفى مى کردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان مى کردید که خداوند بسیارى از اعمالى را که انجام مى دهید نمى داند! 23- آرى این گمان بدى بود که در باره پروردگارتان داشتید، و همان موجب هلاکت شما گردید و سرانجام از زیانکاران شدید.تفسیر:در آیات پیشین سخن از مجازات دنیوى کفار مغرور و ظالمان مجرم بود، اما در آیات مورد بحث از عذاب آخرت آنها سخن مى گوید، و دردها و مصائب دشمنان خدا را در مراحل مختلف قیامت طى چندین آیه تکان دهنده بر مى شمرد.نخست مى فرماید: به خاطر بیاورید آن روز را که دشمنان خدا را جمع کرده به سوى دوزخ مى برند (وَ یَوْمَ یُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ).و براى اینکه صفوف آنها به هم پیوسته باشد صفوف پیشین را نگهمیدارند تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند و آنها را دستجمعى روانه دوزخ مى کنند (فَهُمْ یُوزَعُونَ) «1». (1) یوزعون از ماده وزع (بر وزن وضع) به معنى بازداشتن است، این تعبیر هر گاه در مورد لشکر یا صفوف دیگر به کار میرود مفهومش این است که اول آنها را نگاه دارند تا آخرین نفرات به آنها ملحق شوند. زمانى که به آن مى رسند گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به اعمال آنها گواهى مى دهد! (حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ) «1».چه شاهدان عجیبى؟ که عضو پیکر خود انسانند، و شهادتشان به هیچوجه قابل انکار نیست، چرا که در همه صحنه ها حاضر و ناظر بوده، و به فرمان الهى به سخن آمده اند! آیا شهادت اعضا از این طریق است که خدا درک و شعور و قدرت سخن در آنها مى آفریند؟یا همانند درختى است که خدا در میان آن براى موسى ایجاد صوت کرد؟و یا آثار گناهان که در طول عمر در آنها نقش بسته در آنجا که یوم البروز و روز آشکار شدن اسرار نهانى برملا مى شود؟ در تعبیرات معمولى نیز گاهى از اینگونه آثار تعبیر به نطق یا اخبار مى شود، و مى گوئیم رنگ رخساره خبر مى دهد از سر درون! همه این تفسیرها قابل قبول است، و در لابلاى سخنان مفسران کم و بیش آمده.البته هیچ مانعى ندارد که خداوند درک و شعورى در آنها ایجاد کند و از روى علم و آگاهى در آن محضر بزرگ شهادت دهند، شاید ظاهر آیات در بدو نظر نیز همین باشد، در مورد تسبیح و حمد و سجده ذرات جهان در پیشگاه خدا نیز جمعى را عقیده همین است.ولى معنى اخیر نیز چندان بعید به نظر نمى رسد، چرا که مى دانیم هیچ موجودى در این عالم از بین نمى رود، و آثار گفتار و اعمال ما در اعضا و جوارح ما باقى مى ماند، و اتفاقا این شهادت تکوینى گویاترین شهادت غیر قابل انکار است، همانگونه که زردى و رنگ پریدگى گواهى غیر قابل انکارى بر ترس، و سرخى صورت گواهى بر خشم، یا شرم مى دهد، و اطلاق نطق بر این معنى کاملا قابل قبول است.اما احتمال دوم که خداوند در آنها نطقى بیافریند بى آنکه درکى داشته باشند و یا اثر تکوینى را نشان دهند بعید به نظر مى رسد، چون در این صورت نه مصداق گواهى تشریعى است، و نه گواهى تکوینى، نه عقل و شعورى در آن است و نه اثر طبیعى عمل، و در محضر دادگاه بزرگ الهى ارزش شهادت را نخواهد داشت.قابل توجه اینکه جمله حَتَّى إِذا ما جاؤُها نشان مى دهد که شهادت و گواهى اعضاى پیکر انسان در دادگاه دوزخ است، آیا مفهوم این سخن این است که در دوزخ چنین گواهى صورت مى گیرد در حالى که دوزخ پایان کار است؟ و یا اینکه دادگاه آنها در کنار جهنم بر پا مى شود؟ احتمال دوم نزدیکتر به نظر مى رسد.از سوى دیگر: منظور از جلود: پوستها (به صیغه جمع) چیست؟ظاهر این است که منظور پوستهاى قسمتهاى مختلف تن است، پوست دست و پا و صورت و غیر آن، و اگر در بعضى از روایات تفسیر به فروج شده است، در حقیقت از قبیل بیان مصداق است، نه منحصر بودن مفهوم جلود در آن.از سوى سوم این سؤال مطرح مى شود که چرا از میان اعضاى بدن تنها چشم و گوش و پوستها گواهان آن دادگاهند؟ آیا گواهان منحصر به اینهاست؟ یا اعضا دیگر نیز گواهى مى دهند؟آنچه از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود این است که علاوه بر اینها گواهان دیگرى نیز از اعضاى بدن وجود دارد، در آیه 65 سوره یس مى خوانیم: تفسیر نمونه، ج 20، ص: 250 وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ دستهاى آنها با ما سخن مى گویند، و پاهاى آنها به اعمالشان گواهى مى دهند.در آیه 24 سوره نور سخن از شهادت زبان و دست و پا به میان آمده:یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ.بنا بر این به نظر مى رسد که اعضاى دیگر نیز هر کدام به نوبه خود گواهى دهند، اما چون بیشترین اعمال انسان به کمک چشم و گوش انجام مى گیرد و پوستهاى تن نخستین اعضایى هستند که با اعمال تماس دارند گواهان صف مقدمند.به هر حال آن روز، روز رسوایى بزرگ است، روزى است که تمام وجود انسان به سخن در مى آید، تمامى اسرار او را فاش مى کنند، که تمام گنهکاران را در وحشت عمیقى فرو مى برد، اینجاست که رو به پوستهاى تن خود کرده، فریاد مى زنند: چرا شما بر ضد ما گواهى دادید؟! (وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا).ما که سالیان دراز شما را نوازش دادیم، از سرما و گرما حفظ کردیم، شستشو و نظافت و پذیرایى نمودیم، شما چرا اینچنین؟! آنها در پاسخ مى گویند: همان خدایى که هر موجودى را به نطق در آورده، ما را به سخن در آورده است (قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ).خداوند ماموریت افشاگرى را در این روز و این دادگاه بزرگ بر عهده ما گذارده، و ما چاره اى جز اطاعت فرمان او نداریم، آرى همان کس که قدرت نطق را در موجودات ناطق دیگر آفریده در ما نیز این توانایى را قرار داده است. تفسیر نمونه، ج 20، ص: 247 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100105404) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image