دروازه های تمدن بزرگ /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

درباره نظریه تمدن بزرگ که محمد رضا شاه از آن صحبت می کرد می خواهم بدانم؟


تمدن از جمله واژه هایى است که در سده اخیر در ایران ، همواره دستاویز افرادى قرار گرفته است که با این واژه در صدد محو ارزشهاى ملى و دینى و تزریق تفکر تسلیم پذیرى در برابر فرهنگ بیگانگان برآمده اند این افراد همواره به بهانه عقب ماندگى و دور نماندن از معادلات و فرهنگ جهانى و با شعارهاى فریبنده نه تنها ایران زمین را به سر منزل تمدن رهنمون نساختند بلکه در عمل هموار کننده مروجان فساد و فحشا و تجمل گرایى و مصرف گرایى و پایه گذاران شکاف طبقاتى و فرهنگ سرمایه سالارى جهانى و زمینه ساز وابستگى هاى سیاسى ، اقتصادى ، فرهنگى و حتى نظامى بوده اند . رضا خان با شعار « دور نبودن از تمدن » و محمد رضا با شعار « گشودن دروازه هاى تمدن » ، از جمله کسانى بودند که سوء استفاده فراوانى از این واژه ها کردند . ( رضا خان و تمدن بلوارى ، دیدار آشنا ، آذر 1381 ، شماره 30 ) اوایل دهه 1350 محمد رضا پهلوى سیاست بلندپروازانه اى در پیش گرفت که به تناقض هاى داخلى رژیم دامن زد . خود او تلاش بیشترى نمود تا سیاست مدرنیزه کردن کشور را اجرا نماید و لذا تز دروازه تمدن بزرگ را مطرح ساخت و تبلیغات وسیعى در زمینه ى این که ایران به رهبرى شاه در آستانه ى تمدن بزرگ قرار گرفته است ، به راه انداختند . و سعى کردند از طریق اشاعه فرهنگ مبتذل غربى و نسخه هاى وارداتى در تمامى ابعاد و وارد کردن تکنولوژى و وسایل لوکس و مدرن تمدن غرب این شعار را عملى سازد . همچنین با راه انداختن جشن هاى دوهزار و پانصد ساله به تبلیغ ناسیونالیسم ایرانى پرداخت . در این راستا ، « حزب رستاخیز » با هیاهوى تبلیغاتى زیادى به راه افتاد و سران سرسپرده ى آن تمدن بزرگ را همان وابستگى کامل به غرب به مردم محروم نوید دادند و رژیم که سال ها با جنجال و نمایش ، نظام دو حزبى را نردبان ترقى معرفى کرده بود ، در فضیلت تک حزبى دست به تبلیغات زد . در سال 1352 قیمت نفت در بازارهاى جهانى بالا رفت و این درآمد نفت ایران را چند برابر کرد . درآمد هنگفت نفت به شاه اجازه داد به بسیارى از بلندپروازى هاى خود جامه عمل بپوشاند . شاه با تشکیل حزب رستاخیز گامى دیگر در جهت ترویج شاه پرستى برداشت نخستین ثمره ى حزب رستاخیز ، مجلس شوراى ملى دوره ى بیست و چهارم آخرین مجلس رژیم بود که در شهریور 1354 افتتاح شد . شاه که خود را پیروز میدان مى دید ، هنگام افتتاح مجلس ، کینه توزى خود را نسبت به اسلام ، و نیات شوم خود را درباره ى ملت مسلمان ایران بر زبان آورد و در توضیح سیاست اسلام زدایى که از امریکا الهام گرفته بود ، گفت : « یکى از جنبه هاى مهم تحول اجتماعى و عمیق جامعه ى امروزى ایران که مى باید دقیقاً مورد توجه قرار گیرد ، از میان بردن آثار و مظاهر ناپسند دوران هاى انحطاط اجتماعى و اخلاقى گذشته است . تاریخ طولانى کشور ما شاهد هجوم هاى فراوان خارجى ، و به کرات نیز شاهد اشغال موقتى کشور از طرف بیگانگان بوده که طبعاً هر اشغالى با آن که سرانجام به غلبه ى معنوى و فرهنگى ایران منجر شده ، یادگارها و آثار شومى نیز مخصوصاً در زمینه ى فکرى و روحى بر جاى گذاشته است که با ماهیت و اصالت واقعى و روح و فرهنگ ایرانى هماهنگ نیست . ملت ما مصمم است در این دوران تازه از زندگى خویش ، تمام آثار انحطاط و ضعف و فساد و زبونى گذشته را به دست فراموشى بسپارد ، و داراى این رسالت معنوى است که ارزش هاى مثبت و جاودانى فرهنگ ایرانى را از همه ى آلودگى هایى که ممکن است به دست عوامل بیگانه ( ! ) در این فرهنگ راه یافته باشد ، دور سازد و هر آن چه را که نشان سازندگى و پاکى و نیرومندى ندارد ، و بنابراین شایسته ى فرهنگ ایرانى نیست ، از آن کنار گذارد . » شاه در این سخنرانى به اشاره ، کلیه ضعف ها و عقب ماندگى هاى گذشته را به آثار بازمانده از غلبه ى فرهنگى و معنوى مهاجمین و بیگانگان اشغال گر نسبت داد . البته منظور وى از اشغال گرهاى بیگانه ، انگلیس و امریکا نبود بلکه او اسلام را هدف قرار داده بود و مى خواست اسلام زدایى را تنها راه رسیدن به ترقى و تمدن قلمداد نماید . دومین دستآورد حزب رستاخیز تغییر تاریخ هجرى به تاریخ شاهنشاهى بود . در پایان سال 1354 ، دو مجلس شورا و سنا در یک اجلاس مشترک تصویب کردند مبدأ تاریخ به شاهنشاهى تغییر یابد و همه تاریخ جدید را به کار برند . از سوى دیگر با اعلام این که بیست و دو میلیون ایرانى عضویت حزب رستاخیز را پذیرفته اند ، کارگردانان این نمایش بزرگ تصور مى کردند هر چه را به نمایش بگذارند ، ملت بى چون و چرا مى پذیرند ! اما واقعیت چنین نبود و آنان وقتى از خواب بیدار شدند که روحانیت ، یک پارچه در برابر این اهانت بزرگ به پاخاست ، و ملت مسلمان ایران نیز حمایت بى دریغ خود را در پشتیبانى از روحانیت اعلام کرد . شاه در سخنان خود به طور مکرر روى موضوعات خاصى مانند رسیدن به دروازه‌هاى تمدن بزرگ ، انقلاب سفید ، اصلاحات ارضى و صنعتى شدن کشور مانور مى‌داد . در سالها و ماههاى پایانى ، شنیدن این سخنان براى مردم که نتایج‌برنامه‌هاى او را مى‌دیدند ، خسته کننده و تنفر انگیز به نظر مى‌رسید . به قول یکى از نویسندگان « وعده رسیدن به دروازه‌هاى تمدن بزرگ بقدر ابلهانه و بلند پروازانه بود که نه فقط امیدى بر نمى‌انگیخت ، بلکه هر شنونده‌اى را خشمگین و از آینده نومید مى‌کرد » ( مهدى پرهام ، فرهنگ سکوت ، مجموعه سى مقاله ( تهران ، بى تا ، 1357 ) ص ص 12 - 11 ) این تنفر و خستگى ، به هنگام بازگو شدن القابى که به شاه داده شده بود - مانند آریا مهر یا بزرگ ارتشتاران - که این القاب مکرر و فراوان از دستگاههاى تبلیغاتى شنیده مى‌شد نیز به چشم مى‌خورد . شاه با دادن وعده‌هاى بسیار تلاش مى‌کرد بر استحکام قدرتش بیفزاید . اما بر خلاف این اندیشه ماکیاولى - که وعده‌ها ( بدقولى ) باعث ثبات تاج و تخت هستند - این سخنان در نهایت اثرات معکوس بخشید . اعمال این سیاست به جهت عدم سنخیت با فرهنگ بومى موجبات انحطاط اخلاقى ، سیاست پوچگرایى ، گسترش فرهنگ مصرف و وابستگى بیشتر و همه جانبه به کشورهاى بیگانه را فراهم ساخت و زمینه هاى یک چالش جدى با حکومت وابسته خود را در داخل به وجود آورد . عقب نشینى قابل پیش بینى سردمداران رژیم که همواره با به خطر افتادن جدى تاج و تخت از خود نشان مى دادند ، بار دیگر پوشالى بودن قدرت نمایى هاى شاه و تخیلى بودن شاهنشاهى شدن ایران را ثابت کرد . به این ترتیب ، پس از یک نمایش کوتاه ، بار دیگر حاکمیت عقیده ى اسلامى به ثبوت رسید و تاریخ هجرى به ایران اسلامى بازگشت . ( انقلاب اسلامى ایران علل ، مسائل و نظام سیاسى ، عباسعلى عمید زنجانى ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image