در صفحاتی از کتاب علوم تجربی سوم راهنمایی موضوع بحث فسیل شناسی و بحث تکامل انواع است. در این صفحات به وضوح نظریات مطرح شده درباره تکامل انواع تشریح شده است و لحن کلام نویسنده به گونه ای است که خواننده گمان می کند نظریه تکامل یک نظریه به اثبات رسیده و قطعی است و در مواردی از جمله در تصویری که شما به آن اشاره فرموده اید انسان نیز مشمول این تکامل انواع شمرده شده است. فلذا در متن مذکور دو اشتباه عمده به چشم می خورد.

در صفحاتی از کتاب علوم تجربی سوم راهنمایی موضوع بحث فسیل شناسی و بحث تکامل انواع است. در این صفحات به وضوح نظریات مطرح شده درباره تکامل انواع تشریح شده است و لحن کلام نویسنده به گونه ای است که خواننده گمان می کند نظریه تکامل یک نظریه به اثبات رسیده و قطعی است و در مواردی از جمله در تصویری که شما به آن اشاره فرموده اید انسان نیز مشمول این تکامل انواع شمرده شده است. فلذا در متن مذکور دو اشتباه عمده به چشم می خورد. اول اینکه نظریه تکامل انواع را یک نظریه تجربی اثبات شده معرفی می کند و دوم اینکه انسان را هم نتیجه تکامل انواع می داند در حالی که نظریه تکامل انواع هیچ گاه به اثبات نرسیده است و دانشمندان بسیاری با آن مخالفند. از جمله «لویی آگاسر»(جنین شناس)، «ریچارد داون»(دیرین شناس) و «چارلز ارنست بیر» و «جرج میوارت»(جانورشناس) که از مخالفان سر سخت این نطریه اند.از نظر فیلسوفان علم نیز نظریه تکامل انواع نمی تواند یک نظریه تجربی تلقی شود چرا که این نظریه یک نظریه توتولوژیک است یعنی در تعریف یک مطلب از خود آن مطلب استفاده می کند.یک قانون یا تئوری علمی اولا باید قضیه ای کلی باشد و ثانیا قادر به پیش بینی باشد و نظریه تکامل انواع فاقد خصیصه دوم است. داروین می گوید: در زمان و مکان و اقلیم خاصی، گروهی از جانوران که شایسته ماندن نباشندو نتوانند خود را با شرایط تطبیق دهند،‌ منقرض می شوند و آنهایی که شایسته ماندن هستند، حفظ می شوند بنابراین حذف و حفظ جانوران دائر مدار شایستگی و عدم شایستگی آنهاست. حال اگر بپرسیم که کدام جانور است که حفظ خواهد شد؟ پاسخ می دهند: آنکه شایسته تر است و اگر بپرسیم کدام جانور شایسته تر است؟ پاسخ می دهند آنکه حفظ خواهد شد. نتیجه این می شود که: جانوری حفظ خواهد شد که حفظ خواهد شد و این از نظر منطقی دور است و دور محال است. پس شما بر اساس نظریه تکامل هیچ گاه نمی توانید حکم بکنید که کدام جاندار منقرض خواهد شد و کدام جاندار حفظ خواهد شد. اگر بپرسیم که چرا زرافه وجود دارد می گویند چون شایسته بوده است و اگر به فرض زرافه منقرض شده بود، می گفتند چون شایستگی ماندن نداشته است یعنی هر اتفاقی که در طبیعت جانوری رخ دهد برای این نظریه تفاوتی نمی کند.اشتباه دومی که در این کتاب رخ داده است این است که انسان را هم نتیجه تکامل انواع دانسته است در حالی که ظهور آیات و روایات در خلق دفعی انسان است و حتی مدعیان درستی نظریه تکامل انواع نیز تا به امروز نتوانسته اند فسیلهای مربوط به حلقه مفقوده ی بین انسان و حیوان را پیدا کنند و هنوز بین انسان و حیوان یک فاصله بسیار عمیق وجود دارد که نظریه تکامل انواع قادر به توجیه آن نشده است.امروزه نظریه تکامل صرفا در عرصه علم باقی نمانده و پا در عرصه مذهب و اخلاق و روانشناسی و جامعه شناسی و سیاست نیز گذاشته است و از این جهت برخی از مکاتب روانشناختی و جامعه شناختی و سیاسی و اخلاقی به شدت از این نظریه حمایت می کنند و در ترویج ان می کوشند چرا که با پایین آوردن انسان از موضع قدسی خویش و قراردادن او در ردیف حیوانات بسیاری از مفاهیم قدسی و اخلاقی نیز معنی خود را از دست می دهند و این چیزی است که عده ای در دنیا طالب آن هستند تا از این طریق بتوانند قانون تنازع بقا(قانون جنگل) را که می گوید حق با قویتر است، در جهان پیاده کنند. در واقع این نظریه،‌ مصحح و توجیه کننده آن نظریه اخلاقی است که می گوید‌: « الحق لمن غلب»؛( حق با کسی است که غالب باشد). بنابراین لازم است که نویسندگان کتب درسی به مسائل جانبی و پیامدهای ایدئولوژیک مطالب درسی نیز توجه داشته باشند و این وظیفه معلمین و دانش آموزان آگاه است که این مطلب را به مقامات عالی آموزش و پرورش منعکس کنند.برای مطالعه بیشتر در زمینه نظریه تکامل و پیامدهای منفی آن به کتاب «کلام جدید» تألیف عبدالحسین خسروپناه، ص385 الی 440 مراجعه فرمایید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه