فقر و غنا /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

من یک جوان ۱۸ ساله ام، که مشکل اقتصادی دارم، و نا امیدم و رابطه ام با خدا خوب نیست، و فکر و خیال هم زیادمیکنم! وحس میکنم تنها ام!؟ کمکم کنید.


باید توجّه داشت که سعادت حقیقی انسان نه در گرو مال و ثروت است نه در گرو فقر. تاریخ روشن بشر، گواه صادق این حقیقت است که از میان هر دو گروه ثروتمند و فقیر، هم مومن و سعادتمند شده اند هم کافر و فاسق و شقی؛ و البته ثروتمندان بیشتر به شقاوت و بدبختی حقیقی و ابدی گرفتار شده اند تا فقراء؛ و همواره نزدیکترین افراد به انبیاء و ائمه (ع) و جهاد کنندگان در راه خدا فقراء بوده اند؛ و اکثر دشمنان انبیاء نیز از میان ثروتمندان و دنیاداران بوده اند. - در منطق الهی مالک امور تنها خداست و غیر او تنها امانتدار خدا هستند. لذا هیچ کس بالذّات ثروتمند نیست؛ بلکه همه فقیر بالذّات هستند و هیچ موجودی جز خدا، مالک وجود خود نیست چه رسد مالک موجود دیگری باشد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید. اى مردم شما(همگى) نیازمند به خدائید؛ و تنها خداوند است که بى نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است » (فاطر:15). بنابراین، ثروتمندان، به حقیقت مالک مال نیستند؛ بلکه مانند کارمند یا رئیس بانکی هستند که ثروت فراوانی به آنها سپرده شده تا طبق قانون آن را به دیگران واگذار نموده اقتصاد کشور را به گردش درآورند. لذا اگر خدا به برخی ثروت افزونتری داده چنین نیست که آن ثروت را تماماً به خود آنها داده باشد؛ بلکه خدا ثروتمندان را طبق قوانین شریعت مأمور نموده که مال را به اهلش برسانند. پس اگر چنین کردند تکلیف خود را انجام داده و اجر آن را خواهند داشت، درغیراین صورت همان مال و ثروت موقّت دنیایی، موجب شقاوت و بدبختی اخروی آنها را فراهم خواهد ساخت. کسانی که مشکلات مالی دارند فقط مکلّفند که هنگام نیاز جز به کرم خدا چشم نداشته باشند و جز از راه مشروع در طلب روزی برنیایند. لذا همان گونه که ثروتمندان با ثروت امتحان می شوند، فقراء نیز با فقرشان مورد امتحان قرار می گیرند.بنابراین، ثروت، صرفاً یکی از عوامل امتحان الهی است که تکلیف مضاعفی بر صاحبش موجب می شود؛ کمااینکه فقر نیز یکی از عوامل امتحان بشر است که آن هم تکلیفی را بر فقیر و غنی در پی دارد. و اساساً دنیا جای بهره مندی نیست و همه چیز آن برای خودسازی و تهیّه ی توشه ی آخرت است. دنیا و ثروت و فقر آن، برای کسی جدّی است که نظر به آخرت ندارد؛ و گرفتار جزءبینی شده و هستی را در همین دنیا خلاصه نموده است؛ اگر چه در زبان قائل به برزخ و آخرت نیز باشد (دقت کنید). اگر کسی بداند که آخرت یعنی ابدیّت و دنیا یعنی تنها هفتاد یا هشتاد سال زندگی پرزحمت، آنگاه متوجّه می شود خوشی یا سختی چند روزه ی دنیا در برابر خوشی و سختی ابدی آخرت هیچ نیست؛ چرا که هر عددی هر چند بزرگ در برابر بی نهایت، حقیقتاً هیچ است؛ نسبت عدد یک به بی نهایت، هیچ تفاوتی با نسبت عدد یک میلیارد نسبت به بی نهایت ندارد؛ و هر دو مساوی صفر می باشند.- برخی عالم را خلاصه نموده‌اند در دنیا و زندگی چند روزه ی عالم؛ یا به تعبیر دیگر، زندگی چند روزه ی دنیا چنان چشم برخی را پر نموده که ناخودآگاه آن را پررنگتر از حدّ خودش می بینند. چنین کسانی فقط یک جنبه از زندگی انسان را می‌بینند که عبارت باشد از جنبه ی اقتصادی آن؛ که مربوط می شود به بعد حیوانی انسان. چه بسا آنکه فقیر است، باهوشتر نیز باشد، یا والدین مذهبی داشته باشد، یا همسر متدینی نصیبش شود، یا فرزند صالحی روزی او گردد یا ... . پس چه خوب است غیر از وضع اقتصادی، تمام میلیاردها میلیارد امر دیگر را هم در نظر گرفت.- دنیا، فقط و فقط برای امتحان می باشد؛ و امتحان نیز فقط و فقط برای شکوفا شدن گوهر الهی انسان است. لذا چه بسا افرادی این گوهر الهی را با بخشش مال و کمک به دیگران شکوفا می سازند؛ و چه بسیار کسان هم هستند که آن را با صبر بر مشکلات و دست دراز نکردن پیش مردم و دست درازی نکردن به مال آنها شکوفا می سازند. پس باید دانست که ثروت و فقر، هر دو ابزار شکوفاسازی استعدادهای الهی می باشند. آن که کار سخت می کند تا محتاج دیگری نشود و پیش مردم دست دراز نکند و به مال مردم چشم نداشته باشد، حقیقتاً وجودی الهی دارد. و آنکه مال فراوان دارد و بی هیچ احساس ناخوشایندی آن را به فقرا می بخشد و ابداً منّتی بر آنها نمی گذارد و خود را از سوی خدا خزانه دار فقرا می شمارد، او نیز حقیقتاً انسانی الهی است. امّا اگر ثروتمندی چنین نبود، که اکثراً چنین نیستند، باید بداند که خدا آتش در دامانش گذاشته و خودش خبر ندارد. آیاتی چند درباره ی ثروت و فقر:«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور. بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشک مى شود بگونه اى که آن را زردرنگ مى بینى؛ سپس تبدیل به کاه مى شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى؛ و(به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست ». (الحدید:20)«لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ. نیکى، (تنها) این نیست که روىِ خود را به سوى مشرق و مغرب کنید؛ بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب(آسمانى)، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مى کند؛ نماز را برپا مى دارد و زکات را مى پردازد؛ و(همچنین) کسانى که به عهد خود-به هنگامى که عهد بستند-وفا مى کنند؛ و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى دهند؛ اینها کسانى هستند که راست مى گویند؛ و اینها هستند پرهیزکاران» (البقرة:177)«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلا. مال و فرزند، زینت زندگى دنیاست؛ و باقیات صالحات ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش تر است » (الکهف:46)«وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ. و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله امتحان است؛ و پاداش عظیمى نزد خداست» (الأنفال:28)«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون . اى کسانى که ایمان آورده اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانى که چنین کنند، زیانکارانند» (المنافقون:9)«فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ. و(فزونى) اموال و اولاد آنها(کافران)، تو را در شگفتى فرو نبرد؛ خدا مى خواهد آنان را به وسیله آن، در زندگى دنیا عذاب کند، و در حال کفر بمیرند» (التوبة:55)«فَذَرْهُمْ فی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حینٍ (54) أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنینَ (55) نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ (56) إِنَّ الَّذینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (57) وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (58) وَ الَّذینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا یُشْرِکُونَ (59) وَ الَّذینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ (60) أُولئِکَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ (61) وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ . آنها(کافران) را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانى. (54) آنها گمان مى کنند اموال و فرزندانى که به عنوان کمک به آنان مى دهیم... (55) براى این است که درهاى خیرات را با شتاب به روى آنها بگشاییم!! (چنین نیست) بلکه آنها نمى فهمند(که این وسیله امتحانشان است). (56) مسلّماً کسانى که از خوف پروردگارشان بیمناکند، (57) و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان مى آورند، (58) و آنها که به پروردگارشان شرک نمى ورزند، (59) و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج مى دهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام بسوى پروردگارشان بازمى گردند، (60) (آرى) چنین کسانى در خیرات سرعت مى کنند و از دیگران پیشى مى گیرند. (61) و ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمى کنیم؛ و نزد ما کتابى است که به حق سخن مى گوید؛ و به آنان هیچ ستمى نمى شود.» (سوره المومنون).- حکمت تفاوت در میزان ارزاق: الف ـ تفاوت در رزق باعث می شود که عدّه ای کارفرما و عدّه ای کارگزار و کارگر شوند؛ و به این وسیله چرخ زندگی اجتماعی می چرخد. در واقع خداوند به هر کسی استعدادهای خاصّی را روزی کرده است. یکی از روزی سلامتی و قدرت بدنی برخوردار است و دیگری از روزی هوش و ابتکار و سومی از مال و منال دنیوی بهره بیشتر برده است، و چهارمی حس هنری خوبی دارد و... و همه ی اینها از سنخ روزی است. لذا همه از روزی برخوردارند لکن سنخ روزیها متفاوت است؛ و همین امر باعث می شود که همه ی مردم به همدیگر محتاج باشند و این احتیاجهای متقابل باعث پدید آمدن اجتماع و بقاء آن می شود. خداوند متعال می فرماید: «أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ. ــــ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا برخی، بعضی دیگر را در خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى کنند بهتر است.» (الزخرف: 32)ب ـ گاه تفاوت در رزق برای امتحان برخی بندگان است تا از این راه استعدادهای فطری افراد شکوفا شود. خداوند متعال می فرماید: «امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى کند و نعمت مى بخشد (مغرور مى شود و) مى گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است. و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد، مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.» (الفجر: 15و 16)ت ـ گاه تفاوت رزق برای این است که خداوند متعال حضور خویش را در تدبیر عالم به بندگانش نشان دهد. و بفهماند که کثرت مال دنیا، ارزش نبوده و علامت عنایت خاصّ خدا به کسی نیست. خداوند متعال می فرماید: «(قارون)با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم. به راستى که او بهره عظیمى دارد. ـــ اما کسانى که علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: واى بر شما ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمى کنند. ـــ سپس ما، او (قارون) و خانه اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خود نیز نمى توانست خویشتن را یارى دهد. ــــ و آنها که دیروز آرزو مى کردند بجاى او باشند (هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش مى دهد یا تنگ مى گیرد! اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو مى برد. اى واى گویى کافران هرگز رستگار نمى شوند.» (قصص/79 ــ 82)و می فرماید: «و هنگامى که رحمتى به مردم بچشانیم، از آن خوشحال مى شوند؛ و هر گاه رنج و مصیبتى بخاطر اعمالى که انجام داده اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس مى شوند. ــ آیا ندیدند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى سازد؟!در این نشانه هایى است براى گروهى که ایمان مى آورند. ــ پس حقّ نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن! این براى آنها که رضاى خدا را مى طلبند بهتر است، و چنین کسانى رستگارانند.» (روم/36ــ 38)ث ـ روزی افزون، گاه از باب مجازات الهی است؛ یعنی خداوند متعال کسانی را که خدا را فراموش کرده و به دنیا چسبیده اند با امور دنیایی مشغول می کند تا بدون اینکه خود بدانند ناگهان خود را در آتش جهنّم ببینند. خداوند متعال می فرماید: «خدا روزى را براى هر کس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع، براى هر کس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى دهد؛ ولى آنها به زندگى دنیا، شاد (و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است.»