تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
با دقت در این شبهه به خوبی به درماندگی و بی هویتی شبهه گران پی می بریم، چرا که می بینیم آنان از هر وسیله ای حتی تخریب چهره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم برای رسیدن به مقاصد شوم خود دریغ نمی ورزند. آنان یا مفهوم علم غیب از دیدگاه شیعه را به درستی نفهمیده اند یا خود را به نفهمی زده اند و آنوقت گرفتار چنین شبهه هایی شده اند لذا در پاسخ به این شبهه ما باید معنا و چگونگی علم غیب را در دیدگاه شیعه بررسی کنیم آنوقت پاسخ از این شبهه روشن خواهد شد.در مورد علم غیب معصومین (به طور خلاصه) نکاتى را باید مد نظر قرار داد: یکم. پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) در مسائل عادى، فردى و امور اجتماعى، موظّف به استفاده از علم عادى بوده اند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولى تحقیق و کسب آگاهى نموده و بر اساس برآیندهاى آن عمل مى کردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوى بشریت اند و اگر در مسیر زندگى و حرکت هاى اجتماعى، راهى غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آن که آنان با علم لدنى عمل مى کرده اند، از حرکت هاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز خواهند ایستاد. دوم. برخى بر این عقیده اند که علم غیب براى پیامبر(ص) و امامان(ع) شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که همواره هر چیزى را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبى بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزى را در اختیار آنان قرار خواهد داد. سوم. علم غیب گاهى به واقع محتوم و تغییر ناپذیر تعلق مى گیرد. بنابراین بعضى از چیزهایى که پیامبر(ص) و امامان(ع) از طریق غیبى مى دانند، همان چیزى است که حتما واقع خواهد شد؛ مانند کسى که از عمارت بسیار بلندى پرتاب گردیده و در بین راه مى داند که به سرعت به زمین اصابت خواهد کرد. این گونه آگاهى چیزى نیست که با آن بتوان تغییرى ایجاد نمود و سرنوشت چیزى را تغییر داد. به عبارت دیگر، گاهى علم به صورت تعلیقى و شرطى است؛ مثل اینکه انسان بداند اگر از منزل بیرون رود تصادف خواهد کرد. این قضیه اى شرطى است و فرد ممکن است با بیرون نرفتن از منزل، خود را حفظ کند؛ ولى اگر بداند که در روز معینى فلان حادثه براى او اتفاق خواهد افتاد و چیزی اختیاری در دگرونی آن دخیل نیست، آیا باز هم خواهد توانست از بروز آن جلوگیرى نماید؟ پس هر چند پیامبر و ائمه (ع ) از علم غیب برخوردارند و به وقایع گذشته و حوادث حال و آینده آگاهی دارند ; اما تکلیف آنان مانند سایر افراد بشر بر اساس علم عادی است و علم غیب برای آنان تکلیفی به دنبال نمی آورد به همین دلیل مثلا علم غیب ائمه (ع ) از نحوه شهادت خود برای آنان تکلیف آور نیست . امام بر اساس علم عادی خود میوه ای را پیش روی خود می بیند که مانعی از خوردن آن نیست و بر همین اساس تناول آن میوه جایز است اگر چه بر اساس علم غیب از مسموم بودن آن آگاهی دارد. برای علی (ع ) بر اساس علم عادی بشری شب نوزدهم رمضان سال چهلم هجری مانند سایر شبهاست به همین جهت به سمت مسجد حرکت می کند علم غیبی که به اذن خداوند در مورد شهادت خود دارد برای ایشان تکلیفی ایجاد نمی کند. یا برای پیامبر ابلاغ سوره برائت به ابوبکر در ابتدا بر اساس علم عادی است اما پس از آن به وسیله وحی به ایشان امر می شود که باید برای ابلاغ این سوره شخصیتی مانند امیرالمومنین علی علیه السلام به کار گرفته شود در این وقت است که پیامبر وظیفه دارد امر خدا را به اجرا در آورد و این هیچ ارتباطی با علم غیب داشتن ایشان یا ما ینطق عن الهوی ایشان ندارد.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.