(الرعد/26). «آن کس که(تنها) زندگى زودگذر (دنیا) را مى طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم-و به هر کس اراده کنیم- مى دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالى که نکوهیده و رانده(درگاه خدا) است. ــ و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند-در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد.» (الإسراء: 18و 19)ج ـ گاه تنگ نمودن روزی برای این است که بنده ی خدا طغیان نکند؛ یعنی همانطور که خدا روزی برخی افراد فاسق را از باب مجازات افزایش می دهد، روزی برخی افراد مومن را هم کاهش می دهد تا همواره خود را محتاج خدا ببیند و راه طغیان پیش نگیرد. دوست عزیز؛توصیه ما به شما این است که راهکارهایی که خدمتتان بیان می‌شود را بصورت یک برنامه تدوین شده در زندگی خود عملی سازید و در انتهای شب بمدت 10 دقیقه به ارزیابی رفتار خود اختصاص دهید و ببینید در روز به چه مواردی توجه نموده و چه کارهایی را انجام نداده اید:1. همواره به آرمان هاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواست ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایى ها خود تنظیم کنید.2. موفقیت و کامیابى هایى را که در زندگى تجربه کرده اید در نظر بگیرید؛ به جنبه هاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگه اى به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید، نه آن که زمینه‌های منفی را بال و پر داده و پرورش دهید.3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را ضعیف به حساب نیاورید. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست)4. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید. 5. هر وقت احساس دلتنگى مى کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.6. براى شرکت در فعالیت هاى فرهنگى، هر قدر مى توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمى توانید، در فرصت هاى دیگر این کار را انجام دهید.7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مى فرماید، راضى باشید.8. سعى کنید به جز مواقعى که ضرورت دارد در تنهایى قرار نگیرید. 9. با افکار منفى خود مقابله کنید؛ یعنى هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتى که شده خود را از چنبره آن نجات دهید. مثلاً خود را به کارى مانند مطالعه یا هر کار دیگرى که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفى باشد. 10. به جاى این که به کمبودها و عیب ها و ناکامیهاى خود فکر کنید به موفقیت ها و امکاناتى که در زندگى از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگى ما مانند یک لیوانى است که بخشى از آن پر است و بخشى خالى و همه افراد اینچنین هستند. سعى کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید؛ چه اینکه از آنچه در اختیار دارید مى توانید بهره مند شوند.11.از بیکارى و بى برنامگى اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر کنید. براى اوقات شبانه روزى خود برنامه‌ریزی کنید؛ یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید؛ تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد.12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.13. براى رشد معنویت، باید براى خود برنامه ریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه مى توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهل بیت (علیهم السلام) بهره بگیرید؛ (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید. به مسائل معنوى -بویژه نماز اول وقت- اهمیت فوق العاده بدهید. با توسل به اهل بیت (علیهم السلام) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. ما هم برای شما انسانهای خواستار پاکی دعا می کنیم.پرسشگر گرامی؛برای رسیدن به آرامش بیشتر تنها کافی است نگاهی به زندگی انبیا و اولیاء الهی داشته باشیم. نگاهی به زندگی سراسر سختی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام).زینب (سلام الله علیها) با چه مشکلاتی در زندگی خود مواجه بود؟ چه سختی‌هایی در زندگی کشید؟ چه عزیزانی را از دست داد؟ و... آیا او در هنگام روبرو شدن با حوادث تلخ زندگی، خدا را در زندگی‌اش گم کرد؟ در حالی که دوست و دشمن می‌دانند او در سخت‌ترین شرایط فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»!پس بیا با هم کمی بیاندیشیم، تا آغوش خدای خویش را در سختی‌ها ببینیم! منتظر مکاتبه بعدی و نظر شما نسبت به این مطالب هستیم، تا در کنار یکدیگر به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم.سلامتی و سعادتمندیت آرزوی ما است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image